ویراستار
۱۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
افسانه غرانیق ریشه در روایتی جعلی دارد. این روایت بعدها در منابع تفسیری و توسط مفسرانی چون طبری مورد استناد قرار گرفته است .این روایت جعلی که امروزه به عنوان دستاویزی برای زیر سوال بردن قرآن توسط بسیاری از مستشرقین و مخالفان اسلام است، بنابر نقل طبری به شرح ذیل است: | افسانه غرانیق ریشه در روایتی جعلی دارد. این روایت بعدها در منابع تفسیری و توسط مفسرانی چون طبری مورد استناد قرار گرفته است .این روایت جعلی که امروزه به عنوان دستاویزی برای زیر سوال بردن قرآن توسط بسیاری از مستشرقین و مخالفان اسلام است، بنابر نقل طبری به شرح ذیل است: | ||
در سالهای چهارم و یا پنجم بعثت و در حالی که پیامبر(ص) دچار زحمات فراوانی در تبلیغ اسلام شده بود و به علت آزارهای فراوانی که دیده بود از تبلیغ دین خسته شد و روزی در کنار کعبه و در حالی که آیات ابتدایی سوره مبارکه «نجم» بر ایشان نازل میشد برای کم کردن آزار مشرکان به تمجید از بتهای آنان پرداخت و آنان را «غرانیق العلی» نام نهاد و وقتی نوبت به آیات « أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى و وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الاُْخْرَى(آیا دیدید لات و عزی و منات را که سومین آن دو بود) رسید ناگهان شیطان به زبان او دو جمله دیگر جاری کرد: «تلک الغرانیق العلی و ان شفاعتهن لترتجی» (اینها مرغان آبی بلند پروازند که شفاعت آنان امید میرود). بر اساس روایات بعد از تلاوت این آیات فریاد شادی مشرکان بلند شد و گفتند: محمد خدایان ما را به نیکی یاد کرد و همه سجده کردند. این خبر به خارج از مکه و حتی حبشه رسید و مسلمانهایی که به آنجا هجرت کرده بودند با خوشحالی به مکه برگشتند. اما پس از مدتی جبرئیل نازل شد و به پیامبر(ص) گفت: آن دو جمله را شیطان بر زبان تو رانده و من هرگز چنین آیهای نیاوردم! پیامبر(ص) غمگین شد و گفت من چیزی را که خداوند نفرموده است به او بستم!»<ref>. افسونگری «سلمان رشدی» با افسانه آیات شیطانی | |||
</ref> این داستان از آنجایی که در کتبی مانند تاریخ طبری، تفسیرطبری، طبقات ابن سعد و اسباب التنزیل واقدی نقل شده، مورد استناد برخی نویسندگان و مورخین و مفسرین بعدی و بالاخص مستشرقین قرار گرفته است. | </ref> این داستان از آنجایی که در کتبی مانند تاریخ طبری، تفسیرطبری، طبقات ابن سعد و اسباب التنزیل واقدی نقل شده، مورد استناد برخی نویسندگان و مورخین و مفسرین بعدی و بالاخص مستشرقین قرار گرفته است. | ||