ویراستار
۸٬۵۱۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «==مترادفات قرآنی سکینه== مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «سکینة»، «اطمئنّ». ==مترادفات «سکینه» در قرآن== {| class="wikitable" |+ !واژه !مشاهده ریشه شناسی واژه !مشاهده مشتقات واژه !نمونه آیات |- |سکینة |ریشه سکن |مشتقات سکن |...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|[[سکن (ریشه)|ریشه سکن]] | |[[سکن (ریشه)|ریشه سکن]] | ||
|[[سکن (واژگان)|مشتقات سکن]] | |[[سکن (واژگان)|مشتقات سکن]] | ||
| | |{{AFRAME|Surah=48|Ayah=26}} | ||
|- | |- | ||
|اطمئنّ | |اطمئنّ | ||
|[[طمن (ریشه)|ریشه طمن]] | |[[طمن (ریشه)|ریشه طمن]] | ||
|[[طمن (واژگان)|مشتقات طمن]] | |[[طمن (واژگان)|مشتقات طمن]] | ||
| | |{{AFRAME|Surah=2|Ayah=260}} | ||
|} | |} | ||
==معانی مترادفات قرآنی سکینه== | ==معانی مترادفات قرآنی سکینه== | ||
=== «سکینة» === | ===«سکینة»=== | ||
السُّكُون: ايستادن و ثابت شدن چيزى بعد از حركت است و در ساكن شدن و منزل گزيدن نيز بكار مىرود- مثل- سَكَنَ فلانٌ مكانَ كذا: يعنى: منزل گزيد. مَسْكَن: | |||
=== «اطمئنّ» === | اسم مكان است، يعنى جاى سكونت، جمعش- مَسَاكِن- است. | ||
خداى تعالى گويد: (لا يُرى إِلَّا مَساكِنُهُمْ- 25/ احقاف) (اشاره به آثار و باقيماندههاى ديار گذشتگان است). | |||
و (وَ لَهُ ما سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهارِ- 13/ انعام) (هر چه در شب و روز آرام و قرار گرفته از اوست و او شنوا و داناست). | |||
و آيه: (لِتَسْكُنُوا فِيهِ- 67/ يونس) در معنى اوّل مىگويند- سَكَنْتُه و در معنى دوّم مىگويند- أَسْكَنْتُه: سكنايش دادم. مثل آيه: (رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي- 37/ ابراهيم) و (أَسْكِنُوهُنَ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ- 6/ طلاق) (زمانى كه همسرانتان را طلاق داديد در آنجا كه خود سكونت داريد بقدر توانتان آنها را نيز سكونت دهيد و زبانشان نرسانيد كه بخواهيد بر آنها سخت گيريد). | |||
و آيه (وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ- 18/ مؤمنون) آگاهى و تنبيهى است از اينكه او بر ايجادش و قدرت بر فنايش تواناست. | |||
السَّكَن: آرامش يافتن و هر چيزى كه موجب آرامش است، خداى تعالى گويد: | |||
(وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً- 80/ نحل) و (إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ- 103/ توبه) و (وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً- 96/ انعام). | |||
و نيز- سكن- در معنى آتشى است كه بوسيله آن آرامش مىيابند و گرم مىشوند و در اطرافش استراحت مىكنند. | |||
سُكْنَى: خانه و جايى است كه در آنجا بدون اجرت و كرايه، سكونت مىيابند. | |||
السَّكْن: ساكنين خانه، مثل سَفْر: مسافرين. | |||
و گفته شده جمع سَاكِن- سُكَّان- است و معنى سُكَّان السَّفِينة براى اينست كه كشتى را از حركت باز مىدارد و آرام مىكند. | |||
سِكِّين: يعنى چاقو، چون حركت حيوان را از بين مىبرد و آن را بى تحرّك و ساكن مىكند، چنين ناميده شده، خداى تعالى گويد: (أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ- 4/ فتح) گفته شده: واژه سَكِينَة در اين آيه، فرشتهاى است كه دلهاى مؤمنين را تسكين مىدهد و ايمنيشان مىدهد، چنانكه از امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده است «انّ السّكينة لتنطق على لسان عمر!». و نيز گفته شده واژه- سَكِينَة- در آيه فوق همان عقل است (و در روايت همان سكون- نهايه 2/ 386) و- له سكينة- وقتى است كه كسى از تمايل به شهوات باز ايستد و آرام گيرد و بر اين معنى آيه: (وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ- 28/ رعد) دلالت دارد، و گفتهاند- السَّكِينَة و السَّكَن- در معنى يكى است، و آن از بين رفتن رعب و ترس است و بر اين معنى است آيه: (أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ- 248/ بقره) آنطورى كه ذكر شده است در ميان تابوت چيزى بوده مثل سَرِ گربه ولى من آن را سخن صحيح نمىبينم | |||
مِسْكِين: كسى است كه هيچ چيز نداشته باشد و از واژه- فقر- رساتر و بليغتر است و در آيه: (أَمَّا السَّفِينَةُ فَكانَتْ لِمَساكِينَ- 79/ كهف) علت- مساكين- ناميدن صاحبان كشتى يا بعد از بين رفتن كشتىشان بوده و با به خاطر اينكه كشتى آنها در كنار مسكنتشان قابل توجّه نبوده و به حساب نمىآمده. | |||
و آيه: (وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ- 61/ بقره). | |||
كه در ميان يكى از دو سخن و دو معنى سخن صحيحتر اينستكه حرف (م) در مسكنه زايد است<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص: 236-234</ref> | |||
===«اطمئنّ»=== | |||
الطُّمَأْنِينَة و الاطْمِينَان: آرامش خاطر بعد از بيتابى و اضطراب است. در آيات: (وَ لِتَطْمَئِنَ بِهِ قُلُوبُكُمْ- 10/ انفال) (وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَ قَلْبِي- 260/ انفال) (يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ- 27/ فجر) و اين همان نفسى است كه: (امّارة بالسّوء) يعنى امر كننده به زشتى بازنمىگردد. | |||
خداى تعالى گويد: (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُ الْقُلُوبُ- 28/ رعد) كه آگاهى و هشدارى است بر اينكه با معرفت خداى تعالى و افزونى از عبادت اوست كه اطمينان خاطر و آرامش نفس و جان حاصل مىشود و همان است كه در آيه: (وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي- 260/ بقره) خواسته شده است و در آيات: (وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌ بِالْإِيمانِ- 160/ نحل) (فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ- 103/ نساء)(وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها- 7/ يونس) واژه- اطْمَأَنَ و تطامن در معنى و لفظ نزديكند.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص: 502-500</ref> | |||
==ارجاعات== | ==ارجاعات== | ||
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]] | [[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]] |