معراج

از قرآن پدیا

معراج؛ سفر معجزه‌گونه پیامبر اسلام (ص) از مکه به بیت المقدس و سپس آسمان‌ها. معراج در لغت به معنی نردبان یا پلکانی است که ارواح قبض شده از آن بالا می‌روند و در اصطلاح به سفر معجزه گونه پیامبر (ص) گفته می‌شود که از مکه شروع و در میانه به بیت المقدس رسید و در نهایت به عوالم بالا منتهی گشت. در این سفر خداوند آیات و نشانه‌های گوناگونی را به پیامبرش نشان داد. در سوره اسراء و نجم به این واقعه اشاراتی شده است. درباره روحانی یا جسمانی بودن چنین سفری بین اندیشمندان اختلاف وجود دارد. اکثراً هدف از معراج را افزایش قدرت هدایت گری پیامبر (ص) در اثر دیدن آیات الهی تفسیر کرده‌اند. از نگاه علوم جدید برخی اشکالات بر معراج شده که قابل پاسخ دادن است. ماجرای معراج تأثیری بسیاری در آثار ادبی داشته است.

تعریف

معراج اسم آلت از ماده (عَرَجَ) و در لغت به معنی نردبان یا پلکانی است که ارواح قبض شده از آن بالا می‌روند.[۱] در اصطلاح اما معراج به سیر ویژه پیامبر اسلام (ص) در زمین و آسمان‌ها گفته می‌شود که در آن خداوند به ایشان آیات خودش را نشان داد. آن گونه که از ظاهر روایات برمی آید، احتمالاً معراج بیش از دو مرتبه و طی دفعات متعدد اتفاق افتاده اما یکی از آنها شاخص و معروف شده است.[۲]

معراج پیامبر (ص) در قرآن

خداوند در قرآن کریم در آیه اول سوره اسرا و آیات هشتم تا هجدهم سوره نجم اشاراتی به ماجرای معراج معروف پیامبر (ص) دارد. هر کدام از این سوره‌ها به بخشی از واقعه معراج ارتباط دارد. طبق آنچه از روایات برداشت می‌شود معراج پیامبر (ص) دو مرحله داشته است. مرحله اول حضرت محمد (ص) شبانه از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی سیر می‌کند که این قسمت از معراج در آیه اول سوره اسرا آمده است: «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ؛ منزّه است آن [خدايى‏] كه بنده‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الأقصى- كه پيرامون آن را بركت داده‏ايم- سير داد، تا از نشانه‏هاى خود به او بنمايانيم، كه او همان شنواى بيناست‏.»

مرحله دوم معراج مربوط به سیر پیامبر (ص) تا آسمان هفتم بوده است. ایشان تا جایی بالا می‌روند که احدی جز خداوند حضور نداشته است. [۳] این مرحله از معراج در سوره نجم توصیف شده است: «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّي، فَکانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْني، فَأَوْحي‏ إِلي‏ عَبْدِهِ ما أَوْحي، ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأي، أَ فَتُمارُونَهُ عَلي‏ ما يَري، وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْري‏، عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهي، عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوي، إِذْ يَغْشَي السِّدْرَةَ ما يَغْشي، ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغي، لَقَدْ رَأي‏ مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْکُبْري؛ سپس نزديك آمد و نزديكتر شد، تا [فاصله‏اش‏] به قدرِ [طول‏] دو [انتهاى‏] كمان يا نزديكتر شد، آن گاه به بنده‏اش آنچه را بايد وحى كند، وحى فرمود، آنچه را دل ديد انكار [ش‏] نكرد، آيا در آنچه ديده است با او جدال مى‏كنيد؟ و قطعاً بار ديگرى هم او را ديده است، نزديك سدرة المنتهى، در همان جا كه جنّة المأوى است، آن گاه كه درخت سدر را آنچه پوشيده بود، پوشيده بود، ديده [اش‏] منحرف نگشت و [از حدّ] درنگذشت، به راستى كه [برخى‏] از آيات بزرگِ پروردگار خود را بديد».

زمان و مکان معراج به گفته علامه طباطبایی دیدگاه مشهور عالمان مسلمان این است که معراج پیش از هجرت و پس از بعثت روی داده است. برخی از علما نیز بر این باورند که معراج در سال ۱۲ بعثت رخ داده است.

درباره این که معراج در چه شبی رخ داده است نیز نظرهای متفاوتی وجود دارد و یکی از شب‌های ۱۷ ربیع الاول، ۲۷ رجب، ۱۷ رمضان و یا شبی از شوال یا ربیع الثانی را شب معراج پیامبر (ص) می‌دانند.[۴]

درباره مکان دقیق شروع سیر پیامبر (ص) به سوی مسجدالاقصی و سپس آسمان‌ها، بين اهل تفسير و راويان معراج اختلاف نظرهايی ديده می‎شود و بيشتر مفسران برآنند كه شروع معراج از مسجدالحرام يا از خانه ام‌هاني خواهر حضرت علی(ع) بوده است.[۵] درباره مجموع مدت زمان آغاز و پایان سفر معراج گفته شده است از يك شب بيشتر طول نكشيد بطوری كه ایشان صبح ‏آن شب را در مکه بودند. [۶]

اقوال درباره چگونگی معراج پیامبر (ص)

درباره چگونگى معراج و سير رسول خدا (ص) سه ديدگاه کلی وجود دارد: ۱. رسول خدا (ص) با جسم و روحش از مسجد الحرام به مسجد الاقصى و از آن جا نيز با همان جسم و روح، به آسمان‌ها عروج كرد. ۲. ایشان، با روح و جسد تا بيت‌المقدس سير نمود و از آن جا، تنها با روح به آسمان‌ها عروج كرد. ۳. سير پيامبر اكرم (ص) از ابتدا روحانى بود نه جسمانى. نظر اوّل، عقيده بسيارى از مفسران و علماى شيعه و اهل سنت است، از جمله شيخ طوسى در تبيان، مرحوم طبرسى در مجمع البيان و علامه مجلسى در بحارالانوار.[۷] البته طبق نظر برخی اندیشمندان باید توجه داشت توصیفاتی که درباره معراج در روایات معتبر آمده تنها در صدد است تا حقایق مجرد و غیر مادی را به نحو تمثیل و به صورت محسوس براى فهم بهتر مردم بازگو نماید. از این‌رو نمی‌توان عیناً همه آنچه در این‌باره نقل شده است را پذیرفت.[۸]

هدف از معراج پیامبر (ص)

دیدگاه‌های مختلفی برای هدف چنین سفری بیان شده است. اکثراً گفته‌اند هدف معراج با توجه به آیه اول اسراء و عبارت «نُرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَآ» این است که خداوند پیامبرش را با عظمت اسرار آیات خدا و آفرینش آشنا کند. هر چه انسان دانش بیشتری داشته باشد، طبیعتاً توانایی‌اش در رهبری و هدایت انسان‌ها بیشتر خواهد بود. لذا سفر معراج برای این بود که پیامبر اسلام(ص) با ملاحظه اسرار عظمت آفرینش، با قدرت و توان بیشتری به هدایت و رهبری جامعه بپردازد.[۹] برخی هدف معراج را جهانی ساختن دعوت پیامبر (ص) دانسته‌اند. توضیح اینکه معراج از مکه، محل آغاز اسلام شروع شد و در مسیرش به مسجد‌الاقصی و اطراف آن که محل تولد رسالت‌ها و تمدن‌های گوناگون بود رسید. از نظر این عده مسجد الاقصی محلی است که بسیاری از علوم از آنجا نشئت گرفت و خدا به این سرزمین برکات زیادی عنایت کرد؛ بسیاری از پیامبران، بزرگان، علما، فلاسفه از اینجا بروز و ظهور پیدا کردند. لذا این دسته باور دارند هدف از معراج این بود که این سرچشمه‌ها به‌هم متصل شوند و اسلام دینی جهانی شود.[۱۰] برخی دیدگاه‌های منحرفانه‌ای نسبت به معراج داشته‌اند. به عنوان مثال بعضی گفته‌اند هدف از معراج این بوده است که پیامبر اسلام (ص) به دیدار خدا-در قالبی جسمانی- در آسمان‌ها بشتابد.[۱۱] در پاسخ به این دیدگاه، حدیثی از امام صادق (ع) قابل توجه است. ایشان می‌فرمایند: «إِنَّ اللّهَ لایُوصَفُ بِمَکان، وَ لایَجْرِى عَلَیْهِ زَمانٌ، وَ لکِنَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَرادَ أَنْ یُشَرِّفَ بِهِ مَلائِکَتَهُ وَ سُکّانَ سَماواتِهِ، وَ یُکْرِمَهُمْ بِمُشاهَدَتِهِ، وَ یُرِیَهُ مِنْ عَجائِبِ عَظَمَتِهِ ما یُخْبِرُ بِهِ بَعْدَ هُبُوطِهِ؛ خداوند هرگز مکانى ندارد، و زمان بر او جریان نمى یابد، و لکن مى خواست فرشتگان و ساکنان آسمانش را با قدم گذاشتن پیامبر در میان آنها، احترام کند و نیز از شگفتى هاى عظمتش به پیامبرش نشان دهد، تا پس از بازگشت براى مردم بازگو نماید».

معراج از نگاه علوم جدید

با توجه به علوم روز این سؤال مطرح می‌شود که در ۱۴۰۰ سال قبل که اساساً امکان رفتن به فضا نبوده است چطور این سفر انجام شده است. در پاسخ می‌توان گفت که واقعه معراج مانعیت عقلی ندارد، زیرا امروزه بشر امکان سفر به فضا را دارد. بعد از رد شدن مانع عقلی، بحث امکانات است که از نظر مادی و ظاهری چنین امکاناتی نبوده اما خداوند پیغمبرش را با اسباب غیرعادی به معراج برده است. این اسباب غیرعادی از نظر عقلی مانعی ندارد و خرق طبیعت و نظام سببیت و علیت نیز نیست. در ماجرای معراج مباحث دیگری مانند خلأ، گرما و اشعه ماوراء بنفش نیز وجود دارند که همه اسباب مادی است که امروزه بشر تقریباً توانسته بر آنها تسلط یابد. پس عقلاً کنار زدن این موانع از سمت بشر امکان دارد، لذا وقتی چنین چیزی برای بشر امکان داشته باشد برای خالق بشر به طریق اولی امکان دارد.[۱۲]

اقتباس‌های ادبی از داستان معراج

شاعران پارسی‌سرا از شروع رشد شعر فارسی به‌ویژه از قرن پنجم هجری به بعد ضمن بیان اعتقاد خود به تصویرگری این معجزه پیامبر (ص) پرداخته‌اند. از قرن پنجم و ششم هجری به بعد پس از حمد و ستایش خداوند، گزارش معراج به‌ عنوان يک سنت ادبی، از سوی شاعران بزرگ پارسی‌سرا مانند: نظامی، خاقانی، عطار و ديگران به‌عنوان پیش‌درآمد آثار منظوم مورد توجه خاص قرار گرفت. توجه نظامی گنجوی در شرح این واقعه در مخزن‌الأسرار و دیگر منظومه‌هایش قابل توجه است. [۱۳] صوفیان نیز ضمن نوشتن مجموعه سفرنامه‌های روحانی به این واقعه پرداخته‌اند. از کارهای باقی‌مانده ایشان در این زمینه می‌توان به معراج بایزید، رساله بدوِّ شأنِ حکیم ترمذی، معراجِ روحانی روزبهان بقلی، اثر ابن‌عربی، منظومه مصباح الأرواحِ شمس‌الدین محمد بن طغان و جاوید‌نامه اقبال لاهوری در عصر حاضر اشاره کرد.[۱۴] شاعران فولکلور و محلی نیز به شرح این واقعه در آثار خود پرداخته‌اند. به عنوان مثال ملاحقعلی سیاهپوش معروف به «فیلی» از جمله شاعران برجسته سده‌های اخیر خطه لرستان است که در دیوان خویش به زبان لکی در ضمن مناجات دینی و در معرا‌ج‌نامه حضرت رسول(ص) با نشان دادن ارادت خود به مقدسات دینی و اسلامی به بیان برداشت خویش از این معجزه تاریخی و دینی پرداخته است.[۱۵]

منابع

ایکنا

پاورقی‌ها