مصطفی محمود
مصطفی محمود (زاده ۲۷ دسامبر ۱۹۲۱ - درگذشته ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹)، قرآنپژوه، پزشک، اندیشمند و نویسنده مصری بود. از وی ۸۹ عنوان کتاب در زمینه تفسیر قرآن، اندیشههای دینی، رمان، نمایشنامه و سفرنامه به جا مانده است.
زندگی نامه
نام کامل وی مصطفی کمال محمود حسین آل محفوظ است، نسب او به امام زینالعابدین(ع) میرسید و از اینرو خانوادهاش لقب اشراف را داشتند (لقبی که در مصر به سادات اطلاق میشود). در سال ۱۹۲۱ در خانوادهای از طبقه متوسط در شبین الکوم در منوفیه مصر متولد شد و بعدها به دلیل شغل پدر با خانواده به طنطا کوچیدند و در منزلی در کنار مسجد سید البدوی سکنی گزیدند؛ مسجدی که یکی از مهمترین زیارتگاههای صوفیه در مصر محسوب میشود، این مجاورت تأثیر عمیقی بر روی افکار و عقاید وی در تمام زندگی گذاشت.
مصطفی در کودکی آنگونه که در مصر و در طبقه او مرسوم بود، از چهار سالگی وارد مکتبخانه شد تا مقدمات عربی و همچنین تلاوت قرآن را آموخته و آن را حفظ کند. با این حال به دلیل خشونتی که آن روزها در این مکتبخانهها علیه کودکان رواج داشت و با روحیه وی سازگار نبود، مکتبخانه را رها کرد و بعدها وارد مدرسه الشوکی شد و بخش عمده قرآن کریم را حفظ کرد.
با این حال به دلیل تنبیه یکی از معلمان بار دیگر مدرسه را برای سه سال ترک کرد و پس از بازگشت، استعداد بسیار او در زمینه تحصیل آشکار شد و به سرعت توانست مراحل مختلف تحصیل را تا پایان متوسطه پیموده و با پشتوانه علمی و ادبی قوی وارد دانشکده طب دانشگاه قاهره شد.
او شوق بسیاری به طب و بهویژه علم تشریح داشت و دوستان وی او را «تشریحچی» مینامیدند، با این حال به دلیل بیماری ریوی، ناچار سه سال از تحصیل کناره گرفت و به درمان خود پرداخت؛ سه سالی که تأثیر بسیاری بر روی اندیشهها و تفکرات وی در بقیه دوران زندگی گذاشت.
مصطفی محمود پس از بازگشت به دانشکده طب توانست در سال ۱۹۵۳م با تخصص بیماریهای ریوی فارغالتحصیل شود.با این حال پس از مدتی اشتغال به پزشکی در مراکز درمانی مختلف، به دلیل پرسشهایی درباره حقیقت مرگ و زندگی، راز وجود و حقیقت هستی، طب را رها و زندگی خود را وقف پژوهش در ادیان، قرآن کریم، علم و ایمان کرد.
آثار
از محمود 89 عنوان کتاب برجای مانده است. یکی از آثار قابل توجه او القرآن محاولة لفهم عصری است. اثر در سال ۱۹۷۰ انتشار یافت. مصطفی محمود در این کتاب که میتوان آن را برجستهترین اثر قرآنی وی دانست با بیان موضوعات مختلف دینی میکوشد تا با تفسیری مدرن و منطبق با تحولات جدید روز و با تکیه بر استنباط از آیات، فهمی جدید به اقتضای روز از قرآن ارائه دهد، او تلاش دارد با تأمل در آیات به موضوعات مهمی از قبیل داستان خلقت، جبر و اختیار، حلال و حرام و معاد بپردازد. او در این اثر کوشیده تا با نشان داده وسعت اعجاز قرآن به تفسیر و درک جدید از آیات بپردازد. تلاش محمود در این کتاب را میتوان تلاشی برای سازگار ساختن دو ساحت معنوی و مادی دانست. به گفته وی انسان در میان دو جهان متلاطم زندگی میکند: دنیای اختیار در درونش؛ و دنیای جبر مادی در پیرامون خود، دنیایی که قوانین ثابت آن انسان را به زنجیر کشیده است و تنها راه او برای عمل آزاد، شناخت این قوانین و بهرهبرداری زیرکانه از آن از طریق سازگاری با آن است؛ امری که همیشه امکان دارد. محمود به دلیل تحصیلات علمی خود و همچنین حال و هوای فضای فکری آن روز در مصر و جهان، جهان مادی را دنیایی جبرگرا میداند و اختیار انسان را فاقد جایگاه. با این حال سالها تأمل و تلاش برای غلبه بر شک همانطور که خود نیز در کتاب «سیر من از شک تا ایمان» انتشار یافته در سال ۱۹۷۰ به آن پرداخته وی را به این باور رسانده است که وجود را تنها نمیتوان محدود به ساحت مادی دانست و از این رو باید اختیار را نه در جهان مادی بیرون انسان بلکه در دنیای درون او جست.
مصطفی محمود در این کتاب از فهم رایج و جایگاه کنونی قرآن در جامعه آن روز مصر نیز انتقاد میکند و پنهان ماندن اعجاز قرآن را نیز ناشی از فهم و رویکردی اشتباه در قرائت قرآن میداند. از نگاه وی قاریان کنونی به شیوهای یکنواخت و بدون توجه به محتوای آیه از نظر حزن، شادی، عبرت و تحذیر به تلاوت قرآن میپردازند؛ امری که سبب میشود آیات الهی به شکلی مناسب از سوی مستمعان درک نشود.اظهارت وی در این کتاب با انتقادات گستردهای مواجه شد. الازهر به دلیل آنکه وی فاقد تحصیلات دینی بود تأکید داشت او حق نوشتن تفسیری برای قرآن را ندارد. مصطفی محمود خود اعتراف کرده است که در برخی از مراحل زندگی خود بر باطل بوده و آرای نادرستی داشته است. با این حال این کتاب اگرچه تلاشی برای نوآوری در تفسیر بوده است اما هیچگاه منکر جایگاه قرآن و اهمیت آن و یا قداست کلام خداوند نیست و منتقدان او نیز این امر را تصدیق کردهاند.
با این حال آثار وی پیشتر نیز جنجال بزرگی آفریده بود. محمود در کتاب «خدا و انسان» تلاش کرده بود تا به پرسشهای بنیادی درباره شک و یقین و توحید یا الحاد پاسخ بگوید. بسیاری این کتاب را حاوی کفر دانستند با این وجود در دادگاهی که به تقاضای جمال عبدالناصر، رئیسجمهور وقت مصر برای بررسی این اتهام تشکیل شد دادگاه او را از اتهام کفر در این کتاب تبرئه کرد.
در دوره سادات این کتاب توجه او را جلب کرد، سادات که با محمود، دوستی شخصی داشت از وی خواست تا کتاب را با نام «گفتوگو میان من و دوست ملحدم»، منتشر سازد. محمود بعدها خود افکار خویش در این کتاب را نقد و آن را مرحله «سیر خود از شک به ایمان» توصیف کرده است.
برنامه سازی در تلویزیون
یکی دیگر از شاهکارهای وی را میتوان برنامه «علم و ایمان» دانست. این برنامه به مدت بیستوهشت سال از سال ۱۹۷۱ تا سال ۱۹۹۹ در تلویزیون مصر پخش میشد و محتوای آن بررسی علم بر اساس ایمان بود. وی در این برنامه نخست به بیان پیشرفتهای چشمگیر علم در جهان مدرن میپرداخت و سپس با بیان آیاتی از قرآن و ذکر تفسیر این آیات به جنبههای ایمانی و همچنین عبرتآموز از این پیشرفت علمی از جمله پاک بودن دامن علم از شر و ضرورت توسل به ایمان به منظور مهار شر عظیم با سوءاستفاده از علم میپرداخت.
علم و ایمان به برنامهای بسیار محبوب در مصر و جهان اسلام تبدیل شد و در طول ۲۸ سال بیش از ۴۰۰ قسمت از این برنامه ساخته و پخش شد. اکنون که سالها از ساخت این برنامه میگذرد، دیدن دوباره بسیاری از بخشهای آن نگاه تیزبین مصطفی محمود را هویدا میکند، چرا که بیشتر پیشبینیهای او درباره پیامدهای نادیده گرفتن جنبههای ایمانی در پیشرفت علم، تحقق یافته است.
برخی دیدگاه ها
مسئله شفاعت
مصطفی محمود در اواخر عمر خود، بار دیگر با جنجال بزرگی بر سر یکی از آثار خود مواجه شد. وی در کتاب «شفاعت» انتشار یافته در سال ۱۹۹۹ تلاش داشت با نگاهی انتقادی به مفهوم رایج در میان مردم از شفاعت بپردازد. وی شفاعت را در صورتی که به معنای توقف عمل، نادیده گرفتن دستورات اسلام و کاهلی در تلاش شخصی برای تزکیه باشد، خلاف اسلام میداند.
این ادعا بحران بزرگی را برای وی ایجاد کرد، ۱۴ کتاب در رد کتاب وی نوشته شد که مهمترین آنها اثر دکتر محمد فؤاد شاکر بود که وی را پزشکی توصیف کرد که از علوم دینی بیاطلاع است. با این حال انتقاد او در این کتاب را نباید با انتقادات سلفی یا وهابی در انکار شفاعت یکسان دانست بلکه او تلاش دارد بر جایگاه تلاش فردی از جنبه دینی و عدم کاهلی در دین به بهانه شفاعت تأکید کند؛ امری که بسیاری دیگر نیز بر آن تأکید کردهاند. با این حال مصطفی محمود پس از این بحران به انزوا رفت و تا آخر عمر نیز هیچگاه از این انزوا خارج نشد.
مبارزه مصطفی محمود با رژیم صهیونیستی
مصطفی محمود برای سالهای هیچگاه از هشدار نسبت به خطرات رژیم صهیونیستی برای مصر، جهان عرب و جهان اسلام دست نکشید. وی تلاش زیادی برای روشن ساختن ابعاد برنامههای این رژیم در زمینه ساخت سلاحهای کشتارجمعی و طرحهای آبی کرد که منابع آبی کشورهای عربی از جمله مصر و سوریه را هدف قرار میداد. با این حال این اقدامات به مذاق رهبران سیاسی مصر که عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را از دستاوردهای خود میشمردند، خوش نیامد و به گفته فرزند وی به دلیل همین مواضع بود که پخش برنامه علم و ایمان با دستور ریاست جمهوری مصر متوقف شد.
فعالیتهای خیریه و نامگذاری سیارکی به نام وی
مصطفی محمود دنیای پزشکی را خیلی زود ترک کرد و وارد دنیای نویسندگی و برنامهسازی شد. اگرچه این فعالیتها درآمد مالی بسیاری را برای او داشت، اما او خود زندگی سادهای را در پیش گرفت و بخش عمده این درآمدها را به امور خیریه اختصاص داد. او در سال ۱۹۷۹ از درآمد ناشی از انتشار آثار خود زمینی را در جیزه خریداری و در آن مسجدی را احداث کرد که به مسجد مصطفی محمود معروف است.
علاوه بر این سه مرکز درمانی نیز تأسیس کرد که به درمان افراد نیازمند میپرداخت. از سویی کاروانهای پزشکی بزرگی متشکل از ۱۶ پزشک برجسته تشکیل داد که بیماران نیازمند را در مناطق روستایی و حاشیهای به رایگان درمان میکردند.
مسجد مصطفی محمود شامل یک مرکز نجوم و یک موزه زمینشناسی نیز بود که تا کنون توسط اساتید متخصص اداره میشود. این موزه شامل مجموعهای از سنگهای گرانیتی، پروانهها و دیگر جانداران خشک شده و برخی از موجودات دریایی است. بهپاس خدمات علمی مصطفی محمود سیارک شماره (۲۹۶۷۵۳) در کمربند سیارکی به نام وی نامگذاری شده است.[۱]
منابع
ایکنا