قارون

از قرآن پدیا

قارون؛ از شخصیت های منفی ذکر شده در قرآن.

شناسه اسمی قارون

الف) نام قارون

قارون یکی از شخصیت های منفی قرآن است. قارون را در عبری «قاروج» یا «قورح» می گفتند و چون قارون دارای حسن صوری بود و به زیبایی معروف بوده است، او را «منور» می خواندند. او پسر عمو یا پسرخاله موسی بوده است. قارون در ابتدا از مال دنیا هیچ بهره ای نداشته، ولی بعدها صاحب مال و منال و مالک خزانه ها و گنجینه های فراوان شد. ثروت عظیمی از طلا و نقره داشت که حمل کلیدهای آن برای عده ای نیرومند سخت بود و کمر آنان را خم می کرده است.

ب) زمان وفات

زمان خسف یا به زمین فرو رفتن قارون ۳۸۳۲ سال بعد از هبوط آدم است که به دلیل نفرین حضرت موسی به زمین فرو رفت.

شناسه شغلی و خدماتی

در قصص قرآن آمده چون قارون از علم و حکمت بهره فراوان داشته حضرت موسی عهده دار قضاوت در یک بخش و قارون، دادستان بخش دیگر شده بود. همچنین او علم «کیمیا» می دانسته و قاری تورات بوده است. گفته اند که وی به دلیل برخورداری از ثروت فراوان، دستور داده بود تا تختی از زرناب ساخته و آن را بر خیمه خود گذاشته بودند و در آنجا مشغول میهمان نوازی بوده و بیشتر روزگارش را به شوخی و خوش گذرانی می گذرانده است.

شناسه رفتاری و روانی قارون

قارون که دارای ثروت فراوانی شده بود همواره به خود مغرور بود، چنان که می گفت: «إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي»؛ اين ثروت را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آورده ام. (قصص/۷۸)

همچنین می گفت چون من راه جمع آوری مال و ثروت را بلدم و در مالکیت و تصرف آن استقلال دارم میتوانم عمرم را در به دست آوردن مقام و ثروت و هر آرزویی صرف کنم و کسی حق مداخله در کارم را ندارد. در جای دیگر نیز میگوید چون علم من به تورات بیشتر است مستحق هستم که از نظر جاه و مقام و مال بر مردم پیشی بگیرم و چون من بیشتر می دانم به سبب آن اموال زیادی نزد من جمع شده است و یا اینکه چون دانا به گنج يوسف صدیقم آن را برداشته ام.

شناسه فکری و عقیدتی قارون

قارون ابتدا به فضل و تقوا معروف بوده و غیر از حضرت موسی کسی با او برابری نمی کرد به گونه ای که همواره خدا را عبادت می کرد و توارت را قرائت می کرد. همچنین او جزو هفتاد تن نیکوکاری بود که موسی از میان بنی اسرائیل انتخاب کرده بود تا به طور سینا برود و صدای خدا را بشنود. ولی بعدها که صاحب مال و ثروت فراوان شد به خود مغرور گشت و در مقابل موسی قرار گرفت و با او مخالفت کرد. هنگامی هم که حضرت موسی دستور پرداخت زکات را داد، در ابتدا سکوت کرد ولی بعد از حساب کردن متوجه شد که در این صورت باید مقدار زیادی زکات دهد. پس به نظرش زیاد آمد و در نتیجه با او به مخالفت برخاست و مردم را علیه او تحریک کرد و گفت: موسی می خواهد مال هایتان را بگیرد. به همین دلیل قرار گذاشتند به زنی زناکار رشوه دهند و حضرت موسی را به تهمت زناکاری رسوا کنند. ولی آن زن فاسقه نتوانست دروغ بگوید و نقشه آنان را فاش کرد. در نتیجه، حضرت موسی در حق او نفرین کرد پس زمین او و ثروتش را در خود فروبرد.

منابع

این مدخل برگرفته از کتاب اشخاص و گروه ها در قرآن است و مقاله آن هنوز به طور کامل تدوین نیافته است.