فال
فال؛ به معنای طالع، بخت ونیز پیشگویی وعاقبت بینی است. کلمه ای عربی است و در فارسی یعنی شگون، هم در معنای خوب و هم در معنای بد.
معنای فال
فال؛ پیشگویی بخت و طالع با روشهای مختلف. فال، به هرچیزی گفته میشود که با آن، بخت و اقبال را پیشبینی یا پیشگویی کنند. فال واژهای عربی بوده و معادل فارسی آن شُگون است. از واژگان معادل آن میتوان به اغور (آغر)، آغال، طالع و بخت، اختر، عاقبتگویی و غیبگویی اشاره کرد. فالزدن، فالدیدن، فالگشودن، فالگرفتن، فالجستن و فالبرآوردن از واژگان معادل تفالزدن هستند. همچنین واژة مُروا بهمعنی فال نیک و مُرغوا بهمعنی فال بد استفاده میشود.
فال و فال گیری
فال و فالگیری به معنای کوشش در پیشگویی و پیش بینی آینده یک فرد و یک عمل خرافی و شبه علم است که از راه و روش های نهانی یا فراطبیعی صورت می گیرد. دقیقاً، فال گرفتن به این معنا که شخص بر اساس این فال آینده خود را پیش بینی و یا بر اساس آن برنامه ریزی کند، هیچ حجیتی ندارد[۱]. بین استخاره و فال گرفتن وطالع بینی تفاوت بسیاری است[۲]. فال و فالگیری، یکی از شیوههایی بوده و هست که برخی از انسانها بهوسیله آن میخواهند از رویدادهای فردا و آینده خویش آگاهی یابند و بدانند چه رخدادهای نیک و یا بدی در انتظار آنهاست.
انواع فال
بهطور کلی سه نوع فال وجود دارد. فال طبیعی، نفسی و فلکی. نمونهای از فال طبیعی اینگونه است که فرد با دیدن خرگوشی در راه، فال نیک یا بد میزند. فال نفسانی به این معنی است که فرد، خوابی دیده و آن را به نیکی یا بدی برداشت میکند. فال فلکی، بهمعنی برداشت نیک یا بد از حرکات ستارگان است.
فال در اسلام
فال گیری، طالع بینی و امثال اینها تفکری وارداتی هستند که در اسلام هیچ جایگاهی ندارد. در هیچ کدام از مذاهب اسلامی شیعه و سنی طالعبینی و فال گیری وجود ندارد و اساساً اینها در اسلام از مصادیق خرافات دانسته شده و در روایت های مختلف هم مردم به شدت از رفتن به سراغ این امور نفی شده اند[۳]. فال و فال گیری بهخودیخود اعتبار ندارد و مورد امضا و تأیید دین اسلام نیست و در بسیاری از موارد فقط یک حدس و گمان است و هیچ منافاتی با اختیار انسان ندارد، ولی چون فال نیک حرکتآفرین و امیدآور بوده و اثر روانی زیادی در انسان دارد، پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) به آن سفارش فرمودهاند[۴]. این گونه فال نیک زدن مورد تایید اسلام است[۵]. حضرت علی فرمود: فال نیک زدن حق است[۶]. پیامبر گرامی فرمود: خداوند فال نیک را دوست دارد[۷].
فال در روایات
فال «نیک» و «بد» زدن در میان همه اقوام بوده و هست و به نظر میرسد سرچشمه آن، عدم دسترسی به واقعیات و ناآگاهی از علل واقعی حوادث است. انسانها و اقوام مختلف اموری را به فال نیک میگرفتند و دلیل بر شکست و ناکامی و عدم پیروزی میپنداشتند. درحالیکه هیچگونه رابطهی منطقی در میان پیروزی و شکست با اینگونه امور وجود نداشت و بهخصوص در قسمت فال بد، بیشترجنبهی خرافی ونامعقول داشته ودارد. این دو گرچه اثر طبیعی ندارند، ولی بدون تردید اثر روانی میتوانند داشته باشند، فال نیک بیشتر مایه امیدواری و حرکت است ولی فال بد موجب یاس، نومیدی، سستی و ناتوانی است[۸]. اگر فال بد اثرى داشته باشد، همان اثر روانى است، امامصادق(ع) فرمود: «الطِّیَرَةُ عَلى ما تَجْعَلُها إِنْ هَوَّنْتَها تَهَوَّنَتْ وَ إِنْ شَدَّدْتَها تَشَدَّدَتْ وَ إِنْ لَمْ تَجْعَلْها شَیْئاً لَمْ تَكُنْ شَیْئاً؛ فال بد اثرش به همان اندازه است كه آن را مىپذيرى، اگر آن را سبك بگيرى كم اثر خواهد بود، و اگر آن را محكم بگيرى پر اثر، و اگر به آن اعتنا نكنى، هيچ اثرى نخواهد داشت[۹].
همچنین از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل شده که فرمودند: فال بد زدن و آن را در برابر خدا در سرنوشت خویش مؤثر دانستن، یک نوع شرک به خداست[۱۰]. و در حدیث معروف دیگری که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل شده: کارها را به فال نیک بگیرید (و امیدوار باشید) تا به آن برسید[۱۱]. در روایات اسلامى از فال نیک نهى نشده، اما فال بد بهشدت محکوم شده است، در حديث معروفى از پيامبر(ص) نقل شده: تَفَأَّلُوا بِالْخَیْرِ تَجِدُوهُ: «كارها را به فال نيك بگيريد (و اميدوار باشيد) تا به آن برسيد» همانگونه که در حالات خود پیغمبر(ص) و پیشوایان اسلام نیز دیده مىشود که گاهى مسائلى را به فال نیک مىگرفتند، مثلاً در جریان برخورد مسلمانان با کفار مکه در سرزمین حدیبیه، هنگامى که سهیلبن عمرو بهعنوان نماینده کفار مکه به سراغ پیامبر(ص) آمد و حضرت از نام او آگاه شد، فرمودند که از نام سهیل من تفأل مىزنم که کار بر شما سهل و آسان میشود و فال بد در واقع نوعی شرک به خدا است.
در رابطه با فال بد که عرب آن را تطیّر مینامند، در روایات اسلامی مذمت شده و در قرآن مجید بارها به آن اشاره شده و محکوم شده است، مشرکان خرافی برابر پیامبران الهی به این حربه متوسل میشدند، چنانکه در مورد موسی(ع) و یارانش در قرآن ذکر شده که هرگاه ناراحتی به فرعونیان میرسید، آن را از شوم بودن موسی(ع) و همراهانش میدانستند[۱۲]. از احادیث هم استفاده می شود که فال چیزی نیست، هر چه هست اثر نفس خود آدمی است، از منابع و جوامع روایی ما استفاده می شود که اثری که در تطیر و تفال می بینیم مربوط به نفس آدمی است و تمام امور به دست خداوند منان می باشد[۱۳].
منابع
ارجاعات
- ↑ پیش بینی آینده با فال حجیت ندارد/عدم تبیین مفاهیم دینی مردم را به خرافات مبتلا می کند
- ↑ تصور نادرست عموم در زمینه استخاره برای ازدواج
- ↑ طالعبینی؛ تفکری وارداتی و مبتنی بر جبر/ قشر تحصیلکرده گرفتار شده است
- ↑ فال نیک و بد، اثر طبیعى و تکوینی ندارند
- ↑ . فال و فالگیری در اسلام
- ↑ . نهج البلاغه حکمت 400
- ↑ . بحار الانوار ،ج74 ،ص165
- ↑ تقویت روح توکل و اعتماد بر خدا؛ بهترین راه برای مبارزه با فال بد
- ↑ نظر آيتاللهالعظمی مكارم شيرازی درباره فال نيك و بد
- ↑ . تفسیر نمونه، ج12،ص52و53
- ↑ . تفسیر المیزان، ج19، ص77
- ↑ کمبود معرفت الهی؛ عامل گرایش انسان به خرافات
- ↑ . تفسیر المیزان، ج19و8و5، ص78و237و407