دین
دین؛ مجموعهای از آموزههای فرستاده شده از ناحیه خداوند. در اصطلاح تعاریف مختلفی از دین انجام پذیرفته است که بهترین آن را میتوان مجموعه اصول و فروعی دانست که بوسیله وحی به بشر منتقل شده است. در قرآن کریم دین توحیدی مسئلهای فطری دانسته شده و راههای دعوت به آن نیز مطرح شده است. کارکردهای دین را میتوان در سه حوزه وجودی، اخلاقی و سیاسی تشریح کرد. از جمله علل دین گریزی در میان افراد میتوان به قیام دین بر علیه منافع شخصی و تمایلات دنیا طلبانه بزرگان دین اشاره کرد.
تعریف
دیدگاههای گوناگون واژهشناسان درباره اصالت و معنای دین در سه دسته کلی جای میگیرد: 1- از اصل آرامی عبری، بهمعنای حساب؛ 2- دارای اصالت عربی و بهمعنای عادت یا استعمال؛ 3- واژهای فارسی بهمعنای دیانت.[۱] تعاریف مختلفی از دین شده است اما مناسب ترین تعریف را میتوان چنین دانست: دین عبارت است از شریعت مقدّس؛ اعم از اصول و فروع که پیامبران الهی آن را از طریق وحی دریافت و به بندگان خدا ابلاغ کردهاند.[۲] در اسلام، ادیان مختلف وجود ندارد؛ بلکه یک دین، یک کلام خدا، یک محتوای الهی و یک پیغام وجود دارد که به آن دین میگویند.[۳]
دین از منظر قرآن
این واژه ۹۱ بار در قرآن به کار رفته که در آن به سه دسته کلی تقسیم شده است: الف) گزارش تاریخی ادیان که فرایند تکاملی داشتند؛ ب) گونههای مختلف ادیان غیر توحیدی و تعالیم آنها؛ ج) صورت تحریف شده ادیان توحیدی که انحرافات اعتقادی و رفتاری پیروان آنها را بیان میکند. قرآن كریم دین را یكی از فطریات انسان میداند و مردم را به پاسخگویی به این نیاز درونی فرا میخواند: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ؛ پس روى خود را با گرايش تمام به حقّ ، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمىدانند». (روم/ 30).[۴] بر اساس این آیه انسان از کودکی خداشناس است و دین در فطرت او شکل گرفته است. [۵]
راههای دعوت به دین
در آیه 125 سوره مبارکه نحل، خداوند متعال برخی از راههای دعوت به دین را ذکر است. طبق این آیه راههای دعوت به دین عبارتند از: «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ؛ با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [ شيوهاى ] كه نيكوتر است مجادله نماى . در حقيقت، پروردگار تو به [ حال ] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر، و او به [ حال ] راهيافتگان [ نيز ] داناتر است» .(نحل/ 125).[۶] روشهای دیگری که خداوند در قرآن از آنها یاد میکند «انذار» و «تبشیر» است؛ یعنی خداوند متعال، پیامبر(ص) را منذر «هشداردهنده نسبت به عواقب گناه» و مبشر «بشارتدهنده به سعادت انسان» مینامد. سؤال مهمی اینجا مطرح میشود و آن جایگاه استفاده از زور در دعوت دین است. برای پاسخ به این پرسش، محکمترین و اولین سند خود قرآن است. خداوند در آیه 21 و 22 سوره غاشیه میفرماید: «فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ؛ پس تذكر ده كه تو تنها تذكردهندهاى بر آنان تسلطى ندارى»(غاشیه/ 21-22). «انّما» از ادات حصر است؛ یعنی تو فقط تذکردهندهای. این «فقط» یک جنبه اثباتی دارد و یک جنبه سلبی دارد. جنبه اثباتیاش این است که تذکر بده. جنبه سلبیاش این است که غیر از تذکر کاری نکن. اگر بنا بود همه هدایت شوند خداوند این کار را میکرد. وقتی خداوند این کار را نکرده است انبیا هم نباید چنین هدفی داشته باشند. «وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ؛ و اگر خدا مىخواست قطعاً آنان را بر هدايت گِرد مىآورد ، پس زنهار از نادانان مباش» (أنعام/ 35). هدایت موکول به اختیار انسان است. اصل این است که حقیقت به مردم برسد. وقتی هدایت ابلاغ شد کار پیامبر(ص) تمام است. آنگاه نوبت به انسان میرسد که یا این هدایت را بپذیرد یا نپذیرد. آیه ۱۹ سوره مزمل میفرماید: «إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلاً؛ قطعاً اين [ آيات ] اندرزى است ، تا هر كه بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پيش گيرد» (مزمل/، 19). [۷]
کارکردهای دین
کارکردهای دین را میتوان در سه حوزه وجودی، اخلاقی و سیاسی مطرح کرد. یکی از کارکاردهای وجودی دین معنابخشی به زندگیهای فردی است. دیگر کارکرد وجودی دین، زدودن ترس انسان است. پاسخ به احساس تنهایی انسان نیز یکی دیگر از کارکردهای وجودی آیین الهی است. اولین کارکرد اخلاقی راهنمایی دینی در خصوص حسن و قبح افعال است. دیگر کارکرد دین در این عرصه آموختن اخلاق و سیاست است. یکی دیگر از کارکردهای اخلاقی و سیاسی بعد تمدنسازی دین است. «انسانی که از مرحله حیوانی گذر کرده و به مرتبه عقلانی میرسد، زمام گفتار و رفتارش را عقل به عهده میگیرد، در نتیجه امنیت و نظم را حاکم میکند و به دنبال حاکمیت امنیت و نظم عناصر و عوامل تمدن در چهارچوب برنامه الهی شکل میگیرند و در واقع، انسان متمدن در این معنا انسان الهی است که در تمام اعمال و رفتار اجتماعی و فردیاش، جز با قانون خدا زیست نمیکند.» [۸]
علل دین گریزی
علت اصلی دین گریزی افراد به خاطر این است که دین مسائلی را مطرح میکند که ممکن با منافع شخصی افرادی در تعارض باشد. معمولا جنگهای پیامبران نیز با همین افراد بوده است.[۹] از دیگر دلایل دین گریزی، دنیاگرایی برخی مسئولان و برخی علمای دین است و به همین دلیل سخن آنها در قلب مردم نفوذ نمیکند. اگر زندگی امام خمینی، رهبر انقلاب، علامه حسنزاده آملی، مرحوم بهجت و ... را بررسی کنیم، میبینیم که هیچ چیزی از دنیا نداشتند و باقی نگذاشتند. اگر مردم شیفته چنین شخصیتهایی هستند، به خاطر پرهیز از دنیاست.
منابع
ایکنا
پاورقیها
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه دین
- ↑ مجمع البحرین ج۲، ص۷۶
- ↑ مهمترین علت دینگریزی منافع فردی است / ملاک ارزیابی دین
- ↑ دین از منظر قرآن
- ↑ تحمیل دین به فرزندان، از موانع تربیت دینی است
- ↑ دعوت دینی و تبلیغ دین در قرآن
- ↑ تأکید قرآن بر پرهیز از اجبار مردم به پذیرش دین
- ↑ سودمندیهای دین از نگاه آیتالله جوادی آملی
- ↑ مهمترین علت دینگریزی منافع فردی است / ملاک ارزیابی دین