خرافه

از قرآن پدیا

خرافه؛ اعتقادات ناسازگار با عقل سلیم و علم صحیح. در آموزه‌های دینی با ریشه‌های افکار خرافی و مصادیق آن مبارزه شده است؛ انسان خودش مسئول سرنوشت خودش معرفی شده و علم غیب مطلق از آن خدا دانسته شده است. از علل خرافه‌گرایی می‌توان به گسترش ناعدالتی در جامعه، کاهش حس مسئولیت پذیری و کمبود معرفت الهی اشاره کرد. گسترش خرافه با پیامدهایی همچون از بین رفتن امنیت و آرامش فکری و روحی جامعه همراه است. از عوامل اصلی مبارزه با خرافه‌گرایی، گسترش بیشتر دانش و علم بشر است.

تعریف

خرافه، لفظی عربی به معنای سخن خوشی است که پایه دروغ دارد. در اصطلاح، خرافه عبارت است از اعتقادات بی‌اساسی که با عقل و منطق و علم و واقعیت سازگاری نداشته باشد.[۱]

نهی خرافه در قرآن و روایات

در منابع اسلامی مکرر با خرافه گرایی مبارزه شده و توصیه بزرگان بر رد این موارد بوده است. در آیه ۱۱ سوره مبارکه رعد[۲] به صراحت بیان شده که تغییر سرنوشت انسان‌ها به واسطه کارهای خود آنان است. همینطور درباره داشتن علم غیب گفته شده است در دست هر کس نیست و حتی پیامبر خدا (ص) نیز به طور کامل و در هر جایی از علم غیب با خبر نبودند. قرآن در این باره می‌فرماید: «قُلْ لاَ أَمْلِکُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَ لاَ ضَرّاً إِلاَّ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ مَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ‌؛ بگو: «جز آنچه خدا بخواهد، براى خودم اختيار سود و زيانى ندارم، و اگر غيب مى‏دانستم قطعاً خير بيشترى مى‏اندوختم و هرگز به من آسيبى نمى‏رسيد. من جز بيم‏دهنده و بشارتگر براى گروهى كه ايمان مى‏آورند، نيستم.» (اعراف/ 188). در روایات نیز از مصادیق خرافه نهی شده است.[۳] حضرت صادق(ع) می‌فرماید: به قرآن تفأل نزن[۴] و در روایت دیگری امام علی (ع) می‌فرمایند: برای هر کاری آن را به فال نیک بگیر تا به خوبی برسی.[۵] پیامبر اکرم (ص) خود یکی از سردمداران مبارزه با خرافه بودند. هنگامی که ابراهیم فرزند رسول خدا(ص) رحلت کردند، خورشید گرفتگی رخ داد و مردم گفتند خورشیدگرفتگی، حتماً به سبب مرگ فرزند پیامبر (ص) بوده است. رسول خدا (ص) اما با شنیدن چنین شایعاتی ناراحت شدند و به منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی، ماه و خورشید را دو آیه از آیات الهی دانستند که به امر خدا در جریان هستند و کسوف و خسوف، به سبب مرگ یا تولد کسی پدیدار نمی‌شوند.[۶]

علل خرافه گرایی در جامعه

از منظر جامعه‌شناسان وجود تبعیض و احساس بی‌عدالتی در نظامات اجتماعی در سوق دادن انسان‌ها به موهومات و امور خرافی، نقش بسزایی دارد. همچنین ناکامی در برآورده شدن حوائج افراد سبب پیدایش افکاری مانند اعتقاد به بخت و شانس می‌شود. روحیه فرافکنی و گریز از مسئولیت‌پذیری، یکی دیگر از علل پیدایش خرافات بیان شده است؛ به این معنا که آدمی بیشتر به جای اینکه ناکامی‌های خویش را بپذیرد، سعی می‌کند کاستی‌های خویش را از طریق انتساب به امور واهی و خیالی، جبران کند. روحیه تنبلی و انتخاب گزینه‌های آسان‌تر نیز به عنوان یکی دیگر از علل و انگیزه‌های تمایل جامعه به سوی خرافات ذکر شده است. با این بیان که افراد به جای تأمل، تعقل و دقت‌های موشکافانه در بررسی علل وقایع و پدیده‌ها، گزینه‌های راحت‌تر و سهل الوصول‌تر را خیال‌پردازی می‌کنند.[۷] همچنین انسان به‌دلیل کمبود معرفت الهی و عدم آگاهی از عکس‌العمل هر عملی در دنیا و آخرت، به خرافات روی می‌آورد و یا ممکن است معرفت الهی در انسان وجود داشته باشد، اما بخواهد خود را از گناه و خطا پاک بداند، بنابراین امور خرافی و روزگار و سرنوشت را عامل تمامی بدی‌هایی که به وی می‌رسد می‌داند تا خود را مبرا کند.[۸]

پیامدهای خرافه‌گرایی

گسترش خرافه‌گرایی پیامدهای اجتماعی و فردی بسیاری دارد. خرافه‌پرستی امنیت و آرامش فکری و روحی جامعه را از بین می‌برد؛ مثلاً در روز خاصی انتظار واقعه خاصی را داشتن. این موضوع از طرف دیگر به مسائل مالی و اقتصادی یک جامعه نیز لطمه می‌زند. خرافه‌پرستی عامل تضعیف روحیه کار، تلاش وامید خواهد شد و از طرف دیگر گاهی باعث ایجاد بدبینی و سوءظن در رفتار افراد و یا نگاه منفی به موجودات، پدیده‌ها و رخدادهای این عالم می‌شود.[۹] خرافه‌گرایی منجر به عدم اعتماد به‌ نفس می‌شود و موجب می‌شود تا انسان به اینکه در زندگی خود هیچ نقشی ندارد و تمام امور از پیش تعیین‌شده و طبق سرنوشت انجام می‌پذیرد، اعتقاد پیدا کند و چنین شخصی دچار عدم اعتماد به‌ نفس و مشکل در تفکر و تصمیم‌گیری می‌شود و نمی‌تواند از عقل و اندیشه به‌ نحو مناسب استفاده کند.[۱۰] همچنین یکی از مهم‌ترین تبعات خرافه‌گرایی این است که مردم به‌ جای اینکه در مسیر اصلی که همان مسیر بندگی خدا، انجام واجبات و ترک محرمات است، حرکت کنند و به کمال که هدف خلقت انسان است دست یابند، در بیراهه افتاده و هر‌ روز از هدف خلقت خود دور می‌شوند.[۱۱]

چگونگی مقابله با خرافه

هر چند نمی‌توان گفت پدیده خرافه‌گرایی حل شدنی است اما هرچه دانش و علم بشر بیشتر رشد پیدا کند، پدیده خرافه‌گرایی نیز کاهش می‌یابد.[۱۲] می‌توان با استفاده از محتواهای صحیح دینی از قرآن و حدیث و همچنین دیدگاه علمی صحیح روز، دانش، بینش و آگاهی افراد را افزایش داد و با این پدیده مقابله کرد.[۱۳]

منابع

ایکنا

ارجاعات

  1. از جهل و ناآگاهی تا پیدایش خرافات مذهبی
  2. «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ؛ براى او فرشتگانى است كه پى در پى او را به فرمان خدا از پيش رو و از پشت سرش پاسدارى مى‏كنند. در حقيقت، خدا حال قومى را تغيير نمى‏دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند. و چون خدا براى قومى آسيبى بخواهد، هيچ برگشتى براى آن نيست، و غير از او حمايتگرى براى آنان نخواهد بود» (رعد/ 11)
  3. سایه شوم خرافه بر زندگی اسلامی
  4. اصول کافی ج. ۴، ص. ۴۳۷
  5. نثرالالی، ص. ۵۶
  6. از جهل و ناآگاهی تا پیدایش خرافات مذهبی
  7. از جهل و ناآگاهی تا پیدایش خرافات مذهبی
  8. کمبود معرفت الهی؛ عامل گرایش انسان به خرافات
  9. جهالت مدرن گریبان‌گیر بشر است
  10. کمبود معرفت الهی؛ عامل گرایش انسان به خرافات
  11. دور شدن از هدف خلقت، پیامد خرافه‌گرایی است
  12. توسعه علم و عقلانیت، راه مقابله با خرافه‌گرایی است
  13. بهره‌گیری مناسب از دیدگاه و محتوای دینی و علمی؛ راه‌حل مقابله با خرافه‌گرایی