حق الناس
حقالناس؛ حق مردم. حقالناس، اصطلاحی شرعی و به معنای حقوقی است که یک فرد نسبت به سایر انسانها برعهده دارد. در آموزههای اسلامی حقالناس مصادیق گوناگونی دارد و از اهمیت بالایی برخوردار است. حقالناس توبهپذیر نیست و خداوند از آن نمیگذرد و فقط در صورت کسب رضایت از صاحب حق بخشیده میشود.
تعریف
تعریف لغوی
واژه «حق» دارای دو معنای اصلی استواری و استحکام، موافقت و مطابقت است[۱]و عبارت «حقالناس» در لغت به معنای حق مردم است.[۲]
تعریف اصطلاحی
«حقالناس» اصطلاحی شرعی و فقهی و به معنای حقوقی است که نسبت به سایر انسانها بر عهده یک فرد است و در مباحث تربیتی و اجتماعی از اهمیت فراوانی برخوردار است. اصطلاح «حقوق بشر» را میتوان در حوزه حقوقی و بینالملل معادل حقالناس در نظر گرفت.[۳]
انواع حقوق در اسلام
در آموزههای اسلامی سه نوع حق مطرح شده است؛ حقالله، حقالناس و حقالنفس. حقالله به معنای حقی است که نسبت به خداوند بر عهده بندگان است و به فرموده امام سجاد (ع)، حق خداوند بر بندگان این است که به او شرک نورزند و بندگی او را به جا بیاورند. حقالناس نیز ناظر بر کلیه حقوقی است که نسبت به انسانهای دیگر بر عهده هر فرد است. حقالنفس، حقی است که هر انسانی در برابر جسم خود بر عهده دارد؛ به این معنا که وظیفه دارد از بدن خود به گونهای مراقبت کند که آسیبی به آن وارد نشود. در بین این سه حق، حقالناس مهمتر از سایرین است و حقی است که تا ادا نشود خداوند از آن نمیگذرد.[۴]
حقالناس سه نوع است. اول، اموال و دارایی دیگران؛ اموال مردم محترم است و کسی نباید به اندازه ذرهای از اموال دیگران را بدون رضایت شرعی تصرف نماید. اگر کسی تحت هر عنوان و به هر شکلی از راههای غیرشرعی، ربا، رشوه، سرقت، فریب، حتی ذرهای از اموال دیگران را تصاحب کرده باشد، تا زمانی که رضایت صاحب حق را به دست نیاورد بخشیده نخواهد شد. دوم، عمر و وقت دیگران است که باید در زمره حقالناس در نظر گرفت و کسی نباید به هیچ شکلی موجب اتلاف وقت دیگران شود. سوم، آبروی انسانها که بالاترین نوع حقالناس است و کسی حق ندارد از طریق غیبت، تمسخر و تهمت به آبروی دیگران لطمه بزند. در تمام موارد حقالناس تا زمانی که انسان رضایت صاحب حق را جلب نکند بخشیده نخواهد شد.[۵]
مصادیق حقالناس
حقالناس در حوزه ارتباطات انسانی مطرح میشود و مصادیق فراوانی دارد. حقوق همسران بر یکدیگر، حقوق متقابل والدین و فرزندان، حقوق متقابل شاگرد و استاد، حقوق همسایگان بر یکدیگر و حقوق شهروندی همگی از مصادیق حقالناس هستند.[۶] حقالناس فقط شامل مسائل مالی نیست؛ بلکه حفظ جان و آبروی دیگران، رعایت نوبت، تمامی حقوق اجتماعی و سیاسی، غیبت کردن و شایعه پراکنی، نگاه به ناموس دیگران و رعایت نکردن حجاب نیز در حوزه گسترده مصادیق حقالناس باید مورد توجه قرار بگیرند.[۷] یکی از مصادیق حقالناس در دنیای پیشرفته امروزی، رعایت صداقت و قطعیت در مطالبی است که در فضای مجازی و شبکههای گوناگون اجتماعی منتشر میشود که از جنبههای گوناگون ازجمله صحت اطلاعات، توجه به عدم اتلاف وقت خوانندگان مطالب، رعایت آبروی افراد و گروهها و عدم ایجاد شبهه و ناامنی در جامعه در حوزه حقالناس قرار میگیرد.[۸]
اهمیت حقالناس در دین اسلام
در فرهنگ اسلامی حقالناس از اهمیت بالایی برخوردار است و رعایت آن از مصادیق عبودیت و از شاخصههای ایمان واقعی است،[۹] به طوری که طولانیترین آیه قرآن درمورد یکی از انواع حقالناس است.[۱۰] بر اساس روایات معصومین، خداوند حقوق بندگانش را مقدمه رسیدن به حقوق خود قرار داده است و روز قیامت هنگام عبور از پل صراط، کمینی وجود دارد و افرادی که حقالناس برگردن دارند نمیتوانند بدون جلب رضایت صاحب حق از آن عبور کنند.[۱۱] بر اساس آیات قرآن،[۱۲] ادای حقوق مردم و برقراری عدالت از مهمترین اهداف بعثت انبیا است.[۱۳]حقالناس با توبه به درگاه خداوند جبران نمیشود و تنها راه، جلب رضایت صاحب حق است و حتی خداوند این اجازه را به خود نداده تا از حقالناس بگذرد و مجازات اخروی در انتظار کسانی است که به حق دیگران بی توجه هستند و آن را پایمال میکنند.[۱۴] اهمیت حقالناس آنقدر زیاد است که حتی شهدا که مقام ارزشمندی در درگاه الهی دارند، در صورتی که حقالناس برعهده داشته باشند فقط با کسب حلالیت و جبران آن حق توسط بازماندگان، بخشیده و آزاد میشوند.[۱۵]بر اساس روایات معصومین، پاک بودن از حقالناس از مهمترین شرایط استجابت دعا و قبولی سایر اعمال عبادی است.[۱۶]در آموزههای اسلامی، حقالناس از حقالله مهمتر است؛ زیرا خداوند درمورد حق خود آمرزنده و رئوف است؛ اما حقالناس را فقط صاحبان حق باید ببخشند.[۱۷] فقهای مسلمان درمورد تقدم حقالناس بر حقالله اجماع دارند و این مسئله یک اصل مسلم فقهی است.[۱۸]
راههای فراگیری و شناخت حقالناس
بر اساس آیات قرآن، مهمترین عامل رعایت حقالناس این است که انسان همواره خداوند را ناظر بر اعمال خود بداند و خشنودی او را در نظر داشته باشد.[۱۹] فراگیری حقالناس در حوزه مهارتهای مورد نیاز برای زندگی اجتماعی است. یکی از مهمترین راههای شناخت حقالناس و رعایت آن، پیروی از سبک زندگی قرآنی و توجه به آموزههای معصومین مرتبط با نحوه برخورد با دیگران است. در کلام معصومین، سبک زندگی اسلامی در عبودیت خلاصه میشود که این عبودیت نحوه برخورد با خداوند، برخورد با خود، نوع تعامل با دنیا و مخلوقات آن و نحوه معاشرت و مواجهه با دیگر انسانها را شامل میشود.[۲۰] در دنیای امروز، رسانهها و شبکههای اجتماعی کارکرد مهمی در جهت آموزش سبک زندگی اسلامی و رعایت حقالناس برای مخاطبان دارند. از سوی دیگر، حقالناس با عقل و خرد بشری و معیارهای اخلاق انسانی نیز قابل تشخیص است.[۲۱]
آثار التزام به حقالناس در جامعه اسلامی
رعایت حقالناس در جامعه، یکی از عوامل حرکت به سوی مدینه فاضله است. عدم التزام به حقالناس موجب رواج خودخواهی و بسیاری از مفاسد اخلاقی و مشکلات اقتصادی در جامعه میشود. بر اساس روایات معصومین، رعایت حقالناس در بُعد فردی، از عوامل رسیدن به فضائل و کمالات و استجابت دعا است و بیتوجهی به حقالناس از دلایل سلب لذت عبادت و محرومیت از برکت در رزق و روزی است.[۲۲]
منابع
ایکنا
ویکی فقه
پاورقیها
- ↑ . الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه، ج4:ص 1460؛ معجم مقاییس اللغه، ج 2:ص 15 .
- ↑ . حقالناس را جدی بگیرید/ چرا خداوند از حقالناس نمیگذرد؟
- ↑ . حقالناس را جدی بگیرید/ چرا خداوند از حقالناس نمیگذرد؟؛ حقالناس معادل حقوق بشر است. ؛ نگرش قرآن به حق الناس.
- ↑ حق الناس؛ موضوعی توبهناپذیر حتی در شب قدر/ خبرنگاران به آبروی افراد توجه کنند.
- ↑ حقالناس را جدی بگیرید/ چرا خداوند از حقالناس نمیگذرد؟
- ↑ . آیا حق الناس تأثیری بر زندگی ما دارد؟
- ↑ . حق الناس فقط خوردن مال مردم نیست.
- ↑ . حق الناس را در فضای مجازی رعایت کنیم ؛ بازی کردن با ابرو و حیثیت افراد حق الناس است.
- ↑ . ضرورت فراگیری حق الناس در بالاترین جایگاه.
- ↑ . يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ ۚ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ؛ «اي كساني كه ايمان آوردهايد، هر گاه به وامي تا سررسيد معيّن، با يكديگر معامله كرديد، آن را بنويسيد. و بايد نويسندهاي ]صورت معامله را[ بر اساس عدالت ميان شما بنويسد، و هيچ نويسندهاي نبايد از نوشتن خودداري كند؛ همانگونه ]و به شكرانة[ آن كه خدا او را آموزش داده است. و كسي كه بدهكار است بايد املا كند، و او ]= نويسنده[ بنويسد. و از خدا كه پروردگار اوست پروا نمايد، و از آن چيزي نكاهد. پس اگر كسي كه حقّ بر ذمّة اوست سفيه يا ناتوان است، يا خود نميتواند إملا كند، پس ولي او بايد با ]رعايت[ عدالت، املا نمايد. و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبيد، پس اگر دو مرد نبودند، مردي را با دو زن از ميان گواهاني كه ]به عدالت آنان[ رضايت داريد ]گواه بگيريد[ تا ]اگر[ يكي از آن دو ]زن[ فراموش كرد، ]زنِ[ ديگر، وي را يادآوري كند. و چون گواهان احضار شوند، نبايد خودداري ورزند. و از نوشتنِ ]بدهي[ چه خرد باشد يا بزرگ، ملول نشويد، تا سررسيدش ]فرارسد[. اين ]نوشتن[ شما، نزد خدا عادلانهتر، و براي شهادت استوارتر، و براي اينكه دچار شك نشويد ]به احتياط[ نزديكتر است، مگر آنكه دادو ستد نقدي باشد كه آن را ميان خود ]دست به دست[ برگزار ميكنيد؛ در اين صورت، بر شما گناهي نيست كه آن را ننويسيد. و ]در هر حال[ هر گاه داد و ستد كرديد گواه بگيريد. و هيچ نويسنده و گواهي نبايد زيان ببيند، و اگر چنين كنيد، از نافرماني شما خواهد بود. و از خدا پروا كنيد، و خدا ]بدين گونه[ به شما آموزش ميدهد، و خدا به هر چيزي داناست.» (بقره/282).
- ↑ . نگرش قرآن به حق الناس.
- ↑ . برای نمونه: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ؛ «به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند و آهن را كه در آن براى مردم خطرى سخت و سودهايى است پديد آورديم تا خدا معلوم بدارد چه كسى در نهان او و پيامبرانش را يارى مىكند آرى خدا نيرومند شكست ناپذير است» (حدید/25).
- ↑ . ادای حق الناس از اساسی ترین اهداف ادیان آسمانی است.
- ↑ . حقالناس را جدی بگیرید/ چرا خداوند از حقالناس نمیگذرد؟؛ حقالناس معادل حقوق بشر است.
- ↑ . حقالناس را جدی بگیرید/ چرا خداوند از حقالناس نمیگذرد؟
- ↑ . رعایت حق الناس یکی از مهمترین شرایط قبولی اعمال ؛ ادای حق الناس شرط قرآنی استجابت دعا است.
- ↑ . حقالناس را جدی بگیرید/ چرا خداوند از حقالناس نمیگذرد؟
- ↑ . اجماع فقها مبنی بر اولویت حق الله بر حق الناس.
- ↑ . رعایت حق الناس؛ پیش فرض رعایت حق الله.
- ↑ . ضرورت فراگیری حق الناس در بالاترین جایگاه.
- ↑ . حق الناس معادل حقوق بشر است.
- ↑ . حقی که خداوند از آن نمیگذرد؛ حقالناس را جدی بگیرید/ چرا خداوند از حقالناس نمیگذرد؟