آیه انذار

از قرآن پدیا

آیه اِنْذار؛ به آیه 214 سوره مبارکه شعراء گفته می شود. این آیه به مأموریت پیامبر اسلام(ص) بر دعوت خویشان نزدیک به اسلام و انذار آنها اشاره داشته که در سال سوم بعثت نازل شد. رسول خدا (ص) نیز آنان را دعوت نمود و پس از فراخواندن به اسلام، علی بن ابی طالب(ع) را به عنوان جانشین و خلیفه پس از خود معرفی کرد.

تبیین مفهومی آیه

يكی از اهداف بعثت انبيا و ارسال رسل بويژه رسالت رسول اكرم(ص) انذار و تبشير انسان‌هاست كه بشارت مصداق كمال و نعمت است و انذار، ترساندن مردم به از دست‌دادن نعمت است.سرپيچی از فرامين الهی و عدم توجه به دستورات قرآن كريم موجب سلب نعمت از جامعه بشری و تبديل آن به نقمت می‌شود و رسالت پيامبراكرم (ص) و ديگران پيامبران الهی برای هدايت بشر بهره‌گيری از بشارت و انذار است.[۱]

براساس آیه «وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن».(سورهٔ شعراء-آیهٔ ۲۱۴) پس از نزول این آیه، پیامبر(ص) چهل نفر از خویشان نزدیکش را به مهمانی دعوت نمود و به آنان گفت :ای فرزندان عبدالمطلب! گمان ندارم کسی در میان عرب، بهتر از آنچه من برای شما آورده‌ام، برای قوم خود آورده باشد. من دنیا و آخرت را برای شما آورده‌ام... و من شما را به دو کلمه‌ دعوت می‌کنم و با این دو کلمه وارد بهشت می‌شوید و با همین دو کلمه از دوزخ نجات می‌یابید: گفتن لااله الا الله و گواهی بر پیامبری من.آنگاه فرمود: «کدام یک از شما مرا در این کار یاری می‌کند تا برادر، وصی و جانشین من در میان شما باشد؟» همه خاموش شدند و علی(ع) گفت: «ای رسول خدا! من هستم». پیغمبر(ص) فرمود: «این وصی و خلیفه من در میان شما است. سخن او را بشنوید و از او فرمان برید». پس از این سخنان بود که گروهی از خویشاوندان او به ابوطالب گفتند: «فرزندت را اطاعت کن که او بر تو امارت یافته است»[۲]

شان نزول

به نوشته محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب طبری. که البته در منابع جدید اهل تسنن نیز از آن یاد شده است که در تاریخ طبری گزارش شده‌است که وقتی آیه انذار بر پیامبر اسلام نازل شد، علی را خواند و به او گفت: «ای علی؛ خدا مرا به انذار خویشان نزدیکم امر کرد. مقداری نان و ران گوسفند و شیر تهیه کن و فرزندان عبدالمطلب را نزد من آور تا ماموریتم را به آن‌ها برسانم.» علی چهل مرد شامل عموهای محمد (ابوطالب، حمزه، عباس و ابولهب) را خواند. وقتی گرد پیامبر اسلام آمدند، علی به امر محمد، غذا را برد. مهمانان آن‌قدر از آن غذای اندک خوردند تا همگی سیر شدند و این مساله به عنوان اعجاز محمد قلمداد شد. بعد از غذا، به محض آنکه محمد قصد سخنرانی کرد ابولهب مانع شد و مجلس را برهم زد. روز بعد نیز ماجرا تکرار شد. پیامبر برای بار دوم سخن گفت: «من همهٔ خوبی‌های دنیا و آخرت را برایتان آورده‌ام. کدام یک از شما مرا یاری می‌دهد تا برادر من باشد؟» هیچ‌کس جز علی که از همه خردسال‌تر بود پاسخ نداد. علی گفت: «من وزیر شما می‌شوم.» پیامبر اسلام گفت: «این علی، برادر من است؛ به حرف‌های او گوش دهید و اطاعت کنید.» آن‌ها خندیدند و به ابوطالب گفتند: «تو را فرمان داد از پسرت اطاعت کنی.»[۳]

انذار در قرآن

بشارت دادن به اعطای پاداش و ترساندن از عواقب كارهای ناپسند، می‌تواند تأثير شگرفی بر كنترل رفتار و كردار داشته باشد، تبشير و انذار دو شيوه‌ای است كه در قرآن كريم گاهی به‌‌عنوان ويژگی‌های جايگزين برای اصل مقام نبوت تلقی شده، قرآن كريم در آياتی حضرت محمد(ص) را به‌عنوان بيم‌دهنده آشكار «نذير مبين» ذكر كرده است و نيز در آيه ۱۶۵ سوره مباركه «نساء» آمده است: «رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ، پيغمبرانی نويددهنده و بيم‌رسان.»

محرك اصلی انسان در هر يك از رفتارها، اميد به چيزی است كه به او می‌رسد يا فرار از خسارت‌ها و گرفتاری‌هايی است كه وی را تهديد می‌كنند و از اين‌رو تربيت انبيا عموماً بر اساس انذار و تبشير انجام گرفته است، خداوند در آيه ۱۱۹ سوره «بقره» می‌فرمايد: «إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ، ما تو را بحق فرستاديم، تا بشارتگر و بيم‏دهنده باشى، درباره دوزخيان، از تو پرسشى نخواهد شد.»

پيامبران مبشر و منذر هستند، يعنی راه را ارائه می‏دهند و بشارت و نويد می‏دهند كه اگر از اين‏ راه بروی به سعادت و كمال نائل خواهی شد و اگر غير آن را انتخاب كنی به شقاوت خواهی رسيد، كاربرد انذار و تبشير در تربيت اصلاحی برای رشد و كمال متربی است، انذار مانع حركت فرد به سوی پستی می‌‌شود و به‌عنوان عاملی بازدارنده در تربيت ايفای نقش می‌كند.

امام سجاد(ع) برای تشويق به كسب فضايل اخلاقی و انجام اعمال خير، شيوه‌ بشارت به ثواب و رضوان الهی را به‌كار می‌گيرد، آنچنان كه برای ترغيب به اخلاق نيك و خوشرفتاری، به ثواب زياد در ازای آن بشارت داده و می‌فرمايد: «أفضل ما يوضَعُ فی الْميزان حُسن الْخُلق.» امام(ع) با استفاده از انذار و تبشير و آگاهی‌‌دادن و ايجاد بينش در متربيان آنان را به اصلاح رفتارهايشان ترغيب می‌كند، همچنان كه اين روش در تشويق ايجاد رفتارهای خوب و پسنديده مؤثر است، به كارگيری اين شيوه می‌تواند الگوی عملی برای همه‌ی مربيانی باشد كه می‌خواهند با روش‌های صحيح و تاثيرگذار، متربيان را به اهداف تربيت توحيدی نزديك كنند.

انذار برای زنده كردن ميثاق فطری انسان لازم است زيرا او صرف‌نظر از نوع تربيت و عوامل ديگر به طور فطری خداجو و خدا آگاه است و عواملی در اين راستا مانع رشد و بروز اين خصيصه الهی می‌شوند كه از جمله آنها نسيان است كه انذار می‌تواند انسان را از غفلت و فراموشكاری رهايی بخشد. انذار و ترساندن ضمن يادآوری عهد و پيمان ابتدايی و فطری انسان بايد به‌صورت تذكر باشد، در قرآن كريم نيز به اين مسأله اشاره شده و خداوند در آيه ۲۱ سوره «غاشيه» می‌فرمايد: «فذكر انما انت مذكر، پس به آنان تذكر بده كه تو فقط در مقام تذكردهنده به آنان هستی.» آن‏چه بيشتر انسان را به حركت وامی‌دارد و از گناه و معصيت پرهيز مى‏دهد انذار است، لذا در آغاز رسالت، پيامبر مأمور به انذار مى‏شود نه تبشير، «يا ايها المدّثّر قم فانذر» (آيه ۱ و ۲ سوره مباركه «مدثر».)[۴]

روش پیامبران در تبلیغ دین

خدای متعال هدف از آفرینش انسان را رسیدن به کمال و سعادت و تقرب به‌سوی خداوند معرفی کرده است، افزود: رسیدن به کمال نیازمند برنامه، قانون و راهنما است، از آن‌جایی که انسان به‌طور ذاتی منفعت طلب و سودجو است و از طرف دیگر احاطه کامل بر قانون و راه ندارد خداوند پیامبران را در میان انسان‌ها برانگیخت. عملی شدن هدف آفرینش که همان رسیدن به کمال است را ضرورت مبعوث شدن پیامبران دانست و ادامه داد: وظیفه پیامبران گرفتن قانون الهی و ابلاغ آن به بشر و برداشتن موانع سرراه کمال انسان بود.این آیه نشان می‌دهد که خود خداوند به حق است و پیامبری که فرستاده و آموزه‌های دینی پیامبران نیز به حق هستند، افزود: روش پیامبران در امر تبلیغ انذار و تبشیر بوده است، پیامبران هم امیدبخش بودند و هم وعده عذاب می‌دادند. تعلیم و تربیت متعادل و متوازن را موفق دانست و بیان کرد: افراط، زیاده‌روی و تفریط، کم‌آوردن است که هردو به مقصد نمی‌رسند.خدای متعال در این آیه بیان می‌کند که هیچ امتی وجود نداشته مگر این‌که انذارکننده‌ای داشته است. با بیان این‌که شرح حال ۲۵ یا ۲۶ پیامبر از ۱۲۴ هزار پیامبر در قرآن بیان شده است، رسیدن قانون خدا به همه مهم است که امروزه به همگان رسیده است.قرآن در برخی موارد رسالت پیامبر(ص) را فقط نذیر بیان کرده است، ادامه داد: به این دلیل بوده که پیامبر(ص) بیشتر در برابر انسان‌های ظالم و طاغوتیان و مستکبران بوده که باید با این دسته افراد با زبان زور و انذار عمل کرد.[۵]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات