آیه «و ان یکاد»

از قرآن پدیا

آیه و ان یکاد؛ آیه پنجاه و یکم سوره مبارکه قلم به آیه چشم زخم معروف شده است. واقعه چشم زخم در قرآن بدان اشاره ای نشده است اما بسیاری مفسران آیه مربوطه را به دلیل شان نزول نزدیک به این مفهوم، به معنای آیه چشم زخم درنظر گرفته اند.

98.jpg

شان نزول آیه

دومین سوره‌ای که در آن به چشم‌زخم اشاره شده، آیه۵۱ سوره مبارکه قلم است که می‌فرماید: «وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ» لذا علامه طباطبایی در تفسیر آیه مذکور بیان می‌کند: «بسیاری از مفسران (لیزلقونک بابصارهم) را به چشم‌زخم تفسیر کرده‌اند و هیچ دلیل عقلی برای نفی چشم زخم وجود ندارد و چه‌بسا مواردی وجود دارد که بر چشم زخم قابل انطباق است». در شأن نزول این آیه ۵۱ در تفاسیر آمده است که گروهی از قریش، افرادی از قبیله بنی‌اسد را که به چشم زخم و شور چشمی شهرت داشتند، اجیر کردند تا با این وسیله به رسول‌خدا(ص) آسیبی برسانند. در وصف بدچشمی برخی از افراد بنی‌اسد آورده‌اند که برخی از این قبیله چنان بدچشم بودند، که آن‌ها را زندانی کرده بودند، تا مبادا به دیگران آسیبی بزنند. همین افراد موقعی‌که پیامبر اکرم(ص) قرآن تلاوت می‌کرد، نزد پیامبر آمدند و گفتند: «این مرد چه‌قدر فصیح است! و چه‌قدر زیبا سخن می‌گوید!» ولی خداوند فرستاده خود را از گزند چشم‌زخم آن‌ها محافظت کرد».[۱][۲]

چشم زخم در قرآن

در میان آیات قرآن مجید، مفسران آیات ۵۱ سوره قلم و ۶۷ سوره یوسف را دلیل بر وجود چشم زخم دانسته‌اند، یکی آیه «وَ قالَ یا بَنِیَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَ ما أُغْنی عَنْکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ عَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُون»؛ «گفت: ای پسران من، از یک دروازه داخل مشوید از دروازه‌های مختلف داخل شوید. و من قضای خدا را از سر شما دفع نتوانم کرد و هیچ فرمانی جز فرمان خدا نیست. بر او توکل کردم و توکل کنندگان بر او توکل کنند».قبول تاثیر چشم زخم به طور اجمال به این معنی نیست که به کارهای خرافی و اعمال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود که هم بر خلاف دستورات شرع است و هم سبب شک و تردید افراد ناآگاه در اصل موضوع است، همانگونه که آلوده شدن بسیاری از حقایق با خرافات این تاثیر نامطلوب را در اذهان گذارده است. دیگری آیه «وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»؛ «و کافران چون قرآن را شنیدند نزدیک بود که تو را با چشمان خود به سر درآورند و می‌گویند که او دیوانه است» می باشد.[۳]

چشم زخم در روایات

از روایات معصومین(ع) برمی‌آید که «چشم‌زخم» واقعیت دارد و در وجود انسان‌ها و حیوانات و اشیا دیگر اثرگذار است رسول اکرم(ص) فرمود: «چشم زخم واقعیت دارد و مرد را در قبر و شتر را در دیگ قرار مى‏‌دهد»، (بحارالانوار، ج ۶۳)؛ یعنی شخص در اثر چشم‌زخم ممکن است بمیرد و شتر در اثر چشم‌زخم مریض شود و صاحبش از ترس تلف شدنش آن را ذبح ‏کند و دیگ بپزد.

از رسول گرامى اسلام(ص) روایت شده که آن حضرت روزى از قبرستان بقیع می‌گذشت؛ در آن‏‌جا فرمود: «به خدا قسم بیشتر اهل این قبرستان به سبب چشم‏ زخم در این جا آرمیده‏‌اند».(تفسیر منهج‏‌الصادقین، ج ۹)

دو آیه از قرآن را بسیاری از مفسران به چشم زخم ارتباط داده‌اند.نخست؛ سوره یوسف آیه ۶۷ که خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: «وَقَالَ یَا بَنِیَّ لاَ تَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُواْ مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِی عَنکُم مِّنَ اللّهِ مِن شَیْءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَعَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ؛ و گفت اى پسران من [همه] از یک دروازه [به شهر] در نیایید بلکه از دروازه‏‌هاى مختلف وارد شوید و من [با این سفارش] چیزى از [قضاى] خدا را از شما دور نمى‌‏توانم داشت فرمان جز براى خدا نیست بر او توکل کردم و توکل‏‌کنندگان باید بر او توکل کنند».

یکی‌از احتمال‌هایی که در تفسیر این آیه گفته شده، چشم‌زخم است. از آن‌جا که برادران یوسف نیکو روی و خوش قامت بودند و تعدادشان نیز بسیار بود پدرشان حضرت یعقوب(ع) ترسید که مردم مصر آن‌ها را چشم بزنند، از این‌رو به فرزندان خود سفارش کرد که از یک دروازه، وارد نشوند؛ بلکه پراکنده شده و از دروازه‌های متعدد وارد شوند، تا چشم نخورند.(طبرسی، فضل بن حسن، ج‌ ۳، ص ۲۴۸ ) [۴]

راهکارهایی برای دفع چشم زخم

چشم زخم ناشی از امواجی است که از چشم اشخاص صادر شده و نتیجه کنش ویژه‌ای است که در پیرامون او پدید می‌آید. این پدیده بیشتر به دلیل حسادت ناروا و چه بسا ناخودآگاه ایجاد می‌شود که در بعضی شدت دارد و در برخی خفیف است. این تشعشعات سمی چیزی شبیه امواج الکتریسیته می‌باشد که در شخصی که دچار برق گرفتگی می‌شود، تأثیر آنی دارد و طبیعی و عادی محسوب می‌شود؛ البته علت اصلی و ابعاد و ویژگی‌های آن از نظر علم ناشناخته مانده است و جز با دعا، صدقه و توکل بر خدا، امکان مقابله با آن وجود ندارد.هر گاه از چشم زخم دیگران ترسیدید یا به چیزی با شگفتی نگاه کردید، در این حالت با گفتن ذکر شریف «ما شاء الله و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»، خود یا دیگری را از آثار چشم زخم محافظت کنید. در حاشیه کتاب مفاتیح‌الجنان روایتی از پیامبر اکرم وارد شده که:«دانه و برگ اسفند دردهای بسیاری را درمان کرده و ریشه و شاخه آن، غم و سحر را برطرف می‌کند». استفاده از علامات و نمادها برای دفع چشم زخم مبنای روایی ندارد و می‌توان گفت چون مردم با این قضیه درگیر بودند، استفاده از آنها به صورت خرافی جلوه‌گر شده که در میان اقوام و فرهنگ‌های مختلف، متفاوت است. روزی جبرائیل خدمت پیامبر اکرم(ص) رسید و ایشان را ناراحت دید، علت را جویا شد، حضرت فرمود به خاطر بیماری حسن و حسین(ع) که چشم خورده و مریض شده‌اند، محزونم. جبرائیل گفت چشم زخم حق است، برای درمان و دفع آن، سوره‌های معوذتین را بخوانید و همچنین به دعایی اشاره کرد که در جلد ۹۲ بحارالانوار، صفحه ۱۳۲ آمده است.

در رابطه با اینکه آیا اموری نظیر شکستن تخم مرغ زیر چرخ خودرو، قربانی کردن و مالیدن خون به خودرو مبنای شرعی دارد یا خیر، باید بیان دشت اگر چه چشم زخم وجود دارد، ولی انسان نباید به دام خرافات بیفتد و به امور عوامانه سوق پیدا کند. در خصوص تخم مرغ شکستن، مدرکی در منابع دینی وجود ندارد. این قبیل کارها، اسراف‌گونه بوده و با تعالیم و فرهنگ دینی و عقل نیز فاصله دارد، پناه بردن به برخی امور خرافی برای دفع چشم زخم موجب توهین به دین و خلاف شرع است؛ ولی در خصوص قربانی کردن و صدقه دادن، روایت شده که ریختن خون حیوانات یا صدقه دادن و یا اطعام مؤمنان، امری مطلوب و محبوب خداست و در بعضی از روایات آمده که هر صدقه‌ای موجب دفع بلا خواهد بود؛ اما مالیدن خون و رفتارهای عوامانه‌ای نظیر آن غیر مستند است که مشابه آن در دوران جاهلیت انجام می‌شد، به این صورت که بعد از قربانی کردن، خون آن را به منظور تقرب، به بت‌ها می‌مالیدند و چه بسا از آنجا که موجب گسترش نجاسات می‌شود، امری نادرست به حساب می‌آید.[۵]

Images12.jpg

راهکارهای دفع چشم زخم در روایات

مرحوم علامه مجلسی(ره) در بیان رفع چشم‌زخم، روایتی از امام صادق(ع) در دفع چشم‌زخم بیان می‌کند که حضرت فرمود: کسی که می ترسد چشم او در کسی یا چشم کسی در او تأثیر کند سه مرتبه بگوید: «ماشاء الله لاقوة الا بالله العلی العظیم» و یا فرمود: سوره قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق بخواند و در روایت دیگری سوره حمد و توحید اضافه شد. اما در بیان این سوره‌ها و دعاها، از آیه‌ای نام نمی‌برند. حضرت امام علی(ع) فرمودند: پیامبر اکرم(ص) برای امام حسن(ع) و امام حسین(ع) ،رقیه (منظور از رقیه دعاهایى است که می‌‏نویسند و افراد براى جلوگیرى از چشم‌زخم با خود نگه می‌دارند و آن را تعویذ نیز می‌‏گویند)، گرفت و این دعا را خواند: « أُعِیذُکُمَا بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ وَ أَسْمَائِهِ الْحُسْنَى کُلِّهَا عَامَّةً مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ عَیْنٍ لَامَّةٍ وَ مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ » یعنی: برای شما پناه می‌جویم به کلمات کامل خداوند و تمام اسماء حسنای او از شر هر ملال آورنده و از شر بزرگان(رهبران و روساء) موجوداتی که با چشم دیده نمی‌شوند و از شر هر چشم بدی که به انسان می‌رسد واز شر حسود هنگامی که حسد بورزد... سپس پیامبر(ص) به ما فرمود: اینچنین ابراهیم(ع) برای اسماعیل و اسحاق تعویذ کرد.[۶][۷]

واقعیت یا کاذب بودن چشم زخم

بسیارى از مردم معتقدند: در بعضى از چشم‌ها، اثر مخصوصى است که، وقتى از روى اعجاب به چیزى بنگرند، ممکن است آن را از بین ببرد، یا درهم بشکند، و اگر انسان است، بیمار یا دیوانه کند. این مسأله، از نظر عقلى امر محالى نیست، چه این که بسیارى از دانشمندان امروز معتقدند: در بعضى از چشم‌ها، نیروى مغناطیسى خاصى نهفته شده، که کارایى زیادى دارد، حتى با تمرین و ممارست مى‌توان آن را پرورش داد، خواب مغناطیسى از طریق همین نیروى مغناطیسى چشم‌ها است.

در دنیایى که «اشعه لیزر» ـ که شعاعى است نامرئى ـ مى‌تواند کارى کند که از هیچ سلاح مخربى ساخته نیست، پذیرش وجود نیرویى در بعضى از چشم‌ها که از طریق امواج مخصوص، در طرف مقابل اثر بگذارد، چیز عجیبى نخواهد بود. بسیارى نقل مى‌کنند: با چشم خود افرادى را دیده‌اند که داراى این نیروى مرموز چشم بوده‌اند، و افراد یا حیوانات یا اشیائى را از طریق چشم زدن از کار انداخته‌اند. لذا، نه تنها نباید اصرارى در انکار این امور داشت، باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت. در روایات اسلامى نیز، تعبیرات مختلفى دیده مى‌شود، که وجود چنین امرى را اجمالاً تأئید مى‌کند. در حدیثى مى‌خوانیم: «اسماء بنت عمیس» خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض کرد: گاه به فرزندان «جعفر» چشم مى‌زنند، آیا «رُقْیَه»اى براى آنها بگیرم (منظور از «رقیه» دعاهایى است که مى‌نویسند و افراد براى جلوگیرى از چشم زخم با خود نگه مى‌دارند و آن را «تعویذ» نیز مى‌گویند). پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: نَعَمْ، فَلَوْ کانَ شَىْءٌ یَسْبِقُ الْقَدَرَ لَسَبَقَهُ الْعَیْنُ: «آرى، مانعى ندارد، اگر چیزى مى‌توانست بر قضا و قدر پیشى گیرد، چشم زدن بود»! در حدیث دیگرى آمده است: امیر مؤمنان(علیه السلام) فرمود: پیامبر براى امام حسن و امام حسین «رُقْیَه» گرفت، و این دعا را خواند: أُعِیذُکُما بِکَلِماتِ التّامَّةِ وَ أَسْماءِ اللّهِ الْحُسْنَى کُلِّها عامَّةً، مِنْ شَرِّ السّامَّةِ وَ الْهامَّةِ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ عَیْن لامَّة، وَ مِنْ شَرِّ حاسِد إِذا حَسَدَ: «شما را به تمام کلمات و اسماء حسناى خداوند، از شرّ مرگ، حیوانات موذى، و هر چشم بد، و حسود، آنگاه که حسد ورزد مى‌سپارم، سپس، پیامبر(صلى الله علیه وآله)نگاهى به ما کرد و فرمود: این چنین حضرت ابراهیم(علیه السلام) براى اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود». در «نهج البلاغه» نیز آمده است: أَلْعَیْنُ حَقٌّ وَ الرَّقْىُ حَقٌّ: «چشم زخم حق است و توسل به دعا براى دفع آن نیز حق است». ذکر این نکته لازم است که: هیچ مانعى ندارد، این دعاها و توسل‌ها به فرمان خداوند جلوى تأثیر نیروى مرموز مغناطیسى چشم‌ها را بگیرد، همان گونه که دعاها در بسیارى از عوامل مخرب دیگر اثر مى‌گذارد و آنها را به فرمان خدا خنثى مى‌کند.

این نیز لازم به یادآورى است که: قبول تأثیر چشم زخم به طور اجمال، به این معنى نیست که، به کارهاى خرافى و اعمال عوامانه در این گونه موارد پناه برده شود، که هم بر خلاف دستورات شرع است، و هم سبب شک و تردید افراد ناآگاه در اصل موضوع، همان گونه که آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات، این تأثیر نامطلوب را در اذهان گذارده است.[۸]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات