آسمان

از قرآن پدیا

آسمان؛ گنبد و سقفی در بلندای زمین. سپهر یا آسمان که در قرآن «سماء» نامیده‌ می‌شود به معنای جو اطراف زمین بوده که از سطح زمین قابل رویت است. حدود۱۵۰ آيه از قرآن در مورد خلقت آسمان‌ها است که بشر را دعوت می‌کند تا در این‌باره به دقت بیندیشد و از این راه به خداشناسی، توحید، حکمت آفرینش و عبث نبودن آن و توجه به مسئولیت‌های خویش برسد. در تعابير قرآن، نُه بار به آسمان‌های هفت‌گانه تصريح شده و در دعاها نيز «هفت آسمان» فراوان آمده است. البته بشر تاكنون نتوانسته است نظر نهايی و قطعی درباره تعداد آسمان‌ها و طبقات آن ارائه دهد. آنچه از قرآن به دست می‌آید این است که همه ستارگان و مجموعه‌های شمسی و كهكشان‌های مشهود، در متن نخستين و نزديك‌ترين آسمان (سماء دنيا) جای گرفته‌اند و از آنجا که موقعیت و کیفیت آسمان‌های ششگانه دیگر در قرآن کریم صریحا بیان نشده است، نمی‌توان درباره شش آسمانی که از حیطه علم انسان خارج است نظر دقیقی داد.

تعریف آسمان

جوّ و فضای پیرامون زمین، آسمان نامیده می‌شود. رنگ آسمان در حقیقت سیاه است اما در روز، به رنگ آبی مشاهده می‌شود که این به علت پراکندگی نور خورشید است.[۱] علت نامیدن آسمان به این نام توسط پارسیان، مشابهت حرکت آن با «آس» است.[۲]

مباحث مرتبط با آسمان در قرآن

حدود۱۵۰ آيه از قرآن در مورد نجوم، كيهان‌شناسی و مباحثی در مورد خلقت آسمان‌ها و زمين است. این آیات گاه به صورت تمثیل، گاهی تذکر و گاه به صورت سؤال مطرح می‌شود تا ذهن بشر را نسبت به خلقت کنجکاو کند. برای نمونه تأکید قرآن کریم به عظیم‌‌تر بودن خلقت آسمان‌ها و زمین از خلقت فیزیکی انسان که دربارۀ آن می‌فرماید: «لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ ...».[۳] یا آنجا که فرموده است: «الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ»،[۴] خداوند در این آیه به انسان توصیه می‌کند که در آفرینش آسمان‌ها دقت کند و بارها بنگرد. چشم‌ها خسته می‌شود اما در خلقت پروردگار ناهماهنگی و سستی دیده نمی‌شود. همچنین خداوند از انسانی که در چگونگی خلقت دوباره خود تردید دارد، می‌پرسد «أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا»؛[۵] ای انسان آیا خلقت تو شدیدتر است یا خلقت آسمان‌ها». و نیز از انسان‌ها سوال می‌کند: «أَفَلَمْ یَنظُرُوا إِلَى السَّمَاء فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْنَاهَا»[۶] آیا نمی‌بینید که بالای سرتان چه خلق کردم.[۷] با تدبر در اینگونه آیات و در خلق آسمان‌ها، اعجاز نجومی قرآن كريم جلوه‌گر می‌شود. برای نمونه كم شدن سوخت خورشيد که با تحقيقات كيهان‌شناسان اثبات شده، موضوعی است که در سوره كوّرت به آن اشاره شده است. همچنين اين سوره از مرگ ستارگان خبر می‌دهد كه در كتاب كيهان‌شناسی در هر فصل به اين نكته پرداخته شده، در حالی كه قرآن به راحتی اين مسئله را تبيين كرده است.[۸]

کاربرد سماء در قرآن

معادل واژۀ پارسی آسمان، در قرآن، لفظ «سَماء» و ریشۀ آن «سمو» به معنی بلندی است؛[۹] کلمه «سماء» در قرآن کریم حدود ۱۲۰ بار تکرار شده است. این کلمه که در عربی به هر چیز و هر جائی که بالای سر آدمی باشد گفته می‌شود، تفاوت‌هائی با معنا و مفهوم آسمان در زبان فارسی دارد. کلمه سماء در قرآن کریم در چند وجه به کار رفته است؛ ۱. در مورد کل جهان خلقت چنانکه می‌فرماید: «ثم استوی الی السماء و هی دخان»:[۱۰] در این تعبیر آسمان از لحاظ زمانی در آغازین مراحل خلقت قرار دارد و شکل آن به صورت دود و دخان و سحابی است و این آسمان در این مرحله، شامل کل آسمان‌ها و زمین و آنچه بین آن‌هاست می‌باشد.

2. طبقاتی که از آن دخان اولیّه منشعب و پدید آمده‌اند ـ یعنی آن آسمان دخانی و سحابی منشاء و پایگاه بوده و این طبقات بنا و پدیده‌های نوین است ـ چنانکه می‌‌فرماید: «فقضاهن سبع سموات فی یومین»:[۱۱] این هفت طبقه طی دو مرحله از آن دخان پدید آمده‌اند و آنگاه قرآن بیان می‌کند که امورات هر آسمانی به آن‌ها الهام شده است.[۱۲] قرآن کریم، در مورد این آسمان‌ها یک ویژگی دیگر نیز بیان می‌فرماید که از لحاظ فهم آغاز خلقت بسیار مهم است؛ «اولم یر الذّین کفروا انّ السّموات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما»[۱۳] در اینجا قرآن نشان می‌دهد که آسمان‌ها و زمین در آغاز یک سحابی و دخان و عنصر متصل و واحد بودند و خداوند با قدرت خودش آن‌ها را گستراند و از آن عنصر واحده این همه عناصر گوناگون در زمین و آسمان قرار داد.

در اینجا قرآن از یک انفجار نیز خبر داده و از آن به عنوان «فتق» و گسترش نام می‌برد که پیدایش طبقات هفتگانه و ستارگان و ماه و خورشید و زمین، به دنبال آن فتق و گسترش و به تعبیر امروزین انفجار حاصل شده است. آنگاه در مورد دیگر باز هم قرآن کریم از یک ویژگی دیگر آسمان‌ها نام می‌برد و آن پیدایش نور و خورشید‌ها و کواکب از درون تاریکی و ظلمات آسمان است چنانکه می‌فرماید: «ءأنتم اشدّ خلقاً ام السماء بناها، رفع سَمکها و سوّایها، و اغطش لیلها و أخرج ضحیها؛[۱۴] آیا خلقت شما عظیم‌تر است یا خلقت آسمان که خدا بنایش کرد و سقف و بام آن را رفیع ساخت و آن را سامان داد و شبش را بگستراند و روشنایش را استخراج کرد» یعنی در آغاز آسمان تاریک بود و سپس روشنایی پدیدار شد و ستارگان آفریده شدند. که در اینجا منظور از آسمان همان «سموات سبع» و کل عالم بالا است. 3. معنای سوم همین آسمان و جوّ بالای سرِ مردم بوده که جایگاه ابرها، محل نزول باران و پرواز پرندگان و وزش باد و نسیم است و در بسیاری از موارد کلمه آسمان با لحاظ قرائن به همین قسمت اطلاق شده است که آیات آن فراوان است[۱۵] و در برخی موارد از همین جوِّ آسمان به عنوانِ سقف محفوظ یاد شده، چنانکه از طبقات آسمان‌ها نیز به سقف بلند تعبیر شده است.[۱۶]

ويژگی‌های آسمان از منظر قرآن

گسترش آسمان‌ها

یکی از نکاتی که قرآن در مورد آسمان‌ها بیان می‌کند، توسعه و گسترش مداوم آن‌هاست چنانکه می‌فرماید: «و السّماء بنیناها باَیدٍ و انّا لَموسِعون؛[۱۷] و آسمان را (که احتمالا این آسمان شامل کلّ جهان و اعم از سموات است) بنا کردیم با قدرت و هر آینه ما در حال توسعه دادن هستیم.» این نظریه توسعه عالم در آغاز قرن بیستم میلادی ثابت شد و مورد توجه قرار گرفت که اولاً برای عالم آغاز و ابتدائی است و ثانیاً از آن لحظه پیدایش تاکنون جهان در حال توسعه با سرعتی شگفت‌انگیز بوده و هنوز این توسعه ادامه دارد. در هر حال قرآن کریم به آسانی و روشنی، از نظریه گسترش آسمان خبر داده است[۱۸] و بیان می‌کند که در قيامت ديگربار جمع و پيچيده می‌شوند: «یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء كَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ؛[۱۹] روزى كه آسمان را همچون در پيچيدن طومار نامه‏ها در مى‏پيچيم، همانگونه كه بار نخست آفرينش را آغاز كرديم دوباره آن را بازمى‏گردانيم».[۲۰]

آسمان راه راه

یکی از ویژگی‌‌هایی که قرآن کریم برای آسمان یادآور شده تعبیر «‌والسّماء ذات الحُبُک» است که آسمان را دارای راه‌ها می‌شمارد که این می‌تواند اشاره‌ای به همان راه‌ها و پاره‌ها و رشته‌های فراوان کهکشان باشد که در آسمان شب کاملا قابل رویت و قابل استدلال است و قرآن کریم در ضمن این سوگند، به اهّمیت آن اشاره می‌کند و مناسب با سوگند آن است که مورد سوگند قابل درک و مشاهده باشد.[۲۱]

آسمان دارای برج‌ها

برج در لغت به معنای حصن دایره‌وار است و قرآن کریم اعلام می‌دارد که آسمان دارای برج‌ها و حصن‌ها است. در تفاسیر قرآنی اغلب مفسران تعبیر بروج در قرآن را اشاره‌ای به بروج دوازده‌گانه ترسیم شده و فرضی شمرده‌اند حال آنکه این بروج، نام‌هائی است که در خارج واقعیتی ندارند و نماهائی است که ستاره‌شناسان برای آن‌ها وضع کرده‌اند در صورتی‌که قرآن از برج‌ و باروهای واقعی نام می‌برد که این بروج می‌تواند منظومه شمسی متعدد موجود در آسمان و در طول کهکشان بوده باشد. در حالیکه کهکشان کهکشان‌های دیگر نیز خود هر کدام جزیره‌ای آسمانی و قصر و برج و باروئی کیهانی هستند که دارای جایگاه و پایگاه و مواقع عظیمی هستند.[۲۲]

محافظ کرۀ زمین

پیرامون سیاره خاکی زمین، کمربندی احاطه شده قرار دارد که به تعبیر محققان، گویی «دیواری شیشه‌‌ای» یا «سپر و سقفی محافظ» است که از عبور الکترون‌ها به کره زمین جلوگیری می‌کند و به نحوی مانع عبور آن‌ها به زمین می‌شود چراکه در صورت گذر کردن این الکترون‌ها و برخورد با زمین، شرایط جوی بر هم خورده، نیروگاه‌های برق از کار می‌افتادند و میانگین ابتلا به انواع بیماری سرطان به شدت افزایش می‌یافت. نکتۀ جالب توجه آن که خداوند متعال در این راستا می‌فرماید: «وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ؛[۲۳] و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم و[لى] آنان از [مطالعه در] نشانه‏‌هاى آن روی گردانند.»[۲۴]

تعداد آسمان‌ها

در آيات بسياری با تعبير سماوات بر تعداد آسمان‌ها و با واژه‌های سبع سماوات،[۲۵] سبع طرائق[۲۶] و سبعاً شدادا[۲۷] به هفتگانه بودن آن‌ها تصريح شده است. البته بشر تاكنون نتوانسته نظر نهايی و دقيقی را درباره هفت آسمان و طبقات آن ارائه دهد. ملاصدرا بر آن است كه روش رصد و حس در فهم امور آسمانی ناقص است و هيچ‌كس جز پديدآورنده‌اش بر آن احاطه ندارد. بنابراين بايد به ظاهر قرآن بسنده كرد كه فقط بر وجود هفت آسمان دلالت دارد. هبة‌الدين شهرستانی معتقد است منظور از ارضين سبع چنانكه در دعاها آمده هفت كره اطراف خورشيد هستند و آسمان‌های هفت‌گانه، هوا يا بخارهايی‌اند كه هريك از اين كرات را احاطه كرده‌اند؛ پس هفت آسمان بر هفت زمين محيط است. اما احتمال دیگری که برخی مفسران مطرح کرده‌اند این است که مراد از هفت آسمان، کثرت تعداد آسمان‌ها باشد. چراکه در زبان عرب کلمه «سبع» در برخی موارد به معنای کثرت بکار می‌رود و منظور از آن تعداد دقیقی نیست.

در هر حال، در تعابير قرآن، نُه بار به آسمان‌های هفت‌گانه تصريح شده و در دعاها نيز «هفت آسمان» فراوان آمده است و نمی‌توان به سادگی از كنار آن‌ها گذشت. آنچه از قرآن به دست می‌آید این است که همه ستارگان و مجموعه‌های شمسی و كهكشان‌های مشهود، در متن نخستين و نزديك‌ترين آسمان (سماء دنيا) جای گرفته‌اند.[۲۸] در قرآن از شش آسمان دیگر وصفی به ميان نيامده، جز آن كه به صورت طبقاتی پشت سرهم قرار دارند.[۲۹] در واقع موقعیت و کیفیت آسمان‌های ششگانه دیگر در قرآن کریم صریحا بیان نشده است. بنابراین با توجه به ابهام معنای هفت آسمان در قرآن، نمی‌توان درباره شش آسمانی که از حیطه علم انسان خارج است نظر قطعی داد[۳۰] و همه نظریات به صورت احتمال و گمان مطرح می‎شود اما باید توجه داشت كه هدف قرآن هدایت معنوی و تربیتی بشر است و اشاره قرآن به مواردی از قبیل هفت آسمان و زمین، نشان از قدرت لایزال خداوند، هموار نمودن راه خداشناسی و آماده كردن زمینه تفكر و تدبر در آفرینش است. آفرینش این عالم با عظمت فوق حد ادراک عادی انسانی و برقراری مدارات اجرام و گردش‌ها و حرکت‌ها و فاصله‌های آن ها از یکدیگر و سرعت معین آن‌ها نشانه‌هایی از علم و قدرت بی انتهای خداوند عالم است که در نظام خلقت به جریان انداخته است.[۳۱]

اثرات تفکر در خلقت آسمان‌ها

دانش نجوم یکی از دانش‌های جذاب و پرمخاطب است که در تعریف کلی خود به شناخت عالم، ساختار و قوانین حاکم بر عالم، شناخت آسمان و اجرام آسمانی در سطوح و لایه‌های مختلف توجه دارد. نگاه به نجوم در آیات متعددی از قرآن کریم مطرح شده است. برای نمونه خداوند متعال می‌فرماید: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ»، «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ».[۳۲] خداوند ابتدا انسان را به تفکر در چگونگی آفرینش آسمان‌ها و زمین دعوت می‌کند و در آیه بعد نتیجه و ثمره این تفکر را بیان می‌کند. قرآن در اینجا نخست اشاره به «ذکر» و سپس به «فکر» کرده است، یعنى تنها یادآورى خدا کافى نیست، آنگاه این یادآورى ثمرات ارزنده‌اى خواهد داشت که آمیخته با تفکر باشد. نخستین اثر تفکر و اندیشه در اسرار آفرینش آسمان‌ها و زمین، توجه به بیهوده نبودن خلقت است.

لذا خردمندان، با توجه به این حقیقت، می‌گویند: «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً؛ بار الها! این جهان بى‌نهایت بزرگ، و این نظام شگفت‌انگیز، همه روى حکمت، مصلحت و هدف صحیح آفریده شده‌اند، همگى نشانه وحدانیت تو است و تو از کردار عبث و بیهوده منزهى». افزون بر آن، این آیه بیانگر وحدانیت خالق هستی است یعنی در آفاق و آسمان‌ها نشانه‌هایی از خداست که از این نشانه‌ها می‌توان به برهان خداشناسی رسید چنانکه در دعای جوشن کبیر نیز آمده: «یَا مَنْ فِی الْآفَاقِ آیَاتُهُ؛ یَا مَنْ فِی الْآیَاتِ بُرْهَانُهُ». و اگر بندگان به دقت و از روی تفکر در چگونگی آفرینش آسمان‌ها و زمین بنگرند، نشانه‌های روشنی بر قدرت خدای متعال یافته و به سوی مبدأ و معاد راهنمایی می‌شوند. امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز در این‌باره می‌فرمایند؛ «مَنِ اقتَبَسَ عِلما من عِلمِ النُّجومِ مِن حَمَلَةِ القرآنِ ازدادَ بهِ إیمانا و یَقینا؛ هر قرآن‌دانى، اگر شمّه‌اى از دانش نجوم بداند، بر ایمان و یقین او افزوده مى‌شود.» صاحبان عقل و خرد، پس از اعتراف به وجود هدف در آفرینش، بلافاصله به یاد آفرینش خود مى‌افتند و مى‌فهمند انسان که میوه این جهان هستى است، بیهوده آفریده نشده و هدفى جز تربیت و تکامل وى در کار نبوده و سرایی دیگر در پیش دارد که در آنجا پاداش و کیفر اعمال در برابر او قرار مى‌گیرد. در این هنگام متوجه مسئولیت‌هاى خود شده و از خدا تقاضاى توفیق انجام آن‌ها را مى‌طلبند تا ازکیفر او در امان باشند و لذا مى‌گویند: «سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ».[۳۳]

تاثیرپذیری دانشمندان علم نجوم از قرآن

دانشمندان اسلام به تأسی از قرآن کریم در حوزه نجوم تأثیرگذار و تولیدکننده علم شدند. چنانچه رصدخانه مراغه از سوی خواجه نصیرالدین طوسی تاسیس شد. خواجه نصیر بعد از احداث رصدخانه و کتابخانه‌ای در کنار آن، ابزارآلات نجوم و دانشمندان و ریاضی‌دانان را از سراسر جهان جمع کرد؛ همانطور که امروز «ناسا» دانشمندان سراسر جهان را گرد خود جمع کرده است. در مورد دلایل پیشرفت دانشمندان مسلمان در علم نجوم باید گفت مبنای عبادات روزمره مسلمانان طلوع و غروب آفتاب است. امروزه اوقات شرعی از سوی رادیو و تلویزیون اعلام می‌شود اما در روزگاری که این رسانه‌ها وجود نداشت، نگاه مردم به آسمان بود یعنی باید طلوع و غروب آفتاب محاسبه می‌شد؛ تعیین قبله نیز در نقاط مختلف نیاز به محاسبات علمی داشت و یا برای دیدن هلال ماه رمضان و یا هلال ماه شوال نگاه مسلمانان به آسمان بود. به این ترتیب مسلمانان برای عبادات خود نیاز داشتند به آسمان توجه داشته باشند و این کار را جدی گرفتند و فراتر از ماه و خورشید را مورد بررسی قرار دادند تا جایی که صور فلکی را مسلمانان نام‌گذاری کردند و امروزه برخی در اروپا همین نام‌های عربی را به کار می‌برند. در اثر همین کارهای علمی بود که دوران شکوفایی علمی مسلمانان شکل گرفت و اروپاییان به ترجمه آثار مسلمانان از عربی به لاتین روی آوردند.[۳۴]

منابع

ویکی زندگی

امامت پدیا

ارجاعات

  1. فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه آسمان، سایت واژه‌یاب.
  2. بیرونی، التفهیم، بی‌تا، ص۵۸.
  3. غافر/۴۰.
  4. ملک/3.
  5. نازعات/27.
  6. قاف/6.
  7. ۱۵۰ آیه قرآن به نجوم و کیهان‌شناسی اشاره دارد/ «بیگ بنگ» در آینه تفاسیر قرآن
  8. تدبر در خلق سماوات اشاره به اعجاز نجومی قرآن كريم دارد
  9. التحقیق، ج۵؛ ص۲۵۴.
  10. فصّلت/۱۱.
  11. همان.
  12. همان.
  13. انبیاء/30.
  14. نازعات/27ـ29.
  15. برای نمونه: نحل/۱۰.
  16. آسمان در قرآن/ کیهان‌شناسی قرآن و نسبت آسمان دنیا با عوالم غیب
  17. الذاریات /۴۷.
  18. آسمان در قرآن/ کیهان‌شناسی قرآن و نسبت آسمان دنیا با عوالم غیب
  19. انبياء/۱۰۴.
  20. نگاهی به مفهوم «سماء» و ويژگی‌های آن در قرآن
  21. آسمان در قرآن/ کیهان‌شناسی قرآن و نسبت آسمان دنیا با عوالم غیب
  22. همان
  23. انبیاء/۳۲.
  24. سقف شیشه‌ای آسمان و الکترون‌های مرگبار از دریچه قرآن
  25. فصلت/۱۲.
  26. مؤمنون/۱۷.
  27. نبأ/۱۲.
  28. فصلت/۱۲. صافات/۶.
  29. بررسی تعداد آسمان‌ها از ديدگاه قرآن‌كريم و دانشمندان
  30. منظور قرآن از هفت آسمان چیست
  31. سماء در منظر قرآن
  32. آل‌عمران/190/191.
  33. درک اسرار زمین و آسمان با علم نجوم ؛ روشن‌ترین راه خداشناسی/ در آفرینش آسمان‌ها و زمین تفکر کنید
  34. ۱۵۰ آیه قرآن به نجوم و کیهان‌شناسی اشاره دارد/ «بیگ بنگ» در آینه تفاسیر قرآن