مطالعه زیباشناختی قرآن

از قرآن پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۱ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''مطالعه زیبا شناختی قرآن'''؛ به مجموعه مطالعه ای گفته می شود که با استفاده از شاخصه های هنری، ابعاد زیبایی شناسی قرآن را بررسی می کند. زیبایی شناختی در این مقاله هم به معنای تصویرگری قرآن با استفاده از قالب لفظ های زیبا و آرایه های ادبی است و هم...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مطالعه زیبا شناختی قرآن؛ به مجموعه مطالعه ای گفته می شود که با استفاده از شاخصه های هنری، ابعاد زیبایی شناسی قرآن را بررسی می کند. زیبایی شناختی در این مقاله هم به معنای تصویرگری قرآن با استفاده از قالب لفظ های زیبا و آرایه های ادبی است و هم به معنای اشاره به زیبایی های طبیعی و مادی است. انواع زيبايی‌های طبیعی و مادی در قرآن كريم عبارتند از زيبايی آسمان با ستارگانش، زيبايی مناظر طبيعی روی زمين، زيبايی جانداران، زيبايی تركيب انسان و صورت او. زيبايی‌های معنوی و معقول به دليل سنخيت و نزديكی با روح انسان، از عالی‌ترين درجات پر جاذبه زيبايی و مورد تأكيد و تشويق دين است و در قرآن به آن توجه خاصی به مراتب بيشتر از زيبايی مادی شده است. انواع زيبايی‌های معنوی در قرآن عبارتند از؛ زیبایی صبر و استقامت و زيبايی عفو و اغماض.

زیباشناسی در اصطلاح

زیباشناسی به گرایشی از هنر گفته می شود که در آن به بررسی چگونگی شاخصه های هنری در آفرینش هر گونه آثار زیبا می پردازد. یکی از این شاخصه ها، فهم شرایط به کار گرفتن از ابزار طبیعی و انسانی و چگونگی به کار بستن و تلفیق مهارت[۱]، فنون و ادراک بشری با احساس در آفرینش زیبایی است. برخی از این مهارت ها ذاتی و برخی دیگر اکتسابی توسط انسان بدست می-آید.[۲]

در مباحث زیبایی‌شناسی، دو دسته نظریه وجود دارد؛ براساس نظریه اول، هنر مربوط به مفاهیم غیرهنجاری مثل لذت، زیبایی، سرگرمی و بازی است و نظریه دیگر بیان می‌کند که هنر در خدمت هدف و گفتمان دین[۳] یا فرقه قرار دارد و به عبارتی، هنر را با مفاهیم هنجاری مرتبط می‌داند.[۴] نمونه آن، پرداختن به مسئله تزئین در متون مقدس ادیان پیشین است که تاریخ دین یهود بهترین گواه بر این واقعیت است. در میان اقوام این دین، سنگ‌ها و فلزهای قیمتی دارای کاربردهای متعدد دینی بودند.آراستن بت‌ها، لباس کاهنان با سنگ‌های تزیینی و قیمتی گوناگون و نیز آویختن زنگوله‌های طلایی بر لباس کاهنان و موارد دیگر از این دست است. در دیگر آیین‌های باستان نیز اشکال مختلفی از توجه به زینت‌های مذهبی را می‌‌توان دید. برای نمونه، در آیین زرتشت، نام برخی ماه‌ها و فرشتگان مرتبط با زیبایی‌های زمین است.[۵]

گستره مطالعات زیباشناختی

در قرآن مطالعه زیبا شناختی قرآن به مجموعه مطالعات معطوف به فلسفه زیبایی آفرینش، معناشناسی واژگان زیبا شناختی قرآن، زیبایی های معنوی و آثار زیبا و فاخر هنری گفته می شود که متأثر از قرآن شکل گرفته است .[۶] در بخش فلسفه زیبایی آفرینش رویکرد عرفانی و فلسفی[۷] مورد توجه است که صرفا، این رویکردها در بخش نظری مورد اعتنا نیست؛ بلکه با بررسی عملی و موشکافانه زیبایی های آفرینش و جهان، در پی دستیابی به مبانی نظری چگونگی آفرینش زیبایی به وسیله خداوند متعال است. حقایق بنیادی و نحوه گشایش هستی با انسان یکی از این مبانی است که انسان می تواند در نحوه مواجهه معنا‌دار با هستی، حقایق آن را نیز درک نماید.[۸]

در حقیقت، زیبایی در عرفان اسلامی شامل مفاهیم «حسن»، «تجلی» و «عشق» است که این مفاهیم با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ دارند. به بیان دیگر، حسن به معنای زیبایی یا جمال است و در فارسی از معادل‌هایی همچون نیک یا نیکو برای آن استفاده شده و کلیدی‌ترین مفهوم پس از حسن، «تجلی» است.برای عارف مسلمان زیبایی جنبه وجودی و کاملا عینی دارد و از نظر عارف هر موجودی زیبا است، بر همین اساس عارف معتقد است که همه موجودات زیبا هستند، زیرا خدا زیباست و از زیبایی چیزی غیر از زیبایی ساطع نمی‌شود سومین مفهوم عرفانی راجع به زیبایی «عشق» است که همواره همراه با حسن است، از عشق جداست ولی بدون آن معنا پیدا نمی‌کند، عشق نردبانی است که مارا به زیبایی می‌رساند و کسی که عاشق نیست زیبایی را نخواهد دید و بجای صورت الهی صورت خود را مشاهده می‌کند.[۹]

برای نمونه، اصل زیبایی، به عنوان یک فلسفه زیبایی قرآن است و همه اشکال هنری در اسلام برای یک هدف مشترک؛ یعنی همان بیان زیبایی به‌وجود آمده‌اند؛ چون خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد و همه آفریده‌های خداوند انعکاس دهنده زیبایی الهی هستند.[۱۰]

اصل دیگر فلسفی، کثرت در عین وحدت در آثار هنری است و این اصل از تجلّی آیات قرآن در جذب و ارتباط معنوی و روحانی هنر و مفاهیم ناب الهی شکل می‌گیرد که در حقیقت، نقطه ثقل و نقطه پرگار هنر اسلامی است. این اصل فلسفی، در خوشنویسی، معماری، موسیقی، هنرهای آوایی و بسیاری دیگر از هنرها که هدف از ریزنگری، استادی و فنّان بودنشان را در ارایه این تفکر می‌بینند وجود دارد .[۱۱] نظم بخشی نیز اصل دیگر فلسفه زیبایی شناختی قرآن است. آیات الهی درباره زیبایی طبیعت، چشم‌اندازی بس بلند به انسان می‌دهد تا از این منظر به طبیعت نگاه بیندازد و زیبایی‌های آن را مشاهده کرده و ارتباط معناداری با آن برقرار کند. خداوند همه موجودات عالم هستی را بر اساس اصول زیباشناسانه آفریده است. در جهان‌بینی قرآنی همه چیز «احسن» آفریده شده است.[۱۲]

در نظریه نظام احسن این برهان مطرح است که از میان جهان‌های ممکن، عالم هستی از همه جهات بهترین جهان ممکن است و یکی از وجوه احسن بودن آن زیبایی جهان ممکن است؛ بر این اساس، در مقایسه میان آفرینش شیء با حفظ وجه زیبایی و آفرینش آن بدون حفظ وجه زیبایی، عقل حکم می‌کند که آفرینش شیء با حفظ وجه زیبایی، احسن است. این دیدگاه قرآنی نشان‌دهنده این واقعیت است که همه هستی از هر جهت زیباست. البته، از عالم هستی آن‌چه بیشتر در دسترس مستقیم بشر قرار دارد و به وسیله حواس ظاهری درک می‌شود، عالم طبیعت است. همه انسان‌ها نسبت به طبیعت حس زیباشناسانه دارند و بیشتر آنان از زیبایی‌های آن لذت برده و از ظاهر آن ارضا شده و برایشان خاطره و یادمان ایجاد می‌شود. این حس ذاتی انسان است و برساختنی و اعتباری نیست؛ گرچه مصادیق آن در فرهنگ‌ها و قومیت‌ها متفاوت است .ارتباط و دریافت زیبایی‌های برخی از پدیده‌های طبیعی برای همگان بسیار ساده است و نیاز به آموزش ندارند؛ همانند احساسی که انسان‌ها در مواجهه با زیبایی گل‌ها یا صورت زیبا پیدا می‌کنند. قرآن به این واقعیت ذاتی اشاره کرده و صورت‌گری و نهایت خلقت انسان را زیبا[۱۳] معرفی می‌کند. [۱۴]

بخشی دیگر از مطالعات حوزه زیباشناسی قرآن، مرتبط با واژگان و مفاهیم زیبا شناختی و آرایه های ادبی قرآن است.[۱۵] یکی از این مفاهیم، مفهوم تزیین است. خداوند متعال در قالب این واژگان و مفاهیم تلاش می‌کند که شاخصه ها و مؤلفه هایی را به انسان نشان بدهد که با گشایش هستی سر و کار دارد. البته، این مؤلفه ها، صرفا، جذابیت هنری را متجلی نمی کنند؛ بلکه درک اهداف خداوند در خلاقیت در جهان مهم تلقی می شود.[۱۶] به بیان دیگر، سرشت قرآن در زیبایی محصور نمی‌شود و جنبه معرفتی قرآن کریم در زیباشناختی آن اهمیت بیشتری دارد.[۱۷] برای نمونه، مفهوم تزیین در قرآن‌ کریم با تعابیری گوناگون بیان شده و ریشه‌های اصلی این تعابیر، زین، حَلْی، جمال و زُخْرُف است. مشتقات و صیغه‌های به کار رفته از این ریشه‌ها در قرآن نیز به ۷۰ مورد می‌رسد. حلی درحقیقت، زینت ظاهری و عرضی است که چیزی بدان آراسته می‌شود و هم در آیات مربوط به دنیا[۱۸] و هم در آیات مربوط به آخرت[۱۹] به کار رفته است. «زخرف» نیز از تعابیری است که در قالب منفی یا به معنای زیبایی ناپایدار[۲۰] در قرآن به کار رفته است و مفهوم «غرور[۲۱]» نیز به آراسته شدن ناشایست و از روی باطل باز می‌گردد.

اسناد تسویل به نفس و شیطان [۲۲] نیز در قرآن ‌کریم بیا‌نگر آراستن از نوع منفی است. مفهوم «تبرّج» نیز در ارتباط با اظهار زینت‌های زنان در برابر نامحرمان به این موضوع ارتباط دارد. آراستن اشیاء گاه سبب بهره‌گیری انسان از دنیا برای رسیدن به آخرت و کسب رضایت الهی است و گاه قلبها را گمراه کرده، آنها را از ذکر خداوند دور می‌کند، بر این اساس، عامل تزیین در پاره‌ای از آیات قرآنی، خداوند متعال[۲۳][۲۴]و در پاره‌ای دیگر، شیطان [۲۵]معرفی شده است. شیطان پس از آفرینش انسان از امر الهی تمرد و سوگند یاد کرد که او و تمامی فرزندانش را از راه آراستن زشتی ها در نظر آنها اغوا کند. در بهشت نیز با گفته‌های خود، خوردن از شجره را در نظر آدم و همسر وی آراست. در پاره‌ای از آیات نیز در مورد تزیین دنیا[۲۶] آمده است.

جدای از زینت‌های طبیعی و تکوینی در برخی آیات نیز از تزیین و آراستن روحی[۲۷] و بدنی[۲۸] یاد شده و گاه از برخی آرایش‌ها و ابراز زینت‌ها[۲۹] نهی شده است. حب زینت به خودی خود مذموم نیست؛ بلکه از بزرگ‌ترین اسباب آشکارسازی استعداد انسان در شناخت سنن و آیات الهی است. ترکیب قرآنی «اخراج‌ زینت»[۳۰] به معنای آفرینش مواد اولیه تشکیل دهنده زینت‌ها و نیز آموزش راه‌های ساخت آنها از طریق قرار دادن علاقه و نیز استعداد ابداع در وجود انسان‌ها است. از سوی دیگر، قرآن ‌کریم از آراستگی زندگی دنیوی در نظر افراد بی‌ایمان سخن می‌گوید و از شیفته شدن مؤمنان به ظاهر آراسته زندگی آنان پرهیز می‌دهد. اینان کسانی هستندکه همتشان به بهره‌ برداری از لذت های دنیا و گرد آوری مال و کسب جاه مصروف گردید.[۳۱]

دنیا برای این گروه جز همین زینت ظاهری نیست و چنین تزیینی، شیطانی و مذموم است. این واقعیت در آیاتی تبیین شده است.[۳۲] تجمل‌گرایی بدون افراط ‌نوعی گرایش ذاتی انسان‌ها به زیبایی است و امری مطلوب محسوب می شود که خداوند در درون انسان‌ها به ودیعه نهاده است؛ اما افراد باید برای شناخت زیبایی آموزش ببینند. عدم توجه به آموزش در زمینه زیبایی‌شناسی موجب از کنترل خارج شدن میل به زیبایی و سوق این میل به سمت صفات رذیله که همان تجمل‌گرایی است می شود؛ اما با توجه به این تعبیرها، تجمل‌گرایی به‌معنای رغبت‌کردن به تجملات و توجه به ظواهر زندگی است.[۳۳] در قرآن شادمانی به مظاهر دنیوی تقبیح و این دلبستگی‌ به عنوان حال دنیامداران تبیین شده است. رفتار فرعون و قارون نمونه‌ای از غرور ناشی از فریفتگی[۳۴] به زینت دنیاست.[۳۵]

همچنین، در میان قوم بنی اسراییل، «یوم الزینه» نیز روز عید فرعونیان بود و ‌همگان در آن ضمن دست کشیدن از کار، خود را زینت[۳۶] کرده، گرد هم می‌آمدند. در فرهنگ زیباشناسی قرآن، علاوه بر زیبایی روحی انسانکه خلیفه الهی است، به زیبایی جسمی و اندامی انسان‏‌ها هم توجه شده است. در معارف قرآنی، به زنان زیباروی (حوریان)[۳۷] و همچنین مردان زیبارو(همچون حضرت یوسف(ع))[۳۸] اشاره شده است. [۳۹] علاوه بر زیبایی های طبیعی و مادی، زیبایی‌های معنوی و معقول به‌دلیل سنخیت و نزدیکی با روح انسان، از عالی‌ترین درجات پر جاذبه زیبایی مورد تاکید و تشویق دین است و در قرآن به آن توجه ویژه‌ای به ‌مراتب بیشتر از زیبایی مادی شده است. لذت از زیبایی معنوی برای انسان‌های صاحب کمال که از درک عقلانی و ایمانی بیشتری برخوردارند، قابل وصف نیست و انسان‌های در راه مانده از درک آن‌ها عاجزند.

از جمله زیبایی‌های معنوی می‌توان از زیبایی صبر و استقامت[۴۰]، نظم و زیبایی[۴۱] و زیبایی عفو و اغماض[۴۲] نام برد.[۴۳] علاوه بر زیبایی های مادی و معنوی جهان که در قرآن اشاره شده است، تصویرسازی آیات قرآن به وسیله آرایه های ادبی، نیز زیبایی در بخش ساختار قرآن محسوب می شود. درواقع، «تصویر هنری» به عنوان مبنا و قاعده بنیادین سبک قرآن و ابزار برجسته و برگزیده در بیان جنبه‌های زیبایی‌شناسانه آیات، با بهره‌گیری از عناصری چون تجسم و تشخیص، حرکت، رنگ، گفتگو، صدا، زمان و مکان و سایه الفاظ، معانی مجرد و ذهنی، حالت‌های درونی و موضع‌گیری‌های انسانی را می‌آفریند و با طرح غیرمستقیم مسائل به گونه‌ای زیبا، دریافت را تسهیل و تسریع می‌سازد.[۴۴]

هر چند آیات با فاصله زمانی و برحسب وقایع مختلفی نازل شده‌اند؛ اما براساس ساز و کارهای بلاغی و زبانی و جلوه‌های زیباشناسی سخن؛ همچون اِجمال و تفصیل، تضاد و تقابل، نظیره‌سازی و غیره در کنار هم قرار گرفته و به هم پیوند خورده‌اند. ابزار تناسب‌سازی و پیوند آیات، بیشتر با ابزار بلاغی اجمال و تفصیل، هنر نظیره‌سازی موضوعات متشابه و سبک تقابل‌سازی مطالب متضاد صورت گرفته که از ساز و کارهای ایجاد زیبایی در سخن به‌شمار می‌آیند. این ساز و کارها باعث شده تا آیات مطلع و آغازین، بدنه و خاتمه از نظر معنایی و ساختاری، باهم پیوند و تناسب پیدا کنند و یک متن کاملا منسجم و دارای ساختار زیبا و محکم را نمایان سازند که هیچ بیگانگی و گسستی را در آنها نتوان یافت[۴۵].

علاوه بر این، جملات آهنگین در قرآن، به راحتی توجه انسان را به خود جلب می‌کند. در بخش‌هایی نیز به شیوه‌ای کاملاً خلاقانه نظم آهنگین تغییر می‌کند و وارد ریتم دیگری می‌شود؛ ترکیب‌ آیه‌ها به‌صورت جدا جدا آهنگ خاص خودش را به همراه دارد و در جایی که لازم است، فاصله قرار داده شده تا موسیقی آیات حفظ شود. همه این‌ها نشان از توجه قرآن به ادبیات برای بیان نکات است. البته، آرایه‌های ادبی[۴۶] فقط در لفظ به‌کار گرفته نشده، بلکه در معنا هم به‌صورت کنایه، تشبیه، استعاره وجود دارد. حتی آیات مربوط به احکام یا جنگ نیز شعرگونه هستند و حالت ادبی خود را حفظ کرده‌اند. تصاویر و خیال‌پردازی‌ها در قرآن به حدی است که افراد زیادی را به خود جذب می‌کند.

قرآن شعر را رد نمی‌کند، چنانکه، پیامبر(ص) و امام علی(ع) نیز اشعاری داشتند و به نقل از دیگران هم شعر می‌گفتند، ولی مسلمانان همیشه این فاصله‌گذاری را حفظ و نگاه ادبی به قرآن را نوعی سنت‌شکنی قلمداد می‌کردند.[۴۷] کاربرد بس زیبا و بی‌نظیر صنایع بلاغی «حصر و اختصاص، حقیقت و مجاز، کنایه و تعریض، تشبیه و استعاره، ایجاز و اطناب، تناسب فواتح و خواتم در آیات قرآن، زیبایی‌های لفظی آن را منحصر به فرد ساخته است.[۴۸] رعايت صنعت اجمال و تفصيل در ارائه داستان‌های مختلف در قرآن، يكی از جلوه‌های زيبايی اين كتاب آسمانی است كه اديبان را به شگفتی واداشته است.[۴۹]

بخشی دیگر از مطالعات زیبایی شناسی مرتبط با تأثیر گذاری از فرهنگ قرآنی است. هنر اسلامی تحت اندیشه دینی و متأثر از باورهای دین اسلام شکل گرفته است و در این آثار، تعهد و ایمان هنرمندان مسلمان را به مفهوم توحید، نبوت و آموزه‌های قرآن نشان داده شده است .درواقع، در آثار هنری متأثر از قرآن، بسیاری از مفاهیم در صدد اثبات وحدانیت خداوند و قدرت لایزال او و ظهور جمال الهی هستند. این آثار هنری در قالب کتابت قرآن، معماری مساجد و اماکن دینی و حتی غیردینی با تزئینات گوناگون و نمادین نشان از معرفت عمیق هنرمند مسلمان به آئین اسلام و آموزه‌های آن است. بر این اساس، آموزه‌های دین اسلام تمام زندگی مادی و معنوی انسان را دربر می‌گیرد؛ ولی هنرمند متعهد و مسلمان نیز همواره در صدد است تا بر پایه پیام وحی و آموزه‌های دینی اثر هنری را خلق کند. به طور معمول، زبان هنر قرآنی نیز زبان نمادین و رمزگونه است و این رموز و نمادها حامل معنای درونی و ذاتی این هنر بوده و تنها راه بررسی معنای هنر اسلام و آثار هنری آن منوط به بررسی این نمادها و سمبل‌ها است.

منابع

امامت پدیا؛ زیبایی و آراستگی در قرآن

ایکنا

دانشنامه پژوهه

دانشنامه حوزه

دائره المعارف اسلامی

دائره المعارف طهور

ویکی پرسش

ویکی فقه

ارجاعات

  1. . درک زیبایی در اسلام تابع یک نوع درک عرفانی است.
  2. . قرآن؛ تعالی بخش هنر اصیل اسلامی/ هنر اسلامی تبلور بصیرت هنرمند مسلمان است؛ رویکرد پدیدارشناسانه نوید کرمانی در رهیافت زیبایی‌شناسانه به قرآن کریم؛ دانشنامه حوزه؛ دانشنامه پژوهه
  3. . جدایی ناپذیری زیبایی از ذات گزاره‌های دینی
  4. . قرآن هنر را با مفاهیم هنجاری مرتبط می‌داند.
  5. [زیور، زینت، آرایش، به معنی آراستن و جلوه دادن است که مشتقات آن در قرآن به صورت زَیَّن، زیَّنُوا، زَیَّنّا (ماضی)؛ اُزَیِّنَنَّ (مضارع معلوم)؛ زُیِّنَ (ماضی مجهول)، استعمال شده است. تَزَیُّن، مصدر باب تفعّل نیز به معنی خود آراستن، زینت به خود گرفتن و ماضی معلوم آن به صورت: اِزَّیَّنَتْ آمده است. .امامت پدیا؛ زیبایی و آراستگی در قرآن؛ دائره المعارف طهور؛ ویکی پرسش؛ ویکی فقه]
  6. . مبانی، داوری و مطالعات ميان‌رشته‌ای؛ سه مسأله اساسی در زيبايي‌شناسی قرآن؛ آسيب شناسی هنرهای نمايشی و تجسمی در انتقال مفاهيم قرآنی
  7. . درک زیبایی در اسلام تابع یک نوع درک عرفانی است
  8. . سرشت قرآن در زیبایی محصور نمی‌شود/ گشایش هستی بر روی انسان با هنر قرآنی
  9. . درک زیبایی در اسلام تابع یک نوع درک عرفانی است
  10. . رنگ، نور و آب سه وجه زیبا شناسی هنر اسلامی است؛ بر طبق آيات قرآن، منشأ هر زيبايی در عالم از خداست؛ مروری بر مقاله «زيباشناسی در قرآن كريم»
  11. . قرآن؛ تعالی بخش هنر اصیل اسلامی/ هنر اسلامی تبلور بصیرت هنرمند مسلمان است؛ نظریه زیبایی‌شناختی اسلام از استحکام بالایی برخوردار است؛ رشد هنر قرآنی مستلزم تلفيقی از تفكر سياست‌گذاران و هنرمندان اين عرصه است
  12. . الَّذی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَه‏؛ «آن خدایی که هر چه آفرید، به نیکوترین شیوه ساخت‏» (سجده/7)
  13. . وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُم‏؛ «شما را صورتگری کرد، پس، صورت‌هاى شما را نیکو نگاشت» (تغابن/7). فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقین‏؛ «پس، بزرگ و بزرگوار است خداى یکتا که نیکوترین آفرینندگان است‏» (مؤمنون/14).
  14. . تجلی هنر الهی در طبیعت/ بازخوانی آیات الهی و روایت اهل بیت(ع) درباره زیبایی طبیعت؛ قرآن کریم، زیباشناختی نظام خلقت را بیان کرده است؛ قرآن برای بیان مقاصد خود از هنر استفاده کرده‌است/ تصویرسازی هنری قرآن برای انتقال مفاهیم؛ هنر اساس خلقت است/ انسان و درک ذاتی زیبایی طبیعت؛ دانشنامه حوزه
  15. . حسن، جمال و زينت؛ سه واژه كليدی زيبايي‌شناسی قرآن
  16. . سرشت قرآن در زیبایی محصور نمی‌شود/ گشایش هستی بر روی انسان با هنر قرآنی
  17. . سرشت قرآن در زیبایی محصور نمی‌شود/ گشایش هستی بر روی انسان با هنر قرآنی؛ دائره المعارف اسلامی
  18. . ُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون؛ «و اوست كسى كه دريا را مسخّر گردانيد تا از آن گوشت تازه بخوريد، و پيرايه‏اى كه آن را مى‏پوشيد از آن بيرون آوريد. و كشتيها را در آن، شكافنده [آب‏] مى‏بينى، و تا از فضل او بجوييد و باشد كه شما شكر گزاريد. (نحل/14)
  19. . أُولَئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِيَابًا خُضْرًا مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا؛ آنانند كه بهشتهاى عدن به ايشان اختصاص دارد كه از زير [قصرها] شان جويبارها روان است. در آنجا با دستبندهايى از طلا آراسته مى‏شوند و جامه‏هايى سبز از پرنيان نازك و حرير ستبر مى‏پوشند. در آنجا بر سريرها تكيه مى‏زنند. چه خوش پاداش و نيكو تكيه‏گاهى! (31)
  20. . َكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ؛ «و بدين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از شيطانهاى انس و جن برگماشتيم. بعضى از آنها به بعضى، براى فريب [يكديگر]، سخنان آراسته القا مى‏كنند؛ و اگر پروردگار تو مى‏خواست چنين نمى‏كردند. پس آنان را با آنچه به دروغ مى‏سازند واگذار» (انعام/112)
  21. . الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا وَ ما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ‏؛ «همانان كه دين خود را سرگرمى و بازى پنداشتند، و زندگى دنيا مغرورشان كرد. پس، همان گونه كه آنان ديدار امروز خود را از ياد بردند، و آيات ما را انكار مى‏كردند، ما [هم‏] امروز آنان را از ياد مى‏بريم» (اعراف/51)
  22. . وَجَاءُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ؛ «و پيراهنش را [آغشته‏] به خونى دروغين آوردند. [يعقوب‏] گفت: « [نه‏] بلكه نَفْس شما كارى [بد] را براى شما آراسته است. اينك صبرى نيكو [براى من بهتر است‏]. و بر آنچه توصيف مى‏كنيد، خدا يارى‏ده است‏» (یوسف/18)
  23. . «زِينَةَ اللّهِ» در قرآن كريم دلالت بر شأن رحمانی زيبايی دارد.
  24. . إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ؛ «كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، كردارهايشان را در نظرشان بياراستيم [تا هم چنان‏] سرگشته بمانند» (نمل/4)
  25. . وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّي جَارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَى عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرَى مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ «و [ياد كن‏] هنگامى را كه شيطان اعمال آنان را برايشان بياراست و گفت: «امروز هيچ كس از مردم بر شما پيروز نخواهد شد، و من پناه شما هستم.» پس هنگامى كه دو گروه، يكديگر را ديدند [شيطان‏] به عقب برگشت و گفت: «من از شما بيزارم، من چيزى را مى‏بينم كه شما نمى‏بينيد، من از خدا بيمناكم.» و خدا سخت‏كيفر است» (انفال/48) قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ؛ «گفت: «پروردگارا، به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مى‏آرايم و همه را گمراه خواهم ساخت، (حجر/39)
  26. . زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ؛ «زندگى دنيا در چشم كافران آراسته شده است، و مؤمنان را ريشخند مى‏كنند و [حال آنكه‏] كسانى كه تقواپيشه بوده‏اند، در روز رستاخيز، از آنان برترند و خدا به هر كه بخواهد، بى‏شمار روزى مى‏دهد» (بقره/212) حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ؛ «دوستىِ خواستنيها [ى گوناگون‏] از: زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سيم و اسب‏هاى نشاندار و دامها و كشتزار [ها] براى مردم آراسته شده، [ليكن‏] اين جمله، مايه تمتّع زندگى دنياست، و [حال آنكه‏] فرجام نيكو نزد خداست» (آل عمران/14)
  27. . يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ؛ و بدانيد كه پيامبر خدا در ميان شماست. اگر در بسيارى از كارها از [رأى و ميل‏] شما پيروى كند، قطعاً دچار زحمت مى‏شويد، ليكن خدا ايمان را براى شما دوست‏داشتنى گردانيد و آن را در دلهاى شما بياراست و كفر و پليدكارى و سركشى را در نظرتان ناخوشايند ساخت. آنان [كه چنين‏اند] ره‏يافتگانند» (حجرات/7)
  28. . بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛ «اى فرزندان آدم، جامه خود را در هر نمازى برگيريد و بخوريد و بياشاميد و [لى‏] زياده‏روى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمى‏دارد» (اعراف/31)
  29. . وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ «و به زنان با ايمان بگو: «ديدگان خود را [از هر نامحرمى‏] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پيداست. و بايد روسرى خود را بر گردنِ خويش [فرو] اندازند، و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش‏] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن‏] بى‏نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده‏اند، آشكار نكنند؛ و پاهاى خود را [به گونه‏اى به زمين‏] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى‏دارند معلوم گردد. اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن‏] به درگاه خدا توبه كنيد، اميد كه رستگار شويد» (نور/31)
  30. . قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ؛ «[اى پيامبر] بگو: «زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده، و [نيز] روزيهاى پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده؟» بگو: «اين [نعمتها] در زندگى دنيا براى كسانى است كه ايمان آورده‏اند و روز قيامت [نيز] خاصّ آنان مى‏باشد.» اين گونه آيات [خود] را براى گروهى كه مى‏دانند به روشنى بيان مى‏كنيم» (اعراف/32)
  31. [file://F:\قرآن پدیا\New folder\زیور، زینت، آرایش، به معنی آراستن و جلوه دادن است که مشتقات آن در قرآن به صورت زَیَّن، زیَّنُوا، زَیَّنّا (ماضی)؛ اُزَیِّنَنَّ (مضارع معلوم)؛ زُیِّنَ (ماضی مجهول)، استعمال شده است. تَزَیُّن، مصدر باب تفعّل نیز به معنی خود آراستن، زینت به خود گرفتن و ماضی معلوم آن به صورت: اِزَّیَّنَتْ آمده است. . امامت پدیا؛ زیبایی و آراستگی در قرآن ]
  32. . اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِرًا إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛ « بدانيد كه زندگى دنيا، در حقيقت، بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشىِ شما به يكديگر و فزون‏جويى در اموال و فرزندان است. [مَثَل آنها] چون مثل بارانى است كه كشاورزان را رُستنى آن [باران‏] به شگفتى اندازد، سپس [آن كشت‏] خشك شود و آن را زرد بينى، آن گاه خاشاك شود. و در آخرت [دنيا پرستان را] عذابى سخت است و [مؤمنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودى است، و زندگانى دنيا جز كالاى فريبنده نيست‏».(حدید/20)
  33. . آموزش درست مفهوم زیبایی‌شناسی؛ بازدارنده حرکت به‌سمت تجمل‌گرایی
  34. . فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ؛ «و پروردگار تو [هرگز] ويرانگر شهرها نبوده است تا [پيشتر] در مركز آنها پيامبرى برانگيزد كه آيات ما را بر ايشان بخواند، و ما شهرها را- تا مردمشان ستمگر نباشند- ويران كننده نبوده‏ايم‏»(قصص/59).
  35. . امامت پدیا؛ زیبایی در قرآن
  36. . قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَأَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى؛ « [موسى‏] گفت: «موعد شما روز جشن باشد كه مردم پيش از ظهر گرد مى‏آيند.» (طه/59)
  37. . حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ؛ «حورانى پرده‏ نشین در [دل] خیمه‏‌ها» (الرحمن/72).
  38. . «فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَیْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَأً وَآتَتْ کُلَّ وَاحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِکِّینًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَیْهِنَّ فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلاَّ مَلَکٌ کَرِیمٌ﴿۳۱﴾قَالَتْ فَذَلِکُنَّ الَّذِی لُمْتُنَّنِی فِیهِ وَلَقَدْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ فَاسَتَعْصَمَ وَلَئِن لَّمْ یَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَیُسْجَنَنَّ وَلَیَکُونًا مِّنَ الصَّاغِرِینَ؛ پس، چون [همسر عزیز] از مکرشان اطلاع یافت نزد آنان [کسى] فرستاد و محفلى برایشان آماده ساخت و به هر یک از آنان [میوه و] کاردى داد و [به یوسف] گفت بر آنان درآى پس چون [زنان] او را دیدند وى را بس شگرف یافتند و [از شدت هیجان] دست‌هاى خود را بریدند و گفتند منزه است‏ خدا این بشر نیست این جز فرشته‏‎اى بزرگوار نیست، [زلیخا] گفت این همان است که درباره او سرزنشم مى‌‏کردید آرى من از او کام خواستم و[لى] او خود را نگاه داشت و اگر آن‌چه را به او دستور مى‏‌دهم نکند قطعاً زندانى خواهد شد و حتماً از خوارشدگان خواهد شد».
  39. [file://F:\قرآن پدیا\New folder\زیور، زینت، آرایش، به معنی آراستن و جلوه دادن است که مشتقات آن در قرآن به صورت زَیَّن، زیَّنُوا، زَیَّنّا (ماضی)؛ اُزَیِّنَنَّ (مضارع معلوم)؛ زُیِّنَ (ماضی مجهول)، استعمال شده است. تَزَیُّن، مصدر باب تفعّل نیز به معنی خود آراستن، زینت به خود گرفتن و ماضی معلوم آن به صورت: اِزَّیَّنَتْ آمده است. . امامت پدیا؛ زیبایی و آراستگی در قرآن]
  40. . قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ؛ «[يعقوب‏] گفت: « [چنين نيست،] بلكه نفس شما امرى [نادرست‏] را براى شما آراسته است. پس [صبر من‏] صبرى نيكوست. اميد كه خدا همه آنان را به سوى من [باز] آورَد، كه او داناى حكيم است.» (یوسف/83)
  41. . لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويمٍ؛ كه ما انسان را در نيكوترين صورت بيافريديم»( تین/ آیه۴)
  42. . وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ‏؛ و ما آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق نيافريده‏ايم، و يقيناً قيامت فرا خواهد رسيد. پس به خوبى صرف نظر كن، (حجر/85)
  43. . زیبایی از نگاه قرآن/ کبر و خودبرتربینی از آفت‌های زیبایی است؛ امامت پدیا؛ زیبایی در قرآن؛ قرآن؛ تعالی بخش هنر اصیل اسلامی/ هنر اسلامی تبلور بصیرت هنرمند مسلمان است؛ استادیار دانشگاه تهران از اعجاز لفظی قرآن سخن می‌گوید
  44. . نقش جنبه‌های زیبایی‌شناختی قرآن در کاربردی شدن مفاهیم آن؛ . معنای زيبايی در قرآن كريم» توسط مهدی مطيع بررسی می‌شود
  45. . زیبایی‌شناسی تناسب معنایی در سوره آل‌عمران
  46. . كتاب زيبايی شناسی از ديدگاه بديع كتاب برگزيده فصل شد؛ تلاش در زمينه زيبايی‌شناسی قرآن بايد افزايش يابد؛ استفاده از تمثیل؛ روش قرآن برای تربیت انسان
  47. . قرآن به‌مثابه متن ادبی؛ سنت‌شکنی یا ذوق‌آفرینی؟؛ جدایی ناپذیری زیبایی از ذات گزاره‌های دینی
  48. . استادیار دانشگاه تهران از اعجاز لفظی قرآن سخن می‌گوید
  49. . اجمال و تفصيل در قصص قرآن از جلوه‌های زيبای آن است