سوره نمل

از قرآن پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۰۳ توسط Kazemi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''سوره نَمْل؛''' یا سوره سلیمان بیست و هفتمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء نوزدهم و بیستم قرآن جای دارد. پرداختن به داستان مورچگان و حضرت سلیمان(ع) دلیل نام‌گذاری این سوره به نمل است. == معرفی سوره == سوره نمل جزو سوره‌های مکی و در ترت...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سوره نَمْل؛ یا سوره سلیمان بیست و هفتمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء نوزدهم و بیستم قرآن جای دارد. پرداختن به داستان مورچگان و حضرت سلیمان(ع) دلیل نام‌گذاری این سوره به نمل است.

معرفی سوره

سوره نمل جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول، چهل و هشتمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، بیست و هفتمین سوره است و در جزء ۱۹ و ۲۰ قرآن جای دارد. نامگذاری این سوره به نام «نمل» به دلیل پرداختن به داستان مورچگان و حضرت سلیمان(ع) در این سوره است. نام دیگر این سوره «سلیمان» است؛ چراکه به داستان حضرت سلیمان(ع)پرداخته است.نام سوم این سوره «طاسین» است؛ زیرا این سوره با حروف مقطعه «طس» آغاز شده است.[۱]

محتوای سوره

پرداختن به داستان مورچگان و حضرت سلیمان(ع) دلیل نام‌گذاری این سوره به نمل است. خداوند در این سوره با پرداختن به سرگذشت پنج پیامبر، موسی(ع)، داوود(ع)، سلیمان(ع)، صالح(ع) و لوط(ع)، به مؤمنان بشارت و به مشرکان بیم می‌دهد. در این سوره مطالبی درباره مسئله خداشناسی و نشانه‌های توحید و وقایع معاد نیز آمده است.

از جمله ویژگی‌های این سوره، وجود دو «بسم‌الله الرحمن الرحیم» در این سوره است؛ یکی در ابتدای سوره و دیگری در ابتدای نامه حضرت سلیمان(ع) به ملکه سبأ (بلقیس) در آیه ۳۰ است.

علامه طباطبایی(ره) هدف اصلی سوره نمل را بشارت و انذار (بیم‌دادن) مردم دانسته است؛ به همین منظور به صورت مختصر به داستان برخی پیامبران از جمله موسی، داوود، سلیمان، صالح و لوط پرداخته و در ادامه آن به پاره‌ای از اصول معارف مانند وحدانیت خدا در ربوبیت و معاد اشاره کرده است.

اشاره به علم بی‌پایان پروردگار و نظارت او بر همه چیز در عالم هستنی و حاکمیت او در میان بندگان که توجه به آن اثر تربیتی زیادی در انسان دارد از دیگر موضوعات مطرح در این سوره دانسته شده است. مسئله خداشناسی و نشانه‌های توحید و وقایع حَشْر و معاد از دیگر مطالبی است که در این سوره مطرح شده است.

در این سوره به صورت مفصل به داستان حضرت داوود و سلیمان پرداخته شده است. این داستان‌ها که عبرت‌های تأمل‌برانگیزی را در بر دارد به موضوعات متنوعی می‌پردازد، از جمله دادن دانش به داوود و سلیمان و میراث سلیمان از داوود و دانستن زبان پرندگان توسط سلیمان، گردآوری سپاهی از جن و انسان، گذر سلیمان از وادی مورچگان، غیبت هدهد،‌ بازگشت هدهد و گزارش از سبا و ملکه‌اش و خورشیدپرستی آنان، نامه سلیمان به ملکه سبا، مشورت ملکه سبا با سران، هدیه فرستادن برای سلیمان، رد هدیه از سوی سلیمان و تهدید به حمله، درخواست سلیمان برای آوردن تخت ملکه سبا، آمدن ملکه سبا به نزد سلیمان و مشاهده تخت، ورود به کاخ سلیمان و شگفتی از آن و ایمان به خدا.[۲]

ویژگی مومنان

در اینجا چون واژه مؤمن آمده است بلافاصله خداوند مؤمن را توضیح داده و فرموده است: الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ. مؤمنان کسانی هستند که نماز را به پا می‌دارند و  زکات می‌دهند و این کار را با ایمان به خدا انجام می‌دهند. البته خیلی گفته شده است که نمازخواندن با اقامه نماز فرق دارد، اقامه نماز یعنی فراهم‌کردن شرایط برای اینکه دیگران هم نماز بخوانند ولی ظاهرا این برداشت منطبق بر آیات نیست و اقامه  نماز با خواندن آن فرقی ندارد. از جمله اینکه فرموده است: أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا.[۳]

اعمال بدون قصد قربت حبط می‌شود

أُولَئِكَ الَّذِينَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ؛ عذاب سخت قیامت برای اینها است و در قیامت هم بیشترین خسارت را خواهند دید. علامه فرموده است که مراد  قرآن از اخسرون شاید این است که اینها در نامه عمل خود چیزی جز بدبختی و عذاب نمی‌بینند در صورتی که تصور می‌کنند کارهای نیک انجام داده‌اند. البته ممکن است خدماتی مانند کمک به فقرا و نگهداری چند بچه یتیم را هم انجام داده باشند ولی چون با نیت قرب الهی نبوده است ثمری برای آنان ندارد و اعمالشان حبط می‌شود.[۳]

اعمال بدون ایمان بی ثمر است

بنابراین اگر ایمان به قیامت نباشد اعمال خوب هم حبط خواهد شد. البته ما وقتی از مؤمن سخن می‌گوییم یعنی کسی که به اسلام و به خصوص شیعه ایمان دارد ولی معنای آن این نیست که اگر کسانی ایمان به آخرت دارند ولی پیرو مکتب اهل بیت(ع) و اسلام نیستند جزء دسته کفار باشند زیرا کسانی هستند که به خدا و آخرت ایمان دارند ولی مسلمان و شیعه نیستند یعنی معذور و به اصطلاح فقهی جاهل قاصر  هستند ایمانشان پذیرفته است و باعث می‌شود اعمالشان حبط نشود.

در بحث فقهی گفته شد که معذور یعنی اینکه اسلام به گوش فرد نخورده است و راهی برای شناخت اسلام ندارد که البته امروز کمتر کسی است که بتواند بگوید من راهی برای کشف اسلام و شناخت آن ندارم و به راحتی از طریق فضای مجازی می‌تواند. کسی که مانع معرفتی دارد یعنی یقین دارد که راه حق همان است که خودش به آن معتقد است و بقیه راه‌ها باطلند دنبال راه حق واقعی نخواهد رفت و چنین آدمی مقصر است نه قاصر به هر حال خداوند فرموده است کسانی که مؤمن‌اند قرآن برای آنان بشارت و هدایت است و اینها زکات می‌دهند و نماز می‌خوانند ولی کسانی که گرفتار گمراهی هستن به عذاب الهی خواهند رسید و بیشترین ضرر را در قیامت می‌کنند.[۳]

رویکرد سیاسی سوره نمل

آیه ۱۵ سوره نمل پرداخت و نوشت: در سوره نمل آیه پانزدهم خداوند می‌فرماید: «وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَ قَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ؛ ما به داوود و سليمان دانش داديم. و آن دو (باهم یا اول داود بعد سلیمان به صورت جداگانه) گفتند که سپاس از آنِ خدايى است كه ما را بر بسيارى از بندگان مؤمن خود برترى داد».

چند مطلب در این آیه آمده است؛ نخست آنکه: وظیفه یک سیاستمدار این است که فهمیده در حکم خدا باشد، زیرا که «علماً» در این آیه به معنای «فهماً» است، تا بتواند آن را اجرایی کند و دوم: آنکه توانایی این را داشته باشد که دیگران را به اجرا کردن آن دستورات دعوت کند، هم به صورت علمی و هم عملی و سوم: شایستگی و بایستگی برای اداره امور اگر در نزدیکان او دیده شد به آنها سپرده شود و چهارم: تا زمانی که عالمان صالح در میان هستند اداره امور اصلی به دیگران داده نشود. اصل نياز به رهبری براى اداره جامعه قابل انكار نبوده، حتی اگر هم در شيوه تعيين حاکم اختلاف وجود داشته باشد که مستقیماً از طرف خداوند انتخاب شود یا به صورت غیر مستقیم یک رهبر دانا انتخاب شود نياز به رهبر سياسى که عالم و دانشمند باشد در همه اقوام گذشته و امروز در طول تاريخ بوده است.

آيه شريفه دلالت بر این دارد که برخلاف تصور رایج، زیبایی چهره و ثروت و حسب و نسب و مسائلی از این قبیل نیست که اشخاص را بالا می‌برد بلکه علم است که باعث صعود و جهل است که باعث سقوط سیاست مداران می‌شود و خداست که به هرآنکه صلاح بداند علم و نورانیت آن را عنایت می‌کند تا حق را از باطل و حرام را از حلال و خیر را از شر و مصالح را از مفاسد و ناچیز را از با ارزش‌ها تشخیص دهد. سیاستمداران باید از اهل علم باشند (وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا). بدون دانایی الهی، تداوم نظام دینی و الهی امكان پذير نيست زیرا که عدم آگاهی باعث می‌شود که آسیب‌های غیر قابل جبرانی به دیگران وارد شود و پرواضح است که معنای «علم» در اینجا معنی گسترده‌ای دارد که شامل همه قوانین دینی و اخلاق اکتسابی و تمام علوم مرتبط برای سیاست ورزی است که برای اداره امور لازم بوده است. پیام دیگر این آیه و مسئله مهم دیگر این است که در سیاست لازم است که احترام پیشکوت و آنها که سن بیشتری دارند همواره محفوظ بماند گرچه پدر و پسر باشند چون اول نام حضرت داوود(ع) بعد نام حضرت سلیمان (ع) بیان شده است. (دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ).[۴]

فضایل سوره

هر کس سوره طس سلیمان (سوره نمل) را بخواند خداوند به تعداد کسانی که حضرت سلیمان، هود، شعیب و صالح و ابراهیم علیهم السلام را تصدیق یا تکذیب کردند، ده حسنه به او پاداش می‌دهد و به هنگام قیامت که از قبرش بیرون می‌آید، ندای لا اله الا الله سر می‌دهد. همچنین آمده است هر کس طواسین ثلاث (سوره‌های شعراء، نمل و قصص) را در شب جمعه بخواند، از اولیای خدا خواهد بود و در جوار او و سایه لطف و حمایتش قرار می‌گیرد و در دنیا دچار بدبختی نمی‌شود و در آخرت از بهشت به او داده می‌شود تا راضی شود، بلکه از رضایتش فراتر داده می‌شود و خداوند صد حور العین به ازدواج او درمی‌آورد.[۵]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات