سوره طارق: تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «سوره طارق؛ هشتاد و ششمین سوره قرآن، و از سوره‌های مکی در جزء سی‌ام، دارای 17 آیه. طارق نام ستاره‌ای است که در آیه ابتدایی، به آن سوگند یاد شده است. == معرفی سوره == سوره طارق، هشتاد و ششمین سوره قرآن کریم و از سوره‌های مکی در جزء ۳۰ است. این سوره 17...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:سوره طارق.jpg|جایگزین=سوره طارق|بندانگشتی|سوره طارق]]
سوره طارق؛ هشتاد و ششمین سوره قرآن، و از سوره‌های مکی در جزء سی‌ام، دارای 17 آیه. طارق نام ستاره‌ای است که در آیه ابتدایی، به آن سوگند یاد شده است.
سوره طارق؛ هشتاد و ششمین سوره قرآن، و از سوره‌های مکی در جزء سی‌ام، دارای 17 آیه. طارق نام ستاره‌ای است که در آیه ابتدایی، به آن سوگند یاد شده است.



نسخهٔ ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۶

سوره طارق
سوره طارق

سوره طارق؛ هشتاد و ششمین سوره قرآن، و از سوره‌های مکی در جزء سی‌ام، دارای 17 آیه. طارق نام ستاره‌ای است که در آیه ابتدایی، به آن سوگند یاد شده است.

معرفی سوره

سوره طارق، هشتاد و ششمین سوره قرآن کریم و از سوره‌های مکی در جزء ۳۰ است. این سوره 17 آیه دارد. طارق به معنای ستاره‌ای درخشان است و این سوره را از آن رو طارق نامیده‌اند که در آغاز آن، به طارق سوگند یاد شده است[۱].

منظور از «طارق»

طارق به معنای ضربه‌زننده و کوبنده است[۲]. در آیه اول، خداوند به آسمان و طارق قسم یاد کرده و در آیه سوم، مراد از طارق را نجم‌الثاقب یا ستاره‌ای که گویی در شب آسمان را سوراخ می‌کند و می‌درخشد، معنا کرده است. علامه طباطبایی(ره) می‌فرماید، طارق ستاره‎‎‌ای است که گویی در شب آسمان را سوراخ کرده و از این جهت به آن ثاقب گفته می‌شود.

شیخ طوسی از یکی از مفسران اهل تسنن نقل کرده که طارق، ستاره زحل است که خیلی پرنور است؛ ولی از ظاهر آیه برمی‌آید که خداوند یا به مطلق ستاره اشاره دارد و در این صورت، الف و لام النجم جنس است، و یا ممکن است مقصود از نجم ثاقب، همین شهاب سنگ‌ها باشد که وقتی از جو خارج می‌شوند، گویی آسمان را سوراخ کرده و از دید ما پنهان می‌شوند[۳].

اعجاز علمی در این سوره

طارق اسم فاعل از ماده طرق است که به معنی کوبیدن است، همچنین ثاقب از ریشه ثقب به معنی برافروخته شدن و سوراخ کردن و نفوذ کردن است.

دانشمندان کشف کرده‌اند که در کیهان، ستارگان بسیار عجیبی به نام «ستارگان نوترونی» داریم که جرم آنها بیش از ۵ برابر خورشید است که در پایان عصر خود منقبض می‎شوند و به ۲۰ کیلومتر می‌رسند و با چگالی که پیدا می‎کنند، به قدری فشرده می‎شوند که وزن یک سانتیمتر مکعب آنها صدمیلیون تن است.

این ستارگان با سرعت بسیار شدیدی گرد خود می‎چرخند و هفت صد بار درثانیه این گردش را ادامه می‎دهند. این ستارگان به قدری سنگین هستند که به هر جرمی که برخورد کنند آن را سوراخ می‎کنند و از آن خارج می‎شوند. دانشمندان با تلسکوپ‌های رادیویی که صدای آنها را می‌شوند، این ستارگان صدای کوبش را از خود صادر می‎کنند. برخی عقیده دارند ستاره طارق نیز اشاره به همین ستارگان نوترونی است[۴].

منظور از وجود مراقب برای هر انسان

آیه چهارم: «إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ»، جواب قسم‌های پیشین است؛ یعنی هیچ نفس و وجود و خودی نیست، مگر اینکه حافظی دارد. این آیه مهم‌ترین آیه این سوره مبارکه است. آیه می‌تواند عام و مطلق باشد؛ یعنی به همه نفوس اعم از نباتات و حیوانی و انسانی اشاره دارد، ولی به قرینه آیه پنجم «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ» می‌تواند منحصر به نفوس انسانی باشد. 

انسان از لحظه تولد تا وقت مرگ از لحاظ جسمی و روحی در معرض خطرات فراوانی است، ولی خداوند مراقبی برای هر کسی قرار داده که از او محافظت می‌کنند.

مراقب در لحظه تولد

مثلا زمینه شکل گرفتن یک نطفه به لحاظ ریاضی بسیار اندک است؛ زیرا لقاح تخمک و اسپرم فرصت بسیار اندکی برای تلقیح دارند، ولی در عین حال در بسیاری از موارد این کار انجام و می‌بینیم که عمدتاً فرزنددار می‌شوند. همچنین احتمال ناقص‌الخلقه بودن آن قدر زیاد است که تولد انسان سالم از نظر احتمال کم است؛ در حالی که در آفرینش این موضوع برعکس است و این همان محافظت الهی است.

نمونه دیگر لحظه به دنیا آمدن بچه است که فوق‌العاده شگفت‌آور و پیچیده است؛ زیرا بچه در رحم اکسیژن را از طریق ناف دریافت می‌کند، ولی به محض تولد باید ریه او فعال شود تا تنفس کند که خود این مسئله از لحاظ پزشکی اتفاق خیلی بزرگی است. ولی چون معجزه‌ای است که دائم رخ می‌دهد به آن بی‌توجه هستیم. خداوند بچه را اینگونه حفاظت کرده است[۵].

مراقبت جسمی

اگر گام به گام زندگی خود را نگاه کنیم، می‌بینیم لحظه به لحظه از ما مراقبت شده است؛ زیرا در همین لحظه هزاران احتمال خطر از حوادث طبیعی و بیماری گرفته تا مخاطرات دیگر وجود دارد، ولی خداوند از انسان مراقبت می‌کند تا جایی که اجل فرارسد.

مراقبت روحی و معنوی

از طرف دیگر، به لحاظ روحی و معنوی هم به انسان فرصت فراوان می‌دهند تا راه را پیدا کند؛ ولی اغلب از فرصتی که داریم به بهترین وجه بهره نمی‌بریم؛ لذا خداوند در آیات بعد به این مسئله اشاره دارد که ای انسان، در آفرینش خود از یک نطفه پست و ناچیز تدبر کن[۶].

رد اشکال بر خروج منی از صلب و ترائب

در رابطه با آیه «يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ» از دیدگاه جنین‌شناسی، درست است بیضه‌ها درون کیسه بیضه است؛ ولی واقعیت امر این است که بیضه‌ها ابتدا در فضای صلب و ترائب به صورت غیر متمایز قرار دارند، و در هفته آخر در کیسه می‌نشینند. بنابراین آیه می‌تواند اشاره به جایگاه بیضه باشد. از منظر جنین‌شناسی اگر شما به خون بیضه هم دقت کنید از محل صلب و ترائب است[۷].

منابع

ایکنا

ویکی شیعه

ارجاعات