سلامت اجتماعی

از قرآن پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۴۰ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سلامت اجتماعی؛ به معنای داشتن روابط سالم و پاک در میان افراد جامعه است که در نتیجه جامعه پذیری صحیح ایجاد می شود. در نتیجه این روابط سالم و پایدار میان اعضای جامعه است که میزان انحرافات اجتماعی، بزهکاری و جرم و جنایت کاهش پیدا می¬کند. در قرآن با ممنوعیت تابوهای اجتماعی و جلوگیری افراد از انحرافات اجتماعی و اخلاقی نمونه ای از جامعه سلامت و به دور از جرم و جنایت به تصویر کشیده شده است. برخی از هنجارهای مورد تأکید قرآن با نگاه سلبی در حوزه سلامت اجتماعی عبارتند از: ممنوعیت آزار و اذیت دیگران، ممنوعیت همکاری و تعاون در جرم و جنایت، ممنوعیت تجسس و سخن چینی در امور دیگران، ممنوعیت تهمت های مختلف ناموسی و دزدی. برخی از هنجارهای مورد تأکید قرآن با نگاه ایجابی در حوزه سلامت اجتماعی عبارتند از: تأکید بر ازدواج، عفاف و حجاب و امر به معروف و نهی از منکر.

آشنایی با مفهوم سلامت اجتماعی

سلامت اجتماعی به معنای پاک بودن روابط اجتماعی افراد از هر گونه عیب، نقص یا خطای محض یا ارتکاب فعل ناپسند عمدی است. پاک بودن و یا اجتناب فرد از انجام گفتار یا رفتار نامناسب اجتماعی و دوری از هرگونه تابوهای اجتماعی باید به نحوی باشد که بتوان فرد را به عنوان فرد متعادل اجتماعی از نظر آداب و معاشرت، کسب فرهنگ و فرد شایسته قلمداد کرد. ضرورت داشتن سلامت اجتماعی میان افراد جامعه این است که انسان باید برای رسیدن به کمال و زندگی خوب در جامعه نیاز به روابط اجتماعی سالم و همکاری های پیوسته دارد.[۱] این پیوستگی زمانی حاصل می شود که بتواند فعالیت ها و نقش های اجتماعی خود را در حدّ متعارف آشکار سازد و با گروه ها و سازمان های مختلف پیوند و ارتباط داشته باشد. این ارتباط بسته به موقعیت زمانی و مکانی افراد و پیروی از قوانین و آداب و رسوم جامعه و هنجارهای ویژه هر منطقه متغیر است و به طور معمول، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی ویژه هر جامعه ای وجود دارد که حدود و ثغور گفتار و رفتار را مشخص می¬کند و افراد را به سمت هدف خود هدایت می کند.[۲] بر این اساس، سلامت اجتماعی بر ابعادی از سلامت تأكيد دارد كه به چگونگی وضعيت ارتباط فرد با ديگران در جامعه و جامعه‌پذيری از نوع صحیح انسان اشاره دارد.

در واقع، فرد سالم از نظر اجتماعی، مجموعه ای معنادار از گفتار و رفتار قابل فهم و بالقوه را انجام می دهد که برای رشد و شكوفايی وی مناسب است.[۳]

سلامت اجتماعی در قرآن

سلامت اجتماعی در قرآن به پاکی و یکرنگی در گفتار و رفتار گفته می شود که فرد در تعامل با دیگران آن را به کار می گیرد.[۴] این نوع از تعامل، به میزان توسعه فرهنگی، اخلاقی و موقعیت افراد در خانواده و اجتماع بستگی دارد. توسعه فرهنگی و اخلاقی افراد نیز در نتیجه شناخت هنجارهای اخلاقی و اجتماعی و آموزش آنها ایجاد می شود. این شناخت ها نقش مهمی در گسترش ارتباطات سالم و جلوگیری از بزهکاری دارد و به طور معمول، یادگیری و آموزش آن از خانواده شروع می-شود.[۵] اگر خانواده بتواند هنجارهای خوب اجتماعی را به خوبی به اعضای خانواده یاد بدهد، افراد در درون خانواده خوب رشد كرده‌ و باورها، نگرش‌ها و مهارت‌هايشان را براساس معیارهای سلامت شكل دهند. این افراد می توانند خانواده‌ای موفق شکل دهند و به تناسب، هر اندازه خانواده ها با معیارهای سلامت هماهنگ باشند، جامعه ای به مراتب پویا و دور از ناهنجاریی ها شکل خواهد گرفت. معیارهای سلامت اجتماعی در هر جامعه ای متمایز است؛ اما در جامعه قرآن محور به برخی هنجارهای سلامت اجتماعی توجه ویژه شده است و طبیعتا، اگر خانواده ای طبق فرهنگ قرآنی و سبک زندگی قرآنی پیش برود، روابط اجتماعی بهتر و انحرافات اجتماعی کمتری در خانواده[۶][۷][۸]¬ پیش خواهد آمد؛ چرا که سبک زندگی قرآنی، دستورالعمل¬هایی برای برطرف کردن انحرافات و بزهکاری های اجتماعی ارائه می دهد که در بهتر شدن زندگی و رسیدن به تعالی و کمال انسان کارآمد است. البته، باید به این نکته توجه داشت که تا زمانی که عمل به آیات، مفاهیم و سبک قرآنی از جانب خانواده، نهادها و احزاب مختلف جامعه و مبلغان محسوس نباشد، نباید انتظار داشت که سلامت اجتماعی براساس معیارهای قرآنی شکل گرفته باشد.[۹] به بیان خود قرآن، جامعه و افراد باید رنگ خدایی[۱۰] بگیرند تا از انحرافات اجتماعی در امان باشند. رنگ خدایی گرفتن نیز جز با رعایت ضوابط اخلاقی و اجتماعی بدست نمی آید.[۱۱]

اگر مردم یک جامعه بر اساس اعتقاد درونی، خود را از همه رنگ‌ها آزاد کنند و به رنگ خدا در آیند و همه فعالیت‌های خود را با نیت خالصانه و برای رضای خداوند انجام دهند، بی‌شک همه حوزه‌های فکری، رفتاری و گفتاری خود در جامعه را براساس دستورات خداوند تنظیم خواهند کرد و جامعه‌ای به دور از رنگ خودپرستی، منفعت طلبی، خودبرتر بینی، تفرقه و ریا شکل خواهند داد.[۱۲] در ذیل به مهمترین هنجارهای اجتماعی در قرآن اشاره می شود.

هنجارهای سلامت اجتماعی در قرآن

نکاه قرآن به سلامت اجتماعی از نوع سلبی و ایجابی آن مطرح است. به بیان دیگر، قرآن کریم هم هنجارهایی را برای کاهش انحرافات اجتماعی ارائه می دهد و هم رفتارهایی را در جهت سلامت روابط افراد ارائه می دهد. همه این هنجارها و رفتارها را با جامعه پذیری از روی الگوی صحیح در خانواده و سپس در میان خویشاوندان ارائه می دهد و سپس به سایر اعضای جامعه و روابط میان آنها تعمیم می دهد. تعاون و همیاری در کارهای نیک و همکاری نکردن و شریک نشدن[۱۳] در امور ناپسند[۱۴] و همدستی در جرم یکی از حوزه های سلامت اجتماعی است؛ چرا که افراد مجرم یا بزهکار اگر تنهایی اقدام به جرمی کند و دیگر افراد جامعه با او هم عقیده و همدستی نداشته نباشند، جرم و جنایت و انواع بزهکاری ها و انحرافات اجتماعی کم خواهد شد. [۱۵] به عنوان نمونه، قرآن کریم وجود چنین همکاری در جرم یا جنایت را در خانواده هایی دانسته است که حسادت[۱۶] میان اعضای خانواده آنها ریشه دارد. درواقع، ناهنجاری های اجتماعی ریشه در ناهنجاری های اخلاقی دارد. نمونه همکاری در جرم یا کار بد را می توان در ماجرای برادران یوسف(ع) و خانواده حضرت یعقوب (ع) مشاهده کرد. اگر برادران حضرت یوسف (ع) از سر حسادت با هم همدست نمی شدند، تصمیم به قتل حضرت یوسف (ع) یا انداختن در چاه را نمی گرفتند.[۱۷] نوع دیگری از هنجارهای مورد نظر قرآن با نگاه سلبی، تهمت نزدن است که انسان با دفع شبهه از وجود خود از قضاوت نابجا در مورد دیگران پیشگیری می کند. در قرآن کریم به انواع تهمت ها همانند اتهامات ناموسی و همانند اتهام زنا به زنان پاکدامن[۱۸]، اتهام نسبت دادن فرزند غیرمشروع به شوهر[۱۹]، اتهام روابط نامشروع به زن پیامبر(ص)[۲۰]، اتهام تجاوز زلیخا به حضرت یوسف (ع)[۲۱] از جمله اتهامات در زمینه زناشویی و روابط ناموسی به شمار می رود. علاوه بر این، اتهام سرقت[۲۲]، اتهام شرکت ریاکارانه در جنگ به دلیل کسب غنیمت به مؤمنان ازسوی دشمنان[۲۳] و تهمت به اعضای خانواده مثل اتهام به پدر[۲۴] نیز به یکدیگر که به شدت ممنوع شده است. در واقع، قرآن با معرفی تابوهای اجتماعی تلاش در تعدیل رفتارها دارد. ممنوعیت هر گونه آزار و اذيت[۲۵] اعم از کودک آزاری[۲۶]، و پیامبر آزاری[۲۷] نیز از سفارش های قرآن بوده است؛ حتی قرآن دستورات حجاب را به منظور امر پیشگیری کننده آزار زنان و کم شدن بزهکاری و فحشا در جامعه صادر می کند.[۲۸] هنجار دیگری که قرآن بر آن تأکید دارد، عدم تجسس در کار دیگران[۲۹] است. زمانی که فرد با تمرین در خانواده خود مراقبتی داشته باشد و به حریم شخصی اعضای خانواده احترام بگذارد، به طریق اولی، به خود اجازه نمی دهد که به حریم شخصی همسایه یا دیگر افراد ورود کند. به بیان دیگر، انسان باید فرصتی برای خود پدید آورد تا با مراقبه و محاسبه بتواند خود را از تمامی ضدهنجارها و ضد فرهنگ ها دور نماید و به آنچه زیبنده روابط اجتماعی است، دست یابد.[۳۰] از دیگر هنجارها، ممنوعیت سخن‏ چينى[۳۱]‏ براى ايجاد تفرقه در ميان خانواده ها و زشت تر از آن در ميان گروه ها و سازمان های اجتماعی است؛ چرا که این کار عداوت و دشمنى را در میان جامعه زیاد و سبب متلاشى شدن روابط خانوادگی و خویشاوندی می شود. همين دليل، کسی نمی تواند به شخص سخن چين اعتماد کند و برای گفته های خود سوگند بسیار می خورد.[۳۲]

هنجارهای دیگری همانند ازدواج[۳۳] و پیوند زناشویی نیز با نگاه ایجابی مطرح شده است که با انجام آن روابط سالم شكل می‌گيرد.[۳۴] اگر ازدواج به هر دلیلی در جامعه کم شود، روابط نامشروع همانند زنا و هم جنس بازی جایگزین آن می¬شود. قرار دادن مجازات¬ها در قرآن به دلیل جلوگیری و پیشگیری از روابط نامشروع است که به سلامت اجتماع ضربه می زند. حد[۳۵] یکی از مجازات ها برای ارتکاب جرم هایی همانند زنا است که به منظور جلوگيرى از بى‏بند و بارى و مهار گسيختگى در جامعه اسلامى انجام می¬گیرد تا در پرتو عفت عمومى، امنيت و سلامت‏ اجتماعى‏ حفظ شود.[۳۶] از این رو، اجرای مجازات ها برای برقراری امنیت انسانی و بسط سلامت اجتماعی است تا نیروی انسانی و سرمایه اجتماعی شکل گیرد.[۳۷]

رعايت حجاب و عفاف نیز از دیگر مقوم های سلامت اجتماعی محسوب می شود.[۳۸] در صورت عدم پرداختن و توجه به اين اررزش و هنجار اسلامی در سطح جامعه، آسيب‌های اجتماعی در سطح جامعه افزايش يافته و از سلامت اجتماعی در سطح جامعه كاسته می‌شود.[۳۹] بر این اساس، سلامت اجتماعی در خانواده‌ها، محيط اجتماعی با رعايت دستورات قرآن كريم برای رعايت حجاب و عفاف[۴۰] محقق می‌شود.[۴۱] امر به معروف و نهی از منكر نیز از دیگر مکمل های سلامت اجتماعی به شمار می آید که در قرآن به آن تأکید شده است.[۴۲] دلیل این امر این است که انجام امر به معروف و نهی از منکر در کاهش بدی و بزهکاری اجتماعی[۴۳] ضرورت دارد.[۴۴] در این صورت، اگر افراد متخصص و مطلع از چگونگی استفاده از امر به معروف و نهی از منکر دعوت به خیر کنند[۴۵]، از میزان تهاجمات جرم و بزهکاری کاسته می شود.[۴۶]

منابع

ایکنا

دانشنامه پژوهه

دانشنامه حوزه

صادقى تهرانى، محمد، (1388)، ترجمان فرقان: تفسير مختصر قرآن كريم، قم: شكرانه.

طباطبايى، محمدحسين، (1374)، ترجمه تفسير الميزان، قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم.

مکارم شیرازی، ناصر، (1377)، اخلاق در قرآن، قم: مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع).

ارجاعات

  1. . نقش معنویت در سلامت
  2. دانشنامه پژوهه؛ دانشنامه حوزه
  3. . سلامت اجتماعی جامعه در ماه مبارك رمضان ارتقا می‌يابد؛ ربهزیستی موضوع سلامت اجتماعی را محور کار خود قرار دهد/ سلامت اجتماعی تحت پوشش طرح تحول نظام سلامت قرار گیرد.
  4. . قرآن تنها عامل موثر در ایجاد سلامت اجتماعی است
  5. . دانشنامه حوزه
  6. . تبدیل فرهنگ قرآنی به گفتمان عمومی، سلامت اجتماعی را تضمین می‌کند
  7. . امر به معروف در ارتقای سلامت اجتماعی مؤثر است
  8. . نماز شالوده سلامت معنوی و اجتماعی است
  9. . قرآن؛ بهترین راه برای ایجاد سلامت اجتماعی/ عمل به قرآن از سوی عناصر قرآنی
  10. . صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ‏؛ اين است نگارگرى الهى؛ و كيست خوش‏نگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانيم». (بقره/138)
  11. . اخلاص در عمل زمینه سلامت اجتماعی و فردی را فراهم می‌سازد
  12. . اخلاص در عمل زمینه سلامت اجتماعی و فردی را فراهم می‌سازد؛ ترویج فرهنگ قرآنی؛ بهترین راهکار برای ارتقای سلامت اجتماعی؛ ضرورت توجه به سلامت اجتماعی از منظر قرآن
  13. . يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ «ای اهل ایمان، حرمت شعائر خدا (مناسک حج) و ماه حرام را نگه دارید و متعرض هَدْی و قلائد(قربانیان حاجیان چه علامت‌دار و چه بدون علامت) نشوید و تعرض زائران خانه محترم کعبه را که در طلب فضل خدا و خشنودی او آمده‌اند حلال نشمارید و چون از احرام بیرون شدید (می‌توانید) صید کنید و عداوت گروهی که از مسجد الحرام منعتان کردند شما را بر ظلم و بی‌عدالتی وادار نکند و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت ‏كيفر است» (مائده/2).
  14. . سلامت اجتماعی جامعه در ماه مبارك رمضان ارتقا می‌يابد
  15. . جلوگیری از انحرافات اجتماعی در دیدگاه حضرت جوادالائمه(ع)
  16. . قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى‏ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ‏؛ «[يعقوب‏] گفت: «اى پسرك من، خوابت را براى برادرانت حكايت مكن كه براى تو نيرنگى مى‏انديشند، زيرا شيطان براى آدمى دشمنى آشكار است». (یوسف/5)
  17. . اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَ تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ لا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ‏؛ [يكى گفت:] «يوسف را بكشيد يا او را به سرزمينى بيندازيد، تا توجّه پدرتان معطوف شما گردد، و پس از او مردمى شايسته باشيد. گوينده‏اى از ميان آنان گفت: «يوسف را مكشيد. اگر كارى مى‏كنيد، او را در نهانخانه چاه بيفكنيد، تا برخى از مسافران او را برگيرند.» (یوسف/10-9)
  18. . إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ‏؛ «بى‏گمان، كسانى كه به زنان پاكدامنِ بى‏خبر [از همه جا] و با ايمان نسبت زنا مى‏دهند، در دنيا و آخرت لعنت شده‏اند، و براى آنها عذابى سخت خواهد بود» (نور/23).
  19. . يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى‏ أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنِينَ وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏؛ «اى پيامبر، چون زنان باايمان نزد تو آيند كه [با اين شرط] با تو بيعت كنند كه چيزى را با خدا شريك نسازند، و دزدى نكنند، و زنا نكنند، و فرزندان خود را نكشند، و بچه‏هاى حرامزاده‏اى را كه پس انداخته‏اند با بُهتان [و حيله‏] به شوهر نبندند، و در [كار] نيك از تو نافرمانى نكنند، با آنان بيعت كن و از خدا براى آنان آمرزش بخواه، زيرا خداوند آمرزنده مهربان است». (ممتحنه/12)
  20. . إِنَّ الَّذِينَ جاؤُ بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَ الَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظِيمٌ‏؛ «در حقيقت، كسانى كه آن بهتان [داستان افك‏] را [در ميان‏] آوردند، دسته‏اى از شما بودند. آن [تهمت‏] را شرّى براى خود تصوّر مكنيد بلكه براى شما در آن مصلحتى [بوده‏] است. براى هر مردى از آنان [كه در اين كار دست داشته‏] همان گناهى است كه مرتكب شده است، و آن كس از ايشان كه قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابى سخت خواهد داشت» (نور/11)
  21. . وَ راوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ‏؛ و آن [بانو] كه وى در خانه‏اش بود خواست از او كام گيرد، و درها را [پياپى‏] چفت كرد و گفت: «بيا كه از آنِ توام!» [يوسف‏] گفت: «پناه بر خدا، او آقاى من است. به من جاى نيكو داده است. قطعاً ستمكاران رستگار نمى‏شوند.» (یوسف/23)
  22. . فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ جَعَلَ السِّقايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ‏؛ پس هنگامى كه آنان را به خوار و بارشان مجهز كرد، آبخورى را در بارِ برادرش نهاد. سپس [به دستور او] نداكننده‏اى بانگ درداد: «اى كاروانيان، قطعاً شما دزد هستيد.» (یوسف/70)
  23. . سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى‏ مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا كَذلِكُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا؛ چون به [قصدِ] گرفتن غنايم روانه شديد، به زودى برجاى‏ماندگان خواهند گفت: «بگذاريد ما [هم‏] به دنبال شما بياييم.» [اين گونه‏] مى‏خواهند دستورِ خدا را دگرگون كنند. بگو: «هرگز از پى ما نخواهيد آمد. آرى، خدا از پيش درباره شما چنين فرموده.» پس به زودى خواهند گفت: « [نه،] بلكه بر ما رشگ مى‏بريد.» [نه چنين است‏] بلكه جز اندكى درنمى‏يابند». (فتح/15)
  24. . إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى‏ أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ‏؛ وقتى كه برادرانش گفتند يوسف و برادرش نزد پدر ما دوست‏ترند از ما در صورتى كه ما توانا ميباشيم همانا پدر ما در گمراهى هويدائى ميباشد» (یوسف/8).
  25. . وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ‏؛ «و از ايشان كسانى هستند كه پيامبر را آزار مى‏دهند و مى‏گويند: «او زودباور است.» بگو: «گوش خوبى براى شماست، به خدا ايمان دارد و [سخن‏] مؤمنان را باور مى‏كند، و براى كسانى از شما كه ايمان آورده‏اند رحمتى است.» و كسانى كه پيامبر خدا را آزار مى‏رسانند، عذابى پر درد [در پيش‏] خواهند داشت». (توبه/61)
  26. . فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَ أَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ‏؛ «پس، وقتى او را بردند و همداستان شدند تا او را در نهانخانه چاه بگذارند [چنين كردند]. و به او وحى كرديم كه قطعاً آنان را از اين كارشان- در حالى كه نمى‏دانند- با خبر خواهى كرد». (یوسف/15)
  27. . يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى‏ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيها؛ « اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، مانند كسانى مباشيد كه موسى را [با اتهام خود] آزار دادند، و خدا او را از آنچه گفتند مبرّا ساخت و نزد خدا آبرومند بود». (احزاب/69) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلى‏ طَعامٍ غَيْرَ ناظِرِينَ إِناهُ وَ لكِنْ إِذا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيماً؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، داخل اتاقهاى پيامبر مشويد، مگر آنكه براى [خوردنِ‏] طعامى به شما اجازه داده شود، [آن هم‏] بى‏آنكه در انتظار پخته‏شدن آن باشيد؛ ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد، و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بى‏آنكه سرگرم سخنى گرديد. اين [رفتارِ] شما پيامبر را مى‏رنجاند و [لى‏] از شما شرم مى‏دارد، و حال آنكه خدا از حق [گويى‏] شرم نمى‏كند، و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد؛ اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزه‏تر است، و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد، و مطلقاً [نبايد] زنانش را پس از [مرگ‏] او به نكاح خود درآوريد، چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى‏] بزرگ است». (احزاب/50)
  28. . يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيما؛ اى پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند. اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است، و خدا آمرزنده مهربان است». (احزاب/59).
  29. . يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ‏؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پاره‏اى از گمانها گناه است، و جاسوسى مكنيد، و بعضى از شما غيبت بعضى نكند؛ آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده‏اش را بخورد؟ از آن كراهت داريد. [پس‏] از خدا بترسيد، كه خدا توبه‏پذير مهربان است». (حجرات/12)
  30. . اعتكاف كاهش جرم و سلامت اجتماعی را به دنبال دارد
  31. . وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ؛ ‏ «و از هر قَسَم‏خورنده فرومايه‏اى فرمان مبر [كه‏] عيبجوست و براى خبرچينى گام برمى‏دارد» (قلم /11-10)
  32. .مکارم شیرازی، 1377، ج3، ص299.
  33. . قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى‏ أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ‏؛ [شعيب‏] گفت: «من مى‏خواهم يكى از اين دو دختر خود را [كه مشاهده مى‏كنى‏] به نكاح تو در آورم، به اين [شرط] كه هشت سال براى من كار كنى، و اگر ده سال را تمام گردانى اختيار با تو است، و نمى‏خواهم بر تو سخت گيرم، و مرا ان شاء اللَّه از درستكاران خواهى يافت.» (قصص/27)
  34. . سلامت اجتماعی و روانی جامعه در سايه ازدواج اسلامی تحقق می‌يابد
  35. . الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛ «به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد، و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، در [كار] دين خدا، نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد، و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند». (نور/2)
  36. . صادقی تهرانی، 1388، ج3، ص416.
  37. . سلامت اجتماعی در سایه امنیت تحقق می‌یابد/ سرمایه اجتماعی؛ سازوکار عزم ملی
  38. . حجاب مهم‌ترین راهکار تامین امنیت روانی و سلامت اجتماعی است
  39. . حجاب و عفاف زيرساخت سلامت اجتماعی جامعه است
  40. . وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‏؛ «و به زنان با ايمان بگو: «ديدگان خود را [از هر نامحرمى‏] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پيداست. و بايد روسرى خود را بر گردنِ خويش [فرو] اندازند، و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش‏] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن‏] بى‏نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده‏اند، آشكار نكنند؛ و پاهاى خود را [به گونه‏اى به زمين‏] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى‏دارند معلوم گردد. اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن‏] به درگاه خدا توبه كنيد، اميد كه رستگار شويد»(نور/31)
  41. . سلامت اجتماعی با رعايت حجاب و عفاف بر اساس آموزه‌های قرآن محقق می‌شود؛ شناخت تاثير حجاب كمك به سلامت اجتماعی است
  42. .طباطبایی، 1374، ج15، ص155
  43. . وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‏؛ «و مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند، كه به كارهاى پسنديده وا مى‏دارند، و از كارهاى ناپسند باز مى‏دارند، و نماز را بر پا مى‏كنند و زكات مى‏دهند، و از خدا و پيامبرش فرمان مى‏برند. آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد، كه خدا توانا و حكيم است». (توبه/71)
  44. . امر به معروف ضامنی برای ارتقای سلامت اجتماعی؛ ترویج فساد در جامعه اسلامی سلامت اجتماعی را به خطر می‌اندازد
  45. . يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور؛ِ «اى پسرك من، نماز را برپا دار و به كار پسنديده وادار و از كار ناپسند باز دار، و بر آسيبى كه بر تو وارد آمده است شكيبا باش. اين [حاكى‏] از عزم [و اراده تو در] امور است». (لقمان/17)
  46. امر به معروف ضامنی برای ارتقای سلامت اجتماعی