آیه تطهیر
قسمت دوم آیه سی و سوم سوره مبارکه احزاب: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» آیه تطهیر نام گرفته است. آین آیه در شان اهل بیت(ع) بوده و هر گونه رجس و ناپاکی را از دامن آنان دور و مصون میدارد.
شان نزول آیه تطهیر
طبری که تفسیرش ام التفاسیر است، در ذیل آیه تطهیر، ۱۷ روایت دارد که شامل زنان پیامبر نمیشود؛ همچنین براساس روایات، ام سلمه از پیامبر خواست که من هم زیر کساء بیایم، ولی فرمودند این آیه شامل شما نیست و شما منزلت خودت را داری.[۱]روایات متواتری موجود است که این آیه در خانه امسلمه نازل شده و پیرو آن ماجرای حدیث کساء پیش آمده و پیامبر(ص) ۵ تن را زیر کساء جمع کرده و اهل بیت(ع) نامیدند و حتی امسلمه را به جمع خود راه ندادند. جماعتی از صحابه پیامبر(ص) مانند عایشه، خدری، امسلمه، مقدادبن اسود و ... هم این روایت را نقل کردند. علامه امینی آورده که بسیاری از صحابه نصوصی از پیامبر(ص) نقل کردهاند که از حضرت در مورد مصادیق آیه پرسیده شد و پیامبر پنج تن را نام بردند؛ همچنین نقل شده که پیامبر(ص) ۶ تا ۱۲ ماه هر روز قبل از اقامه نماز صبح از کنار منزل فاطمه که عبور میکردند و آیه تطهیر را تلاوت میکردند؛ لذا این استمرار و توالی نشانگر عصمت اهل بیت(ع) است و این روند آن قدر تکرار شده بود که حتی صحابی شهرهای دیگر هم که گاهی به مدینه رفتوآمد داشتند، میدانستند که شأن نزول آیه در مورد اهل بیت(ع) است.[۲] روایت دیگر در باب نزول آیه و مصداق اتم و اکمل آن حضرت فاطمه(س) برآن است وقتی آیه تطهیر نازل شد تا شش ماه پیامبر(ص) هر روز در خانه زهرا(س) میآمد و این آیه را بیان میکرد تا همه بدانند آیه تطهیر فقط شامل خانه فاطمه زهرا(س) است.[۳]
جایگاه آیه تطهیر میان معصومین(ع)
ائمه(علیهمالسلام) به آیه تطهیرمباهات میکردند و آن را دلیل حقانیت خویش میدانستند. امام سجاد(علیهالسلام) با این که در اسارت حقد و کینه امویان بود و اهالی شام به چشم خارجی (خروج کننده وآشوبگر نسبت به حکومت وقت) به او مینگریستند، حقانیت خود را با استعانت از آیه مزبور، اینگونه به آن مرد شامی که برای تحقیر و سرزنش آن حضرت آمده بود، اعلام کرد: آیا آیه ﴿إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس﴾ را در سوره احزاب خواندهای؟ عرض کرد: مگر مراد این آیه شما هستید؟ فرمود: بله، مقصود آیه ما هستیم. امیرالمؤمنین(ع) در روز شورا (که به انتخاب عثمان منتهی شد) با اشاره به این آیه فرمود: شما را به خدا قسم میدهم، آیا در میان شما کسی هست که آیه تطهیر درباره او نازل شده باشد؟ آن هنگام که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم من و فاطمه و حسن و حسین(ع) را زیر عبای خیبری گردآورد و گفت: خدایا! اینها اهل بیت من هستند، پس رجس و پلیدی را از ایشان دور کن و پاک و مطهرشان گردان. اعضای شورا همگی جواب دادند: نه! امام مجتبی(ع) نیز پس از پذیرش صلح و سازش تحمیلی با طاغوت شام، در سخنرانی خود در حضور معاویه ضمن برشماری فضایل و کمالات خاندان خود، به این حادثه تاریخی اشاره کرده است.
این گونه روایات که نمونه های آن فراوان است، نشان میدهد که امامان شیعه(علیهمالسلام) معتقد بودند، این آیه مخصوص آنها است و کسی را در آن سهیم نمیدانستند، در حالی که عموم مفسران اهل سنّت بر آنند که افزون بر امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا و حسنین (علیهم السلام)، گروه فراوان دیگری را نیز شامل میشود. بدین ترتیب، به اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) اختصاص ندارد.[۴]
انحصار آیه تطهیر بر اهل بیت(ع)
از ابتدای آیه تمام ضمائر مونث است، ولی ضمائر قسمت دوم آیه مذکر است. این متن قرآن است، متن فردی نیست که در آن ضمیر اشتباه نوشته شده باشد. اندیشه امامیه بر این است که چرا در این آیه ضمائر تفاوت کرده است. بسیاری از اهل سنت این اندیشه را پذیرفتهاند. براساس سیاق، قرآن دارای ظاهر و باطن است لذا با یک نشانهگذاری ما را به برخی مطالب هدایت میکند. بااین تغییر ضمیر برآن بوده که بیان کند عنوان اهل بیت، نساء نبی را دربر نمیگیرد.
دلیل دوم این است که نمیتوان آیه را به هر صورت معنا کنیم. آیه میفرماید: «لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ» یعنی خدا رجس را از این خانواده دور کرده است. حتی نمیگوید شما رجس را از بین ببرید، بلکه میفرماید ما از بین میبریم. اهل سنت گفته اند: آیا میتواند شامل کسی باشد که جنگ جمل را راه انداخت و هدایت کرد؟ کسانی که آیه ملامت در مقام آنان آمده است نمیتوانند جزء عنوان اهل بیت باشند چراکه این رفتارها عصمت را از بین میبرد.
دلیل سوم تراثی است که ذیل آیه داریم. ابن کثیر دمشقی از نظر اهل سنت یک نخبه علمی است، وی دمشقی است و شاگرد ابنقیم است که بنیانگذار اندیشه وهابیت است. او وقتی به این آیه میرسد سه صفحه بلند که به چاپ امروز دوازده صفحه میشود درباره انحصار آیه به فاطمه(س) و علی(ع) و حسن(ع) و حسین(ع) مینویسند. هنوز این مطلب را از کتابهایشان حذف نکردند. او نقل میکند که عایشه آمد داخل شود، امسلمه آمد داخل شود ولی پیامبر(ص) به هیچ کدام اجازه ورود تحت کسا را نداد.[۵]