پول

از قرآن پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۹ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «پول؛ مقیاس ارزش یا وسیله مبادله. == پول در قرآن == خود پول به ندرت در قرآن آمده است. چند اصطلاح اندک به سکه هایی با وزن و ارزش مادی نامشخص اشاره دارند. برخی واژه های دیگر بر واحدهای مبهم وزن دلالت دارند یا هیچ معنای مالی در خود ندارند، اگرچه در عرب...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

پول؛ مقیاس ارزش یا وسیله مبادله.

پول در قرآن

خود پول به ندرت در قرآن آمده است. چند اصطلاح اندک به سکه هایی با وزن و ارزش مادی نامشخص اشاره دارند. برخی واژه های دیگر بر واحدهای مبهم وزن دلالت دارند یا هیچ معنای مالی در خود ندارند، اگرچه در عربی کلاسیک متأخر اغلب به مثابه واژگان مالی پدیدار میشوند. واژه ها یا چه بسا عباراتی که بر واحدهای مشخص ارزش دلالت داشته باشند غایب اند.

عبارت «دراهم معدودة» (تعداد محدودي سكة نقره) در آیه ۲۰ یوسف دلالت بر سکه های نقره بدون وزن یا ارزش مالی مشخص دارد. زمخشری تأکید میکند که در اینجا واژه «دراهم» یعنی نه سکه های طلاه (أي لا دنانير). اغلب مفسران نخستین درباره تعداد این سکه ها گمانه زنی کرده و از بیست تا چهل سکه را تخمین زده اند. این آیه به طور کلی با عهد عتیق تطابق دارد که در آن یوسف به ازای بیست شِکِل فروخته می شود. اما ارجاع قرآنی دچار ناهمزمانی است چرا که به طور خاص به سکه ها و نه اوزان معیار نقره اشاره می کند. تحقیقات جدید شخصیت تاریخی یوسف را در اوایل هزاره دوم پیش از میلاد قرار می دهند که بسیار پیش از زمان اختراع سکه در قرن هفتم پیش از میلاد است.

واژه «وَرَق» نیز که گاه «وَرق» خوانده می شود در آیه ۱۹ کهف به طور کلی به سکه های نقره اشاره دارد. ممکن است این واژه برگرفته از درهم های نقره نازک ساسانیان، خصوصاً ساسانیان متأخر، باشد. این سکه ها به برگ شبیه بودند، که در عربی هم ریشه با «ورق» شناخته می شود. وهب بن منبه آن را با «دراهم» مترادف می داند (طبری تفسیر ، ۱۹۷/۸) عکرمه، ابن اسحاق و عبدالله بن عبید بن عمیر «ورق» را در داستان تفسیری مفصلی به کار برده اند به معنای سکه هایی که آشکارا معرف پادشاهی اند که آنها را ضرب کرده است.

اصطلاح های دیگر صرفاً اوزان معیار یا واحدهای مبهم وزن را نشان میدهند. «دینار» تنها یک بار و به معنای کسری از «قنطار» به کار رفته است (آل عمران، ۷۵). از آنجا که این اصطلاح برگرفته از دناریوس رومی و دیناریون بیزانسی است ممکن است به مقادیری از طلا اشاره داشته باشد. این معنا تا حدی با کاربرد این واژه عربی کلاسیک دوره های بعد متفاوت است که در آن دینار به اختلاف به واحد سکه های طلای مسلمانان واحدی معیار برای وزن مطابق با وزن این سکه های طلا یا سکه ای طلا با هر معیاری اشاره دارد. مثقال به مفهومی انتزاعی از وزن یا واحدی مبهم اما بسیار سبک وزن اشاره میکند. این واژه در تعدادی از آیات برای اشاره به مقدار بسیار کم - وزن مورچه یک ذره یا خرده مثقال ذرة نساء ۱۴۰ یونس: ۶۱؛ سیا ۳ ۲۲ زلزله ۷ (۸) - یا مشخصاً در اشاره به وزن دانه خردل «مثقال حبة من خردل» (انبیاء، ۴۷؛ لقمان،۱۶) آمده است. در مقابل این اصطلاح بعدها عموماً در اشاره به مقداری معیار مطابق با وزن در هم های ساسانی یا دینارهای اسلامی کمی بیش از چهل گرم یا خود درهم های ساسانی به کار رفت. هیچ اصطلاح دیگری در قرآن بر وجود یا استعمال پول پرتوی نمی افکند.

اصطلاح «عین» بدون هیچ معنای مالی به کار می رود، هرچند در عربی دوره های بعدی به طلا، سکه های طلا یا پول نقد اشاره دارد. ارجاع به طلا (ذهب) و نقره (فضة) معمولاً در رابطه با دستبندها، دیس ها و ظرفها می آید. زبان قرآن به طور کلی اوضاع مالی حجاز در آغاز قرن نخست را منعکس میکند. ضرب سکه در نواحی کوچکی از سرزمینهای همسایه ایران و شام رواج داشت، اما نقش بسیار اندکی در تجارت آنها ایفا می کرد. ضرب سکه تنها به شکلی بسیار مبهم به انواع نظام های اوزان و اندازه گیری پیوسته است، اگر اساساً چنین پیوندی در کار باشد.

منابع

این مدخل برگرفته از دایرة المعارف قرآن است و مقاله آن هنوز به طور کامل تدوین نیافته است.