رعد و برق (مترادف)

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۲ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «==مترادفات قرآنی رعد و برق== «'''رعد و برق'''»؛ غرش و نور شديدى كه از برخورد دو قطعه ابر باردار ايجاد مى‌شود.<ref>لغت نامه دهخدا, ص1479</ref> مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «رعد»، «برق»، «صاعقه». ==مترادفات «رعد و برق» در قرآن== {| class="wikitable" |+ !واژه...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مترادفات قرآنی رعد و برق

«رعد و برق»؛ غرش و نور شديدى كه از برخورد دو قطعه ابر باردار ايجاد مى‌شود.[۱] مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «رعد»، «برق»، «صاعقه».

مترادفات «رعد و برق» در قرآن

واژه مشاهده ریشه شناسی واژه مشاهده مشتقات واژه نمونه آیات
رعد ریشه رعد مشتقات رعد
برق ریشه برق مشتقات برق
صاعقة ریشه صعق مشتقات صعق

معانی مترادفات قرآنی رعد و برق

«رعد»

الرَّعْد: غرّش و صداى ابرها.

روايت شده- رعد - فرشته‏اى است كه ابرها را مى‏راند.

مى‏گويند: رَعَدَتِ‏ السّماءُ و بَرَقَتْ و أَرْعَدَتْ و أَبْرَقَتْ- و نيز رعد و برق كنايه از ترساندن است.

صَلَفٌ تَحْتَ‏ رَاعِدَة: لاف و گزافى در لواى سر و صداى زياد و در باره كسى بكار مى‏رود كه مى‏گويد و تحقيق نمى‏كند.

رِعْدِيد: ترسوى لرزان و مضطرب.

أُرْعِدَتْ‏ فَرَائِصُهُ خَوْفاً: بند بندش از ترس مى‏لرزيد.[۲][۲]

«برق»

البَرْق‏، درخشش توليد شده از برخورد ابرهاست، خداى فرمايد (فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ‏- 19/ بقره)- برق، أبرق، برّق- در باره هر چيزى كه بدرخشد و بتابد گفته مى‏شود مانند: سيف‏ بارق‏- شمشيرى‏ برّاق‏ و درخشنده.

بَرِقَ‏ و بَرَقَ‏- يكى است و در باره چشم به گاه بيم و اضطراب كه مردمك ديده حركت مى‏كند و مى‏نگرد بكار مى‏رود، خداى فرمايد: (فَإِذا بَرِقَ الْبَصَرُ- 7/ قيامه) كه برق هم خوانده شده.

از واژه- برق- گاهى معنى اختلاف رنگ متصوّر مى‏شود چنانكه مى‏گويند البَرْقَة الأرض- زمينى كه سنگهاى رنگارنگ دارد.

الأَبْرَق‏- كوهى كه سياه و سپيد بنظر مى‏آيد. و چشم را هم بهمين علّت يعنى سپيدى و سياهيش- برقاء- گويند.

ناقة بَرُوق‏- شترى كه دمش را بخاطر آبستن بودن بلند مى‏كند و نشان مى‏دهد و آبستن نباشد.

البَرْوَقَة- درختى كه در هواى أبرى، سبزتر مى‏نمايد و در مثل مى‏گويند.

أشكر من بروقة- شادابتر از درخت سبز ، برق طعامه بزيته- وقتى است كه در طعام كمى روغن مى‏ريزند و مشخص مى‏شود.

البَارِقَة و الأُبَيْرِق‏ براى درخشش شمشير بكار مى‏رود.

البُرَاق‏- مركب سوارى پيامبر (ص) به گاه معراج.

و اللّه اعلم بكيّفيته‏ الإِبْرِيق‏ معروف است، از واژه- برق- تصوّر حالات درونى كه با صدا و كلمات و برافروختگى چهره ظاهر مى‏شود نيز هست چنانكه مى‏گويند:

بَرَقَ‏ فلانٌ و رعد و أَبْرَقَ‏ و أرعد- در موقعى كه كسى ديگرى را با پرخاش، و خروش تهديد مى‏كند.[۳]

«صاعقه»

الصَّاعِقَةُ و الصّاقعة: از نظر لفظ و معنى به هم نزديكند و همان غرش سهمگين و بزرگ است، جز اينكه- صَقْع- صدا در أجسام زمينى و- صَعْق‏- صدا در اجسام آسمانى است.

بعضى از واژه شناسان، گفته‏اند: واژه- صَاعِقَة- سه وجه دارد:

1- مرگ، مثل آيات: (فَصَعِقَ‏ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ‏- 86/ زمر) (فَأَخَذَتْهُمُ‏ الصَّاعِقَةُ- 153/ نساء).

2- عذاب، مثل آيه: (أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ- 13/ فصّلت).

3- آتش، مثل آيه: (وَ يُرْسِلُ‏ الصَّواعِقَ‏ فَيُصِيبُ بِها مَنْ يَشاءُ- 13 رعد) آنچه را كه ذكر شد در واقع نتايجى است كه از صاعقه حاصل مى‏شود زيرا صاعقه صداى سهمگين و شديد از آسمان است و سپس از او فقط آتش و عذاب و مرگ نتيجه مى‏شود و در واقع يك چيز است و اين نتايج از تأثيرات آن است.[۴]

ارجاعات

  1. لغت نامه دهخدا, ص1479
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 82
  3. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏1، ص: 261-260
  4. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 400