سید حسن نصرالله
سید حسن نصرالله(1339ه.ش)[۱]: رهبر جنبش مقاومت و حزب الله لبنان. سید حسن نصرالله فقیه، متکلم، عارف، سیاستمدار و دبیرکل فعلی جنبش حزب الله لبنان است. وی مدافع حقوق و کرامت انسانی و داعیهدار مبارزه با استکبار، ظلم و طاغوت است. از جمله اقدامات شاخص وی میتوان به هدایت و رهبری جنگ سی و سه روزۀ تموز که به پیروزی حزب الله انجامید اشاره کرد. نصرالله از آغاز هدایت حزب الله لبنان موضعی تهاجمی علیه اسرائیل به عنوان بزرگترین خطر برای جهان اسلام اتخاذ کرد وی همچنین حمایت از فلسطین را امری ضروری و انسانی میداند که باید به آن توجه کرد. تلاش سید حسن نصرالله برای ایجاد وحدت ملی لبنان و جلوگیری از تفرقه میان مسلمانان و پیروان سایر ادیان، موجب اتحاد و همپیمانی این گروهها با حزب الله در جهت حفظ منافع ملی لبنان شده است. از جمله تحولاتی که سید حسن نصرالله در عرصۀ داخلی پدید آورده میتوان به بازگرداندن هویت دینی و ملی به لبنان و طرد هر نوع وابستگی خارجی اشاره کرد و مواردی همچون ایجاد بیداری و خودباوری اسلامی در میان مسلمانان جهان و به چالش کشیدن قدرتهای استکباری و عدم سازش با آنان از تحولات او در عرصۀ خارجی محسوب میشود.
ولادت و تحصیل
«سیدحسن نصرالله» در31 آگوست سال1۹60 میلادی در شهرک «البازوریه» از محلههای فقیرنشین شهر «صور» جنوب لبنان به دنیا آمد. نام مادرش «مهدیه صفی الدین» و نام پدرش «سید عبدالکریم» است. در زمان کودکی سیدحسن، پدرش به شغل سبزی و میوه فروشی مشغول بوده است. ایشان سه برادر و ۵ خواهر دارد و خود فرزند ارشد خانواده است که به دلیل فقر اقتصادی و شرایط نامساعد کاری، خانواده ایشان به منطقه «الکرنتینا» در جنوب بیروت رفتند. خانواده وی در سال 1975میلادی، همزمان با آغاز جنگ داخلی لبنان، به البازوریه برگشتند.[۲] پدر سیدحسن نصرالله نقل کرده است که وی در حالی که تنها چهار سالش بود، وارد مدرسه شد و ۹ سال داشت که روزانه صد صفحه از کتابهای سیاسی و اسلامی را مطالعه میکرد. سیدحسن نصرالله صبح به مدرسه میرفت و عصر در حوزه علمیه به یادگیری علوم دینی مشغول میشد، وی از همان کودکی به نهضت امام حسین(ع) علاقه خاصی داشت و با ادباء و شعرا دائماً در ارتباط بود.[۳] سیدحسن از کودکی شدیداً به امام موسی صدر علاقهمند بود. ایشان تحصیلات مقطع ابتدائی را در زادگاهش سپری کرد و دوره راهنمایی را در محلهای به نام «سن الفیل» در شرق بیروت گذراند. مقطع دبیرستان را در روستای البازوریه در جنوب لبنان به پایان رسانید و در سال 1۹۷6 میلادی، در سن 16 سالگی برای تحصیلات حوزوی به شهر نجف در عراق رفت و بعد از 2 سال اقامت و تحصیل در این شهر، مجدداً به لبنان بازگشت و در مدرسه الامام المنتظر(عج)، که شهید «سیدعباس موسوی» آن را تأسیس کرده بود، تحصیلات حوزوی خود را پی گرفت و در همان حال، به فعالیتهای سیاسی در جنبش امل مشغول و مسئول سیاسی جنبش امل در منطقه «بقاع» لبنان شد. مشوق اصلی وی برای عزیمت به نجف و فراگیری علوم اسلامی «سیدمحمد غروی»، امام جمعه شهر صور بوده است.[۴] در سال 1۹8۹ میلادی برای تکمیل تحصیلات خود به قم مسافرت کرد، اما حملات گسترده اسرائیل به لبنان و مبارزات حزب الله به او اجازه نداد، بیش از یک سال در قم بماند و بار دیگر به لبنان بازگشت، تا در کنار برادرانش به مبارزه با رژیم صهیونیستی بپردازد.[۵] نصرالله با اتمام دوره دبیرستان و همزمان با آغاز جنگ داخلی لبنان وارد جنبش امل شد و به عنوان مسئول سازمانی جنبش شیعی امل در روستای البازوریه به فعالیت پرداخت. وی در زمان تحصیل در حوزه «امام منتظر» نیز به فعالیت سازمانی در جنبش امل میپرداخت که در همان زمان، به عنوان عضو دفتر سیاسی آن انتخاب شد.[۶]
مسئولیتها و فعالیتها
سیدحسن نصرالله از ابتدای شکلگیری حزب الله در آن به فعالیت پراخت، در سال 1۹85 میلادی وی با انتقال به بیروت مسئولیتهای سنگینتری را عهدهدار شد. نخستین مسئولیت جدی نصرالله آمادهسازی نیروهای مقاومت و تأسیس هستههای نظامی و در عین حال معاون «ابراهیم امین» از نمایندگان حزب الله در پارلمان لبنان بود. در سال 1۹8۷ میلادی و همزمان با تشـکیل کمیته اجرایی حزب الله، نصرالله به ریاست کمیته انتخاب شد. در عـین حال او در شورای تصـمیمگیری حزب الله نیز وارد شد و مسئول اجرایی آن نیز بود[۷] و به تدریج مسؤولیت تنفیذ مصوبات شورای مرکزی حزب در مقام معاونت اجرایی را عهدهدار شد.[۸] سیدحسن در حزب الله نیز مسئولیتهای مختلفی را عهدهدار شد؛ از جمله عضویت در شورای رهبری حزب الله، اما از فضای درس و بحث فاصله نگرفت. در سال 1۹۹2 میلادی و پس از شهادت سیدعباس موسوی، دبیرکل وقت حزب الله لبنان، با اجماع شورای رهبری حزب الله سیدحسن نصرالله، دبیرکل جدید این جنبش شناخته شد.[۹] سیدحسن نصرالله از همان آغاز هدایت حزب الله لبنان موضعی تهاجمی علیه اسرائیل اتخاذ کرد. یک سال پس از دبیرکلی حزب الله در سال 1۹۹3 میلادی، تعداد 26 سرباز اسرائیلی در نزاع طرفین توسط حزب الله کشته شد. جنگ حزب الله علیه اسرائیل برای عقب راندن اسرائیل از جنوب لبنان ادامه پیدا کرد. در سال 2000 میلادی و در زمانی که مذاکرات عرفات و مسئولان آمریکایی و اسرائیلی برای حل کشمکش خاورمیانه، راه به جایی نبرده بود، ارتش اسرائیل در حرکتی یک جانبه و بدون گرفتن کمترین امتیازی از حزب الله، از اراضی اشغالی جنوب لبنان عقبنشینی کرد و به جز مناطق محدود مزارع شبعا، نیروهای خود را از همه مناطق تحت اشغال عقب کشید. این موضوع، علاوه بر استحکام بخشیدن به مواضع حزب الله، مبتنی بر مقاومت، باعث شد تا سیدحسن نصرالله به موفقیتی بی سابقه در میان اعراب دست یابد، تا این که به عنوان مهمترین شخصیت جهان عرب شناخته شود. از سوی دیگر، حزب الله لبنان با تکیه بر این موفقیت، توانست حضور خود را در عرصه سیاسی لبنان تقویت کند تا جایی که علاوه بر حضور پرتعداد در پارلمان لبنان، سکان تعدادی از وزارتخانهها را نیز به دست گیرد.[۱۰]
نقش مهم نصرالله در سرنوشت جنگ تموز
در سال 2006 میلادی، مدیریت جنگی سرنوشتساز «تموز» به مدت 33 روز با امکانات نابرابر و پرکردن ضعف تسلیحاتی و انسانی حزب الله، با تدبیر و ایمان، همچنین تضعیف روحیه نظامیان صهیونیستی، بارزترین بعدی است که در کارنامه فعالیتی سیدحسن نصرالله درج شده است. سازماندهی امکانات محدود جنگی و انتخاب شیوه جدید و ناشناخته رویارویی از سوی حزب الله عامل اصلی این پیروزی شمرده شده است. رژیم صهیونیستی پس از پایان جنگ گروهی را برای بررسی علل شکست نظامی اسرائیل تشکیل داد و این گروه پس از 6 ماه تحلیل دادههای جنگ و مرور طرحهای عملیات و مصاحبه با صدها نفر از نظامیان اعلام کرد که اسرائیل در همۀ زمینههای هوایی، زمینی و دریایی برتری نظامی کاملی در همه زمینه داشت، اما علت شکست اسرائیل شیوه جنگ نامتقارن حزب الله است. این گروه اعلام کرد که اسرائیل همه ابزارهای جنگی و ویرانگر را در اختیار داشت و در چندین نقطه هم به کار برد، اما رزمندگان حزب الله را در صحنه عملیات نمیدید و نمییافت تا به طور کامل نابود سازد. شیوه جنگ حزب الله مبتنی بر استتار زیر زمین بود و زمانی از این وضعیت عملیاتی خارج میشدند که به صورت کوتاه و ضربهای، مأموریت رویارویی داشتند. این شکل جدیدی از جنگ به شمار میآید که رهبری حزب الله انتخاب کرد و با آن پیروز شد. این واقعیت نشان دهندۀ عنصر اصلی پیروزی حزب الله یعنی طراحی و فرماندهی جنگ است که در این فرآیند نقش سیدحسن نصرالله از دیگران بیشتر بود. این جنگ نخستین گام آمریکا در جهت یکسرهسازی شرایط برای مهار کانونهای مقاومت در خاورمیانه بزرگ و اجرای کامل طرح سلطهطلبانه خاورمیانه بزرگ در این منطقه بود که با شکست نظامی اسرائیل، طرحهای سیاسی و منطقهای آمریکا به چالش کشیده شد. انتقال آمریکا از کلیت خواهی به بخش خواهی، نشان میدهد جنگ 33 روزه نقطه عطف تاریخی و سیاسی است که بسیاری از رفتارها و مفاهیم را تغییر داده و شرایط تازهای پدید آورده است. [۱۱] وحدت بین مردم و جریانهای سیاسی با محوریت مقاومت و رهبری سید حسن نصرالله پس از جنگ 33 روزه به طور چشمگیری افزایش مییابد، این وحدت از بعد درون طائفی بین حزب الله و جنبش امل و در بعد فراطائفی با پیوستن جبهههای سیاسی غیرشیعی به محور مقاومت تکامل مییابد.[۱۲]
ویژگیها
شخصیت سید از دو منظر متفاوت میتواند مورد بررسی قرارگیرد: نخست در عرصه داخلی و تحولاتی که سیدحسن در لبنان ایجاد کرده است. دوم، در عرصه جهانی، که ناظر به تحولاتی است که در جهان اسلام و نظام بینالمللی پدید آورده است. درباره محور نخست مبنی بر تحول در عرصه داخلی کشور میتوان به بازگرداندن هویت دینی و ملی فراموش شده به مردم لبنان، عبادی تلقی کردن خدمت به کشور و ملت، ارزش نــهادن بـر وجه اتحاد و همبستگی و برائت و انزجار از تفرق و پراکندگی جامعه، اتکا به نیروی جوانان در تصمیمگیریها و جمیع امور جهت ایجاد تحول و پیشرفت، طرد هر نوع وابستگی خارجی، اعلام خوداتکایی و برهمزدن نظم نوین جهانی به رهبری آمریکا و اثبات اقتدار اسلامی به عنوان رکن قدرتمند در نظام بین الملل، ایجاد وحدت و همدلی میان اقوام و پیروان ادیان رسمی کشور و گشودن افق پیشرفت در همه وجوه سیاسی و فرهنگی با تکیه بر استعدادها و امکانات نیروهای اسلامی اشاره کرد. از محورهای تحول در عرصه خارجی نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد: به چالش کشیدن قدرتهای استکباری و عدم سازش و آشتی با آنان، اعلام رژیم صهیونیستی به عنوان بزرگترین خطر برای جهان اسلام، ایجاد بیداری و خودباوری اسلامی در میان مسلمانان جهان، اعلام وحدت میان تمامی گروهها با مذاهب گوناگون و پرهیز از هرگونه تفرقه مذهبی، تقویت اندیشه دینمداری در عصر مدرنیته و تأثیر پیروزی حزب الله بر تفکر و نظریه آزادی بخش اسلامی در فلسطین.[۱۳] نگاه راهبردی: امروز یکپارچهترین و تأثیرگذارترین طایفه لبنان را جامعه شیعیان تشکیل میدهد، دلیل آن علاوه بر محوریت مقاومت و دستاوردهای ملی آن برای کل لبنان، عدم وجود اختلاف در دیدگاههای رهبران سیاسی و مذهبی شیعه خصوصا بین جنبش امل و حزب الله است، رهبری مقاومت نگاهی راهبردی به آینده جایگاه شیعه در لبنان دارد. آنچه او دنبال میکند در وهله اول انسجام و وحدت درون طایفهای است که آن را امری جدی و غیر قابل مناقشه میداند. وی از اختلافات درون طایفهای به شدت میپرهیزد و نگاه کلان او به مسائل اصولی فراطایفهای است. آنچه برای سیدنصرالله در عرصه سیاسی لبنان مهم است، حفظ انسجام و یکپارچگی محور مقاومت و وحدت ملی لبنانیها در حمایت از این محور است.[۱۴] ایشان همواره از درگیریها و فتنههای داخلی و هرگونه خونریزی ممانعت میکند و مخالف فتنهانگیزی در لبنان و بر این باور است که درگیریها و فتنههای داخلی حرکتی در خدمت منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی است و این فتنهها توطئههایی از سوی آنان برای متوقف کردن کاروان مقاومت است.[۱۵] شخصیت اثرگذار در جهان عرب: سید حسن نصرالله در یک نظرسنجی طبق آرای پرسششدگان، به عنوان موفقترین شخصیت لبنان در رفتار سیاسی معرفی گردیده بود. وی همچنین در نظرسنجی مرکز «سابان» وابسته به مؤسسه «بروکلین» واشنگتن در آمریکا که در شش کشور عربی به عمل آورده بود، محبوبترین رهبر عرب با 26 درصد بالاتر از دیگران قرار گرفت. نتايج تحقيقات بيش از 52 کمیتۀ نظامی صهیونیستی ضمن اعتراف به برتری اطلاعاتی حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه نشان میدهد كه دبيركل حزب الله شخصا نيمی از پيروزی مقاومت در جنگ گذشته و آينده است.[۱۶] پیرو مکتب امام خمینی: سیدحسن نصرالله از دانش آموختگان مکتب فکری امام خمینی (ره) بود. پس از رحلت امــام خـــمینی(ره)، آیت الله خامنهای به الگویی برای سیدحسن نصرالله تبدیل شد و مقام رهبری با توجه به شایستگی دبیرکل حزب الله، وی را به عنوان نماینده خود در لبنان تعیین کرد.[۱۷] احترام به ادیان و مذاهب: سیدحسن نصرالله به ضرورت احترام به پیروان ادیان و فرهنگهای مختلف ایمان دارد. وی روابط قوی و مستحکمی با پیروان مذاهب مختلف اسلامی و مسیحیان جامعه لبنان دارد و در حقیقت، نوعی تفاهم و دوستی میان جنبش حزب الله لبنان و جریان ملی آزاد لبنان وجود دارد.[۱۸] توجه به حقوق ملتها: امروز معیار ملتها برای تشخیص عظمت و تأثیرگذاری شخصیتهای محبوب تغییر کرده است و افکار عمومی، چهرهها و افراد شاخص و مطرح را با توجه به میزان پایبندی آنان به حقوق ملتها و اندیشه مقاوم، میسنجند. نصرالله نيز در زمره كسانی است كه دغدغه اصلی آنان حقوق ملتها است، بنابراين به عنوان شخصيتی محبوب در جهان به ويژه جهان اسلام شناخته شده است.[۱۹]
اندیشهها
تلاش برای وحدت ملی لبنان
جنبش حزب الله و سید حسن نصرالله در تقویت وحدت ملی لبنان نقش بهسزایی دارد و برای تحقق وحدت و مشارکت ملی در مسائل اجتماعی تلاش میکند. خدمت به جامعه انسانی و اسلامی و حمایت از مسلمانان و مسائل جهان اسلام از جمله فلسطین از اولویتهای حزب الله است و این حزب برای حفظ منافع عمومی با دیگر احزاب لبنانی همکاری میکند.[۲۰] مقاومت همواره مسئله ملیت به دور از هر نوع اندیشه و مذهب را در لبنان مورد توجه قرار داده است. سیدحسن نصرالله در سخنان خود بر تلاش برای رفع مشکلات روزمره مردم که سالهای سال است با آن مواجه هستند، با صرف نظر از هر دین و مذهبی، تأکید دارد، لبنان هرچند کشوری کوچک است، اما پراکندگی مذهبی در این کشور دیده میشود و طوایف، فرقهها و مذاهب کوچک و بزرگ در این بخش از خاورمیانه با کمال احترام و بدون تنش زندگی میکنند که مسلما اندیشههای وحدتبخش سید حسن نصرالله در این مسئله بسیار تأثیرگذار بوده است.[۲۱] وی برای انسانها و انسانیت کرامت قائل است و از حقوق همه لبنانیها حمایت میکند و حاضر نیست به نفع حزب الله و شیعیان، حقی از سایر لبنانیها ضایع شود. وقتی سایر گروهها و پیروان ادیان دیگر میبینند که حزب الله نه تنها دنبال ضایع کردن حقوق دیگران نیست، بلکه به دنبال دفاع از آنهاست، با حزب الله متحد و همپیمان میشوند. سلاح حزب الله برای ملت لبنان و تمامیت ارضی این کشور در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی به کار گرفته میشود؛ لذا همکاری و همپیمانی گروهها، اقوام و ادیان مختلف به ویژه بخش قابل توجهی از مسیحیان با سیدحسن نصرالله در نتیجه چنین دیدگاهی است.[۲۲] سیدحسن نصرالله با تدابیر و خط مشی سیاسی ویژه خود همواره در تلاش است که به لبنانیها القا کند که وحدت ملی بیش از هر چیز مهم است و برای تحقق منافع ملی باید از چارچوبهای متعصبانه مذهبی خارج شد و اتحاد و یکپارچگی ملی را تقویت کرد.[۲۳]
رویکرد تقریب
سیدحسن نصرالله در ایجاد وحدت بین فرقهها تا آنجا موفق بوده است که روزنامههای انگلیسی هم به آن اعتراف کردند؛ به عنوان مثال روزنامه «فاینشنال تایمز» از روزنامههای انگلیسی در مقالهای با نام «حزب الله نقشه خاورمیانه را ترسیم کرد» کاریکاتوری را به چاپ رساند که در آن دو گروه شیعه و سنی دیده میشدند که میانشان شکافی بود که عکسی بزرگ از سیدحسن نصرالله این شکاف را پر میکرد، این کاریکاتور نشان دهنده آن بود که نصرالله با مبارزه خود بر ضد اسرائیل به دو مذهب شیعه و سنی نزدیک است. تحلیلگران روزنامه «اکونومیست» پس از جنگ 33 روزه به تبدیل شدن سید حسن نصرالله به یک نماد پرداختند و مطرح کردند که وی در ایجاد وحدت بین شیعه و سنی در خاورمیانه موفق شده است. آنها نوشتند «نصرالله با این پیروزی و بعد از آن لبنان را به مانعی قوی در برابر نیروهای اسرائیلی تبدیل کرد و بار دیگر آتش قیام و مبارزه اسلامی را در میان جوانان عرب اعم از شیعه و سنی برانگیخت.»[۲۴] وحدت و یکپارچگی مسلمانان اصل و اساس اندیشه دبیرکل حزب الله است، وی وحدت اسلامی را خط قرمزی میداند که نباید از آن تجاوز کرد، رهبر مقاومت معتقد است کسی که به ظلم «نه» بگوید و در برابر ظالمان تسلیم نشود، در صف مقاومت جای دارد و این یعنی سیدحسن نصرالله فضا را برای پیروان تمامی مذاهب اسلامی و ادیان مختلف باز گذاشت که بتوانند به مقاومت ملحق شوند و ظلم ظالمان و مظلومیت محرومان را برای آنان شرح داد، ایمان نصرالله به طرح وحدت و امت واحده و مواضع تقريب گرايانه وی سبب شده که موانع مذهبی، طایفه ای، قومی و نژادی در محبوبیت او در میان اقشار و مذاهب مختلف بی تأثیر باشد[۲۵] و از سوی پيروان تمامی اديان و مذاهب مورد پذيرش واقع شود.[۲۶] تلاش نصرالله برای تحقق وحدت ميان شيعه و سنی با تمسك به جنبه وحدت آفرينی فرهنگ مقاومت باعث شد تا انديشه مقاومت اسلامی، مرزها را در نوردد و افكار عمومی جهان مشتاق آشنايی با شخصيت ديبركل حزب الله به عنوان رهبری مردمی باشند.[۲۷]
پایبندی به ولایت فقیه
سیدحسن نصرالله از اینکه خود را پیرو ولایت فقیه بداند، هیچ هراسی از رسانههای غربی، بین المللی و داخلی ندارد، وی بارها در سخنرانیهایش این مسئله را تکرار کرده و به صراحت در مقابل رسانههای جهان بر پیروی از ولی فقیه تأکید دارد. سيد حسن نصرالله معتقد است كه عمل به اوامر و دستورات ولی امر مسلمين تكليف شرعی و مانند نماز و روزه واجبی دينی است كه جای بحث و مجادله يا بازنگری ندارد و بايد به دستورات مقام رهبری آیت الله خامنهای عمل كرد.[۲۸] سیدحسن نصرالله در پیروی از ولایت فقیه خود را سرباز آیت الله خامنه ای میداند، وی چند سال پیش در یکی از کنفرانسهای اسلامی در برابر همه دوربینها خم شد و بر بازوی ایشان بوسه زد، این اقدام، حرکتی نمادین بود که نصرالله با کمال افتخار آن را انجام داد تا نشان دهد که مقاومت به ولایت فقیه ایمان دارد و پیروزی و عزتمندی مقاومت در گرو پیروی از ولایت فقیه است.[۲۹]
حمایت از فلسطین
نصرالله حمایت از فلسطین را تا آنجا وظیفهای قرآنی، دینی و شرعی میداند که چنانچه کسی در قبال آن کوتاهی کند، روز قیامت باید در محضر خداوند متعال پاسخگو باشد. دبیرکل حزب الله لبنان مسئله فلسطین را بیش از هر چیز مسئلهای انسانی میداند، چرا که فلسطینیها به عنوان انسانهایی شرافتمند و مسلمان با آن درگیر هستند، دبیرکل حزب الله لبنان همواره امت اسلام را به دفاع از ملت مظلوم فلسطین تشویق میکند و معتقد است اگر مسلمانان به چنین مسئولیتی عمل نکنند، نماز، روزه و دیگر عبادتهای آنان پذیرفته نخواهد شد.[۳۰] وی معتقد است که قطب نمای وحدت امت اسلام باید مسئله فلسطین باشد و مسلمانان باید با یکپارچگی خود، برای آزادسازی اراضی اشغالی از زیر سلطه دشمن صهیونیستی که حقوق ملت فلسطین را غصب کرده است، تلاش کنند.[۳۱] سيد حسن نصرالله همواره با اتخاذ مواضعی قاطع، حامی فلسطين بوده و ملت فلسطین ايمان دارند كه مواضع نصرالله، نقشی مهم در تقويت روحيه مجاهدان مقاومت برای آزادسازی قدس و تمامی اراضی اشغالی فلسطين خواهد داشت.[۳۲] دبیرکل حزب الله در شرایط کنونی که مسئله فلسطین تا حد زیادی به حاشیه رانده شده و کمتر کشوری آن را مورد توجه قرار میدهد، دائما تأکید میکند که فلسطین در رأس اولویتهای امت اسلام است و این مسئله تنها به جغرافیای خاصی محدود نمیشود، بلکه مسئله امت اسلام و بیانگر درگیری بین قدرتهای غربی با امت اسلام است.[۳۳]
نگاه به مسئلۀ سوریه
نصرالله معتقد است، آنچه علیه سوریه و دولت بشار اسد در جریان است، در واقع نوعی تلاش برای مجازات این کشور توسط غربیها و مزدوران آنان در منطقه است، زیرا سوریه در کنار مقاومت در لبنان و فلسطین ایستاده و حامی آن است. دبیرکل حزب الله لبنان معتقد است که غربیها در تلاشند که با موضعگیری علیه بشار اسد، وی از دفاع از مقاومت دست بردارد، زیرا سوریه تنها کشور عربی است که شجاعانه در کنار ملتهای فلسطین و لبنان ایستاده و آنان را در راه مقاومت در برابر اسرائیل کمک میکند. آمریکا در حال حاضر تلاش میکند که به سوریه فشار آورده و نظام این کشور را تغییر دهد و دولتی روی کار آورد که با دشمنی علیه مقاومت، اهداف آمریکا در منطقه را محقق کند، دبیرکل حزب الله لبنان از این زاویه به مسئله سوریه نگاه میکند.[۳۴]
موضع در برابر اسرائیل
سیدحسن نصرالله در خطابههای خود همواره با آگاهیبخشی به مردم، دشمن اصلی امت اسلام را اسرائیل میداند و معتقد است، اختلاف بین مسلمانان به بقای این رژیم غاصب در قدس کمک خواهد کرد. وی منشأ مشکلات اصلی امت اسلام را وجود رژیم غاصب و اشغالگر صهیونیستی در فلسطین به عنوان قلب منطقه عربی و اسلامی میداند، به همین دلیل مقاومت علیه دشمن را از مهمترین اقدامات برای حل مشکلات امت برشمرده و در عین حال تأکید دارد که مهمترین مشکل امروز مسلمانان، تفرقه بین مذاهب و فرقههای اسلامی در بخشهای مختلف جهان اسلام است. وی معتقد است که امت اسلام میتواند با اهتمام به مشترکات، تفاهم و تعامل را که اختلافات مذهبی را از بین میبرد، برقرار کند و دشمنان را که برای برانگیختن تنشهای طایفهای بین مذاهب تلاش میکنند، شکست دهد. دبیرکل حزب الله بر ضرورت سرگرم نشدن امت اسلام در مسائل کوچک و حاشیهای تأکید دارد؛ مسائلی که تنها تفرقه را در بین مسلمانان بیشتر میکند.[۳۵] مقاومت و پایداری سیدحسن نصرالله در برابر مستکبران و دشمنان اسلام و به زانو درآوردن اسرائیل در حالی است که سران برخی کشورهای عربی و اسلامی در برابر آمریکا تسلیم هستند و همین امر باعث شاخص شدن چهره سیدحسن در برابر سایر رهبران کشورهای عرب شده است.[۳۶]
تاثیرپذیری
در حقیقت سیدحسن نصرالله از طلبهها و پیروان امام خمینی(ره) به شمار میآید و به طور بسیار عمیقی از شخصیت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تأثیر گرفته است. نصرالله همچنین، از شخصیت امام موسی صدر به عنوان بنیانگذار جنبش «أمل» لبنان، بسیار تأثیر گرفته، زیرا مقاومت در برابر رژیم غاصب اسرائیل پیوسته از دغدغههای مهم امام موسی صدر بوده است.[۳۷]
ارجاعات
- ↑ ارجاعات این مقاله به ماهنامۀ رایحه سال هفتم شمارۀ 107 است که به بزرگداشت سید حسن نصرالله اختصاص دارد.
- ↑ ص4
- ↑ ص24
- ↑ ص4 و 5.
- ↑ ص5
- ↑ ص4 و 5.
- ↑ ص6
- ↑ ص25
- ↑ ص5
- ↑ ص7
- ↑ ص14
- ↑ ص16
- ↑ ص21و22
- ↑ ص18و19
- ↑ ص57
- ↑ ص19
- ↑ ص23و24
- ↑ ص32
- ↑ ص36و37
- ↑ ص51 و52
- ↑ ص74
- ↑ ص84
- ↑ ص102
- ↑ ص72
- ↑ ص89
- ↑ ص111
- ↑ ص98
- ↑ ص60
- ↑ ص73
- ↑ ص61 و62
- ↑ ص67
- ↑ ص90
- ↑ ص105
- ↑ ص62
- ↑ ص62 و 63
- ↑ ص79
- ↑ ص81