نفاق
نفاق؛ دورویی و ناسازگاری میان ظاهر و باطن. قرآن كريم در ۱۴ سوره به مسئله نفاق پرداخته است و نام یکی از سور قرآن نیز منافقون است که حکایت از مهم و شایع بودن این پدیده در عصر نزول داشته است. وجود نمونههای تاریخی متعدد از صدر اسلام و تاثیرات بنیادی اقدامات جریان نفاق در طول تاریخ اسلام گواه قدمت این پدیده است. نفاق مسئلهای مقول به تشکیک و دارای مراتب مختلف است و مهمترین منشاء آن ضعف ایمان قلمداد شده است.
تعریف نفاق
معنای لغوی نفاق
نفاق در لغت از نفق گرفته شده است كه به معنای سوراخ ايجاد شده توسط حيوان و انسان است كه این سوراخ دارای يك درِ آشكار و يك درِ پنهان است.[۱]
معنای اصطلاحی نفاق
در میان انسانها و حتی صف مسلمانان افرادی رشد میکنند که گفتارشان با اعمالشان هماهنگ نیست و این عمل بهمعنای نفاق است و چنین فردی منافق است.[۲] در اصطلاح قرآن كريم منافق به كسی گفته میشود كه ذووجه است و در ظاهر لااله الا الله میگويد و اذعان به خدا میكند اما در باطن لات و هبل را میپرستد.[۳] گرچه مراد از نفاق در آيات، داشتن كفر در دل و اعلام ايمان در ظاهر است، ولى در روايات نفاق، داراى معناى گستردهاى است كه هر كس زبان و عملش هماهنگ نباشد، سهمى از نفاق دارد. در حديثی میخوانيم «اگر به امانت خيانت كرديم و در گفتار دروغ گفتيم و به وعدههاى خود عمل نكرديم، منافق هستيم گرچه اهل نماز و روزه باشيم». [۴]
پیشینه نفاق
در طول تاریخ و در تمامی ادیان انسانهایی با چهرههای ریاکارانه و دو رو دیده شده است و این امر تنها به برهه خاصی محدود نمیشود.[۵] به عبارت دیگر نفاق رذیلتی اخلاقی و خصلت خاص بشری است که مختص شریعت اسلام و مؤمنان نیست و در همه ادیان و اعصار میتوان ردپایی از آن یافت.[۶] بیش از ۳۰۰ آیه در قرآن در مورد نفاق وجود دارد؛ چه اینکه در نهجالبلاغه و کلمات معصومان مباحث زیادی را در این زمینه شاهدیم؛ واژه نفاق و کلمات هم خانواده آن ۳۶ بار در قرآن آمده است؛ البته نفاق در آیات مکی ناظر به جریان انحرافی عقیدتی در مکه بوده، ولی بیشتر آیات مرتبط در مدینه نازل شده است. اولین رفتارهای منافقانه که در مدینه شکل گرفت از سوی عبدالله بن ابی بود؛ او دنبال حاکمیت بر مدینه بود و بین اوس و خزرج واسطهگری کرد و چون بعد از دولت پیامبر جایگاهی برای خود ندید، از طرفداران جدی پیامبر شد و محکم و قوی خود را به عنوان مدافع ایشان معرفی کرد، ولی بعداً به اشکال مختلف کارشکنی کرد و این کارشکنی در بسیاری از جنگها قابل ملاحظه است. وی ارتباط با یهودیان بنیقینقاع داشت و آنها را به مقاومت در برابر پیامبر تحریک کرد. در غزوه تبوک هم این کارشکنی مشهود است و حتی در بازگشت از تبوک نقشه ترور پیامبر را چیدند و در مسجد ضرار هم نقش برجستهای داشت؛ البته منافقان خود را اصلاحگر معرفی میکنند، ولی در حقیقت غیر از افساد و هلاکت دیگران چیز دیگری را به ارمغان نمیآورند. در سوره منافقون آنقدر از این گروه تبری جسته شده است که قرآن فرموده به شهادت آنها هم توجه نشود[۷].[۸] جریان نفاق بعد از پیامبر شدت گرفت تا جایی که حضرت علی(ع) در خطبههای خود با تأکید بر جهاد علیه منافقان آگاهسازی مردم نسبت به جریان نفاق را مهمترین اقدام در جهت متلاشی کردن این جریان معرفی میکنند.[۹]
البته برخی مفسران نظیر علامهطباطبائی معتقدند جريان نفاق از همان ابتدای بعثت پيامبر(ص) شكل گرفته بود و اينگونه نبود كه بعد از هجرت پيامبر(ص) و در مدينه اين جريان شكل بگيرد. وجود نفاق در جامعه از عوامل اصلی شکلگیری عاشورا بود[۱۰] و اگر صفت نفاق در مردم آن زمان وجود نداشت تاريخ اسلام و تشيع بهشكلی ديگر رقم میخورد.[۱۱]
انواع نفاق
اعتقادی و عملی نفاق گاهی اعتقادی است؛ یعنی طرف اظهار میکند که توحید، رسالت، معاد، قرآن و شریعت را قبول دارد اما در باطن به آنها اعتقادی ندارد. نفاق اعتقادی خطرناکترین نوع نفاق است و از کفر نیز خطرناکتر است. نفاق عملی نیز از انواع دیگر نفاق است که امروزه بین مسلمانان رایج شده است. عده زیادی به لحاظ اعتقادی مسلمان هستند، اما به لحاظ عمل، شیوهها و علایم نفاق در آنها دیده میشود؛ دروغ میگویند، خیانت میکنند و ترسی از خلف وعده و عهدشکنی ندارند.[۱۲] برخی افراد از نفاق عملی و اعتقادی با عنوان نفاق اصغر و اکبر[۱۳] و یا نفاق ساده و پیچیده[۱۴] نام میبرند.
مراتب و درجات نفاق
نفاق و دورويی مانند ساير صفات نفسانی مراتب و درجات مختلفی دارد. در اسلام نفاق مسالهای مقول به تشكيك است كه نازلترين درجات آن همواره با ايمان ضعيف است و میتوان آنرا نفاق اخلاقی ناميد و درجات بالای آن كفر و شرك است كه میتوان آنرا نفاق اعتقادی ناميد. خداوند در آيه ۸ و ۹ سوره بقره در مورد نفاق و دوروئی میفرمايد: وَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ؛ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُون؛ «و برخى از مردم مىگويند ما به خدا و روز بازپسين ايمان آوردهايم ولى گروندگان [راستين] نيستند با خدا و مؤمنان نيرنگ مىبازند ولى جز بر خويشتن نيرنگ نمیزنند و نمیفهمند».[۱۵]
علل و ریشههای نفاق
نظرات متعددی در مورد ریشههای نفاق اظهار شده است. برخی از علل نفاق از منظر اندیشمندان اسلامی ریشه در موارد زیر دارد: ضعف ایمان،[۱۶] ضعف معرفت به خدا، معاد و پیامبر، [۱۷]ضعف نفس،[۱۸] عدم استحکام بنیادهای اعتقادی،[۱۹] بدفهمی و جاهلیت نسبت به آموزههای قرآنی،[۲۰] ترس از شمشير حكومت و یا طمع به مقامات حكومتی باعث میشود افرادی که ايمان ندارند تظاهر به ايمان و دين كنند،[۲۱] جبران آرزوهای سرکوب شده، سودجویی، ترس، فرصتطلبی، دوری از تلاوت قرآن و اهلبیت(ع)،[۲۲] ایمان آوردن ظاهری به خدا (به ظاهر مسلمان بودن) تنها به جهت همرنگ شدن با جامعه،[۲۳] منفعت طلبی و مصلحتپرستی.[۲۴]
آسیبها و پیامدهای نفاق
نفاق به معنى دورويى و مخالف بودن ظاهر با باطن است و به همین دلیل، منافقان در آیات و روایت، پستتر از کفار شمرده شدهاند، چون در لباس دوست ظاهر میشوند، اما از پشت خنجر میزنند و در نتیجه، خطر آنان برای اسلام و جامعه انسانی، به مراتب بیشتر از کفر است[۲۵] چون مردم نسبت کفار تکلیفشان مشخص است.[۲۶]
از جمله آسیب هایی که از ناحیه نفاق متوجه جامعه اسلامی و افراد میشود میتوان به این موارد اشاره کرد: نشناختن حق،[۲۷] دو لایه شدن شخصیت انسان،[۲۸] شکل گیری بستر تحجر،[۲۹]افساد، سفاهت و استهزا،[۳۰]زمينهسازی بسياری از گناهان از جمله فتنهانگيزی، غيبت و مردمآزاری،[۳۱] ایجاد زمینه تفرقه افکنی،[۳۲] ریاکاری، انحصارطلبی،[۳۳] عافیت طلبی،[۳۴] دنیاگرایی و دنیاپرستی، ترس و اضطراب،[۳۵] سستی در جهاد و امتناع از انفاق مالی، [۳۶].[۳۷] قبول گزینشی احکام در راستای خواستههای فردی،.[۳۸] سستی در انجام واجبات دینی، [۳۹].[۴۰] رفتار با مردم بر اساس منافع شخصی،[۴۱] دوستی با کفار،[۴۲] عدم پایبندی به تعهدات،[۴۳] تلاش برای ضربه زدن به انسان و سوق دادن جامعه بشری به سوی پرتگاههای اخلاقی،[۴۴] حیله گری و فتنه انگیزی،[۴۵] دروغگویى،[۴۶].[۴۷] خیانت در امانت،[۴۸] تقدم رضایت مردم بر رضایت الهی،[۴۹] غرور و تعصبات منفی و بحران معنا، دنبال روی جبهه کفر و شرک[۵۰] و ارتباط با دشمنان خدا و جستجوی عزت نزد دشمنان خداوند.[۵۱]
راهکاریهای مبارزه با نفاق
با توجه به آسیبها و پیامدهایی که به سبب وجود جریان نفاق گریبانگیر جامعه مسلمانان میشود ضروری است اقداماتی را به جهت برون رفت و مبارزه با این پدیده انجام داد. از جمله اقدامات و راهکارها عبارتند از: ایجاد شرایط رشد در جامعه و افزایش سطح فهمها،[۵۲] تقویت انگیزههای درونی،[۵۳] معرفت بخشی به جامعه،[۵۴] تقویت روحیه شجاعت در افراد، پرورش قوای فکری، پرهیز از ریاکاری و نترساندن افراد از راستگویی(حتی در مسائلی که به ضرر ماست) و تقویت ایمان باطنی،.[۵۵] ولایت پذیری،[۵۶] عبرتآموزی از جایگاه دنیوی و اخروی منافقان،[۵۷] بصیرت افزایی رسانهها در این حوزه.[۵۸]
تفاوت تقیه با نفاق
در اصطلاح قرآنی منافق به كسی گفته میشود كه در باطن كافر و در ظاهر اسلام دارد اما تقيه عكس آن و به معنی اين است كه فرد در باطن اسلام دارد اما كفر را ظاهر میكند.[۵۹]
منابع
ارجاعات
- ↑ پرداختن قرآن در ۱۴ سوره به منافقان نشانه مهم بودن پديده نفاق است
- ↑ نفاق، نوعی سوءاستفاده از يك استعداد انسانی است
- ↑ پرداختن قرآن در ۱۴ سوره به منافقان نشانه مهم بودن پديده نفاق است- نفاق؛ جلوهای از بيماری و اضطراب درونی- منفعتطلبی و مصلحتپرستی، زمینهساز نفاق است
- ↑ نفاق، نوعى دروغ عملى و اعتقادى است
- ↑ صدرنیا: تقدم رضایت مردم بر رضایت خداوند از شاخصههای نفاق است
- ↑ نبیزاده: ضعف ایمان، مهمترین عامل ایجاد نفاق در جامعه است
- ↑ إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ؛ «چون منافقان نزد تو آیند گویند گواهی میدهیم که تو واقعاً پیامبر خدایی و خدا هم میداند که تو واقعاً پیامبر او هستی و خدا گواهی میدهد که مردم دوچهره سخت دروغگویند» (منافقون/1)
- ↑ آیتالله رمضانی: جریان نفاق تهدیدی جدی برای جامعه است / ویژگیهای منافقان در قرآن
- ↑ محمودی: تقابل عقل و دین ناشی از خط فکری نفاق است/ لزوم آگاهسازی مردم نسبت به جریان نفاق
- ↑ رئیس نهاد نماینده ولی فقیه در استان فارس اظهار کرد: نفاق؛ عامل اصلی انحراف انقلاب پیامبر(ص)/ مهمترین امانت الهی، ولی خداست
- ↑ نفاق عامل ويرانی تمدنهای بزرگ بشريت است
- ↑ نفاق اعتقادی از کفر خطرناکتر است- منفعتطلبی و مصلحتپرستی، زمینهساز نفاق است
- ↑ حجتالاسلام ربانی: وجه اشتراک تمام فرقههای انحرافی دوری از اهل بیت(ع) است/قرائت قرآن؛ آبی بر آتش نفاق
- ↑ آیتالله اراکی ابراز کرد: نفاق، بستر نفوذ، تحجر، تشیع انگلیسی و اسلام آمریکایی است/ ضرورت شناخت این علائم
- ↑ نفاق؛ جلوهای از بيماری و اضطراب درونی
- ↑ نبیزاده: ضعف ایمان، مهمترین عامل ایجاد نفاق در جامعه است
- ↑ آیتالله رمضانی: جریان نفاق تهدیدی جدی برای جامعه است/ ویژگیهای منافقان در قرآن
- ↑ آسیبهای اجتماعی نفاق از دیدگاه امام موسی صدر / نفاق مجمع رذائل است
- ↑ در نشست «سیره حضرت رسول اکرم(ص) در مواجهه با نفاق و منافقان» بررسی شد؛ شیوه برخورد با نفاق در قرآن و سیره / ائمه(ع) انعکاس وجودی شخصیت پیغمبر(ص) هستند
- ↑ محمودی: تقابل عقل و دین ناشی از خط فکری نفاق است/ لزوم آگاهسازی مردم نسبت به جریان نفاق
- ↑ راهكار شناخت جريان نفاق، الگو قرار دادن سيره حضرتزهرا(س) است
- ↑ حجتالاسلام ربانی: وجه اشتراک تمام فرقههای انحرافی دوری از اهل بیت(ع) است/قرائت قرآن؛ آبی بر آتش نفاق
- ↑ فیضیان: تقویت ایمان و روحیه شجاعت، بهترین راهکار پیشگیری از ایجاد نفاق است
- ↑ منفعتطلبی و مصلحتپرستی، زمینهساز نفاق است
- ↑ کنار هم قرار گرفتن ایمان و کفر، موجب شکلگیری نفاق میشود
- ↑ جعفری: نفاق از بدترین صفات محسوب میشود
- ↑ نفاق، نوعی سوءاستفاده از يك استعداد انسانی است
- ↑ آیتالله صفایی بوشهری: اهل نفاق در امورات اقتصادی به دنبال چپاول ثروتها هستند
- ↑ آیتالله اراکی ابراز کرد: نفاق، بستر نفوذ، تحجر، تشیع انگلیسی و اسلام آمریکایی است/ ضرورت شناخت این علائم
- ↑ آسیبهای اجتماعی نفاق از دیدگاه امام موسی صدر / نفاق مجمع رذائل است
- ↑ نفاق عامل ويرانی تمدنهای بزرگ بشريت است
- ↑ حجتالاسلام ربانی: وجه اشتراک تمام فرقههای انحرافی دوری از اهل بیت(ع) است/قرائت قرآن؛ آبی بر آتش نفاق
- ↑ نفاق، نوعی سوءاستفاده از يك استعداد انسانی است
- ↑ در نشست «سیره حضرت رسول اکرم(ص) در مواجهه با نفاق و منافقان» بررسی شد؛ شیوه برخورد با نفاق در قرآن و سیره / ائمه(ع) انعکاس وجودی شخصیت پیغمبر(ص) هستند
- ↑ یحْسَبُونَ کلَّ صَیحَةٍ عَلَیهِمْ؛ «هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود میپندارند» (منافقون/4)
- ↑ وَ یقْبِضُونَ أَیدِیهُمْ؛ «و دستهای خود را از انفاق فرو میبندند» (توبه/67)
- ↑ آیتالله رمضانی: جریان نفاق تهدیدی جدی برای جامعه است / ویژگیهای منافقان در قرآن
- ↑ آیتالله اراکی ابراز کرد: نفاق، بستر نفوذ، تحجر، تشیع انگلیسی و اسلام آمریکایی است/ ضرورت شناخت این علائم
- ↑ آیات ۵۲ سوره توبه و ۹۴ سوره نساء.
- ↑ نفاق و دورویی، مهمترین آسیب اجتماعی است
- ↑ حجتالاسلام عابدینی: رفتار با مردم بر اساس منافع شخصی نشانه نفاق است
- ↑ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ؛ «سرهای خود را (از روی استهزا و کبر و غرور) تکان میدهند» (منافقون/5)
- ↑ نبیزاده: ضعف ایمان، مهمترین عامل ایجاد نفاق در جامعه است
- ↑ نبیزاده: ضعف ایمان، مهمترین عامل ایجاد نفاق در جامعه است- محمودی: تقابل عقل و دین ناشی از خط فکری نفاق است/ لزوم آگاهسازی مردم نسبت به جریان نفاق- آیتالله صفایی بوشهری: اهل نفاق در امورات اقتصادی به دنبال چپاول ثروتها هستند
- ↑ صدرنیا: تفاوت مصلحتاندیشی با رفتارهای نفاق آمیز برای جوانان تبیین شود
- ↑ وَ اللَّهُ یشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُونَ؛ «خداوند شهادت میدهد که منافقان دروغگو هستند» (منافقون/1)
- ↑ نفاق، نوعى دروغ عملى و اعتقادى است
- ↑ رئیس نهاد نماینده ولی فقیه در استان فارس اظهار کرد: نفاق؛ عامل اصلی انحراف انقلاب پیامبر(ص)/ مهمترین امانت الهی، ولی خداست
- ↑ صدرنیا: تقدم رضایت مردم بر رضایت خداوند از شاخصههای نفاق است
- ↑ آیتالله صفایی بوشهری: اهل نفاق در امورات اقتصادی به دنبال چپاول ثروتها هستند
- ↑ نفاق و دورویی، مهمترین آسیب اجتماعی است
- ↑ حجت الاسلام میرامینی تصریح کرد: نفاق؛ بزرگترین فتنه/ کشف انگیزه روانی افراد؛ رسواگر چهره منافقان
- ↑ اصرار بر حفظ ظواهر، نفاق را در جامعه پدید میآورد
- ↑ محمودی: تقابل عقل و دین ناشی از خط فکری نفاق است/ لزوم آگاهسازی مردم نسبت به جریان نفاق
- ↑ فیضیان: تقویت ایمان و روحیه شجاعت، بهترین راهکار پیشگیری از ایجاد نفاق است
- ↑ نفاق عامل ويرانی تمدنهای بزرگ بشريت است
- ↑ نبیزاده: ضعف ایمان، مهمترین عامل ایجاد نفاق در جامعه است
- ↑ صدرنیا: تفاوت مصلحتاندیشی با رفتارهای نفاق آمیز برای جوانان تبیین شود
- ↑ تقيه از اقسام نفاق نيست