گودرزی، محسن
محسن گودرزی؛ مورخ، نسخه شناس ایرانی و استادیار مطالعات اسلامی در دانشگاه هاروارد
تحصیلات
محسن گودرزی کارشناسی ارشد را در دانشگاه استنفورد و دورۀ دکتری را در دانشگاه هاروارد گذرانده است. او پیشتر در دانشگاه مینسوتا به تدریس پرداخته و از سال ۲۰۲۱ استاد دانشگاه هاروارد است[۱].
او پژوهشگر مطالعات قرآنی و تاریخ اسلام متقدّم است و به زمینههای گوناگون پژوهش از جمله تفسیر، کلام و فقه علاقه دارد. تمرکز پژوهشهای او بر اندیشۀ اسلامی و جنبههای اجتماعی ظهور اسلام بهویژه در بررسی قرآن و ارتباط آن با ادبیات باستان متأخر و تاریخ متنی آن است[۲].
آثار و تألیفات
گودرزی آثاری دربارۀ جنبههای الهیاتی و حقوقی قرآن در ارتباط با عهدین و ادبیات پساعهدینی، و همچنین انعکاس آن در تفاسیر و تکوین متنی آن (its textual genesis) نوشته است.
گودرزی به همراه بهنام صادقی مقالۀ مفصل «صنعا۱ و ریشههای قرآن» را نوشته است که در ۲۰۱۲ در مجلۀ پرسابقۀ Der Islam به انتشار رسید. او در مجموعه مقالاتی که توسط انتشارات بریل در ۲۰۱۹ منتشر شده است، مقالهای با عنوان «الهام، اندیشه و تفسیر کتاب (قرآن) در اسلام پساکلاسیک» دارد. در همان سال مقالۀ دیگری نیز در عربیکا با عنوان «عروج اسماعیل: نَسَب، میثاق، و هویت در صدر اسلام» منتشر کرده است.
او اکنون در حال نوشتن مقالهای دربارۀ سورۀ مائده و کتابی دربارۀ جهانبینی قرآن است که قرائتی جدید از عناصر اصلی جهانبینی قرآن به دست میدهد.
همچنین وی در مقالهای با عنوان «تفسيرى نو از مفهوم حنيف در قرآن»، به ارائه معنایی تازه از مفهوم «حنیف در قرآن پرداخته است[۳].
دیدگاه ها
مصحف صنعا 1 و مسأله خاستگاه قرآن
محسن گودرزی به همراه بهنام صادقی (استاد دانشگاه آکسفورد)، در مقاله ای مهم با عنوان Ṣan‘ā’1 and the Origins of the Qur’ān که سال ۲۰۱۲ در مجله Der Islam منتشر شد، به تحلیل مصحف صنعا (به عنوان قدیمی ترین مصحف یافت شده از قرآن کریم) پرداخت[۴]. این مقاله نقشی جدی در پیشبرد مطالعات قرآنی داشته است و در دهه اخیر، جزو پر بازدیدترین و موثرترین مقالات اسلامشناسی در غرب بوده است. شایسته ذکر است پیش از این، عدهای از اسلامپژوهان غربی به پیشتازی ونزبرو، که به تجدیدنظرطلب (Revisionist) معروفاند، قرآن را قابل انتساب به پیامبر نمیدانستند و معتقد به تأخر تاریخ نگارش قرآن بودند. اما این مقالات بهنام صادقی و مقالاتی از دیگر محققان که در پی آن نگاشته شد، منجر به بهحاشیهرفتن این باور نادرست و تغییر نظر در میان بسیاری از پژوهشگران گردید[۵]. این مقاله با عنوان «مصحف صنعا 1 و مسأله خاستگاه قرآن» توسط مرتضی کریمی نیا به فارسی ترجمه شده و توسط انتشارات هرمس منتشر شده است[۶].
نقد نظر کالدر درباره جایگاه ابن کثیر در تفسیر اهل سنت
ایشان در این زمینه می گوید: «کالدر بر این تصور است که ابنکثیر، نقطه عطفی در سنت تفسیری اهل سنت بوده که به همراه استاد خود، ابن تیمیه چندصدایی و پویایی موجود در سنت تفسیری را از ریل خود خارج کردند، تأکید آنها بر تکمعنایی بود، بسیاری از علوم را به حاشیه راندند و فقط علم حدیث را بر قرآن مسلط ساختند، یعنی تلاش کردند قرآن را فقط ذیل حدیث بخوانند و نه ذیل رشتهها و علوم دیگر. در واقع، سنت تفسیری میتوانست پویاتر باشد، ولی ابنکثیر با نفوذی که داشت و رویکردی که در پیش گرفت، باعث شد این علم دچار نوعی فقر شود». در نقد این نظر، ایشان عقیده دارد: «اگر تاریخنگاری سنت تفسیری را بر مبنای آثار بهجامانده از قرون قبلی بررسی کنیم، متوجه میشویم که برخلاف تصور نورمن کالدر، ابنکثیر نقطه عطفی در این سنت نبوده است»[۷].
منابع
ایکنا سایت دانشگاه هاروارد
کانال تلگرامی انعکاس
وبلاگ مطالعات قرآنی