کریمی، محمود
دکتر محمود کریمی بنادکوکی (زاده 1344 شمسی)؛ دارای دکترای تخصصی در رشته علوم قرآن و حدیث، دانشیار و عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث در دانشگاه امام صادق علیهالسلام است.
تحصیلات
دکتر محمود کریمی تحصیلات دانشگاهی خود را در مقطع دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران به اتمام رساند. وی هماکنون عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث در دانشکده الهیات، معارف اسلامی و ارشاد، در دانشگاه امام صادق (ع) است. ایشان علاوه بر زبان فارسی، به زبانهای عربی و انگلیسی نیز تسلط دارند.
سوابق علمی و اجرایی
وی علاوه بر عضویت هیئت علمی، بهمدت 10 سال (1385-1395) مدير دفتر همكاريهاي علمي و بينالمللي دانشگاه امام صادق علیهالسلام بوده است. همچنین او در حال حاضر، ریاست مرکز زبانهای خارجی دانشگاه امام صادق (ع) را برعهده دارد (دانشگاه، مگیران). او علاوه بر تدریس دروس دانشگاهی، به راهنمایی و مشاوره پایاننامههای دانشجویان نیز مشغول بوده و مقالات پژوهشی متعددی را در نشریات علمی کشور به رشته تحریر درآورده است. (امامت پدیا)
ایشان بهدلیل تسلطی که بر زبان عربی و انگلیسی دارند، فعالیتهای علمی و تبلیغی فراوانی را در خارج از کشور انجام دادهاند. از جمله ایشان در سالهای ۸۲ تا ۸۴ به فعالیت آموزشی و تبلیغی در کشور غنا، در غرب آفریقا مشغول بوده است (ارجاع).
دیگر فعالیتهای علمی و اجرایی ایشان عبارتند از:
عضو هیات تحریریه دوفصلنامه تفسیرپژوهی
عضو هیات تحریریه دو فصلنامه اندیشه علامه طباطبائی
عضو هیات تحریریه دوفصلنامه مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی
عضو هیات تحریریه فصلنامه تحقیقات کاربردی در حوزه قرآن و حدیث
عضو هيات تحريريه پژوهشهاي تفسير و زبان قرآن
عضو هيات تحريريه مجله علمي پژوهشي پژوهشهاي زبانشناختي قرآن
عضو هيات تحريريه علمي پژوهشي فصلنامه مطالعات فهم حديث
آثار و تألیفات
کتب تألیفی
مجموعه تفسيري امام رضا علیه السلام، بنياد بين المللي امام رضا علیه السلام.
واژه نامه فقهي اصولي
کتب ترجمه
زبان مفاهیم بنیادی در فلسفه، Jose Medina، (ترجمه) پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی (1389).
نقش دانشمندان مسلمان در علم شیمی، علی عبدالله الدفاع، (ترجمه) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (1390).
تفسیر القرآن الکریم، دارالمعارف الحکمیه لبنان و دانشگاه امام صادق علیه السلام (1397)، با همکاری محسن دیمه کار.
دیدگاهها
نقد و بررسی ترجمه دایرهالمعارف قرآن لیدن
دکتر محمود کریمی معتقد است سبک جدیدی در ترجمه دایرهالمعارف قرآن لیدن به کار رفته است. ایشان عقیده دارد: «این ترجمه از دایرةالمعارفی است که به شکل تخصصی در مورد قرآن و موضوعات قرآنی به رشته تحریر درآمده است. دقت و امانتداری و تلاش و کوشش مترجمان این دایرةالمعارف جای تقدیر و تشکر دارد. اما چند نکته است که بنا به ملاحظاتی در مورد ترجمه این کتاب باید به آن توجه شود که البته به ترجمه جملات، واژگان و درج منابع آن مربوط میشود. به عنوان نمونه اشتباهات لفظی این ترجمه فراوان است؛ به طور مثال در ترجمه عبارت good tree معادل فارسی «درخت نیکو» آمده است، در حالی که این یک اصطلاح قرآنی است و باید به «شجره طیبه» ترجمه شود و واژه مقابل آن یعنی bad tree که به «درخت غیرنیکو» ترجمه شده است، باید معادل واژه «شجره خبیثه» باشد».
ضرورت تبلیغ دین اسلام در خارج از کشور
ایشان در زمینه تبلیغ دین معتقد است: مسیر اهل بیت (ع) تبلیغ اسلام بودهاست. انذار و تبشیر در قرآن کریم نیز بر اهمیت این موضوع اشاره دارد که هرکس باید بر اساس وسع خود، به آن بپردازد. در روایات نیز بر اهمیت تعلیم معارف دینی اهل بیت (ع) به مردم تأکید شده که انجام این وظیفه، نیازمند سفر به مناطق گوناگون است. در روایتی آمدهاست که پیامبر اکرم (ص) امیرالمؤمنین (ع) را به یمن فرستاده و هدایت یک نفر به دست ایشان را با ارزشتر از همه آنچه خورشید بر آن بتابد، توصیف نمودهاست. سیره علمای اسلام نیز چنین بوده است».
ضرورت تبلیغ دین اسلام در قاره آفریقا، بهویژه کشور غنا
پیش از تبلیغ در یک کشور، بایستی با ویژگیهای آن آشنایی داشت. مثلا در کشور غنا، حدود ۷۰ درصد مسیحی و حدود ۲۷ درصد مسلمان عمدتا مالکی حضور دارد و شیعه در اقلیت است. در واقع، غالب مسلمانان غرب آفریقا، مردم خشن و متعصبی نیستند. بسیاری از مردم غنا به فرقههای صوفیه چون تیجانیه گرایش دارند. وهابیت نیز در آن کشور نفوذ کرده و دلیل آن، بورسیههای تحصیلی عربستان سعودی برای جوانان این کشور است. این افراد البته در اقلیت قرار دارند. همچنین، مردم متدین این کشور معمولا زبان عربی می دانند و قادر به قرائت قرآن و حفظ آن هستند؛ ولی اطلاعات دینی و تاریخی آنان بسیار اندک است.
با این وصف، تبلیغ در جامعه غنا بایستی از قرآن آغاز شود و با فقه مقارن (خصوصا مالکی) همراه باشد تا به زبان مشترکی میان جامعه مخاطب و مبلّغ منجر گردد. بر احادیث نیز تأکید خاصی باید داشت؛ چرا که تمرکز اصلی اهل سنت اشعری بر روایات است. همچنین، تاریخ اسلام که در این کشور مغفول مانده، باید مورد تدریس واقع شود تا بسیاری از گرههای مذهبی حل گردد.