تکثرگرایی
تکثرگرایی (Pluralism)؛ اصالتزدایی از قرائت واحد و به رسمیتشناختن خوانشهای متعدد با هدف جلوگیری از نزاعها. تکثرگرایی که معادل فارسی واژه پلورالیسم میباشد در ابتدا توسط مسیحیان در دنیای غرب به کار برده شد و سپس در دهههای اخیر از سوی برخی از روشنفکران در ایران بازخوانی و رواج پیدا کرده است. این مفهوم و انگاره در حیطهها و سطوح مختلفی بسط داده شده است که ساحت دینی آن بیشتر مورد مناقشه و بحث است. رگههای سکولاریستی در مفهوم تکثرگرایی موجود میباشد و پارادایمهای حاصل از این تفکر در نهایت به نسبیت¬گرایی منتج میشود. این گفتمان توسط طیفی از اندیشمندان مقبول و توسط طیفی دیگر به نقد کشیده شده است. آیات قرآن به صراحت بر بطلان و رد این خوانش تاکید دارند. گفتمان تکثرگرایی در غرب نتوانسته است اهداف خود را که رفع تناقضات و جلوگیری از نزاعها بود حاصل کند.
مفهوم شناسی تکثرگرایی
معنای لغوی پلورالیسم واژه پلورالیزم (Pluralism) و مشتقات آن در لغت، به معانی زیر به کار رفته است: الف) پلورالیزم (Pluralism) به معنای: تکثر، چندگانگی، آیین کثرت، کثرت¬گرایی، چندگرایی، تعدد مقام، تعدد شغل. ب) پلورالیست (Pluralist) به معنای: کثرت گرا، کثرت گرایانه. ج) پلورالیتی (Plurality) به معنای: تعدد، تکثر، کثرت، چند گانگی، کثرت نسبی.[۱]
معنی اصطلاحی پلورالیزم
«پلورالیزم» عبارت است از: گرایش به تکثر و تعدد و پذیرش اصل کثرت در جامعه؛ به این معنی که گروه¬های مختلف دارای زندگی سیاسی و دینی متفاوت، میتوانند در یک جامعه به صورت صلح آمیز زندگی کنند.[۲] پلورالیسم نقطه مقابل مونیسم پلورالیسم به رسمیت شناختن کثرت و تنوع اندیشهها و کردارها در درون حوزهها یا گفتمانهای اجتماعی در برابر یگانه انگاری (یا مونیسم) که فقط یک نوع اندیشه و کردار را برحق یا جایز میداند است.[۳] کارشناسان فرهنگی در خصوص وضعیت فرهنگی جامعه ایران معتقدند: امروزه بیشتر از اینکه مسئله پلورالیسم فرهنگی باشد، مسئله مونوپولیسم فرهنگی است، یعنی اولین اتفاقی که میافتد، این است که فرهنگهای متکثر رنگارنگ زیبایی که در نقاط دنیا وجود دارد و در بطن خود حاوی زیباییهای هویتی و حقایقی است، از بین میرود و به فرهنگ مسلطی تبدیل میشود که در صنعت و سرمایه وجود دارد و سعی میکند فرهنگ خود را غالب ساخته و فرهنگهای بومی را از بین ببرد. [۴]
پیشینه و تاریخچه اصطلاح پلورالیسم
اصطلاح پلورالیسم از فرهنگ غربی گرفته شدهاست و ابتدا در سنن کلیسایی مطرح بود؛ در مورد شخصی که دارای چند منصب کلیسایی بود اصطلاح پلورالیسم را به کار میبردند.[۵] گویا این اصطلاح را اولین بار «لوتسه» در سال 1841 میلادی در کتاب خود به نام «ما بعدالطبیعه» وارد فلسفه کرد.[۶] در جنگ جهانی دوم، کارل رانر متکلم کاتولیک این نظریه را مطرح کرد که برخی "مسیحیانِ بینامند" یعنی کسانی که زندگی و اخلاق خوبی دارند در حقیقت مسیحیاند، هرچند در ظاهر مسیحی نباشند و با ارائه این نظریه شمولگرایانه زمینه پیدایش پلورالیسم فراهم شد.[۷] در واقع سیاست تکثرگرایی از اینجا نشئت گرفت که در واقع بدیلهای متعددی را جعل کند، تا خوانش مسلط را از اریکه قدرت به زیر بکشد. تکثرگرایی نوعی سیاست است برای اینکه وحدتگرایی غالب را خنثی کند، در واقع میتوان گفت یک مدینه فاضله عریان است، چون خودش اصلاً نمیتواند محقق شود، برای همین سیاستی است که میتواند برای سیاست غالب جعل بدیل کند. [۸]
انواع پلورالیسم
پلورالیسم فرهنگی
پلورالیسم فرهنگی یعنی اینکه رواداری تکثر در فرهنگهای مختلف پذیرفته شود.[۹] اگر تنوع و تکثر فرهنگی در محیطی مورد پذیرش واقع شود یعنی آن اصول و چارچوبهای نظری برای پلورالیسم فرهنگی وجود دارد. رسیدن به پلورالیسم فرهنگی منوط به برداشتن دو گام است. یک گام پذیرش تفاوتهای موجود در محیط زندگی اجتماعی به عنوان یک واقعیت پذیرفته شده است و گام دوم مقایسه و داوری فرهنگها براساس اجزای داخل آن فرهنگ، نه عناصر بیرون از آن فرهنگ است.
پلورالیسم معرفتی
این نوع از پلوزالیزم که در دوران مدرنِ غرب بر اساس معرفت شناسی کانت استوار شده است، ادیان را هم سطح و هم عرض هم قلمداد میکند. قائلین به این رویکرد میگویند: چون دستیابی به معرفت قطعی پدیده¬ها و امور مختلف برای انسان ممکن نیست و اصولاً معرفت امری نسبی است؛ ادیان و مذاهب مختلف، هر کدام بهرهای از حقیقت دارند و هیچکدام نمیتوانند مدّعی خلوص در حقّانیت باشند.[۱۰] تکثرگرایی معرفتی به این معناست که افراد انسانی به عللی از جمله اختلاف در ظرف زمان و مکان، اختلاف در ژنتیک و قوای ادراکی، اختلاف در فرهنگها و تمدنهای بشری و غیره، شیوه های متفاوتی در حل و تدبیر مسائل معرفتی و استدلال آوری پیش میگیرند و لذا دارای باورها و نظامهای معرفتی مختلف و متفاوتی میشوند و چون به دلیل وجود زمینههای متفاوت مزبور، یک معیار ثابت و عینی برای اعتبارسنجی و صدق باورهای مختلف نمیتوان یافت، پس باورهای بشری میتوانند همگی به نحوی دارای اعتبار معرفتی یکسان قلمداد شوند.[۱۱]
نقدی بر پلورالیزم معرفتی
علاوه بر ادلّه درون دینی[۱۲]، ادلّه برون دینی و فلسفی هم، پلورالیسم معرفتی را ردّ میکند؛ معنای پذیرش نسبیت در معرفت دینی این است که اوّلا: هیچ نگاه قطعی، کامل و خالی از اشتباه به حقیقت وجود ندارد و هر دین و آیینی نگاهی است از زاویهای خاص به حقیقت و هیچ نگاهی که به طور کامل زلال و شفّاف باشد وجود ندارد؛ ثانیاً: گزارههای قرآن نیز میتوانند تفسیرهای متعدّد؛ ولو متناقض داشته باشند؛ حاصل چنین دیدگاهی تهی ساختن قرآن کریم از محتوای خود است.[۱۳]
پلورالیسم سیاسی
پلورالیسم در فضای سیاسی میخواهد بهنوعی ما را سازشکار کند. به این معنی که لازم نیست شما در مقابل دعوی دینی دیگران عکسالعمل نشان دهید و حتی بحث منطقی کنید، چون آنها دارند زندگی خودشان را میکنند و شما هم همینطور.[۱۴]
پلورالیسم و تکثر سیاسی هیچ جایی در حکومت جهانی موعود ندارد، زیرا وقتی تکثر سیاسی معنا دارد که اعتقادات مختلفی وجود داشته باشد. پلورالیسم، کثرتمداری و تساهل به غیر در جامعه و حکومت جهانی موعود، مورد پذیرش نیست، زیرا خداوند امر فرموده که کفر باید از بین برود و حق تمام و کمال مسلط شود، لذا در حکومت موعود هیچ باطلی وجود نخواهد داشت و خدا اجازه کفر و شرک را نمیدهد.[۱۵] آنچه پلورالیسم را تأمین میکند، جامعه مدنی است. اگر شما جامعه مدنی داشته باشید، یعنی هر گروهی از هر طایفهای با هر گرایش دینی و اخلاقی و سیاسی میتواند یک گروه تشکیل بدهد. پس پلورالیسم زمانی تأمین میشود که ما جامعه مدنی داشته باشیم.[۱۶]
پلورالیسم فقهی
شهید بهشتی در قانون اساسی بر مسئله اجتهاد مستمر تأکید داشته است. این بدان معناست، آنچه که به عنوان شریعت و فقه موجود مطرح است از نظر او و تصویبکنندگان قانون اساسی به تنهایی کافی نیست و باید اجتهاد مستمر هم لحاظ شود، اما بعد از انقلاب اسلامی در نوع قانونگذاریها، این اجتهاد مستمر دیده نمی¬شود. برخی معتقدند اجتهاد در قانون اساسی در اختیار مجتهدان است، اما شخصی مانند شهید بهشتی واژه فقهای جامعالشرایط را مطرح میکند، یعنی ایشان سعی کردهاند نوعی پلورالیسم فقهی در فقه وجود داشته باشد. در یکی از بندهای اصل دوم قانون اساسی آمده که اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرایط براساس سنت و کتاب است و باید عقل در اجتهاد مستمر لحاظ شود. [۱۷]
پلورالیسم دینی
منظور از پلورالیسم دینی، یک نوع مشروعیت قائل شدن برای همهی ادیان یا همهی فرقههای یک دین است. لذا پلورالیسم میتواند دروندینی باشد؛ یعنی همهی فرقههای درون دین مشروع پنداشته شوند. همچنین میتواند بروندینی باشد؛ یعنی همهی ادیان مختلف مشروع دانسته شوند. خود پلورالیسم نیز میتواند به معنای حقانیت باشد؛ یعنی همهی ادیان یا فرقهها حقاند که اصطلاحاً به آن، پلورالیسم حقی گفته میشود. همچنین ممکن است به معنای پلورالیسم نجاتی باشد؛ به این معنا که پیروان همهی ادیان یا فرقهها به نجات نهایی میرسند و هر دینی میتواند انسان را به نجات برساند. لذا ما با دو نوع پلورالیسم دینی مواجهیم: یکی پلورالیسم دینی که ادعا میکند همهی ادیان حقاند و دیگری پلورالیسم دینی که ادعا میکند همهی ادیان میتوانند به نجات برسانند.[۱۸] به عبارت دیگر اوّلین نوع از پلورالیزم دینی، معرفتشناسانه و ناظر به بعد معرفت است، نوع دوم کثرتگرایی در باب نجات و رستگاری و نوع دیگری پلورالیزم، عملی و رفتاری است و در این چند حیطه، تعاریف گوناگونی نیز ارائه میشود.[۱۹] پلورالیسم دینی مفری از نسبیتگرایی ندارد؛ یعنی هرکاری کند، در دام یک نوع نسبیتگرایی میافتد؛ نسبیتگرایی ارزشی یا نسبیتگرایی اخلاقی یا معرفتی. طبیعی است که نسبیتگرایی را نمیشود پذیرفت، زیرا اساس دین، قائم به این است که حقایق مطلقی وجود دارد و هر دینی، زبان حقایق مطلق است.[۲۰]
پلورالیسم دینی به یک معنا نتیجه سکولاریسم است؛ گرچه ادعا میکنند که پلورالیسم دینی میخواهد در جامعهی بشری به همهی خدایان اجازهی حیات بدهد، اما واقعیت این است که یک نوع پروژهی خدازدایی است. اگر پلورالیسم دینی را بپذیرید، یعنی خدا از جوامع بشری غایب خواهد شد.[۲۱] پذیرش تکثرگرایی، دین را به سطح رفتار فردی تنزل میدهد.[۲۲]
پیشینۀ پلورالیسم دینی
طرح گفتمان پلورالیسم دینی در ایران از دهه هفتاد شمسی اتفاق افتاده است اما در غرب حدود چند دهه قبل این مسئله بهصورت فرمول جدید مطرح شده بود و افرادی مانند جان هیک این ایده را مطرح کردند.[۲۳] از لحاظ ریشهشناسی، کثرتگرایی دینی سیر تکاملی پروستانتیسم لیبرل[شکل مؤثری از لیبرالیسم دینی، مدرنیسم با تجرید] میباشد،[۲۴] که فردریک شلایرماخر بنیانگذار آن میباشد.[۲۵] دغدغه غرب از ارائهی این ایده، حل تعارضات اجتماعی و سیاسی بود. یعنی بهخاطر نزاعهای فرقهای و سیاسی که میان طرفداران ادیان مختلف شکل گرفته بود، آنها راهحل در جامعه مدرن را تجویز پلورالیسم میدانستند.
اما در ایران بهخاطر شرایط اجتماعی و سیاسی ما، بهخصوص به این دلیل که یک نظام دینی در ایران حاکم شده بود، اکثراً مخالفان سمت قضیهی پلورالیسم دینی رفتند و تلاش کردند با طرح این قضیه، یک نوع تفکیک دین از سیاست را مطرح کنند و عمدهی دغدغهشان مسئلهی سیاسی بود؛ برخلاف خود غرب که عمدهی دغدغهشان اجتماعی بود، نه سیاسی. در غرب، نزاعهای فرقهای تلفات زیادی داده بود و آنها راهحل را پلورالیسم میدانستند، ولی در ایران این مسئله بیشتر خاستگاه سیاسی داشت و بعداً میبینیم کسانی که بهنوعی ادعای دگراندیشی داشتند، از پلورالیسم دینی بهشدت دفاع کردند و تلاش نمودند آن را براساس مبانی اسلامی توجیه کنند و حتی از ادبیات فارسی و اشعار شعرای بزرگ نیز کمک گرفتند. [۲۶] خاستگاه گفتمان رواداری و تعددگرایی مذهبی در ایران محدود به علوم سیاسی و اجتماعی نیست، بلکه نوعی پلورالیزم تاریخی مبتنی بر نوستالژیهای کلامی، فقهی، اخلاقی و اجتماعی در تاریخ اسلام و تشیع نیز در ایران شکل گرفته است. نقطه تلاقی جامعه معاصر ایران با تعددگرایی مذهبی هنگامی بود که برای نخستین بار، مفاهیمی همچون «پلورالیزم دینی» از سوی طیف روشنفکران دینی وارد گفتمان سیاسی و علوم اجتماعی ایران شد.[۲۷]
مبنای فکری قائلان به پلورالیسم دینی در ایران
هر انگاره و گفتمانی متشکل از مبانی و مباحث پایهای میباشد؛ درخصوص پلورالیسم دینی قائلین آن در ایران از پارهای مبانی برای طرح استدلال خویش استفاده میکنند: یک مسئله این بود که طرفداران این نگرش، مبنای دین را، تجربهی دین قرار دادند و گفتند مبنای دین، احساسات و تجارب دینی است که در هر دینی وجود دارد و اینها اختصاص به اسلام ندارد. نکتهی بعدی «اختلاف فهمها» بود که بهعنوان مبنای دوم مطرح میشد. به این معنا که فهمهای متفاوتی از خود متن مقدس مثل قرآن یا سنت پدید میآید و این فهمها در جای خودشان، هرکدام صلاحیت معرفتشناختی دارند. بهعنوان نکته بعدی میتوانیم به مبانی ارزشی آنها نگاه کنیم. آنها گفتهاند که ما با یک نوع تکثر ارزشی در جوامع مواجهیم و میتوانیم بگوییم که ارزشهای جوامع و فرهنگها متکثر هستند، هیچ ارزشی را نمیتوانیم بر ارزش دیگر ترجیح دهیم و از تکثر اخلاقی و ارزشی به تکثر ادیان میرسیم، چون ادیان برای خودشان یکسری ارزشهای نهایی را مطرح میکنند. در ادامه آنها تلاش میکردند صورت موجهی به ادعاهای خود بدهند و از آیات و مسائلی که در خود اسلام وجود دارد، استفاده کنند. برای مثال، قضیهی تکثر دستگاه اجتهاد را مطرح کردند و اینکه فتاوای مجتهدان متفاوت است یا به آیاتی از قبیل «لااکره فیالدین» تمسک کردند و گفتند که خود قرآن هم میگوید هیچ اکراه و اجباری در دین نیست؛ یعنی شما آزاد هستید انتخاب کنید.[۲۸]
نقدی بر پلورالیسم دینی
در جهان واقعی، نزاعها وجود دارند. این نزاعها را نمیشود اینگونه حل کرد که بگوییم همه درست هستید یا هیچکدام درست نیستید. این مسئله نزاع را تشدید میکند؛ یعنی پلورالیسم دینی نهتنها نزاعهای اجتماعی را نمیتواند حل کند، بلکه به یک معنا، مکتبی است مقابل همهی ادیان. بهتر است اینطور بگویم که پلورالیسم نهتنها نمیتواند همهی ادیان را به یک چارچوب واحد برگرداند، بلکه مکتبی مقابل همهی ادیان است و به نظر میرسد که تنشهای اجتماعی را بیشتر خواهد کرد، چون در هر دینی به یک نوع تسامح و تساهل میرسد و هیچ دینی این مسئله را نمیپذیرد. هر دینی محدودهای دارد و میگوید خارج از این محدوده نمیتوانید به تسامح و تساهل قائل باشید. جریان پلورالیسم دینی و کثرت دینی هم در آیه ۱۲۶ سوره انعام آمده است و هم در سوره اعراف، و اشاره شده است که بیش از یک صراط وجود ندارد. البته راههای فرعی که از آنها به شریعت و منهاج عنوان میشود وجود دارد[۲۹] و هر دینی فروعات خاص خود را دارد. بنابر این هر امت نماز مخصوص، روزه مخصوص، قبله مخصوص و دیگر فروعات خاص خودش را دارد. ولی مجموعا همه ادیان بر یک صراط مستقیم هستند و صراط مستقیم هم یکی است. در سوره هود و مانند آن بیان شده است که خدا بر صراط مستقیم است، بر این اساس تمام کارهای خدا بر صراط مستقیم است و زمانی که پیامبران فرستادگان خدا در میان مردم باشند پس باید آنان که راهیان راه الله هستند؛ نیز در صراط مستقیم باشند. در سوره آل عمران هم آمده که تنها دین مرضی خدا اسلام است، بر همین اساس است که صراط و دین جمع ندارد چرا که همه اینها یکی هستند. بنابراین زمانی که راه یکی است پلورالیسم دینی باطل است و کثرت دینی قابل قبول نیست.[۳۰] گذشته از تمامى ديدگاههاى انتقادى كه در برابر رويكردهاى پلوراليسم دينى وجود دارد، نكتۀ بسيار مهم در اين مباحث، مسئلۀ خاتميت دين اسلام و تأخر زمان آن نسبت به اديان گذشته است كه به منزلۀ نسخ شرايع و اديان گذشته خواهد بود.[۳۱] و در مقابل کسانیکه استدلال میکنند که مراد آیه ۶۲ سوره بقره، تکثرگرایی است یعنی مهم این است که دل انسان پاک باشد و بقیه پوسته است و نتیجه آن هم صراطهای مستقیم شد؛ اگر این درست باشد، پس پیامبر اسلام(ص) برای چه آمد؟ ائمه(ع) و امام زمان(عج) همه بیمفهوم است.[۳۲] ریشه بحث قرائتهای متعدد از دین به بحث هایی که راجع به فهم متن(مباحث هرمنوتیکی) وجود دارد باز میگردد.[۳۳] اما باید در خصوص ارزیابی نظراتی که هرمنوتیک را با تکثرگرایی دینی ربط میدهند و اینکه خواننده لزوما با پیشفرض سراغ همه چیز از جمله متون میرود، باید گفت: آن تفسیر منفی از هرمنوتیک است. مهم این است که ما چه تلقی از هرمنوتیک داریم، اگر معنا این باشد که خواننده متن، نقش اصلی را در احیا متن دارد، سر از تکثرگرایی در خواهد آورد و مردود است، اما اگر مراد این باشد که هرمنوتیک قواعد فهم متن است، منجر به تکثرگرایی نخواهد شد.[۳۴]
دیدگاه سیدکمال حیدری درباره پلورالیزم دینی
سیدکمال حیدری در بیان استدلال خویش میگوید اگر کسی با برهان و استدلال یقین به حقانیت یک دین پیدا کرد ولو آن دین غیرالهی باشد حتی اگر شرک و الحاد باشد این شخص هم معذور است هم ماجور است و ثواب دارد و هم بهشت میرود؛ همانگونه که اگر به دین الهی معتقد شده بود بهشت میرفت. دلیل ایشان یکی قاعده معذوریت و ماجوریت مجتهد مخطئ است که مطابق آن اگر مجتهدی تلاش روشمندانه خود را انجام داد و به فتوایی رسید اما در واقع فتوای ایشان خلاف واقع از آب در آمد نه تنها گناهی نکرده و معذور است بلکه اجر و پاداش هم دارد. دلیل دوم ایشان برخی از آیات قرآن کریم است؛ [۳۵]
نفی تکثرگرایی در آیات مختلف قرآن
برخی همچون ریشهری معتقدند قرآن تکثرگرایی دینی را قبول ندارد و آنچه که بعضی از روشنفکرنماها به اسلام نسبت میدهند که راههای مختلفی به سوی خدا هست پذیرفتنی نیست. ایشان درباره حدیث «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلق» معتقدند از نظر قرآن راه به سوی خدا یکی است و به تعبیر دیگر تعددناپذیری و این که راه راست چند تا باشد، اصلاً شدنی نیست و عقلاً امکانپذیر نیست که چند راه راست داشته باشیم. راههای غیرمستقیم میشود متعدد باشد، اما راه مستقیم باید یکی باشد. اینکه راه مستقیم به مقصد یکی بیشتر نمیتواند باشد، نخستین دلیل وحدت صراط مستقیم است.[۳۶] قرآن کریم با صراحت تکثرگرایی را نفی میکند و از یک راه برای رسیدن به حقیقت نام میبرد و از این جهت بحث تکثرگرایی دینی و یا همان پلورالیزم با مبانی دینی و آیات قرآنی همخوانی و هماهنگی ندارد.[۳۷]
از جمله آیاتی که بر نفی تکثرگرایی دلالت دارد، آیه ۱۵۳ سوره انعام[۳۸] است. در این آیه خداوند از یک راه مستقیم نام میبرد و پیروی از راههای دیگر را مایه پراکندگی و دوری از معبود میداند. البته در آیات دیگری نیز خداوند به بحث یکانگی راه حق و رسیدن به سعادت نام میبرد. از دیگر آیاتی که به این معنا اشاره دارد آیه ۱۸ سوره آل عمران[۳۹] است که خداوند از یک دین قابل قبول در نزد پروردگار نام میبرد.
تجارب نزدیک به مرگ و مسئله پلورالیسم
تجارب نزدیک به مرگ متعلق به خود فرد هست و اگر آن را بپذیریم، شاهد شکلگیری نوعی پلورالیسم عقیدتی در جامعه خواهیم بود؛ البته خیلی از این افراد، صورتبندی منسجمی از این تجارب ندارند و چیزهایی را متناسب با فضای مخاطبان بر آن میافزایند؛ بنابراین نقطه اتکا در دعوت مردم به دین باید عقل و سنت باشد، نه تجارب نزدیک به مرگ و حتی تأییدات علمی نمیتواند آن را به موضوعی عقیدتی برای دعوت مردم به دین تبدیل کند.[۴۰]
دیدگاه امام موسی صدر درباره پلورالیسم و وحدت
امام موسی صدر معتقد بود كه وحدت از ويژگیهای فرهنگ اسلامی است و وحدت حقيقی جز با احترام به تكثرگرايی دينی، مذهبی، فكری و سياسی محقق نمیشود، همان طور كه تكثرگرايی فعال و سالم نيز نيازمند وحدت و همبستگی اجتماعی و ملی است.[۴۱] ویژگیهای مثبت پلورالیسم عقلانیت و پلورالیسم فکری مانع از تک صدایی شدن جامعه در هر جامعهای که گفتوگو، مناظره و مباحث عقلانی وجود داشته باشد و سیاست فرهنگی آن جامعه به سمت این مفاهیم پیش برود، تکصدایی اتفاق نخواهد افتاد، چون از جنبههای مختلف به مسائل مینگرند و خود به خود آن تکثر و پلورالیسم فکری مانع از تکصدایی شدن جامعه میشود.[۴۲]
اشکالات پلورالیسم
پلورالیسم پشتوانه اباحیگری آنچه بيشتر ابعاد مذهبی جامعه را میتواند مورد حمله قرار دهد و احياناً مشكلاتی بيافريند، پلوراليسم در صدق است. اين انديشه در كشور ما قطعاً جاذبههای فراوانی دارد، چرا كه اگر كسی بتواند دينی ارائه دهد كه هم بهشت را برای خود دستيافتنی بداند و هم تقيدی نداشته باشد و اين دو را با هم جمع كند، قطعاً آن دين مشتریهای زيادی خواهد داشت. به همين خاطر يكی از پشتوانههای اباحیگری میتواند مباحث تكثرگرايی دينی باشد كه اگر به درستی تفسير نشود، به اين نتيجه منجر خواهد شد و البته اگر به درستی تبيين شود زمينه همكاری و همياری مناسب ميان اديان و بستر گفتوگوی شايسته ميان آنها را فراهم خواهد كرد.[۴۳]
پیامدهای پلورالیزم؛ از توجیه انحراف تا محدودیت در طرق معرفت
از جمله پیامدها و نتایج باور به پلورالیزم، توجیه انحراف و ظلم و همچنین محدود کردن طرق معرفت و حذف راههای کسب معرفت است. صاحبان این اندیشه معتقدند که واقعیت چون امری قابل تجربه نیست، دستنیافتنی است؛ سؤال اینجاست دینی که قرار نیست هیچ وقت به آن دسترسی داشته باشیم و قدرت فهم آن را نداریم و مکلف به آن هم نیستیم پس برای چه خلق شده است؟[۴۴]
منابع
ایکنا
باطنی، محمدرضا، فرهنگ معاصر انگلیسی ـ فارسی، واحد پژوهش فرهنگ معاصر، تهران ـ ایران، 1373.
بيات و ديگران، عبدالرسول، فرهنگ واژه ها، مؤسسۀ انديشه و فرهنگ دينى، مقالۀ پلوراليسم دينى، چاپ اول، 1381 ش.
رجبی نیا، داود، حقانیت یا نجات، ص۱۰-۸، قم، مرکز پژوهشهای صدا و سیما، ۱۳۷۹.
قدردان قراملکی، محمدحسن، کند وکاوی در سویه های پلورالیزم، کانون اندیشه جوان، چاپ اول، بهار 1378.
لگنهاوزن، محمد، اسلام و کثرتگرایی دینی، ص۱۸، ترجمه نرجس جواندل، قم، مؤسسه فرهنگی طه، ۱۳۷۹.
واعظی، احمد؛ جامعه دینی جامعه مدنی، تهران، دانش و اندیشه معاصر، 1381، چاپ چهارم.
پاورقی ها
- ↑ . باطنی، ص700
- ↑ . دانشنامه حوزه
- ↑ . ویکی جو
- ↑ . در یک نشست مطرح شد؛ بابایی: پلورالیسم در بستر توحید؛ ویژگی تمدن اسلامی/ همایون: تمدن غرب ضدتوحید و تنوع است
- ↑ . ویکی پدیا
- ↑ . قدردان قراملکی، ص21
- ↑ . رجبی نیا، ص۱۰-۸
- ↑ در یک نشست مطرح شد؛ بابایی: پلورالیسم در بستر توحید؛ ویژگی تمدن اسلامی/ همایون: تمدن غرب ضدتوحید و تنوع است
- ↑ در میزگرد ایکنا مطرح شد؛ پلورالیسم فرهنگی پاسخی به مونوپولیسم فرهنگی
- ↑ استاد و محقق دانشگاه: قرآن، پلورالیزم نجات و رستگاری را به صورت مشروط پذیرفته است/ نگاه رئالیستی به یهودیت
- ↑ یادداشت/ کرونا و تکثرگرایی معرفتی
- ↑ «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا؛ «اوست كسى كه پيامبر خود را به [قصد] هدايت، با آيين درست روانه ساخت، تا آن را بر تمام اديان پيروز گرداند و گواهبودن خدا كفايت مىكند» (فتح/28)
- ↑ استاد و محقق دانشگاه: قرآن، پلورالیزم نجات و رستگاری را به صورت مشروط پذیرفته است/ نگاه رئالیستی به یهودیت
- ↑ علیرضا قائمینیا: پلورالیسم در فضای سیاسی به دنبال ترویج سازشکاری است
- ↑ استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع): پلورالیسم هیچ جایی در حکومت جهانی موعود ندارد
- ↑ آیتالله اراکی بیان کرد: مفهوم جامعه مدنی و پلورالیسم با آموزههای مدینةالنبی(ص) مخالفت است
- ↑ دانشیار دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: اعتقاد شهید بهشتی به پلورالیسم فقهی و اجتهاد مستمر
- ↑ علیرضا قائمینیا: پلورالیسم در فضای سیاسی به دنبال ترویج سازشکاری است
- ↑ استاد و محقق دانشگاه: قرآن، پلورالیزم نجات و رستگاری را به صورت مشروط پذیرفته است/ نگاه رئالیستی به یهودیت
- ↑ علیرضا قائمینیا: پلورالیسم در فضای سیاسی به دنبال ترویج سازشکاری است
- ↑ علیرضا قائمینیا: پلورالیسم در فضای سیاسی به دنبال ترویج سازشکاری است
- ↑ نقدی بر برداشت تکثرگرایی از آیه ۶۲ سوره بقره/ ضرورت مدارا با دیگر ادیان
- ↑ استاد و محقق دانشگاه: قرآن، پلورالیزم نجات و رستگاری را به صورت مشروط پذیرفته است/ نگاه رئالیستی به یهودیت. تكثرگرايی دينی مسئله جامعه دينی ما نيست
- ↑ لگنهاوزن، ص۱۸.
- ↑ ویکی فقه
- ↑ علیرضا قائمینیا: پلورالیسم در فضای سیاسی به دنبال ترویج سازشکاری است
- ↑ یادداشت/ پلورالیزم تاریخگرا در ایران معاصر
- ↑ علیرضا قائمینیا: پلورالیسم در فضای سیاسی به دنبال ترویج سازشکاری است
- ↑ لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا؛ «براى هر یک از شما [امتها] شریعت و راه روشنى قرار دادهایم» (مائده/48)
- ↑ آیتالله العظمی جوادی آملی: ابطال جریان پلورالیسم دینی در سورههای انعام و اعراف/ صراط مستقیم یکی است
- ↑ بيات و ديگران، ص161-162.
- ↑ آیتالله علیدوست: تکثرگرایی دینی؛ محصول برداشت انحرافی از قرآن / «صراطهای مستقیم» بیفایده دانستن نبوت است. نقدی بر برداشت تکثرگرایی از آیه ۶۲ سوره بقره/ ضرورت مدارا با دیگر ادیان
- ↑ . واعظی، ص
- ↑ سیدحمید جزایری: هرمنوتیک منفی به تکثرگرایی منجر میشود
- ↑ یادداشت/ سیدکمال حیدری و پلورالیزم دینی
- ↑ آیتالله ریشهری در جلسه تفسیر قرآن: صراط مستقیم واحد است/ نقد تکثرگرایی دینی با استناد به قرآن و روایات + صوت
- ↑ آیات قرآن به وضوح بر نفی تکثرگرایی دینی دلالت دارد
- ↑ وَأَنَّ هَـذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ «و [بدانيد] اين است راه راست من؛ پس، از آن پيروى كنيد. و از راهها[ى ديگر] كه شما را از راه وى پراكنده مىسازد پيروى مكنيد. اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است، باشد كه به تقوا گراييد»
- ↑ إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ؛ «در حقيقت دين نزد خدا همان اسلام است»
- ↑ حجتالاسلام رضا غلامی: پذیرفتن تجارب نزدیک به مرگ رواج پلورالیسم عقیدتی است
- ↑ مسأله وحدت و پلوراليسم در بوته انديشههای امام موسی صدر
- ↑ همتی در گفتوگو با ایکنا بیان کرد: عقلانیت و پلورالیسم فکری؛ زمینه شکلگیری تضارب آرا
- ↑ توجه به زيرشاخههای فلسفه دين؛ مستلزم بررسی ابعاد نظری و عملی آن در جامعه
- ↑ حجتالاسلام ملکزاده تبیین کرد؛ پیامدهای پلورالیزم؛ از توجیه انحراف تا محدودیت در طریق معرفت