سوره انفال
سوره انفال؛ هشتمین سوره قرآن کریم است؛ این سوره مدنی است و ۷۵ آیه دارد و در جزءهای ۹ و ۱۰ قرآن قرار گرفته است. واژه انفال به معنای غنیمت دادن است و نامگذاری سوره به این نام به دلیل استفاده از این واژه در نخستین آیه و بیان احکام آن است.
معرفی سوره
واژه انفال به معنای غنیمت دادن است و نامگذاری سوره به این نام به دلیل استفاده از این واژه در نخستین آیه و بیان احکام آن است. سوره انفال به احکام فقهی انفال و ثروتهای عمومی، خمس، جهاد، وظایف مجاهدان، رفتار با اسیران، ضرورت آمادگیهای رزمی و نشانههای مؤمن اشاره کرده است. این سوره پس از نخستین جنگ مسلمانان با مشرکان یعنی جنگ بدر نازل شده. واقعه مهمی چون جنگ بدر که نخستین جهاد مسلمانان است، نیاز به دستورهایی درباره جنگ و رویدادهای پس از آن مانند رفتار با اسیران و تقسیم غنیمتها دارد.
هدف اصلی سوره انفال بیان شرایط استفاده مؤمنان از کمکهای غیبی الهی است که مهمترین شرط آن اطاعت از خدا و پیامبرش است و در کنار آن به نتایج این اطاعت و سرپیچی از فرمان خدا اشاره میکند. همچنین بر این مسئله تأکید دارد که خداوند به وعدههایی که داده، قطعاً عمل میکند.در این سوره به مسائلی نظیر لزوم آمادگى رزمى، سیاسى و اجتماعى براى جهاد در هر زمان و مکان تأکید شده است و در کنار احکام جنگی، سایر موضوعات مالی میان مسلمانان را نیز مورد توجه قرار داده است.ماجرای هجرت پیامبر اسلام(ص) از مکه به مدینه موضوع دیگری است که در این سوره آمده، همچنین افرادی که برای رضای خدا و با اعتماد به خدا و پیامبر هجرت کردند، تحسین شدهاند.[۱]
محتوای سوره
در اين سوره همچنين، ويژگىهاى سپاه حقّ و باطل نيز بيان شده است و درسهایى از تاريخ پيامبر اسلام (ص) و چگونگى رفتار آن حضرت با مسلمانان و مسائلى همچون انفال، بيتالمال، احكام جهاد، غنائم، اسيران و خمس و چگونگى تقسيم آن، ماجراى هجرت و ليلةالمبيت، صفات مؤمنان واقعى، جلوگيرى از اختلاف و تفرقه و... بيان شده است. آيه «یَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنفَالِ قُلِ الْأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بَیْنِكُمْ وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»، اضافه كرد: در قرآن حدود ۱۳۰ بار واژه سؤال و مشتقّات آن، از جمله ۱۵ بار عبارت «يسئلونك» آمده است. «انفال» جمع «نَفل»، به معناى زياده و عطیّه است. چنانكه به زيادتر از نمازهاى واجب، نافله گفته مىشود و عطاى فرزند به حضرت ابراهيم «نافله» به حساب آمده است، همانطور كه میخوانيم «و وهبنا له اسحاق و يعقوب نافلة»، در روايات و كتب فقهى، منابع طبيعى و ثروتهاى عمومى، غنائم جنگى، اموال بىصاحب مثل: زمينى كه صاحبش آن را رها كرده، اموال مردگان بىوارث، جنگلها، درّهها، نيزارها، زمينهاى موات، معادن و... از انفال شمرده شدهاند.
قبل از اسلام، نحوه توزيع غنائم بر اساس تبعيضات بود، پس از جنگ بدر كه اوّلين جنگ مسلمانان و همراه با غنائم بسيار بود، در اينكه غنائم را چه بايد كرد و به چه كسانى مىرسد و چه كسانى اولويت دارند، نظرهاى مختلفى وجود داشت. سرانجام با سؤال و درخواست مردم از پيامبر اكرم(ص)، خود آن حضرت به تقسيم غنائم پرداخت و بطور عادلانه و يكسان ميان مردم تقسيم كرد تا تبعيضات موهوم دوره جاهلى را از ميان برداشته و از مستضعفان حمايت كند، هر چند برخى، از اين برابرى رنجيدند. گرچه آيات اين سوره درباره جنگ بدر است و اين آيه نيز بيشتر نظر به غنائم جنگى دارد، ولى اختصاص به آن ندارد. در اسلام، تقويت و تحكيم پيوندها و از بين بردن اسباب تفرقه و نفاق به قدرى اهميت دارد كه در بعضى مراحل نه تنها اصلاح ذاتالبين واجب است، بلكه از سهم امام نيز مىتوان براى آن استفاده كرد. سؤال مردم درباره انفال و پاسخ پيامبر(ص) به آنان، نشاندهنده دخالت اسلام در شئون اقتصادى جامعه است، همانطور كه میخوانيم «يسئلونك...»، مرجع بيان احكام و مسائل اقتصادى، رهبر الهى است «يسئلونك عن الانفال قل...»، هدف از جهاد در اسلام، پيروزى حقّ بر باطل است. غنائم، مسئله فرعى و اضافى است و «انفال»، به معناى «زياده» است.[۲]
تفسیر نمونه مسائل اصلی سوره انفال را در موارد ذیل بیان میکند:
- مسائل مالی اسلام از جمله انفال و غنائم به عنوان پشتوانه بیتالمال؛
- جنگ بدر و حوادث عبرتانگیزى آن و ذکر صفات و امتیازات مؤمنان.
- احکام جهاد و وظائف مسلمانان در برابر دشمنان.
- هجرت پیامبر(ص) به مدینه و شب لَیْلَةُ الْمَبِیْتِ.
- وضع مشرکان و خرافات آنها قبل از اسلام.
- احکام خمس و چگونگى تقسیم آن.
- لزوم آمادگى رزمى، سیاسى و اجتماعى براى جهاد در هر زمان و مکان.
- برترى نیروهاى معنوى مسلمانان بر دشمن با وجود کمبود ظاهرى نفرات آنها.
- حکم اسیران جنگى و شیوه رفتار با آنها.
- دستور بستن پیمان با مشرکان و ایستادن بر سر آن.
- مبارزه و درگیرى با منافقان و راه شناخت آنها.[۳]
ترسیم مراحل دینداری
در ابتدای سوره انفال، پروردگار مهربان چهار فرمان واجب به مردم داده است. کسی که این چهار فرمان واجب را عمل کند، یک حرکت دینی معمولی انجام داده است. در فرمان اول که فرمان واجب است میفرماید: «فَاتَّقُوا اللَّهَ». در کنار خداوند، تقوا را مراعات کنید. تقوا بنابر توضیح ائمه طاهرین(ع) انجام واجبات و ترک محرمات است. کسی که تقوا را مراعات کند راه بیرونرفت از دوزخ و ورود به بهشت را برای خود رقم زده است.در آیه شریفه میخوانیم: «وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا». یعنی همه وارد دوزخ میشوید. بعد از ورود به دوزخ، اهل تقوا را نجات میدهم اما ستمکاران به زانو درمیآیند و برای همیشه ماندگار میشوند. این فرمان اول است. اگر به سیاق آیه دقت شود، این تقوت، تقوای مالی است. یعنی در امر معاش و کسب و تجارت حلال خدا را مراعات کنید و از حرام الاهی در امور مالی اجتناب کنید.
اما فرمان دوم؛ «وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ». افرادی که با هم اختلاف دارند، درگیری دارند، میخواهند از همدیگر جدا شوند، شما وظیفه واجب دارید بین آنها صلح و آشتی برقرار کنید. امام صادق(ع) یک صحابی خوبی دارند که کارواندار بود. ایشان میگوید من با شوهر خواهرم سر ارث دعوایم شد. وقتی سر ارث دعوا میکردیم مفضل بن عمر خواست از کنار ما عبور کند، مقداری جریان نزاع ما را تماشا کرد بلکه حل شود ولی حل نشد. مفضل جلو آمد، به من و دامادمان گفت به خانه من بیایید. دعوای ارثی ما سر چهارصد درهم بود. او چهارصد درهم آورد، گفت سهمتان را بردارید و دعوا را خاتمه بدهید، چون دعوا کردن دو شیعه اصلا کار درستی نیست. مردم میگویند این دو تا تربیتشدگان امام صادق(ع) هستند، برای پول چه نزاعی دارند. نهایتا مفضل پول را داد و از هر دوی ما تعهد گرفت این نزاع را ادامه ندهیم. بعد مفضل گفت: امام صادق(ع) پیش من پول گذاشته و گفته هر وقت دیدی دو شیعه اختلاف مالی دارند و گذشت نمیکنند از پول من به آنها بده و دعوا را حل کن تا آبروی شیعه نرود. این هم امر دوم آیه است.
اما امر سوم و چهارم؛ «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ». از خدا و پیامبر پیروی کنید. در سوره آل عمران دارد اگر از خدا و پیامبر اطاعت کنید مورد رحمت قرار خواهید گرفت. این آیه اول سوره مبارکه انفال بود که اگر مرد و زنی به این چهار دستور عمل کنند یک راه معمولی دینداری و یک حرکت عادی صراط مستقیم را تحقق دادهاند. البته اگر عمل کنند، چون آخر آیه میفرماید: «إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»، یعنی اگر دین دارید این کارها را بکنید.اما سه آیه بعد نشاندهنده حرکت کامل، تام و جامع دینی است. اول متن هر سه آیه را قرائت میکنم: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ».یعنی مومنین واقعی اینها هستند که هر گاه ذکر خدا میشود، دلشان تکان میخورد، هراس پیدا میکنند. ترس از چه؟ از جلال و شکوه و بزرگی بینهایت حق. چه میشود که قلب تکان میخورد؟ چون حق را شناختند و این ترس، غیر از ترس از عذاب است. ترس از عذاب، عاملش معصیت است. من گناه و معصیت کردم حالا بیدار شدم. برای گناهانم به ترس میافتم که عذاب من چه میشود. ترس از عذاب کجا و ترس از عظمت بینهایت پروردگار عالم کجا؟این مومنین هر گاه آیات خدا برایشان خوانده شود، ایمانشان افزوده میشود. خدا سه آیه دارد؛ یکی آیات قرآن است؛ دوم، هستی است و آیه سوم اهل بیت(ع)؛ که آیه اکبر الاهی هستند. همه موجودات عالم آیات خدا هستند ولی ائمه(ع) آیات اکبر پروردگار هستند چون همه عوالم وجود در وجودشان خلاصه شده است، والا امام نبودند. خلاصه همه هستی و مقام عینیت قرآن، اهل بیت(ع) هستند. این مومنین تا لحظه آخر عمر اهل بر پا کردن نماز هستند و از هر چه دارند در راه خدا هزینه میکنند.
بعد از این پنج قسمت، میفرماید: «أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ». یعنی مومنین واقعی فقط اینها هستند. امام صادق(ع) فرمود تمام این سه آیه در شان امیرالمومنین(ع)، سلمان، ابوذر، مقداد و شیعیان واقعی نازل شده است یعنی شیعهای که هر پیشامدی بیاید شیعه میماند. گرسنه شود شیعه میماند، کمپول شود شیعه میماند، مریض شود شیعه میماند. پس ما هم میتوانیم وارد مصداق این آیات بشویم و واقعا خودمان را به پروردگار و اهل بیت(ع) نشان دهیم و بگوییم شیعه واقعی هستیم و بلا در شیعه بودن ما اثر ندارد.[۴]
فضایل سوره
از پیامبر(ص) نقل شده: «هر کس سورههای انفال و توبه را قرائت نماید من شفاعتکننده و گواهیدهنده برای او، در روز قیامت خواهم بود که او از نفاق به دور است و به تعداد همه مردان و زنان منافق در دنیا، به او ده حسنه داده میشود و ده گناه از او پاک میگردد و ده درجه بالا برده میشود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی او در دنیا بر او درود می فرستند.» [۵]
منابع
خبرگزاری ایکنا
ارجاعات
- ↑ سوره انفال؛ تبیین مفهوم واقعی جهاد در اسلام
- ↑ حكومت اسلامى پشتوانه اقتصادى مىخواهد و انفال، پشتوانه نظام اسلامى است
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۷۷و۷۸.
- ↑ ترسیم مراحل کامل دینداری در سوره انفال
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۷ش، ج۵، ص۶.