جمعیت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div style="text-align:justify"> | |||
'''جمعیت'''؛ افرادی که در یک بازه زمانی در کشور، شهر، روستا و یا یک واحد جغرافیایی زندگی می کنند. جمعیت بستر تمدن آفرینی، رشد و پیشرفت یک جامعه است. هر تمدنی برای حفظ حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود به جامعهای بزرگ و نفوس فراوان نیاز دارد. در واقع، افزایش جمعیت جوان، توانمند و متعهد یکی از عوامل مؤثر در اقتدار ملی، پیشرفت، عمران و سازندگی کشورها است. در همین راستا، توجه به خانوادهمحوری در برنامهها و سیاستهای اجرایی، اقناع افکار عمومی نسبت به فرزندآوری و تسهیلات و مشوقهای اقتصادی از عمدهترین راهکارهای اصلاح مسئله جمعیت محسوب میشوند. | '''جمعیت'''؛ افرادی که در یک بازه زمانی در کشور، شهر، روستا و یا یک واحد جغرافیایی زندگی می کنند. جمعیت بستر تمدن آفرینی، رشد و پیشرفت یک جامعه است. هر تمدنی برای حفظ حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود به جامعهای بزرگ و نفوس فراوان نیاز دارد. در واقع، افزایش جمعیت جوان، توانمند و متعهد یکی از عوامل مؤثر در اقتدار ملی، پیشرفت، عمران و سازندگی کشورها است. در همین راستا، توجه به خانوادهمحوری در برنامهها و سیاستهای اجرایی، اقناع افکار عمومی نسبت به فرزندآوری و تسهیلات و مشوقهای اقتصادی از عمدهترین راهکارهای اصلاح مسئله جمعیت محسوب میشوند. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
== پاورقی ها == | == پاورقی ها == | ||
</div> |
نسخهٔ ۹ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۶
جمعیت؛ افرادی که در یک بازه زمانی در کشور، شهر، روستا و یا یک واحد جغرافیایی زندگی می کنند. جمعیت بستر تمدن آفرینی، رشد و پیشرفت یک جامعه است. هر تمدنی برای حفظ حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود به جامعهای بزرگ و نفوس فراوان نیاز دارد. در واقع، افزایش جمعیت جوان، توانمند و متعهد یکی از عوامل مؤثر در اقتدار ملی، پیشرفت، عمران و سازندگی کشورها است. در همین راستا، توجه به خانوادهمحوری در برنامهها و سیاستهای اجرایی، اقناع افکار عمومی نسبت به فرزندآوری و تسهیلات و مشوقهای اقتصادی از عمدهترین راهکارهای اصلاح مسئله جمعیت محسوب میشوند.
تعریف
به کل افرادی که در زمانی معین در یک کشور، شهر، روستا و یا هر واحد جغرافیایی زندگی میکنند، جمعیت گفته میشود.[۱]
جمعیت در قرآن
در آموزههای الهی هیچ تحدید و اعمال محدودیتی در مورد افزایش نسل مطرح نیست و خداوند متعال بر افزایش جمعیت تاکید فرموده است. نمودهایی از اشاره قرآن به جمعیت را در آیات ۱۲ سوره نوح و ۶ سوره اسراء می توان مشاهده نمود. در این آیات اموال و اولاد به عنوان زمینه هایی برای امداد الهی به شمار آمده اند.[۲]
اهمیت افزایش جمعیت
جمعیت، بستر تمدن آفرینی و رشد و پیشرفت است. تمامی عرصههای پیشرفت، توسعه و تمدن آفرینی در جغرافیای جمعیت صورت میگیرد.[۳] هر تمدنی برای حفظ حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود به جامعهای بزرگ و نفوس فراوان نیاز دارد.[۴] بر همین اساس است که گفته میشود سرمایه جوامع فقط پول نیست، بلکه شامل عوامل دیگری مانند عامل انسانی است که مؤلفههای گوناگون در حوزه اقتصاد را به یکدیگر پیوند و به این فرآیندها شکل میدهد.[۵] همچنین نیروی انسانی جوان، توانمند و کارآمد است که هر کشوری را برابر تهدیدهای دشمنان و خطرات آن مقتدر میسازد.[۶] این نیروی محرک میتواند تامین کننده امنیت باشد و در اقتصاد، آموزش، پرورش و سیاست تحول ایجاد کند در حالی که جمعیت سالمند، فقط گیرندهی خدمت بوده و با تغییر ترکیب جمعیتی، جامعه با چالش اساسی مواجه میشود.[۷] درواقع، کشور سالخورده کشوری راکد و ایستاست که نمیتواند آرمانها و اهداف را محقق کند، چراکه از نیروی جوان که پیشبرنده، فعال، برطرفکننده موانع و پرانرژی و با انگیزه است، محروم میشود.[۸]
موافقان افزایش جمعیت
افرادی که به افزایش جمعیت گرایش دارند به ناتالیستها[۹] یا حامیان افزایش جمعیت مشهورند و سیاستی که موافق با این گرایش است سیاست ناتالیستی نام دارد. بهعقیده دارندگان این گرایش، افزایش سریع جمعیت نهتنها مشکلات اقتصادی و گرفتاریهای اجتماعی بهوجود نمیآورد بلکه ازدیاد جمعیت در نیرومندی قدرت نظامی و اقتصادی کشورها نقش مهمی را ایفاء مینماید.[۱۰] پیروان و مبلغان مذاهب مختلف، از موافقان افزایش جمعیت هستند. این دسته بنا به تعالیم ارائه شده، ازدواج، تشکیل خانواده و تولید نسل را مقدس میشمارند. همچنین، در تعالیم مذاهب آسمانی قتل نفس یا مشارکت در آن گناهی نابخشودنی محسوب میشود. برهمین اساس، جلوگیری از تولید نسل و افزایش جمعیت نیز چندان مورد استقبال قرار نمیگیرد.[۱۱] رهبران، یکی دیگر از موافقان افزایش جمعیت هستند. براساس اعتقاد این دسته، جمعیّت زیاد بهعنوان یک ارزش اجتماعی، سیاسی و بین المللی، عاملی برای دستیابی به امکانات زیاد و کسب موفّقیّتها است.[۱۲] در برخی مواقع نیز تشویق و طرفداری از توالد و تناسل بیشتر برای مقابله با تهاجمهای احتمالی دشمنان است.[۱۳] برخی از اقتصاددانان نیز افزایش و تراکم جمعیت را علت اساسی تکامل تکنیکهای تولیدی و در نتیجه رشد و پیشرفت اقتصادی میدانند.[۱۴] از سوی دیگر، مارکسیستها نیز از موافقان افزایش جمعیت بهشمار میآیند. در نظریه مارکس، هر نوع کنترل جمعیت، اقدامی تبهکارانه محسوب میشود که هدف از آن تحمیق تودهها در جهت تحکیم حکومتهای استعماری بوده است.[۱۵]
مخالفان کاهش جمعیت
در مقابل طرفداران افزایش جمعیت، دانشمندان دیگری با درنظر گرفتن رابطة میان جمعیت و مواد غذایی،[۱۶] با افزایش جمعیت مخالف هستند که به آنتیناتالیستها[۱۷] معروفند. مکتب مخالفان افزایش جمعیت را مالتوسیانیسم[۱۸] نیز مینامند.[۱۹] گرچه نسخه کاهش جمعیت از ابتدا بهصورت علمی مطرح بوده، اما طی دهه های اخیر به یک موضوع سیاسی تبدیل شده است، بهطوریکه غربیها طرح آن را ابزاری برای کاهش جمعیت مسلمانان قرار دادهاند. نشانه سیاسی بودن این برخورد را در برخی آمارها می توان مشاهده نمود. برای مثال در سال ۱۹۹۰ میلادی، رشد جمعیت اسلامی ۱۹ درصد اما رشد جمعیت غیراسلامی ۸۱ درصد بوده است. این آمار نشان میدهد که افرادی که نسخه کاهش جمعیت را ارائه کردهاند خودشان به این نسخه عمل نکردند.[۲۰]
عوامل کاهش جمعیت
کاهش جمعیت، معلول عوامل بیرونی همچون سیاستهای استعمار و عوامل داخلی ناشی از اجرای برخی سیاستهای نادرست درباره کنترل جمعیت است.[۲۱] فردگرایی، شهرنشینی و مهاجرت به شهرها، سیاستهای قدرتمندان جهان، تغییر سبک زندگی دینی و سنتی که به سبک زندگی مدرن و غربی تغییر پیدا کرده است به خصوص در فضای مجازی که لذتمحوری به جای سعادتمحوری، راحتطلبی بهجای کمالطلبی، آسایشمحوری به جای مسئولیتپذیری ترویج میشود، تنزل مقام مادری و مدیریت خانواده، ترویج تفکر فمنیستی و خلأ قوانین حمایتی از جمله عوامل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند که موجب کاهش جمعیت میشوند.[۲۲]
راهکارهای افزایش جمعیت
اگرچه اغلب، مسائل اقتصادی را دلیل کاهش جمعیت میدانند اما آمار و بررسیها نشان میدهد مسائل فرهنگی اصلیترین دلیل کاهش جمعیت است.[۲۳] بر این اساس، میتوان اقناع افکار عمومی نسبت به فرزندآوری در کنار تسهیلات و مشوقهای اقتصادی را عمدهترین راهکار برای جبران کاهش جمعیت دانست. درواقع، در بخشی از جامعه که از شرایط اقتصادی خوبی برخوردارند، کاهش تمایل به فرزندآوری ناشی از عوامل فرهنگی است. بنابراین، عوامل انگیزهبخش بیرونی مانند مشوقهای اقتصادی نیز بدون وجود انگیزه درونی برای فرزندآوری، اثربخشی مقطعی خواهد داشت.[۲۴] نکتۀ دیگر مغفول مانده در مسئله جمعیت، عدم توجه به خانوادهمحوری در برنامهها و سیاستهای اجرایی است. تا زمانی که این مشکل حل نشود، میتوان گفت رشدی را در این زمینه وجود نخواهد داشت. در حقیقت جامعه سالم و عاری از آسیبهای اجتماعی در خانواده سالم شکل میگیرد.[۲۵] مجازاتهای قانونی برای مقابله با سقط عمدی جنین، حمایتهای اجتماعی مورد نیاز از زنان باردار کمدرآمد، مشاورههای روانشناسی و پزشکی، فعالیتهای مبتنی بر امیدآفرینی درباره حیات و جمعیت توسط نهادهای آموزشی، علمی، فرهنگی همچون آموزش و پرورش و دانشگاهها،[۲۶] ترغیب جوانان به ازدواج، تسهیل این امر و اصلاح باورهای مردم در ارتباط با فرزند کمتر[۲۷] نیز، از راهکارهای اصلاح مسئله جمعیت شناخته میشود.
منابع
ایکنا
دانشنامه حوزه
پاورقی ها
- ↑ . دایرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، ص601.
- ↑ . کثرت جمعیت جزو امدادهای الهی محسوب میشود/ عوامل اقتصادی دلیل اصلی تحدید نسل نیست
- ↑ . تأکید همه ادیان الهی برای داشتن جمعیت جوان
- ↑ . نقش افزایش جمعیت در اقتدار ملی
- ↑ . اقناع افكار عمومی؛ شرط اجرای موفق سیاستهای جمعیتی
- ↑ . جمعیت یکی از عناصر قدرت است
- ↑ . لزوم پیگیری جهادی به مسئله جوانی جمعیت
- ↑ . دولت در مسئله جمعیت پشتیبان مردم است
- ↑ Natalist .
- ↑ . مبانی جمعیتشناسی، 1375، ص97.
- ↑ . مبانی جمعیتشناسی، 1380، ص217.
- ↑ . بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با زوجهای جوان در فروردین ماه 98
- ↑ . اضافه جمعیت، ص52-51.
- ↑ . تاریخ جامعهشناسی، ص186-185.
- ↑ . جمعیت و توسعه، ص15.
- ↑ . مبانی جمعیتشناسی، 1371، ص114.
- ↑ . Antinatalist
- ↑ Malthusianism .
- ↑ . مبانی جمعیتشناسی، 1375، ص98.
- ↑ . ترویج کاهش جمعیت با مبنای قرآن در تعارض جدی است
- ↑ . سیاستهای کنترل جمعیت در ایران نادرست بودهاند
- ↑ . اسلام بر جمعیت متوازن، متعادل و متناسب تأکید دارد
- ↑ . ما در میانه جنگ جمعیتی قرار داریم
- ↑ . اقناع افكار عمومی؛ شرط اجرای موفق سیاستهای جمعیتی
- ↑ . حل مسئله جمعیت نیازمند اصلاح سیاستگذاریهای رفاهی خانواده است
- ↑ . سیاستهای کنترل جمعیت در ایران نادرست بودهاند
- ↑ . نقش افزایش جمعیت در اقتدار ملی