انصاف: تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''انصاف'''؛ رعایت مساوات در رفتار با دیگران و ادای حق¬الناس. انصاف از شاخصه¬های ارزشمند جامعه انسانی و لازمه سبک زندگی اسلامی است که باعث اصلاح و شکوفایی جامعه می شود. ==معنای انصاف== انصاف از فضائل اخلاقی، به معنای عدالت‌ورزی، بر رعایت مساوات...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۰: خط ۳۰:


<references />
<references />
[[رده: اخلاق و قرآن]]
[[رده: حقوق و قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۶

انصاف؛ رعایت مساوات در رفتار با دیگران و ادای حق¬الناس. انصاف از شاخصه¬های ارزشمند جامعه انسانی و لازمه سبک زندگی اسلامی است که باعث اصلاح و شکوفایی جامعه می شود.

معنای انصاف

انصاف از فضائل اخلاقی، به معنای عدالت‌ورزی، بر رعایت مساوات و برابری در رفتار با دیگران و پرداخت حقوق مردم بدون تبعیض است.[۱] به عبارت دیگر؛ انصاف یعنی اجرای قسط و اقرار به حقوق مردم و ادای آنهاست و اینکه هر خیری را برای خود می‌خواهیم، برای دیگران هم بخواهیم و هر زیان و ضرری که برای خود نمی‌پسندیم، برای دیگران هم نپسندیم.[۲]

اهمیت انصاف

از منظر آموزه‌ها و تعالیم اسلامی، انصاف بالاترین و والاترین کمالات و فضائل اخلاقی و بهترین صفت و ویژگی یک جامعۀ انسانی مطلوب به حساب می‌آید که زمینه‌ساز عدالت و برابری در تمامی ابعاد روابط اجتماعی می‌باشد، به صورتی که اجرای آن ضامن احقاق حقوق تمامی افراد یک جامعه خواهد بود؛ از همین‌رو امیرمؤمنان علی (ع) می‌فرماید: «نِظامُ الدِّینِ خَصلَتانِ: انصافُکَ مِن نَفسِکَ و مُواساةُ اخوانِکَ؛ نظام و رشتۀ دین دو خصلت است: انصاف داشتن و همدردی و کمک نسبت به برادران[ایمانی]. نقل شده که مرد عربی خدمت پیامبر (ص) آمد در حالی که آن حضرت به سوی جنگی رهسپار بودند. عرب رکاب شتر پیامبر (ص) را گرفت و عرض کرد: یا رسول الله! به من عملی بیاموز که سبب رفتن من به بهشت شود. رسول خدا (ص) فرمود: از روی انصاف هرگونه دوست داری که مردم با تو رفتار کنند، تو نیز با آنها رفتار کن و هر چه را ناخوش داری مردم با تو کنند، با آنها انجام مده. سپس فرمود: رکاب شتر را رها کن که قصد جهاد دارم.[۳]

انواع انصاف

انصاف بر سه قسم است: انصاف در سخن: بیان و پذیرش سخن حق اگرچه بر خلاف منفعت شخص یا اقوام و دوستان او باشد. خداوند در آیه۱۵۲ سوره انعام توصیه به رعایت انصاف در زمان سخن گفتن کرده است. انصاف در عمل: انصاف‌ورزی در رفتارهای متقابل اجتماعی. انصاف در قضاوت: رعایت انصاف در حوزه امور قضایی و میان دو طرف دعوا.[۴] از زاویه دیگر، انصاف سه قسم دارد:

  1. انصاف با خدا: یعنی انسان باید جایگاه خدا را مراعات کند که جایگاه ربوبیت است و نعمت‌های الهی را قدر بداند و حقش را ادا کند.
  2. انصاف در برابر خود: یعنی جایگاهمان را درک کنیم و اجازه ندهیم که به خسران کشیده شویم و به‌نحوی نشود که یک روز با خودمان مجادله کنیم.
  3. انصاف با مردم: یعنی انسان سعی کند حدود و وظایفی را که در برابر دیگران در شئون مختلف زندگی دارد، مراعات کند. اگر آنها در مسیر بودند که بسیار خوب است، اما اگر در مسیر نبودند، انسان باید وظایف خود نسبت به آنها را رعایت کند.[۵]

فواید و آثار انصاف

اجرای انصاف ضامن آسایش و راحتی، فزونی رزق و روزی، رسیدن به مقام مومن واقعی، انجام بهترین عمل، کسب عزت، رسیدن به مکارم اخلاق، دفع عذاب و جلب محبت سایرین خواهد بود.[۶] از دیدگاه پیامبر (ص)، انصاف‌ بلاها را دور می‌کند و از خشم خدا جلوگیری می‌کند؛ ایشان فرمود: «با مردم منصفانه رفتار کن و با آنان خیرخواه و مهربان باش، زیرا اگر چنین بودی و خداوند بر مردم دیاری که تو در آن به سر می‌بری خشم گرفت و خواست بر آنان عذاب فرو فرستد، به تو نگاه کرده و به خاطر تو بر آن مردم رحم می‌کند». از برکات و پیامدهای انصاف این است که اجل را به تأخیر می‌اندازد و باعث بهره‌مندی بیشتر از عقل و خرد نیز می‌شود، پیامبر اسلام (ص) فرمود «به هر کس که راست‌گویی در گفتار، انصاف در رفتار، نیکی به والدین و صله رحم الهام شود اجلش به تأخیر می‌افتد، روزیش زیاد می‌شود، از عقلش بهره‌مند می‌شود و هنگام سؤال مأموران الهی، پاسخ لازم به او تلقین می‌شود». امام علی(ع) فرمود: «عادل‌ترین مردم کسی است که نسبت به کسی‌ که به او ظلم کرده با انصاف رفتار کند، انصاف نشانه ایمان واقعی، مایه آسایش و موجب رفع اختلاف و الفت و همبستگی است». همچنین فرمود «هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید.[۷] انصاف یک تیغ اصلاح‌گر است که در جمیع جهات، زندگی انسان را منطقی می‌کند؛ حکم انصاف تنها در مورد اهل خانه نیست؛ بلکه تمام طبقات جامعه (مانند مدیر یا کارگزار حکومتی) برای اقامه احکام آن مسئولیت مشترک دارند.[۸]

راهکار ترویج انصاف در جامعه

اولین کار در رابطه با اجرایی شدن بحث انصاف در جامعه این است که از جزء به کل برویم؛ یعنی اگر می‌بینیم که در برخی از مغازه‌ها یا فروشگاه¬ها افرادی بی¬انصافی می‌کنند با آنها برخورد شود. این رفتار می‌تواند در سطح کلان جامعه نیز تاثیر گذار باشد در عین حال نیز نباید از افرادی که در فعالیت‌های اقتصادی در عرصه بالاتر و مهم‌تری فعال هستند نیز غافل شویم؛ نکته بعدی اینکه در کشور خلاء قانونی وجود دارد که باید این خلاء قانونی را از بین ببریم. یکی از نمونه راهکارهایی که موجب ترویج انصاف در جامعه می شود، اطلاع¬رسانی قیمت کالاها به مشتریان با نظارت دقیق بازرس هاست. نکته دیگر، کار کردن بر روی فرهنگ و اعتقادات مردم است. وقتی کاسب و یا کارمند ما اعتقاداتش ضعیف باشد دیگر بی انصافی برای او معنایی ندارد. سیستم تشویق و تنبیه یکی دیگر از موارد اثرگذار در راستای تثبیت انصاف در جامعه می باشد. نکته بعدی اینکه نباید افرادی که در بخش کلان جامعه فعال هستند و انصاف را رعایت نمی‌کنند را نادیده بگیریم. فردی می‌گوید فلانی چندین میلیارد خورده و کسی با او کاری ندارد. همین امر باعث می‌شود که مردم دیگر نسبت به یکدیگر انصاف نداشته باشد. ‌ نکته بعدی در ترویج انصاف، بیان داستان‌ها و نقل قول‌های واقعی از زندگی بزرگان است. زندگی افرادی همچون شهدا می‌تواند برای مردم ملموس و محسوس باشد؛ بدون اینکه در این عرصه بزرگ¬نمایی داشته باشیم. وقتی مردم با سبک زندگی اسلامی آشنا شوند و زندگی ائمه (ع) را بدانند کمتر به سمت بی انصافی می‌روند؛ یعنی وقتی در جامعه رشد و نمو دینی داشته باشیم دیگر شاهد رواج بی انصافی و بی اخلاقی در جامعه نیستیم.[۹]

منابع

ایکنا

ویکی شیعه

ویکی فقه

ارجاعات