آیات الاحکام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
آیات الاحکام: آیات در بردارندۀ احکام شرعی. قرآن کریم که در اصطلاح فقه و اصول به آن «کتاب» گویند، یکی از منابع فقه و اجتهاد است. به آیاتی از قرآن که به احکام شرعی پرداختهاند یا بتوان از آنها، حکمی شرعی استخراج و استنباط کرد، آیات الاحکام یا فقه القرآن گفته میشود. منظور از حکم شرعی، احکام عملی مانند نماز، روزه، جهاد و زکات است نه احکام اخلاقی یا اعتقادی. بحث درباره آیات الاحکام از قدیمترین بخشهاى تفسیر است و استنباط احکام فقهى از آیات قرآن، سابقه در عصر پیامبر صلىاللهعلیهوآله دارد که صحابه براى بهدست آوردن احکام عملى به قرآن روى مىآوردند. پیشینۀ تألیف مجموعههاى مستقل در زمینه آیات فقهى قرآن، به قرن دوم هجرى مربوط مىشود و اولین مولف در این حوزه، «ابن السائب كلبی» از یاران امام باقر و امام صادق(ع) است. برخی از آثار شاخص در زمینۀ آیات الاحکام عبارتند از: فقه القرآن از قطبالدین راوندی، کنز العرفان فی فقه القرآن از فاضل مقداد سیوری، تفسیر شاهی از ابوالفتح حسینی جرجانی. دربارۀ تعداد «آیات الاحکام» میان علما و فقها اختلاف نظر وجود دارد ولی مشهورترین آمار در این زمینه، ۵۰۰ آیه میباشد. | '''آیات الاحکام''': آیات در بردارندۀ احکام شرعی. قرآن کریم که در اصطلاح فقه و اصول به آن «کتاب» گویند، یکی از منابع فقه و اجتهاد است. به آیاتی از قرآن که به احکام شرعی پرداختهاند یا بتوان از آنها، حکمی شرعی استخراج و استنباط کرد، آیات الاحکام یا فقه القرآن گفته میشود. منظور از حکم شرعی، احکام عملی مانند نماز، روزه، جهاد و زکات است نه احکام اخلاقی یا اعتقادی. بحث درباره آیات الاحکام از قدیمترین بخشهاى تفسیر است و استنباط احکام فقهى از آیات قرآن، سابقه در عصر پیامبر صلىاللهعلیهوآله دارد که صحابه براى بهدست آوردن احکام عملى به قرآن روى مىآوردند. پیشینۀ تألیف مجموعههاى مستقل در زمینه آیات فقهى قرآن، به قرن دوم هجرى مربوط مىشود و اولین مولف در این حوزه، «ابن السائب كلبی» از یاران امام باقر و امام صادق(ع) است. برخی از آثار شاخص در زمینۀ آیات الاحکام عبارتند از: فقه القرآن از قطبالدین راوندی، کنز العرفان فی فقه القرآن از فاضل مقداد سیوری، تفسیر شاهی از ابوالفتح حسینی جرجانی. دربارۀ تعداد «آیات الاحکام» میان علما و فقها اختلاف نظر وجود دارد ولی مشهورترین آمار در این زمینه، ۵۰۰ آیه میباشد. | ||
== تعریف آیات الاحکام == | == تعریف آیات الاحکام == | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
== ارجاعات == | == ارجاعات == | ||
[[رده:اصطلاحات علوم قرآنی]] | [[رده:اصطلاحات علوم قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۲
آیات الاحکام: آیات در بردارندۀ احکام شرعی. قرآن کریم که در اصطلاح فقه و اصول به آن «کتاب» گویند، یکی از منابع فقه و اجتهاد است. به آیاتی از قرآن که به احکام شرعی پرداختهاند یا بتوان از آنها، حکمی شرعی استخراج و استنباط کرد، آیات الاحکام یا فقه القرآن گفته میشود. منظور از حکم شرعی، احکام عملی مانند نماز، روزه، جهاد و زکات است نه احکام اخلاقی یا اعتقادی. بحث درباره آیات الاحکام از قدیمترین بخشهاى تفسیر است و استنباط احکام فقهى از آیات قرآن، سابقه در عصر پیامبر صلىاللهعلیهوآله دارد که صحابه براى بهدست آوردن احکام عملى به قرآن روى مىآوردند. پیشینۀ تألیف مجموعههاى مستقل در زمینه آیات فقهى قرآن، به قرن دوم هجرى مربوط مىشود و اولین مولف در این حوزه، «ابن السائب كلبی» از یاران امام باقر و امام صادق(ع) است. برخی از آثار شاخص در زمینۀ آیات الاحکام عبارتند از: فقه القرآن از قطبالدین راوندی، کنز العرفان فی فقه القرآن از فاضل مقداد سیوری، تفسیر شاهی از ابوالفتح حسینی جرجانی. دربارۀ تعداد «آیات الاحکام» میان علما و فقها اختلاف نظر وجود دارد ولی مشهورترین آمار در این زمینه، ۵۰۰ آیه میباشد.
تعریف آیات الاحکام
به آیاتی از قرآن که احکام شرعی را بیان میکنند یا از آنها حکم شرعی استنباط میشود، آیاتُ الاَحکام[۱] یا فِقهُ القُرآن[۲]، گفته میشود. مراد از حکم شرعی، احکام عملی مانند نماز، زکات و جهاد است نه احکام اعتقادی و اخلاقی.[۳]
پیشینه استنباط آیات الاحکام
بنابر آنچه در روایات آمده است،[۴] مراجعه به قرآن و برداشت احکام از آیات آن، از زمان پیامبر(ص) و نزول قرآن شروع شده و در میان صحابه و یاران امامان متعارف بوده است. در بسیاری از موارد، امامان حکم شرعی را با استناد به آیات قرآن برای مردم بیان میکردند؛ برای مثال نقل شده است عبدالاعلی به امام صادق(ع) عرض کرد من زمین خوردم و ناخن انگشت پایم کنده شد و ناچار آن را بستم، حال برای وضو چه کنم. امام فرمود: [حکم] آن و مانند آن از این آیه فهمیده میشود: «[خدا] در دين بر شما سختى قرار نداده است»؛[۵] بر روی همان (زخم بسته شده) مَسح کن.[۶]
اقسام آیات الاحکام
احكام در قرآن كریم به سه دسته عمده تقسيم میشود: اولين دسته از احكام، احكام كلی و عامیاند كه در تمام ابواب فقه جريان دارد و موضوع خاص ندارد مثلا در آيه ۲۸۶ سوره بقره آمده است كه «خداوند هيچ كس را جز به قدر توانایىاش تكليف نمىكند» كه اين اشاره، دلالت بر نفی تكليف مالايطاق و نفی حرج و تحمل زحمت و فشار غيرقابل تحمل در دين دارد. دومين دسته از احكام دين احكام جزئی ـ اجمالی است؛ در اينگونه آيات دستور كلی و مبهم در موارد خاص مانند نماز، زكات، نمازجمعه، حليت، بيع، حرمتربا، لزوم قصاص آمده است مثل آيه ۱۷۸ سوره بقره كه در آن خداوند میفرمايد «اى كسانى كه ايمان آوردهايد درباره كشتگان بر شما [حق] قصاص مقرر شده؛ آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن و هر كس كه از جانب برادر [دينى]اش [يعنى ولى مقتول] چيزى [از حق قصاص] به او گذشت شود [بايد از گذشت ولى مقتول] به طور پسنديده پيروى كند و با [رعايت] احسان [خونبها را] به او بپردازد اين [حكم] تخفيف و رحمتى از پروردگار شماست پس هر كس بعد از آن از اندازه درگذرد وى را عذابى دردناك است». سومين دسته از احكام، جزئی ـ تفصيلی هستند؛ در اين گونه آيات، احكام خاص مربوط به موضوعات مشخص و موردی به صورت روشن بيان شده است مثل آيه۶ سوره مائده كه میفرمايد «اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون به [عزم] نماز برخيزيد صورت و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پيشين [هر دو پا] مسح كنيد».[۷]
ویژگیهای آیات الاحکام
از آنجا که قرآن کریم، پیش از همه، کتابی هدایتی تربیتی است و همه آنچه را که در هدایت انسان به سعادت حقیقی و جاودانه مؤثّر است، بیان کرده، طرح مباحث فقهی در قرآن نیز با همین هدف متناسب است. در اینجا به برخی از ویژگیهای آیات الاحکام، اشاره میشود: 1 - بیان کلی و اشارهای: معمولا احکام به گونهای فشرده و در حدّ اشاره و کلّی بیان و به ویژه در احکام معاملات، به قاعدههای بسیار عام نظیر «أَوفُوا بِالْعُقُود»[۸] بسنده شده است. یا برای مثال حکم وجوب نماز، از آیات قرآن قابل برداشت است؛ اما اینکه چند رکعت است و دارای چه ارکانی است و چه ذکرهایی باید در آن خوانده شود، در روایات آمده است. 2 - پراکندگی در کل قرآن: بسیاری از احکام قرآن مانند احکام نماز، حج، جهاد، زکات، ارث، طلاق و غیر اینها به صورت پراکنده در سورههای گوناگون و جدا جدا آمده است. 3- نص نبودن احکام قرآن: قرآن به طور عام، احکام را به صورت نص و غیر قابل تردید بیان نکرده؛ بلکه به گونهای آورده که قابل برداشتهای گوناگون است؛[۹] در نتیجه، استناد به بسیاری از آیات، دچار مشکل ومدلول آنها ظنّی الدلالة شده است.[۱۰] 4 - قرار گرفتن در میان مباحث دیگر: آیات احکام در لابهلای دیگر معارف قرآن، مانند مباحث اعتقادی، اخلاقی و تاریخی قرار گرفته و میان آنها ارتباطی قوی ایجاد شده است. ۵ - همراهی انذار و تبشیر با احکام: بیان احکام در قرآن به شکلی جذّاب همراه با ترغیب یا تهدید و انذار است و زبان تشریع، متناسب با اهمّیّت حکم، فراز و فرود مییابد.[۱۱]
موضوعات آیات الاحکام
با نگاهی گذرا بر عناوین و مباحث مطرحشده در کتابهای آیات الاحکام و فقه القرآن، به دست میآید که موضوعات آیات الاحکام، همان موضوعات و بابهایی هستند که در علم فقه و کتابهای فقهی مطرح شدهاند؛ موضوعاتی مثل طهارت، نماز، روزه، خمس، زکات، ازدواج و ارث.[۱۲]
تعداد آیات الاحکام
در خصوص كميت آياتالاحكام، آرای متعددی از سوی مفسران فقهپژوه ارائه شده است و در آن، فراز و نشيبی به فاصله ۱۵۰ تا بيش از ۶۰۰۰ عدد وجود دارد. اما مشهور ميان اكثر فقيهان اين است كه ۵۰۰ آيه مسايل فقهی در قرآن وجود دارد[۱۳] كه عنوان برخی از كتب فقهالقرآن نیز بر اساس همین عدد است، مانند: تفسيرالخمس مائة آية فی الاحكام، منهاج الهدایة فی تفسیر خمس مائة آیة و النهایة فی تفسیر خمس مائة. راز اين فراز و نشيب ممكن است اين باشد كه برخی با قطع نظر از تكرار آيات به عدد رسيدهاند و يا اينكه برخی با توجه به عنوان حكم عدد را مطرح كردهاند كه طبعا عدد كوچكی است و چه بسا برخی با توجه به آيات صريح و غير صريح به عدد بزرگتری دست يافتهاند. اين احتمال نيز وجود دارد كه اعداد بزرگ، ناشی از نوع بينش به آياتالاحكام باشد كه خواستهاند از برخی آيههای به ظاهر غير آياتالاحكام مثل آياتالامثال و آياتالقصص و آياتالقَسَم و جز آن نيز استفاده فقهی ببرند. استاد معرفت درباره عدد و ارقام آياتالاحكام نظر خاصی دارد كه قابل توجه است. ايشان مینويسد: «فقهالقرآننويسان میگويند ۵۰۰ آيه مربوط به آياتالاحكام است. اين آمار مربوط به آياتی است كه مستقيما و مباشرتا بر اعمال مكلفين چون عبادات و معاملات دلالت میكند و گرنه همه آيات قرآن دستورات عملی است كه بر مسلمين واجب است بدان عمل كنند و در حيات فكری و زندگی عملی خود اجرا كنند.».[۱۴] مرحوم معرفت با مبنای خاص خود، همه قرآن را آياتالاحكام میدانست وی با اين ديد برخی از آيات را مبنای «فقهالقرآن» میداند و برخی از آيات را ثمره حكم فقه میانگارد و هر كجا آياتی را كه بسياری از فقهای مفسر در حوزه آياتالاحكام نمیدانند، در حيطه آياتالاحكام به كار میبرد. در واقع استاد معرفت میگويد: آياتالاحكامنويسان ما از برخی از آيات غفلت كردند.[۱۵]
کتب در زمینۀ آیات الاحکام
از مهمترین کتابها در زمینۀ آیاتالاحکام، آیاتالاحکام تألیف محمد بن علی استرآبادی است. از دیگر کتابها در این زمینه میتوان به فقهالقرآن قطبالدین راوندی؛ احکامالقرآن امام شافعی؛ احکامالقرآن ابن عربی؛ کنزالعرفان فاضل مقداد؛ زبدةالبیان فی احکامالقرآن مقدس اردبیلی؛ تفسیر شاهی امیر ابوالفتح حسینی جرجانی عربشاهی و احکام قرآن، محمد خزائلی اشاره کرد.[۱۶]
تاريخچه تأليف در باب آياتالاحكام
تاريخچه تحقيق و تأليف آياتالاحكام به قرن دوم هجری برمیگردد. اولين كتاب توسط ابونصر محمد بن السائب بنبشر الكلبی الكوفی از یاران امام باقر و امام صادق(ع)، نگاشته شد. پس از او، مقاتل بنسليمان بنبشر الخراسانی دومين كتاب فقهالقرآن را با عنوان تفسيرالخمس مائة آية فیالاحكام» در قرن دوم نوشت. اما علماى اهل سنت، ابوعبدالله محمد بن ادريس شافعى (د. 204 ق) را اولين مؤلف در آيات الاحكام مىشمارند، این در حالی است که آيت الله مرعشى در مقدمه مسالك الافهام مىگويد: محمد بن سائب كلبى بر او مقدم است. همچنین آقابزرگ تهرانی در الذریعه و علامه سيد حسن صدر در كتاب تأسيس الشيعه، اولين مؤلف در باب آيات الاحكام را محمد بن سائب كلبى معرفی میکنند. تالیفات در این زمینه در عصر حاضر بسیار قابل توجه بوده، بهطوری که در يك ربع گذشته از قرن پانزدهم، بيش از تمام قرن چهاردهم در حوزه تفسير آياتالاحكام تلاش علمی صورت گرفته است و در مدت اين ۱۲۵ سال به اندازه تمام طول عمر دانش فقهالقرآن، فعاليت شده است كه بسامد كل آن را در تأليف نزديك به يكصد اثر و نگارش تعليقه و حاشيه بر متون ديگر میتوان مشاهده كرد. اگر اين آمار به نسبت مجموع فرق شيعی در جهان اسلام در نظر گرفته شود، بيش از پنجاه درصد كل آثار فقهپژوهی را به خود اختصاص خواهد داد و اگر اين ميزان به نسبت هر يك فرقههای چهارگانه و شيعه زيديه، ظاهريه، اباضيه و آثار متفرقه در نظر گرفته شود، سهم شيعه از ده تا بيست برابر يك فرقه، متغير خواهد بود كه البته اين جدای از تفسير يك يا چند آيه فقهی، تفسير موضوعی با عنوان فقهی و مقالات و پاياننامههايی است كه در زمينه آياتالاحكام تهيه و تدوين شده است.[۱۷]
عنوان کتب آیات الاحکام در تشیع و تسنن
آيات الاحكام نام تأليفاتى است كه عالمان شيعه در اين زمينه نگاشتهاند؛ مثل آيات الاحكام استرآبادى. اهل سنت و جماعت اين گونه تأليفات را احكام القرآن ناميدهاند؛ احكام القرآن جصاص و ابن العربى و كياهراسی چند نمونه از این آثار هستند.[۱۸]
آثار امامیه در باب آیات الاحکام
از آثار شاخص امامیه که مستقلاً دربارۀ آیاتالاحکام تألیف شده، کتاب فقه القرآن از قطبالدین سعید بن هبةالله، متشابه القرآن ابنشهرآشوب (د ۵۸۸ ق/ ۱۱۹۲ م) و مجمع البیان طبرسی است. علاوه بر این، آثار مهم در زمینۀ آیاتالاحکام تا سدۀ ۱۱ ق/ ۱۷ م از این قرارند: منهاج الهدایة از احمد بن عبدالله، ابنمتوج بحرانی، کنز العرفان فی فقه القرآن از فاضل مقداد سیوری (که بارها به چاپ رسیده، و مهمترین مرجع فقهای متأخر در میان کتب آیاتالاحکام است.)، معارج السؤول فی مدارج المأمول از کمالالدین حسن بن محمد استرابادی، تفسیر آیات الاحکام از شرفالدین علی شیفتکی، معدن العرفان از ابراهیم بن حسن دراق، تفسیر شاهی از ابوالفتح حسینی جرجانی (به زبـان فـارسی که مجلسی بر معتبربودن آن تـأکید کرده است)، زبدة البیان فی فقه القرآن از مقدس اردبیلی، تفسیر قطبشاهی از قاضی یزدی، آیات الاحکام از محمد بن علی استرابادی، مسالک الافهام الى آیات الاحکام از فاضل جواد کاظمی، مفاتیح الاحکام فی شرح آیات الاحکام از محمدسعید طباطبایی قهپایی، آیات الاحکام الفقهیة از ملکعلی تونی.[۱۹]
استنباط آیات الاحکام در شیعه و اهل سنت
شيوه بحث از آيات الاحكام، در ميان علماى شيعه و سنى تفاوت دارد. علماى شيعه به همان سبك كتابهاى فقهى و به صورت موضوعى از طهارت شروع مىكنند و تا ديات ادامه مىدهند و درباره يكايك آيات هر باب بحث مىكنند؛ همان گونه كه در فقهالقرآن و كنزالعرفان اين گونه است. اما معمولاً اهل سنت از اول قرآن شروع مىكنند و هر جا حكمى از آيات استفاده شود، آن را ذكر مىكنند. از اين رو، به نظر آنان هر آيهاى كه بتوان از آن مطلبى را درباره فروع استخراج كرد، در شمار آيات الاحكام است.[۲۰]
شرایط استنباط آیات الاحکام
مجتهد بودن: اسـتـنباط از قرآن، نياز به معارف بسيار و احاطه بر علوم زبانى و ادبى(از جمله لغت و نحو معانى و بيان) و علوم قرآنى(از جمله شناخت ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و اسباب نزول) و علوم شرعى و مبادى فقه و اصول دارد تـا محقق دريابد كه هر امرى در قرآن، حاكى از وجوب نيست و هر وجوبى با امر بيان نمىشود و گاه نهى در قالب نفى و اخبار جانشين انشاء است. عملاً اگر كسى به درجه اجتهاد نرسيده يا لااقل قريب الاجتهاد نباشد، استنباط فقهىاش از قرآن، اعتبار علمى ندارد.[۲۱] در بحثهای فقهالقرآن تنها یک تخصص لازم نیست، بلکه محقق فقهالقرآن باید تمام شرایط یک فقیه را داشته باشد. محقق فقهالقرآنی هم باید با حیطه فقهی و هم تفسیری آشنایی تخصصی داشته باشد تا به سمت یکی متمایل نشود. مثلاً در استخراج آیات فقهی مساجد، باید استقراء تام در همه آیات صورت بگیرد، نه اینکه صرفاً با توجه به یک یا چند آیه فوراً نتیجهگیری شود. نگاه شیعه به آیات قرآن در صدور حکم، برایندی است و باید قرائن متصله و منفصله آن استخراج شود، لذا نباید صرفاً به آیات مشهور در یک حوزه فقهی رجوع شود، زیرا نگاه غیراستقرایی قرآن را از مرجعیت میاندازد.[۲۲] زبانشناسی: زبان و ادبيات عرب متشكل از صرف و نحو و بلاغت و ... است كه در مباحث علوم اسلامی نياز زيادی به آن وجود دارد. آيات الاحكام ارتباط زيادی با معانی و الفاظ دارند و الفاظ و معانی نيز با زبانشناسی مرتبط هستند و اگر مراكز علمی و حوزهها نسبت به زبانشناسی توجه كنند آيات الاحكام می توانند متاثر از زبانشناسی باشد.[۲۳]
روشهای تفسیر آیات الاحکام
در ميان مفسران اسلامی دو روش در تفسير فقهی قرآن معمول است، روش اول آن است كه از آغاز قرآن تا انجام آن به ترتيب آيات احكام را مورد بررسی قرار میدهند. اين روش تفسير فقهی «ترتيبی» نام دارد كه در ميان مفسران اهل سنت رواج دارد و نام اينگونه تفاسير «احكام القران» است. روش دوم بدينگونه است كه آيات فقهی قرآن را براساس ترتيب ابواب فقهی؛ يعنی از طهارت تا ديات به صورت موضوعی مورد بحث قرار میدهند، اين روش، تفسير فقهی «موضوعی» به شمار میآيد و بيشتر در ميان مفسران شيعی رواج دارد. نام اينگونه تفاسير «آياتالاحكام» است.[۲۴]
توسعۀ آیات الاحکام
آیاتالاحکام قرآن کریم را میتوان در موضوعات مربوط به فروعات عملی که وارد فقه نشده است توسعه داد که از جمله این موضوعات انفاق، اطعام به دیگران، تعلیم و تربیت، تبلیغ، بدعت، تکفیر، عزت مسلمانان، روابط با غیر مسلمانان، عفو و گذشت و دهها و صدها فروعات دیگر است که در فقه شیعه و اهل سنت مطرح نشده، اما اگر بر قرآن کریم عرضه شوند، مشاهده میشود که قرآن در آنها حکم فقهی دارد. بخش دیگری که در فقه شیعه و اهل سنت نیامده، موضوع مباحث اخلاقی است. این مباحث تاکنون فقط در منابع اخلاقی شیعه و اهل سنت منحصر شدهاند، اما خداوند در قرآن کریم آنها را افزون بر زاویه اخلاقی از زاویه فقهی نیز بررسی کرده است. از دلایل اینکه اینها را میتوان وارد فقه کرد، اشتراک در موضوع، قلمرو و هدف اخلاق و فقه است. دلیل دوم وحدت لحن و سیاق آیات قرآن در موضوعات فقهی و اخلاقی است. علت دیگر وحدت لحن و سیاق روایات در موضوعات فقهی و اخلاقی است. علت دیگر نیز سیره و روش فقها است و از جمله در برخی از منابع آیاتالاحکام، یا منابع فقهی شیعه و اهل سنت، آنها عمدتاً برخی از موضوعات اخلاقی را در منابع خود از زاویه فقهی بررسی کردهاند که از جمله آنها شیخ انصاری است.[۲۵]
اگر فقهالقرآن به درستی مفهومشناسی شود، مفهوم آن توسعه زیادی خواهد داشت. براین اساس باید به موضوعاتی مانند فقه سیاسی در قرآن، فقه اجتماعی، فقه اقتصادی، فقه کلامی و ... براساس قرآن مبادرت شود که خود آن گرایشات و موضوعات میان رشتهای وسیعی را ایجاد میکند و میتواند تحول عظیمی را فراهم کند. باید معاملات، عبادات و همه عرصههای زندگی در مباحث فقه القرآن مورد توجه قرار گیرد. اگر فقه ماخوذ از قرآن فقط آیات الاحکام دانسته شود منحصر در همان ۵۰۰ آیهای میشود که در اکثر کتب بحث شده و در کنزالعمال و دیگر آثار نیز وجود دارد و ملاک صدور فتوا بوده است اما آیاتی وجود دارد که مبانی فقهی و احکام دیگری دارد و یا حتی قصص قرآن که زمینه استفاده فقهی دارند. براین اساس از تمامی آیات قرآن میتوان استفاده فقهی داشت البته باید این نکته عمیق و دقیق را مدنظر قرار داد که ارایه نظریه باید از کانال اهل بیت(ع) عبور کند. یعنی اگر روایتی از اهل بیت(ع) درباره موضوع مدنظر وجود داشت و روایت با ملاکهای سنجش روایت معتبر بود باید ملاک قرار گیرد اما اگر روایتی وجود نداشت در این صورت عقل و علم قطعی میتواند ملاک قرار بگیرد. [۲۶]
مبانی توسعۀ کمی و کیفی آیات الاحكام
فقهای بسیاری در گذشته کتاب آیات الاحکام نوشتهاند اما با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی آن زمان، فقها متعرض بسیاری از مطالب نشدهاند و نیازی به آن حس نکردهاند. اما با وجود اعتقاد به زنده بودن و پویایی و گستردگی فقه و باتوجه به مسایل نوپدید و مستحدثه، نیاز ضروری به اعاده نظر و تجدید نظر فقها و مفسران در آیات شریفه قرآن با همین نگاه فقهی است. قطعا با نگاه نو و جدید به آیات قرآن و بازخوانی آیات شریفه میتوان مطالب جدیدتری به دست آورد.[۲۷] اهم مبانی و روشهای توسعۀ آیات الاحکام عبارت است از :
۱ـ تشريعی بودن قرآن و گستره تشريعات آن: به اين معنا كه قرآن كريم كتاب تشريع است و گسترۀ تشريعات آن نيز فراتر از آيات و موضوعاتی است كه تا كنون در منابع فقهی آمده است.
۲ـ وحدت شرايع الهی در اصول و فروع: بر اساس اين مبنا، فقيهان میتوانند احكام متعددی را از آيات مربوط به شرايع گذشته كه در قرآن آمده استنباط نمايند.
۳ـ چند معنايی آيات قرآن: بر اساس اين مبنا، از هر يك از واژگان و جملات قرآن معانی و احكام متعددی برداشت می شود.
۴ـ استقلال فرازهای تقطيع شده قرآن: بر اساس اين مبنا، فقيه می تواند از بسياری فرازهای تقطيع شده، احكامی را بدون توجه به جملات يا آيات قبل و بعد آنها استنباط كند.
۵ـ استنباط احكام با استفاده از سنت و روايات تفسيری: با استفاده از اين روش، فقيه میتواند احكامی را از قرآن استنباط نمايد كه بدون استفاده از روايات، اين امر امكانپذير نيست.[۲۸]
براساس مجموع مبانی و ملاكهای ذكر شده، آياتالاحكام قرآن كريم نه تنها ۵۰۰ يا هزار يا ۲ هزار آيه نيست، بلكه در حدود ۳ هزار آيه و حتی بيش از اين تعداد، در شمار آياتالاحكام قرآن كريم قرار دارد و فقيهان اسلامی میتوانند با استخراج اين آيات از قرآن كريم، اين كتاب الهی را بيشتر به منابع آيات الاحكام و فقه شيعه و اهل سنت و در نتيجه به حوزه زندگی عملی بشر وارد كنند.[۲۹]
روش اهل بیت(ع) در استناد فقهی به آیات
اهل بیت(ع) در آنچه رایج است از فروعات عملی به سراغ قرآن رفتهاند، در صورتی که در روایات اهل بیت، هم از آیات اعتقادی و هم از فروعات عملی، ضربالمثلها و آیات مربوط به طبیعیات (کوهها، دشتها و ...) استفاده شده و با استناد به آنها مباحث فقهی مطرح شده است. ائمه حتی از آیات مرتبط با قیامت و سخنان بهشتیان و جهنمیان خطاب به یکدیگر حکم فقهی استخراج کردهاند.[۳۰]
نقش روایات در فهم آیات الاحکام
برای فهم برخی از آیات وجود روایات ضروری است، ولی برای بیشتر آیات اینگونه نیست. نظر علامه طباطبائی هم این است که عمده قرآن برای انسان قابل فهم است، اما در برخی از آیات مانند آیاتالاحکام و یا جزئیات قصص و امور مربوط به غیب که شامل ویژگیهای دوزخ، بهشت، نعمتها و عذابهاست، نیاز مبرمی به وجود روایات است. این بدان خاطر است که جزئیات قصص در قرآن بسیار اندک آمده است و مسلمان و مکلف نیاز دارد که برخی از جزئیات قصص را بداند و به همین خاطر در این زمان وجود روایات ضرورت دارد.[۳۱] علامه معتقد است در مواردی مانند آيات فقهی، آيات قصص و آيات معاد نقش معصوم فراتر از نقش تعليمی است. معصوم به تبيين مفاد آيه میپردازد و بدون بيان آنها اصلا تفسير و فهم آيات امكانپذير نخواهد بود و در اين آيات چارهای نيست جز اين كه به معصوم مراجعه شود چون حوزه آيات فقهی، معاد و تاريخی و مثالهايی كه در اين حوزه میتوان آورد، حوزهای نيست كه با كمك عقل حل شوند. علامه طباطبايی بيان می كند در باب آيات فقهی جای فكر نيست و اينجا مهمترين جايی است كه بايد به معصوم مراجعه كرد. علامه معتقد است در آيات فقهی اگر روايت نباشد هيچ گونه ابهامی از آيه برطرف نمیشود. [۳۲]
نکته قابل توجه آن که روایات به محض دیدن قابل استناد نیست و باید یقین و یا حداقل اطمینان صدور وجود داشته باشد باشد. البته تنها اثبات صحت صدوری شرط لازم برای عمل به روایت نیست، چون ممکن است در فضای تقیه باشد. اگر روایاتی در فضایی تقیه باشد، قابل عمل نیست، هر چند که یقین باشد که از جانب معصوم است. بنابراین باید دانست که امام در چه فضایی چنین روایاتی را گفته است و قصد حقیقی از بیان آن داشته است. به عبارتی دقیقتر، متکلم که امام هست باید در مقام بیان حکم خدا باشد و در مقام بیان تقیه نباشد. البته شرایطی دیگر نیز هست از جمله این که روایت مخالف احکام آیات قرآن، سنت قطعی و عقل قطعی نباشد. امام خمينی(ره) نيز در همين زمينه می گويد: «در حوزه آيات فقهی تفسير به رأی جواب نمی دهد، حوزه اعتقادات و توحيد جای فكر است».[۳۳]
رابطۀ آیات الاحکام و تفسیر موضوعی
آياتالاحكام از سنخ تفسير موضوعی قرآن است. مرحوم «معرفت» معتقد است كه تفسير فقهی يا آياتالاحكام، تفاسيری است كه متعرض آيات متعلق به احكام تكليفی و وضعی مربوط به تكاليف شده است و از اين جهت از سنخ تفسير موضوعی است كه به بعدی از جوانب قرآن پرداخته است.[۳۴]
منابع:
ویکی شیعه (آیاتُ الاَحکام یا فِقهُ القُرآن)
ارجاعات
- ↑ معینی، «آیات الاحکام»؛ ص۱.
- ↑ فاکر ميبدی، «درآمدی بر آیات الاحکام»؛ ص۴۱.
- ↑ فخلعی، «جستاری در تاریخ تفسیر آیات الاحکام»؛ ص۳۴۸.
- ↑ متقی هندی، کنزل العمال، ۱۴۰۹ق، ج۱۶، ص۵۳۷؛ ح۴۵۷۹۶؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۲ق، باب ۲۳ از ابواب وضو؛ ح۱ و باب ۳۹، ح۵.
- ↑ «مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ» (حج/ ۷۸).
- ↑ اسلامی، مدخل علم فقه؛ ص۹۲.
- ↑ جلسه همانديشی «مباحث درباره قرآن و آياتالاحكام» در نيكشهر برگزار شد
- ↑ مائده/۱.
- ↑ الاسلام عقیدة و شریعة، ص۴۸۶.
- ↑ التبیان، ج۶؛ ص۷۹. قرطبی، ج۹؛ ص۷۲۷۴.
- ↑ دانشنامه موضوعی قرآن. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱؛ ص۱۶۸-۱۶۹.
- ↑ فاکر میبدی، «درآمدی بر آیات الاحکام»، ص۴۹.
- ↑ تفسير نمونه در حوزه آياتالاحكام، تفسيری مقارن است/ تفسيری با مبانی فقهی و اصولی تدوین شود
- ↑ همراهی نخستين قرآن با عادات جاهلی، نسخ مورد اعتقاد استاد معرفت است
- ↑ فاكر ميبدی: آيتالله معرفت تمام قرآن را آياتالاحكام میدانست
- ↑ ویکیجو، مدخل آیات الاحکام
- ↑ محمد فاكر ميبدی: شيعه بنيانگذار دانش «فقه القرآن» به عنوان يك علم مستقل است
- ↑ محسن معینی، مقاله آیات الاحکام، فصلنامه تحقیقات اسلامی، سال دوازدهم، بهار و تابستان 1376 - شماره 1 و 2(10 مرداد 1391)
- ↑ دایرة المعارف بزرگ اسلامی مدخل آیات الاحکام
- ↑ محسن معینی، مقاله آیات الاحکام، فصلنامه تحقیقات اسلامی، سال دوازدهم، بهار و تابستان 1376 - شماره 1 و 2(10 مرداد 1391)
- ↑ نگاهی به فقه در قرآن در وبلاگ«ندای حق»
- ↑ چرا آیاتالاحکام به ۵۰۰ آیه محدود میشود؟ / توسعه آیات فقهی با نگرش جوانحی
- ↑ تسلط بر زبان شناسی میتواند احكام فقهی را تحت تأثير قرار دهد
- ↑ تفسير «شاهی»؛ مجموعهای از آياتالاحكام
- ↑ دلایل کمتوجهی منابع فقهی به آیات قرآنی مربوط به تعزیر
- ↑ امکان استفاده فقهی از تمامی آیات قرآن/ لزوم توسعه در مفهوم فقه القرآن
- ↑ توسعه کمّی آیاتالاحکام در گرو بازخوانی قرآن با رویکرد فقه و تفسیر مقارن
- ↑ نگاهی به رساله دكتری «مبانی و روشهای توسعه استنباط احكام از قرآن»
- ↑ آيات فقهی قرآن، منحصر به فروعات عملی و اخلاقی نيست
- ↑ گستره آیاتالاحکام بسیار فراتر از حد کنونی است / پیشبرد مطالعات میانرشتهای با کار گروهی
- ↑ ۱۲ رابطه اصلی میان قرآن و روایات/ نقش ضروری روایات در آیاتالاحکام، قصص و امور غیب
- ↑ شناسايی ابهامات؛ كاركرد روايات فقهی
- ↑ ۱۲ رابطه اصلی میان قرآن و روایات/ نقش ضروری روایات در آیاتالاحکام، قصص و امور غیب
- ↑ آيات مشتمل بر قواعد اصولی، جزو آياتالاحكام به شمار میروند