آیه زکات: تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۷۷: خط ۷۷:


== ارجاعات ==
== ارجاعات ==
[[رده:آیات نامدار]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۴۲

آیه زکات؛ به آیه شصتم سوره مبارکه توبه آیه زکات گفته شده است. این آیه موارد مصرف زکات را بیان می‌کند که عبارتند از: فقرا، مساکین، کارگزاران و مأموران جمع‌آوری زکات، مؤلفة قلوبهم، بردگان، بدهکاران، در راه خدا و در راه ماندگان.

تبیین مفهوم زکات

«زكاة» در لغت، به دو معنا آمده است: يكى رشد و نموّ و ديگرى پاكى. كلمه «زكات» به سهمی اطلاق می‌شود كه انسان مؤمن از مال خود خارج می‌كند و به فقرا می‌دهد، به اين دليل است كه در پرداخت آن، اميد رشد و افزايش مال همراه با خيرات و بركات را دارد، و موجب تزكيه و پاكى روح پرداخت كننده می‌شود.

معناى زكات به كار رفته در آيات كريمه قرآن گسترده است، در حالى‌كه معناى خمس يك چيز بيشتر نيست. آياتی كه درباره زكات در قرآن كريم آمده است؛ همه مربوط به زكات واجب اصطلاحی فقهی نيست؛ بلكه زكات با معانی متفاوت و همراه با عناوين مختلف ذكر شده است؛ مانند زكات واجب، زكات به معنای انفاق و صدقه مستحبی، زكات به معناى پاكى. اگرچه اكثر آيات مربوط به زكات در مورد زكات مال – اعم از واجب يا مستحب- است. همچنين بايد در نظر داشت كه در صدر اسلام «زكات‏» در معناى لغوى (انفاق مال) به كار می‏رفته، نه در خصوص زكات‏ واجب‏.

اما بايد دانست كه هركدام از اين‌دو منبع اقتصادی و عبادی جامعه اسلامی، جايگاه ويژه خود را دارند و بر اساس مصلحت‌ها و منفعت‌هايی در مواردی واجب و در مواردی مستحب قرار داده شده‌اند. اصل كلمه «زكاة» به معناى رشد و نموّى است كه از بركت الهى در چيزهاى دنيوى و اخروى حاصل می‌شود. كلمه «زكات» به سهم الهى كه انسان مؤمن از مال خود خارج می‌كند و به فقرا می‌دهد، اطلاق می‌شود. به اين دليل است كه در پرداخت آن، اميد رشد و افزايش مال همراه با خيرات و بركات دارد، يا موجب تزكيه و پاكى روح پرداخت كننده می‌شود و يا از هر دو جنبه است؛ زيرا هر دو فايده در پرداخت زكات وجود دارد. بنابراين، «زكات» در لغت، به دو معنا آمده است: يكى رشد و نموّ و ديگرى پاكى.

بر اساس معنای لغوی و عام، هر چيزى زكاتى دارد. امام على(ع) می‌فرمايد: «زكات بدن؛ جهاد و روزه گرفتن است. زكات جاه و مقام؛ بذل و بخشش، زكات جمال و زيبایى؛ عفت و عصمت خواهد بود. زكات سلطه و قدرت؛ نجات افراد اندوهگين، زكات شجاعت؛ جهاد فى سبيل اللّه است. زكات صحت و سلامتى؛ كوشش در اطاعت پروردگار و زكات پيروزى؛ احسان خواهد بود. زكات علم آن است كه آن‌را نشر دهى و خود را به انجام آن وادار كنى … زكات قدرت؛ انصاف است…». در قرآن كريم؛ آمدن «زكات» در كنار «صلاة» نشان آن است كه رابطه با خداوند متعال از طريق نماز حاصل شده و رابطه با مخلوق خداوند از راه اداى زكات برقرار می‌شود. همراهى اين‌دو به جهت اهميت ويژه آنها است؛ زيرا نماز در آيات قرآن كريم و روايات اسلامى از جايگاه خاصى برخوردار است و زكات نيز در دين اسلام در بُعد اقتصادى و اجتماعى و … بسيار اهميت دارد و ذكر زكات در كنار نماز نشانه جامعيت اسلام و همه جانبه‌نگرى دين مقدس اسلام است.اما بايد توجه داشت آياتی كه درباره زكات در قرآن كريم آمده، همه مربوط به زكات واجب اصطلاحی فقهی نيست؛ بلكه زكات با معانی متفاوت و همراه با عناوين مختلف ذكر شده است؛ مانند زكات واجب،زكات به معنای انفاق و صدقه مستحبی،زكات به معناى پاكى اگرچه اكثر آيات مربوط به زكات در مورد زكات مال – اعم از واجب يا مستحب- است.[۱]

زکات در قرآن

زکات از نظر شرع به‌عنوان یکی از فروع دین، بیرون کردن اندازه معینی از مال، که به حد نصاب رسیده باشد و دادن آن به مستحقان و بدین نام نامیدن به امید برکت یافتن و یا برای پاکیزه کردن نفس یا نمو دادن به خیرات و برکات است. زکات در اصطلاح فقهی پرداخت مقدار معینی از مال است که در قرآن کریم معانی عامی دارد و به کمک‌های واجب و مستحب گفته می‏‌شود. در قرآن کریم واژه زکات به همراه مشتقاتش ۵۹ مرتبه در ۲۹ سوره و ۵۶ آیه به‌کار رفته که ۲۷ مورد در کنار نماز آمده است که بر این اساس دسته‏‌ای از آیات، اصل زکات را مطرح کرده و آن‌را در ردیف نماز قرار داده‌‏اند و پرداخت زکات را مانند اقامه نماز واجب دانسته و از شعائر دینی و علایم ایمان به حساب آورده‏‌اند؛ دسته دوم آیاتی هستند که به دادن زکات امر نموده و آن‌را به‌عنوان معامله با خدا قلمداد کرده‏‌اند؛ برخی از آیات، مصارف زکات را به‌طور دقیق شمارش کرده‏‌اند و رهبری امت اسلامی باید زکات مأخوذه را در این مصارف به‌کار بیندازد؛ همچنین برخی از آیات کسانی را که زکات نمی‌‏دهند در ردیف کفار قلمداد کرده‌‏اند.[۲]

در آیه مذکور بیان شده است: «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ وَفِی سَبِیلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِیلِ ۖ فَرِیضَةً مِّنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ؛ زکات‌ها مخصوص فقرا و مساکین و کارکنانی است که برای (جمع آوری) آن زحمت می‌کشند، و کسانی که برای جلب محبتشان اقدام می‌شود، و برای (آزادی) بردگان و (ادای دَین) بدهکاران و در راه (تقویت آیین) خدا، و اماندگان در راه؛ این، یک فریضه (مهم) الهی است؛ و خداوند دانا و حکیم است». (توبه/ ۶۰)

مصارف زکات

در تاریخ اسلام، دو دوران مشخص دیده مى‌شود، دوران «مکّه»، که همّت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان در آن، مصروف تعلیم و تربیت نفرات و آموزش و تبلیغ مى‌شد، و دوران «مدینه»، که پیامبر(صلى الله علیه وآله)در آن، دست به تشکیل «حکومت اسلامى»، و پیاده کردن و اجراى تعلیمات اسلام، از طریق این حکومت صالح زد. بدون شک، یکى از ابتدایى و ضرورى‌ترین مسائل، به هنگام تشکیل حکومت، تشکیل «بیت‌المال» است، که به وسیله آن نیازهاى اقتصادى حکومت بر آورده شود، نیازیى که در هر حکومتى بدون استثناء وجود دارد.

به همین دلیل، یکى از نخستین کارهایى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در «مدینه» انجام داد، تشکیل بیت‌المال بود، که یکى از منابع آن را «زکات» تشکیل می‌داد، و طبق مشهور، این حکم در سال دوم هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله) تشریع شد.

این آیه به روشنى مصارف واقعى زکات را بیان کرده، و به تمام توقعات بى‌جا پایان مى‌دهد، و آن را در هشت مصرف خلاصه مى‌کند:

۱ ـ «فقراء»، نخست مى‌گوید: «صدقات و زکات براى فقیران است» (إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ).

۲ ـ «و براى مساکین» (وَ الْمَساکینِ).

در این که «فقیر» و «مسکین» با هم چه تفاوتى دارند، بحثى است که در پایان تفسیر آیه خواهد آمد.

۳ ـ «و براى عاملان» و جمع‌آورى کنندگان زکات (وَ الْعامِلینَ عَلَیْها).

این گروه در حقیقت، کارمندان و کارکنانى هستند که، براى جمع آورى زکات و اداره بیت‌المال اسلام، تلاش و کوشش مى‌کنند، و آنچه به آنها داده مى‌شود، در حقیقت، به منزله مزد و اجرت آنها است، و لذا فقر در این گروه به هیچ وجه شرط نیست.

۴ ـ «مؤلفة قلوبهم»، یعنى کسانى که انگیزه معنوى نیرومندى براى پیشبرد اهداف اسلامى ندارند، و با تشویق مالى، مى‌توان تألیف قلب، و جلب محبت آنان را نمود، لذا مى‌فرماید: «و براى کسانى که قلب‌هاى آنها الفت مى‌پذیرد و محبتشان جلب مى‌شود» (وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ).

توضیح بیشتر درباره این گروه بعداً خواهد آمد.

۵ ـ «و براى آزادساختن بردگان» (وَ فِی الرِّقابِ).

یعنى سهمى از زکات، تخصیص به مبارزه با بردگى، و پایان دادن به این موضوع ضد انسانى، داده مى شود، و همان گونه که در جاى خود گفته ایم، برنامه اسلام در مورد بردگان، برنامه «آزادى تدریجى» است که نتیجه نهایى اش آزاد ساختن همه بردگان بدون روبرو شدن با واکنش هاى نامطلوب اجتماعى آن مى‌باشد، و تخصیص سهمى از زکات، به این موضوع، گوشه‌اى از این برنامه را تشکیل مى‌دهد.

۶ ـ «براى اداء دین بدهکاران» و آنها که بدون جرم و تقصیر، زیر بار بدهکارى مانده و از اداى آن عاجز شده‌اند (وَ الْغارِمینَ).

۷ ـ «و مصرف در راه خدا» (وَ فی سَبیلِ اللّهِ).

همان گونه که اشاره خواهیم کرد، منظور از آن، تمام راه‌هایى است که به گسترش و تقویت آیین الهى منتهى شود، اعم از مسأله جهاد و تبلیغ و مانند آن.

۸ ـ «و کمک به واماندگان در راه» (وَ ابْنِ السَّبیلِ).

یعنى مسافرانى که بر اثر علتى در راه مانده، و زاد، توشه و مرکب کافى براى رسیدن به مقصد ندارند، هر چند افراد فقیر و بى بضاعتى نیستند، ولى بر اثر دزدزدگى، بیمارى، گم کردن اموال خود، و یا علل دیگر، به چنین وضعى افتاده اند، این گونه اشخاص را، باید از طریق زکات، به مقدارى که براى رسیدن به مقصد لازم است بى‌نیاز ساخت.

در پایان آیه، به عنوان تأکید روى مصارف گذشته مى‌فرماید: «این فریضه الهى است» (فَریضَةً مِنَ اللّهِ)[۳]

تفاوت مسکین و فقیر

در میان مفسران گفتگو است که: آیا فقیر و مسکین، مفهوم واحدى دارند، و به عنوان تأکید در آیه فوق ذکر شده‌اند؟ بنابراین، مصارف زکات، هفت مصرف خواهد بود. و یا این که دو مفهوم مخالف دارند؟غالب مفسران و فقهاء، احتمال دوم را پذیرفته‌اند، ولى در میان طرفداران این عقیده نیز، در تفسیر این دو کلمه، گفتگوهاى زیادى است، اما آنچه نزدیک‌تر به نظر مى رسد، این است که:

«فقیر» به معنى کسى است که، در زندگى خود کمبود مالى دارد، هر چند مشغول کسب و کارى باشد، و هرگز از کسى سؤال نکند، اما «مسکین» کسى است که: نیازش شدیدتر است و دستش از کار کوتاه است، و به همین جهت، از این و آن سؤال مى‌کند.شاهد این موضوع، نخست، ریشه لغت «مسکین» است که، از ماده «سکون» گرفته شده، گویا چنین کسى بر اثر شدت فقر، ساکن و زمین گیر شده است.

و دیگر، ملاحظه موارد استعمال این دو کلمه در قرآن، که معنى فوق را تأئید مى‌کند، از جمله در این آیات چنین مى‌خوانیم: أَوْ مِسْکیناً ذا مَتْرَبَة: «یا مسکین خاک نشینى را اطعام کند».وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینُ فَارْزُقُوهُم: «هر گاه خویشاوندان، یتیمان و مسکینان، در موقع تقسیم ارث، حضور یابند، چیزى از آن به آنها ببخشید».از این تعبیر استفاده مى‌شود: منظور از مساکین، سائلانى هستند که گاه در این مواقع، حضور مى‌یابند.

وَ أَنْ لایَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُمْ مِسْکین: «امروز هیچ مسکینى نباید در محوطه زراعت شما حضور یابد»! که اشاره به سائلان است. همچنین تعبیر به «اطعام مسکین» یا «طعام مسکین»، در آیات متعددى از قرآن، که نشان مى‌دهد: مساکین افراد گرسنه‌اى هستند که، حتى نیاز به یک وعده غذا دارند.در حالى که، در مواردى از استعمال کلمه «فقیر» در قرآن، به خوبى استفاده مى‌شود: افراد آبرومندى که، هرگز روى سؤال ندارند، اما گرفتار کمبود مالى هستند، در مفهوم این کلمه واردند، مانند آنچه در سوره «بقره» آیه ۲۷۳ دیده مى‌شود: لِلْفُقَراءِ الَّذینَ أُحْصِرُوا فی سَبیلِ اللّهِ لایَسْتَطیعُونَ ضَرْباً فِی الأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ: «انفاق براى فقیرانى است که، در راه خدا گرفتار شده اند، و آن چنان ظاهر خویش را حفظ مى کنند که، جاهل از شدت عفت نفس آنان، چنین مى پندارد غنى و بى‌نیازند».[۴]

زکات در روایات

یکی‌از سیاست‌های مالی امام علی(ع) که مربوط به درآمدهای مالی آن حضرت بوده است زکات، است، مجموعه درآمدها و هزینه‌هایی که برای رسیدن به اهداف اقتصادی در نظر گرفته می‌شود سیاست مالی است این در حالی‌است که امام علی(ع) بر اساس دستورات دینی زکات را به‌عنوان منابع مالی حکومت معرفی کرده است.زکات، صدقات، خراج و مالیات مجموعه درآمدهای مالی حکومت علوی بر اساس دستورات دینی بوده است. یکی‌از منابع مالی حکومت علوی مسئله زکات بوده است، زکات یک واژه مالی ـ عبادی است که بر مال مسلمانان به مقدار معینی که به حد نصاب رسیده باشد، تعلق می‌گیرد. حاکم اسلامی زکات را جمع‌آوری می‌کند و در مصارف عمومی آنها مصرف می‌کند لذا با توجه به این‌که در فصل برداشت گندم هستیم باید به پرداخت زکات به‌عنوان مهم‌ترین واجب الهی اهمیت بدهیم. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که «ای مردم زکات بر شما واجب است هم‌چنان که نماز و روزه بر شما واجب است، پس همان‌گونه که به نماز اهمیت می‌دهید به زکات هم اهمیت بدهید چون زکات خلق خداوند است».[۵]

زکات در ادیان پیشین

زکات مخصوص اسلام نیست بلکه در ادیان پیشین نیز بوده‌ است. زکات و نماز از مشترکات همه ادیان آسمانی است. حضرت عیسی(ع) در گهواره به سخن آمد و گفت: «أَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ؛ خداوند مرا به نماز و زکات سفارش نموده‌ است»، (سوره مریم آیه ۳۱) و حضرت موسی(ع) خطاب به بنی‌اسرائیل فرمود: «اقیموا الصّلوة و آتوا الزّکاة؛ نماز به پا دارید و زکات دهید»، (سوره بقره آیه ۴۳). علاّمه طباطبایی در مبحثی درباره زکات می‌گوید: هر چند قوانین اجتماعی به‌صورت کاملی که اسلام آورده، سابقه نداشته، لکن اصل آن ابتکار اسلام نبوده‌ است. زیرا فطرت بشر به‌طور اجمال آن‌را درمی‌یافت؛ لذا در آیین‌های آسمانی قبل از اسلام و قوانین روم قدیم، جسته و گریخته چیزهایی درباره اداره اجتماع دیده می‌شود و می‌توان گفت که هیچ قومی در هیچ عصری نبوده، مگر آن‌که در آن حقوقی مالی برای اداره جامعه رعایت می‌شده‌ است. زیرا جامعه هر جور که بود در قیام و رشدش نیازمند هزینه مالی بوده‌ است.[۶]

کارکرد زکات

در اهمیت زکات همین بس که یکی از پایه های دین مبین اسلام شمرده شده و به عنوان درمان دردهای اقتصادی جامعه محسوب می شود؛ چنان که اگر برای عضوی از بدن کسی ناراحتی پیش بیاید او را از حرکت می اندازد، در جامعه نیز اگر گروهی با مشکلات مالی روبه رو شوند، حرکت آن جامعه فلج می شود. آیاتی که درباره زکات در قرآن کریم آمده است؛ همه مربوط به زکات واجب اصطلاحی فقهی نیست؛ بلکه زکات با معانی متفاوت و همراه با عناوین مختلف ذکر شده است؛ مانند زکات واجب، زکات به معنای انفاق و صدقه مستحبی، زکات به معناى پاکى. یکی از راههای مهم مبارزه با فقر، گرسنگی، کمبودها و مشکلات یا نابسامانی های اجتماعی توجه جدی به مسئله زکات است.

در آیه ۶۰ سوره توبه می خوانیم: همانا صدقات(زكات)، براى نيازمندان و درماند‌گان وكارگزارانِ زكات و جلب دلها و آزادى بردگان و اداى بدهى بدهكاران و هزينه‌ جهاد در راه خدا و تأمين در راه مانده است، اين دستور، فرمانى است از جانب خدا و خداوند، دانا و حكيم است. حضرت محمد(ص) می فرمایند: سخاوت مندترين مردم، كسي است كه زكات مال خود را بدهد و بخيل ترين مردم، كسي است كه از پرداخت آن چه خدا بر او واجب كرده است، امتناع كند. علامه طباطبایی(ره) می نویسد: "معنای لغوی زکات تطهیر می باشد. تلف شدن اموال، خسارت دو برابر، هزینه در راه اشرار و گناه، محروم شدن از رحمت، قبول نشدن نماز و عبادات، اخراج از مسجد، هم ردیفی با رباخواران را از آثار ترک زکات می دانند. درآیه ۱۰۳ سوره توبه می خوانیم آن ها را از رذايل اخلاقى، از دنيا پرستى و دنيا دوستى پاک مى كنى و نهال نوع دوستى و سخاوت و توجه به حقوق مستمندان را در آن ها پرورش مى دهى. اگر مسلمانان اين فريضه الهى را بر پا كنند فقر و بدبختى از ميان جوامع اسلامى از بين مى رود. آری. بریدن شاخه های درخت انگور در ظاهر كوتاه كردن درخت است، ولی در واقع، سبب رشد آن می شود. زكات، يكى از عباداتى است كه پرداخت آن به قصد قربت نياز دارد و اثر تربيتى عميقى در روح انسان مى گذارد. پرداختن زکات در مقابل روحيه بخل و مال پرستی و خودخواهی را از آدمی دور می كند. منظور از اين كار، پرداخت بخشی از اموال به كسانی كه نيازمند هستند و يا مصرف بخشی از مال در مصارفی كه منفعت عمومی داشته باشد. زکات در زنده کردن روحیه مشارکت در آدمی تاثیرگذار است با اين كار روحيه مشاركت و همكاری و همدردی كردن با ديگران بخصوص  فقرا را در آدمی زنده می كند. زكات عبادتی است كه اسلام آنرا بر مسلمانان واجب كرده است.[۷]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات