سوره زخرف: تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''سوره زخرف'''؛ چهل و سومین سوره قرآن، از سور مکی در جزء 25 ام و دارای 89 آیه. نام سوره از واژه «زُخرُف»، به‌معنای زر و زیور گرفته شده که در آیه 35 سوره آمده است. == معرفی سوره == چهل و سومین سوره قرآن کریم، «زُخْرُف» نام دارد. این سوره با ۸۹ آیه در جزء ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== معرفی سوره ==
== معرفی سوره ==
چهل و سومین سوره قرآن کریم، «زُخْرُف» نام دارد. این سوره با ۸۹ آیه در جزء  بیست و پنجم قرآن کریم جای گرفته است. سوره زخرف از سوره‌های مکی است و در ترتیب نزول، شصت و سومین سوره‌ای است که بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است. نام این سوره از واژه «زُخرف» به معنای زر و زیور در آیه ۳۵ گرفته شده است. این واژه اشاره به بی‌ارزشی دنیا و مسائل دنیوی دارد (1).
چهل و سومین سوره قرآن کریم، «زُخْرُف» نام دارد. این سوره با ۸۹ آیه در جزء  بیست و پنجم قرآن کریم جای گرفته است. سوره زخرف از سوره‌های مکی است و در ترتیب نزول، شصت و سومین سوره‌ای است که بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است. نام این سوره از واژه «زُخرف» به معنای زر و زیور در آیه ۳۵ گرفته شده است. این واژه اشاره به بی‌ارزشی دنیا و مسائل دنیوی دارد<ref>[https://iqna.ir/00HLTW بیان جایگاه ثبت تمام اتفاقات در سوره زُخرُف]            </ref>.


== غرض و محتوای سوره ==
== غرض و محتوای سوره ==

نسخهٔ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۰

سوره زخرف؛ چهل و سومین سوره قرآن، از سور مکی در جزء 25 ام و دارای 89 آیه. نام سوره از واژه «زُخرُف»، به‌معنای زر و زیور گرفته شده که در آیه 35 سوره آمده است.

معرفی سوره

چهل و سومین سوره قرآن کریم، «زُخْرُف» نام دارد. این سوره با ۸۹ آیه در جزء  بیست و پنجم قرآن کریم جای گرفته است. سوره زخرف از سوره‌های مکی است و در ترتیب نزول، شصت و سومین سوره‌ای است که بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است. نام این سوره از واژه «زُخرف» به معنای زر و زیور در آیه ۳۵ گرفته شده است. این واژه اشاره به بی‌ارزشی دنیا و مسائل دنیوی دارد[۱].

غرض و محتوای سوره

این سوره درباره اهمیت قرآن و نبوت پیامبر(ص)، برخی دلایل توحید و مبارزه با شِرک سخن می‌‌گوید و سرگذشت برخی از پیامبران پیشین و اقوام آنان را بیان می‌کند. بنابر برخی کتاب‌های تفسیری، محور اصلی این سوره، انذار و هشدار به انسان است[۲]. در ابتدای این سوره از اهميت قرآن مجيد و نبوت پيامبر اسلام(ص) و برخورد نامناسب افراد نادان در برابر اين كتاب آسمانى سخن مى‌گويد و قسمتى از دلایل توحيد و نعمت‌هاى گوناگون خداوند را بر انسان‌ها برمى‌شمرد. همچنین بر مسئله مبارزه با شرك و نفى نسبت‌هاى ناروا به خداوند و مبارزه با تقليدهاى كوركورانه و خرافات تأکید می‌کند و در این رابطه به سرگذشت انبیای پیشین از جمله حضرت ابراهیم(ع)، حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی (ع) می‌پردازد.

در این سوره مسئله معاد و پاداش مؤمنان و سرنوشت شوم كفار مطرح شده است. همچنین در سوره به ارزش‌هاى باطلى كه حاكم بر افكار افراد بى‌ايمان بوده و هست (كه به خاطر اين ارزش‌هاى بى‌اساس در ارزيابى خود درباره مسائل مهم زندگى گرفتار انواع اشتباه مى‌شوند) اشاره‌هایی کرده است[۳].

تفسیر سوره

مراد از «أم الکتاب»

آیه 4 سوره: «وَ إِنَّهُ في‏ أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكيمٌ».

یکی از مسائلی که در این سوره به آن اشاره شده، جایگاهی است که با عناوین «ام‌الکتاب» و «لوح محفوظ» مطرح شده است. «ام‌الکتاب» در سه سوره آل‌عمران، رَعد و زخرف آمده است. در برخی روایات، ام‌الکتاب بر همه قرآن و در برخی بر سوره حمد اطلاق شده است.

لَوح مَحْفوظ نیز جایگاهی است که تمام اتفاقات جهان در آن ثبت شده است. این اتفاقات، همراه با جزئیات کامل است و به‌هیچ‌وجه قابل تغییر و دگرگونی نیست. جنس این کتاب معلوم نیست، هرچند قطعا از جنس کتاب کاغذی و مادی نیست[۴].

اشاره به نام امیرالمؤمنین (ع) در آیه 4 سوره

آیه 4 سوره: «وَ إِنَّهُ في‏ أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكيمٌ».

یکی از سؤالاتی که درباره حضرت علی(ع) مطرح است، این است که نام مبارک ایشان در قرآن به کار رفته است یا خیر؟ پاسخ به این سؤال از آنجا که با فضایل علی(ع) در قرآن کریم ارتباط مستقیم پیدا می‌کند، اهمیت مضاعف می‌یابد. البته نباید از نظر دور داشت که صرف آمدن نام افراد در قرآن، دالّ بر فضل و برتری آن افراد نیست. برخی افراد حکم به عدم ذکر نام آن حضرت در قرآن می‌دهند برخی دیگر نیز درباره این مسئله ابراز بی‌اطلاعی می‌کنند.

کلمه «علی» در چند جای قرآن آمده است که با توجه به روایات و سیاق آیات به نظر می‌رسد که عَلَم باشد و در واقع این کلمه به صورتی دو پهلو و ابهام‌گونه در قرآن استفاده شده است که هم‌معنی صفت و هم‌معنی علم می‌دهد که در معنی علمیت احتمالا به نام مبارک علی(ع) اشاره دارد. برای نمونه به آیات  ۵۰، ۵۶ و ۵۷ سوره مریم و ۴ سوره زخرف می‌توان اشاره شود[۵].

تفسیر آیه 36

در آیه ۳۶ سوره زخرف خداوند فرموده است: «وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ؛ و هركس از ياد [خداى] رحمان دل بگرداند، بر او شيطانى مى‏‌گماريم تا براى وى دمسازى باشد». آیه بعد می‌فرماید: «وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ وَلَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ؛ و مسلماً آنها ايشان را از راه باز مى‌دارند و [آنها] مى‌‏پندارند كه راه يافتگانند و مسلماً آنها ايشان را از راه باز مى‌دارند و [آنها] مى‌‏پندارند كه راه‌يافتگانند تا آنگاه كه او [با دمسازش] به حضور ما آيد [خطاب به شيطان] گويد اى كاش ميان من و تو فاصله خاور و باختر بود كه چه بد دمسازى هستى».

اول داستان از «يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ» شروع شد؛ یعنی کم‌بینی یا به تعبیری شب‌کوری از یاد خدا. اگر انسان به یاد خدا کم توجه کند، گمراه محض می‌شود، ولی گمان می‌کند کار درستی انجام می‌دهد. اگر اولش را درست نکنی تا آخرش همین است. مهم این است که انسان باید سعی کند یاد خدا را در دلش زنده نگه دارد.

یاد خدا به دلایلی در انسان تضعیف می‌شود که یکی از آنها گناه است. انسان یاد خدا را با گناه از دل خودش دور می‌کند. یکی دیگر از آنها ناشکری است. یکی از مصادیق ناشکری این است که انسان از نعمت‌هایی که خدا به او داده است، درست استفاده نکند؛ مثلاً ایام جوانی را به بطالت و خوش‌باشی بگذارند. اگر درست جلوی سرچشمه را بگیری بقیه‌اش درست می‌شود. باید اولین نشانه‌های ضعف در ایمان که پیدا می‌شود با آن مقابله کرد؛ والا هرچه بگذرد سخت‌تر می‌شود[۶].

عیسی (ع)، نشانه‌ای از قیامت

در آیه ۶۱ این سوره، خداوند می‌فرماید: «وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ؛ و همانا آن نشانه‏ اى براى [فهم] رستاخيز است. پس زنهار در آن ترديد مكن و از من پيروى كنيد اين است راه راست»، بخشی از مفسرین این ضمیر «انه» را به جناب عیسی برگرداندند. با این توصیف، معنای آیه می‌شود که عیسی بن مریم دانشی است برای قیامت.

جناب علامه طباطبایی (ره) می‌فرمایند، معنای این عبارت آن است که عیسی یک نشانه‌ای است از قیامت، زیرا عیسی به صورتی معجزه‌آسا بدون داشتن پدر متولد شد. از سوی دیگر عیسی مردگان را زنده می‌کرد. بنابراین قرآن می‌فرماید خود عیسی با خصوصیاتش یک دانشی است نسبت به قیامت. اگر خداوند می‌تواند انسانی اینچنین بدون پدر ایجاد کند، اگر می‌تواند به این انسان این قدرت را بدهد که مردگان را زنده کند، پس خود خدا هم می‌تواند مردگان را زنده کند. آیه می‌فرماید شما که عیسی و معجزات او را دیدید، یا اینکه به تواتر به شما رسیده است، در قیامت تردید نکنید[۷].

منابع

ایکنا

ویکی شیعه

ارجاعات