محمد صدیق منشاوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''محمد صدیق منشاوی'''؛ یکی از چهار قاری برتر مصری است که حافظ قرآن و متبحر در تلاوت قرآن با توجه به قرائت های هفتگانه و دهگانه بوده است. وی به جهت مهارت در تلاوت قرآن و صدای شفاف و دلنشین به حنجره باکیه، حنجره خاشعه، نحاس، و به دلیل شهرت وی در کشورهای عربی به «قاری جمهوری یکپارچه عربی» لقب گرفت. وی در تلاوت، صدای ویژه ای داردکه وی را صاحب سبک کرده است. از جمله مشخصه های سبک تلاوتی وی عبارتند از: صدايی شفاف حزنآور، صدای دارای بم و زير مناسب، صدای تحريرپذير و بسيار منعطف دارای ارتفاعی در حدود ۱۴ درجه صوتی، صدای خاشع و آرام، مهارت در تعویض مقام ها، لحن ها و قرائت های مختلف، قفل های لحنی، ترتیل آیات با رعایت قواعد تجوید و وقف به روانی، تبحر و مهارت در اجرای مقام نهاوند. وجود چنین ویژگی هایی در تلاوت وی سبب شده است که آثار خوبی از وی به جای بماند که تلاوت های سوره یوسف(ع)، قصص، حشر، طارق و فجر از نمونه های ترکیبی و حزن انگیز وی است که بی شک انسان با گوش فرا دادن به آن با مقام قرآن، مفاهیم بلند پایه آن بیشتر آشنا شده و با خشوع وی در قرائت، حس نزدیکتر شدن به خدا در انسان تقویت می شود. | '''محمد صدیق منشاوی(زاده 1920- درگذشت 20 ژوئن 1969)'''؛ یکی از چهار قاری برتر مصری است که حافظ قرآن و متبحر در تلاوت قرآن با توجه به قرائت های هفتگانه و دهگانه بوده است. وی به جهت مهارت در تلاوت قرآن و صدای شفاف و دلنشین به حنجره باکیه، حنجره خاشعه، نحاس، و به دلیل شهرت وی در کشورهای عربی به «قاری جمهوری یکپارچه عربی» لقب گرفت. وی در تلاوت، صدای ویژه ای داردکه وی را صاحب سبک کرده است. از جمله مشخصه های سبک تلاوتی وی عبارتند از: صدايی شفاف حزنآور، صدای دارای بم و زير مناسب، صدای تحريرپذير و بسيار منعطف دارای ارتفاعی در حدود ۱۴ درجه صوتی، صدای خاشع و آرام، مهارت در تعویض مقام ها، لحن ها و قرائت های مختلف، قفل های لحنی، ترتیل آیات با رعایت قواعد تجوید و وقف به روانی، تبحر و مهارت در اجرای مقام نهاوند. وجود چنین ویژگی هایی در تلاوت وی سبب شده است که آثار خوبی از وی به جای بماند که تلاوت های سوره یوسف(ع)، قصص، حشر، طارق و فجر از نمونه های ترکیبی و حزن انگیز وی است که بی شک انسان با گوش فرا دادن به آن با مقام قرآن، مفاهیم بلند پایه آن بیشتر آشنا شده و با خشوع وی در قرائت، حس نزدیکتر شدن به خدا در انسان تقویت می شود. | ||
== معرفی محمد صدیق منشاوی == | == معرفی محمد صدیق منشاوی == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۱۴
محمد صدیق منشاوی(زاده 1920- درگذشت 20 ژوئن 1969)؛ یکی از چهار قاری برتر مصری است که حافظ قرآن و متبحر در تلاوت قرآن با توجه به قرائت های هفتگانه و دهگانه بوده است. وی به جهت مهارت در تلاوت قرآن و صدای شفاف و دلنشین به حنجره باکیه، حنجره خاشعه، نحاس، و به دلیل شهرت وی در کشورهای عربی به «قاری جمهوری یکپارچه عربی» لقب گرفت. وی در تلاوت، صدای ویژه ای داردکه وی را صاحب سبک کرده است. از جمله مشخصه های سبک تلاوتی وی عبارتند از: صدايی شفاف حزنآور، صدای دارای بم و زير مناسب، صدای تحريرپذير و بسيار منعطف دارای ارتفاعی در حدود ۱۴ درجه صوتی، صدای خاشع و آرام، مهارت در تعویض مقام ها، لحن ها و قرائت های مختلف، قفل های لحنی، ترتیل آیات با رعایت قواعد تجوید و وقف به روانی، تبحر و مهارت در اجرای مقام نهاوند. وجود چنین ویژگی هایی در تلاوت وی سبب شده است که آثار خوبی از وی به جای بماند که تلاوت های سوره یوسف(ع)، قصص، حشر، طارق و فجر از نمونه های ترکیبی و حزن انگیز وی است که بی شک انسان با گوش فرا دادن به آن با مقام قرآن، مفاهیم بلند پایه آن بیشتر آشنا شده و با خشوع وی در قرائت، حس نزدیکتر شدن به خدا در انسان تقویت می شود.
معرفی محمد صدیق منشاوی
محمد صدیق منشاوی (المنشاوی) یکی از چهار قاری برتر مصری است که در ۲۰ ژانویه ۱۹۲۰ در منشاة در استان سوهان مصر بدنیا آمد و به همین دلیل به منشاوی معروف شد. مذهب او سنی شافعی بود؛ اما در لحظات آخر که در آغوش محمود خلیل الحصری بود، اعتراف به مذهب شیعه کرده بود.[۱]
پدرش صدیق سید منشاوی و برادرش محمود صدیق منشاوی نیز مانند محمد از قاریان مشهور قرآن بودند در خانواده محمد صدیق منشاوی ۱۸ حافظ قرآن وجود داشت که عمر خود را وقف خدمت به قرآن کردهاند.[۲] منشاوی در هشت سالگی در محضر استاد «محمد النمكی» موفق به حفظ قرآن شد و از نه سالگی به قرائت قرآن همراه با پدر خود در محافل و مجالس سوهاج در ماهر رمضان به تلاوت می پرداخت. در سن ۹ سالگی به بعد عمويش «احمد السيد» برای تعليم قرائات و علوم قرآنی او را به قاهره برد، محمد با خانواده عمويش در قاهره زندگی میكرد تا اين كه در ۱۲ سالگی علم قرائات را از استاد «محمد مسعود» فرا گرفت و توانمندی او تا آن حد بود كه محمد مسعود او را در مجالس تلاوت همراه خود میبرد و بدينسان بعد از آنكه شهرتش، مصر و مخصوصاً، استان «سوهاج» را درنورديد، در سن ۱۵ سالگی از استاد و پدرش مستقل شد و اينچنين، اعتماد به نفسش فزون گشت و توانست سبک جدیدی مختص خود ایجاد نماید.[۳]
زیبایی تلاوت وی، شهرت زیادی برایش به ارمغان آورد تا جایی که آوازه تلاوتهای او به گوش مسئول های وقت رادیو نیز رسید و آنها از وی خواستند تا در رادیو حاضر و برای هیئت داوری تلاوت کند و در صورت موفقیت، اجازه تلاوت در رادیو را بیابد؛ امّا وی این درخواست را نپذیرفت تا اینکه برای نخستین بار در تاریخ رادیو، رادیوی مصر، تجهیزات و کارکنان خود را برای ضبط تلاوت این قاری به محل زندگیاش فرستاد. با پخش تلاوتهای وی از رادیو، شهرت محمد صدیق منشاوی سرتاسر مصر و کشورهای عربی را فرا گرفت. اولين تلاوتی كه محمد صديق منشاوی در راديو مصر انجام داد، تلاوت سوره انفال بود و پس از اينكه به عنوان يكی از قاريان راديو مصر شناخته شد، از طرف وزارت اوقاف مصر به سمت قاری مسجد «الزمالك» منصوب شد و در آنجا با قرائت سوره كهف قرائت را آغاز كرد و قاری آنجا بود تا زمانی كه وفات يافت.
در مصر، هر يك از قراء قاری رسمی يكی از مساجد است و البته اين بدان معنا نيست كه در ديگر مساجد قرآن تلاوت نمیكنند. محمد صديق منشاوی همراه با استاد «كامل يوسف بهتيمی» از شاگردان مكتب قاری عظيمالشأن «محمد سلامه» بودند، منشاوی كل قرآن را به صورت تحقيق و ترتيل برای راديو مصر و برخی ديگر از راديوهای اسلامی مانند سوريه و ليبی تلاوت كرده كه به عنوان گنجينههای ارزشمند محفوظ و برخی از آنها در دسترس علاقهمندان قرار دارد.محمد صديق منشاوی همچنين همراه با استاد «كامل يوسف البهتيمی» و استاد «فؤاد العروسی»، قرآن را به روايت «الدوری» به صورت ترتيل تلاوت كردهاند كه اين تلاوت در اختيار راديوی سودان است و بسياری هنوز اين ترتيل را نشنيدهاند و برای يافتن آن تلاش میكنند.[۴] نخستین سفر خارجی منشاوی به کشور اندونزی در سال ۱۹۵۵ در سن ۳۵ سالگی همراه با عبدالباسط محمد عبدالصمد بود.[۵] سپس، برای تلاوت به اردن، کویت، در سال ۱۹۶۹ نیز به همراه محمود خلیل الحصری به لیبی، فلسطین، (مسجد الاقصی) عربستان سعودی، سوریه، در سال1966 به بغداد عراق[۶]، پاکستان، مغرب و سودان سفر کرد.
از افتخارات وی، تلاوت در سه مسجد مهم و بزرگ دنیا مسجدالحرام، مسجدالنبی(ص) و مسجدالاقصی تلاوت بوده است.[۷] به دعوت رؤسا و مقامات، به کشورهای زیادی سفر کرد و در دهه پنجاه میلادی «قاری جمهوری یکپارچه عربی» لقب گرفت، او نشان شایستگی از دولت سوریه و هدایا و نشانهایی از پادشاهان و رهبران دیگر کشورها دریافت کرد. منشاوی قرائات عشر را با هم ترکیب میکرد.[۸] با توجه به حزن خاصی که در صدای محمد صدیق منشاوی وجود داشت، به وی لقب «حنجره الباکیه»[۹] به معنای حنجره گریان لقب داده اند؛ چرا که صوت منشاوی را به گونهای میشنوی که گویی مستقیم از سینهاش خارج میشود، گویی از حنجره و تارهای صوتی او عبور نمیکند و وقتی صدا را از سینه میشنوی، گویی نفسها و آهها را مستقیماً از سینه میشنوی و صادقانهترین حسها از سینه بیرون میآید.
هنگامی که انسان میگوید من آنچه در سینه داشتم گفتم، یعنی حرف راست و درست را زدم و آهی که از سینه بلند شده است احساس میشود، درک میشود؛ از این رو، هر کلمهای از قرآن کریم در تلاوت منشاوی درک میشود؛ زیرا از سینه او و ریههای او مستقیماً خارج میشود و به تو میرسد.[۱۰] همچنین، به وی به دلیل تأثیر شخصیت متواضع و خوش اخلاق وی بر صدا، صوت و حالتهای فنی لقب «صوت الخاشعه» داده اند. وی همچون پدرش برای تلاوت قرآن، پولی دریافت نمیکرد و برای رضای خدا تلاوت می کرد و این امر بیش از پیش بر خشوع صدایش می افزود. لحظه تلاوت از خوف خدا با تواضع، چشمانش را میبست و با تسلط بر قرائت هفتگانه و احکام تجوید، معانی قرآن را به شنونده منتقل میکرد، حضار در مجلس تلاوت او از شدت تأثر همه میگریستند.[۱۱]
از این رو، گفته شده که این صدا به دلیل خشوع و حزن انسان را به خدا نزدیکتر می کند.[۱۲] همچنین، طرفدران وی به دلیل مهارت بالای این قاری بزرگ در تلاوت قرآن کریم در مقام نهاوند به وی لقب پادشاه نهاوند داده اند. علاوه بر این، تسلّط او در تلاوت به سبک قرائات سبعه و عشره کمنظیر بوده است.[۱۳] محمد صدیق منشاوی، در سن ۴۹ سالگی و به علت بیماری واریس مری در۲۰ ژوئن ۱۹۶۹برابر با ۳۰ خرداد ۱۳۴۸ در قاهره درگذشت. [۱۴][۱۵] البته، این احتمال نیز در مورد مرگ وی بیان شده است که یک بار با ریختن سم در غذایش به جان وی سوءقصد کرده و بیماری وی پس از آن آغاز شده است. از این رو، به او شهیدالقراء نیز گفتهاند. [۱۶]
مشخصه های سبک قرائت محمد صدیق منشاوی
یکی از مشخصه های سبک منشاوی، استفاده ویژه وی از مقام های تلاوت است. وی به مقامات پیچیده متکی نبود؛ اما با این وجود در مقامات تنوع به خرج میداد و فقط به یک مقام متکی نبود. او از مقامهای رست، نهاوند، سیکا و صبا استفاده میکرد و در هر کدام از مقامهای سرت و صبا حرکات (فتحه، ضمه و کسره) را تلاوت میکرد. همچنین سبک او بهگونهای بود که موجب پرت شدن حواس شنونده حتی از نظر ذهنی به جای دیگر نمی شد. [۱۷] از مشخصه های دیگر سبک دیگر وی این بوده است که وی در تلاوت، کرامت و عزت نفس داشت و به همین دلیل تلاوتهایش در دلها نفوذ میکرد و با وجود طولانیشدن تلاوت تغییر نمیکرد.[۱۸] نفوذ تلاوت وی در دل ها به این دلیل بود[۱۹] که فضای خاص معنوی بر تلاوتهایش حاکم است و از این جهت تلاوتهای منشاوی را از فردی مانند عبدالباسط متفاوت میکند. ایشان از تنوع و تغییر زیاد نغمات پرهیز میکرد و صوت آرام و معنوی دارد و بیتکلف در ادای قواعد تجویدی[۲۰] است.
یکی دیگر از مشخصه های سبک وی این بود که یک حزن عجیب در تمام تلاوت استاد منشاوی حاکم است و این حزن ویژه مقام صبا نیست؛ بلکه وی در تلاوت طبق مقام نهاوند و سه گاه نیز حزن انگیز است. این حزن از خشوع، فضای معنوی و اراده خالص وی به مقام قرآن ناشی می شود. تلاوت استاد منشاوی در مقام به گونه ای است که انگار که در مقام صبا (که برای بیان حزن و اندوه بکار میرود) تلاوت میکند؛ چرا که او فروتنی و خشوع خود را نیز به حس مقام میافزود و حتی اگر آن مقام ویژه استواری و فرح بود، حس خشوع و فروتنی بر آن غلبه میکرد. هنگامی که منشاوی به مقام راست تلاوت میکند، در جواب، ابتکاری به خرج میدهد و سپس به مقام هزام میرود. برخی در اینجا معتقد هستند که او از مقام راست به مقام سهگاه میرود؛ اما او به مقام هزام میرود که شامل گوشه حجاز است. مقام راست اگرچه ویژه فرح و شادی است؛ اما هنگامی که به تلاوت منشاوی در این مقام گوش فرا میدهید، احساس گریه به شما دست میدهد و این به دلیل شدت احساس فروتنی و خضوع در تلاوت اوست. حتی وقتی که منشاوی در جواب مقام حجاز و شهناز تلاوت میکند نیز به او احساس گریه دست میدهد.[۲۱]
دارا بودن این صدای حزن انگیز دلایل دیگری همانند تأثیر پذیری وی از مرحوم پدرش «شیخ صدیق المنشاوی» است که وی مسلط به روشهای کلاسیک الحان مصری بود. دلیل دیگر، محیطی است که این قاری در آن پرورش یافته است. وی متولد «صعید» شهری در جنوب مصر است و مردم این منطقه خود دارای صدای نازک و نرم هستند و این نوع صدا را میپسندند که در مصر به صدای «نحاسی» معروف و در آن رگههایی از زنگ و رنین دیده و باعث به وجد آمدن شنونده میشود، این نوع صدا موردپسند مردم جنوب مصر است و تلاوتهای منشاوی این ویژگی صدایی را دارا بود.[۲۲] در عین حال، تُن صدای او تقریباً متوسط است و این امر برای افرادی که صوت بلند و بمی ندارند، مفید خواهد بود. وی در قرائتهایش از مقامات مختلفی استفاده میکند؛ به گونهای که قرائتی با قرائت دیگر متفاوت میشود.[۲۳]
تلاوت وی در دو سوره «قصص» و «یوسف» نمونه ای از این صدای حزن انگیز است که صدایی بسیار نرم و لطیف قرائت شده است و در حقیقت راز ماندگاری قرائت این سوره همان به التهاب حنجره وی بوده است و همین امر رنگ برجسته و متمایزی به تلاوت ایشان بخشیده و حتی گونهای از ابداع شمرده میشود.[۲۴] تقوای تلاوت از دیگر شاخصه ها است که منشاوی با ترتیل همراه با حسن اداء و رعایت تجوید آن را ایجاد کرده است؛ به نحوی که صوت و لحن متناسب را طوری به کار گرفته تا از آن وضعیت یکنواخت دوری کندکه میتواند برای صوت ساده ترتیلی پیش بیاید. با وجود اینکه فردی مانند عبدالباسط تجوید را به حدی رعایت میکند که به تکلف میافتد ولی منشاوی، تجوید را به خوبی رعایت میکند، اما تجویدش در قرائتش حس نمیشود. منشاوی از نظر ادای لحنی بیتکلف تمام نغمات را رعایت میکند. اگر در بخشی از تلاوت، دو تا و جای دیگر سه تا تحریر زده، بیتکلف و صحیح زده و به دنبال این امر بوده است که قرآن را به خوبی به مردم عرضه کند. درواقع، منشاوی در حین اینکه صوت بسیار خوبی داشت؛ اما درصدد رساندن صوت قرآن بود؛ نه رسایی صوت.[۲۵]
یکی دیگر از مشخصه های سبک منشاوی این است که براساس ملودی حرف درون کلمه است و شنونده در هر کلمهای باید توجه کرده و با دقت گوش کند و از آن غفلت نکند. منشاوی همچنین از محدوده صوتی قرار و جواب در اجرای مقامهای قرآنی استفاده کرده است؛ به عنوان نمونه، از سطح صوتی بالا و متوسط به پایینترین سطح صوتی مربوط به یک مقام میرسد تا شنونده حالتی از قرار و آرامش بگیرد. سپس، دوباره به محدوده متوسط و بالای صوتی در مرحله جواب بازمیگردد. در واقع، جمله در سطح جواب را با صدایی از سطح قرار آغاز میکند. به عنوان نمونه، تلاوت «لو انزلنا» یا «هو الله» انجام میشود. ویژگی دیگر سبک استاد منشاوی، قفلات لحنی است که به خصوص در مقام رست و مقامهای دیگر آن را به کار گرفته است.[۲۶]
یکی دیگر از مشخصه های سبک وی این بودکه به راحتی و چابکی و بدون اختلال در لحن یا تجوید از یک قرائت به قرائتی دیگر میرفت و همین مسئله قرائتش را جذاب و دلنشین کرده بود. به بیان دیگر، انتخاب لحن و قرائت های مناسب مطابق با سوره های مختلف بوده است.[۲۷] منشاوی به صورت خطی و با لحن بیانی را با اوج ظرافت اجرا میکند. در عین توانمندی، سادگی را انتخاب کرد؛ اما چارچوبمند بودنِ سادگی را هم در نظر داشته است. برای نمونه، یک چارچوب لحنی خاص در تلاوت «استعاذه» و با دو نُت دارد. در عین حال، صدای وی در تلاوت، از بم تا اوج و از پایینترین تا بالاترین درجات در توانایی تحریر زدن و انعطاف، که جابهجایی بین نتها کاملاً یکدست است. با این وجود، تصور می شود که قاریان در بم ضعیفتر هستند و در اوج صدایشان بهتر است؛ اما وی همه این درجهها در یک میزان از تسلط است و هیچ وقت طغیان نمیکرد؛ یعنی به میزان تسلط، ارائه میداد و این امر به دلیل میزان آرامش وی است.[۲۸]
در تلاوتهای استاد «منشاوی» متانت، خشوع[۲۹] و آرامش[۳۰] مشاهده میشود كه بهطور قطع، در شخصيت اين استاد نيز وجود دارد و قرائت قرآن در واقع، در فرهنگ مصر و همچنين به ويژه در فرهنگ ما صرفاً يك كار هنری و تفننی برای اوقات فراغت نيست؛ بلكه قرائت قرآن بستری برای انتقال معارف و مفاهيم عاليه قرآن كريم است.[۳۱] ترتيل منشاوی نیز از نغمههای ساده و از پيچيدگی كمتری برخوردار است و از لحاظ لحنی نسبت به ترتيلهای ديگران غنیتر است، ويژگی صدا، لطافت صدا و حزين بودن از نكات قابل توجهی است كه در ترتيل وی وجود دارد و ديگری موزون و يكدست بودن ترتيل از لحاظ سرعت و تكثير كلام يا همان ضرب آهنگ قرائت است كه مورد توجه همگان قرار گرفته است.به يكدست بودن، زيبايی، دلنشينی، محكم بودن و برجستگی صوتی استاد باعث شده تا ترتيل استاد «منشاوی» از لحاظ صوتی و تنوع آهنگی بيشتر مورد توجه عامه قرار گيرد.
مشخصه دیگر وی همان پيروی از خط سير لحنی مشخص و كمنوسان در طول تلاوت و استفاده از تمامی مقامهای اصلی عربی و نيز برخی مقامهای فرعی نظير «حجاز كار» و «عراق» در تلاوت و عدم استفاده از پردههای اوج يا جواب (جواب جواب اصطلاحی) در اجرای مقامهای مختلفی است علاوه بر این،.استفاده نادر از شيوه تركيب مقامها در تلاوت همانند تركيب رست و سيكا همانند صعودها و نزولها به طور معمول در رديفهای لحنی مجزا ــ مانند شيوه استاد «عبدالباسط محمد عبدالصمد» ــ انجام میشود؛ اما در پارهای موارد از اين امر عدول كرده است .به طور معمول، قفلات تلاوت او (تحريرها و ضربآهنگهای تلاوت در پايان هر آيه) در رديفهايی كه پس از مقدمه تلاوت مورد استفاده قرار میگيرد، همراه با تحرير و در همان پرده توسط يا اوج و بدون بازگشت به درجه اصلی (استقرار) صوت است.[۳۲]
درواقع، سبک وی ردیف و مقام مشخصی ندارد و استاد در خواندن همه نوع ردیف و مقام است و مدام در حال جابهجا شدن در میان مقامات با پویایی خیلی زیاد است؛ اما در عین حال در مؤلفههای اصلی خودش مانند ضرب آهنگ و احکام تلاوت بسیار آرامش دارد که میتوان گفت در تلاوتهای منشاوی پویایی لحنی در عین آرامش به چشم میخورد .سبک او در عین سادگی بالاترین میزان توجه به لحن بیانی را دارد.[۳۳]
یکی دیگر از مشخصه های تلاوتهای وی این است که روند لحنیاش شبیه سبک استاد کامل یوسف و سلامه و قدری کلاسیکتر و مقاممحورتر است. صدیق سید منشاوی و شعشاعی آکوردمحور بودند و جنسمحور میخواندند و نُتهای مشترک مقامات را میگرفتند و وقتی به مقام دیگری وارد میشدند، شاید دیگر به مقام قبلی برنمیگشتند. میان مقامات هم سیال و جاری بودند؛ ولی منشاوی اراده و نبوغی خود توانست سبک جدید ایجاد کند.[۳۴] برای نمونه، منشاوی ردیفهای اُکتاوی مدلاسیون یا ترکیبی را خوانده است که این ردیف ها همانند ردیفهایی هستند که شبیه آن فقط در تلاوتهای استاد حصان دیده شده است. برای نمونه، وی آیه 20 روم[۳۵] را هفت بار تکرار میکند که در مرتبه اول و دوم در مقام رست و در روایت حفص از عاصم این آیه را تلاوت کرد و در مرتبه سوم به روایت قالون از امام نافع مدنی قرائت کرد که برگشت به مقام بیات داشت. در تکرار چهارم وارد قرائت امام ابوعمر میشود و مد منفصل را به قصر میخواند کلمه «خلقَکم» را ادغام کبیر انجام میدهد و «خلکُّم» میگوید و تلاوت را ادامه میدهد و بار دیگر، در تکرار پنجم به روایت حفص برمیگردد و اشارهای به مقام بیات عجمی دارد و در تکرار ششم همین آیه را دوباره با حالت تلوین از مقام بیات به صبا، صبا و بیات را ترکیب میکند و در روایت ورش از نافع قرائت میکند که آن احکامی که باید در روایت ورش از نافع هست، اجرا کند، ایشان اجرا میکند و «راء» تنتشرون را ترقیق میکند که این در قرائت ورش از نافع است.
وی در آخرین تکرار از همین آیه بیستم وارد روایت خلف از حمزه میشود، «مِنْ آيَاتِهِ» را سکت میدهد و آیه را به اتمام میرساند. نمونه دیگر، تلاوت آیه ۲۱ روم[۳۶] با مقام بیات است که با روایت حفص از عاصم قرائتش را انجام میدهد و آیه ۲۲ روم[۳۷] را با مقام بیات همراه با حال و هوای صبا اجرا میکند و «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ» را ایشان «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالَمِينَ» قرائت میکندکه البته، هنوز قرائت وی در قرائت عاصم هست؛ اما عاصم این کلمه «للعالِمین» را به کسره لام خوانده است؛ ولی راوی دوم وی از سایرین تبعیت کرده و مانند همه، این کلمه را «للعالَمین» قرائت کرده است. منشاوی هم در این بخش از تلاوت، روایت شعبه را ظاهرا قرائت میکند؛ چرا که وی تغییرات دیگری را در بحث احکام تجویدی، انجام نمیدهد. در آیه ۲۲ و به عبارتی، همان موارد قرائت عاصم را ایشان اجرا میکند. در آیه23 روم[۳۸] «وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُكُمْ مِنْ فَضْلِهِ» وی وارد مقام صبا میشود این آیه را به حالت بمخوانی را در بخش «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ» به پایان میبرد. وی مجددا، مقام صبا در آیه روم[۳۹]24 تا آخر آیه را دنبال میکند.[۴۰]
تحلیل تخصصی تلاوت منشاوری در آیه 39 تا 68 سوره مبارکه غافر
تلاوت منشاوی از آیات ۳۹ تا ۶۸ سوره مبارکه غافر یکی از جالب توجه ترین تلاوت های وی محسوب می شود. انتخاب الحان و قرائتهای مختلف در این تلاوت از سوی منشاوی در خدمت انتقال حس و حال حاکم بر فضای آیات درآمده و میتوان با شنیدن این تلاوت به نکاتی پی برد. علاوه بر این، تلاوت را از آیه ای آغاز می کند که اثرگذاری آن برای شنونده بیشتر باشد. به بیان دیگر، منشاوی در ابتدای تلاوت آیه 39 غافر، درمجموع، ۹ بار در مقامهای بیات و رَست تلاوت میکند. به نظر می رسد که دلیل این تکرارها مضمون بلند آیه و انتقال آن به شنونده دارد که همان چیستی دنیا و رابطه انسان با آن و ارتباط آن با آخرت است. سپس، با لطافت برای بار سوم، آیه را تکرار میکند و شنونده را اندرز میدهد. دفعه چهارم، وی بر این لطافت میافزاید و گویی با یک التماس و خواهش برآمده از درون، شنونده را نسبت به دنیا و آخرت آگاه میکند؛ بویژه در هنگام ادای کلمه «مَتَاعٌ»[۴۱] که به خوبی پستی دنیا را بازتاب میدهد. افزون بر این، اتمام آیه و نحوه ادای کلمه« الْقَرَارِ» هم در همین راستا قرار میگیرد.[۴۲]
در مرتبه پنجم، منشاوی نغمهای از بیات را انتخاب میکند که در آن بویی از جمعبندی از یک بحث به مشام میرسد. سپس، برای بار ششم آیه را تلاوت میکند و در این نوبت وارد مقام رست میشود. به نظر میرسد که در این بخش با شنونده به نوعی اتمام حجت میکند که دنیا و آخرت چه مکانی است. در مرتبه هفتم، لحن منشاوی، مجدداً، حالت التماس و خواهشگونه میگیرد و گویی از مخاطب با تمام وجود میخواهد که دنیا را کالایی بداند و اصالت را به آخرت بدهد. سپس، برای بار هشتم بار دیگر حجت را تمام میکند و بار نهم هم گویی به شنونده نهیب میزند و میگوید آنچه لازم بود، گفته شد و این بخش را با یک نهیب و عتاب جمعبندی میکند. منشاوی پس از تکرارهای نهگانه آیه ۳۹، وارد آیه ۴۰ [۴۳]میشود.
جالب اینکه این آیه نیز مضمون بلندی دارد و باز هم تلاوت همراه با تکرار است و هفت بار از این تکرارها در مقام بیات اجرا شده است. سپس، برای بار هشتم منشاوی در تلاوت همین آیه وارد مقام صبا میشود تا به خوبی شنونده را آگاه کند تا جا بیندازد که اگر کسی اشتباهی مرتکب شود به همان میزان مؤاخذه خواهد شد؛ اما اگر مرد یا زن مؤمنی عمل صالحی انجام دهند، وارد بهشت خواهند شد و بدون حساب به آنها رزق داده میشود. این روند را منشاوی چندبار دیگر هم ادامه میدهد و با ماندن در مقام صبا بیش از پیش بر مضمون بلند آیه تأکید میکند .منشاوی در این تکرارهای نهگانه از یک آیه، با کاربست لحن ها و قرائتهای مختلف شنونده را به هر نحوی که میتواند نسبت به مضمون آیه توجیه میکند و سپس، به تلاوت خود ادامه میدهد. این رویه منشاوی در برخی دیگر از تلاوتهای او نیز همانند سورههای انفطار، فجر، بلد مشهود است.[۴۴]
انتخاب لحن و قرائت مناسب برای آیات دیگر 43-41[۴۵] غافر نیز ادامه پیدا می کند و در همان مقام صبا تلاوت را ادامه میدهد. انتخاب مقام صبا برای این دو آیه بسیار دقیق و حسابشده است؛ چراکه دعوتکننده، به بهشت و نیکیها دعوت میکند؛ اما مخاطبان دعوتشان به آتش و کفر ورزیدن به خدا است. از این رو، آیه با یک سوز و گداز درونی تلاوت میشود و نشان میدهد که دعوتکننده دلسوز قوم خود است و حال آنکه آنها به چیز دیگری تمایل دارند.[۴۶]
در این بخش از آیه، لحن خواندن هرگز به گونهای نیست که نشان دهنده شادی دعوتکننده از گرایش قوم خود به بدی باشد؛ بلکه قصد وی القای کامل دعوتکننده به شنونده است. از این حیث، تلاوت منشاوی در بخش پایانی آیه ۴۳ غافر[۴۷] در پرده بم به اتمام میرسد تا به نوعی نشان دهد که در نهایت دعوتکننده از دعوت قومش ناامید شده است؛ هرچند که دلسوزی او به قوت خود باقی است. زیبایی کار منشاوی زمانی دوچندان میشود که پس از این بمخوانی وارد مقام نهاوند میشود و آیه44 غافر[۴۸] را با مقام نهاوند می خواند.[۴۹]
علت اجرای مقام نهاوند در این آیه این است که مضمون آیه به نوعی تغییر کرده است. به همین دلیل لجحن آیه نیز باید با توجه به مضوم آیه تغییر یابد. از این رو، پس از یک دعوت جانانه و دلسوزانه که این مضامین در مقامهای بیات و صبا اجرا شد، نتیجه کار که همان تصمیم قوم بر عدم نجات است، باید با مقام نهاوند اجرا شود. در این صورت، منشاوی برای بار دوم آیه را در پرده بم میخواند و سپس مجدداً نهاوند را در پرده اوج صدا اجرا میکند. نکته جالب توجه در این بخش، توجه منشاوی به اختلاف قرائت و انطباق آن با معنای آیه است. در این بخش منشاوی کشش کلمه «أَقُولُ» را بیش از حد میکشد تا نشان دهد که آنچه دعوتکننده بیان کرده، مطالب پرشمار و بااهمیتی بوده است. همچنین، آیه 47-45 [۵۰]نیز با توجه به مقام نهاوند اجرا شده است.
بیان این مطالب میتواند بیانگر منطق حاکم بر تلاوت منشاوی باشد؛ تلاوتی که در آن، همه چیز اعم از لحن ها و قرائتهای مختلف در خدمت انتقال معنا و حسی که در آیات نهفته درآمده است. منشاوی با این تلاوت نشان داده که ارتباطی عمیق و عاطفی با آیات برقرار کرده و توانسته به خوبی فضای حاکم بر آیات را منتقل کند.[۵۱]
منابع
دانشنامه حوزه؛ نیم نگاهی به مقاله دوره های ترتیل ـ قرائت استاد منشاوی
ارجاعات
- ↑ . منشاوی؛ از همراهی با اخوانالمسلمین تا حذف تلاوتهایش در مصر
- ↑ . پادشاه مقام نهاوند در خانوادهای با ۱۸ حافظ قرآن + فیلم
- ↑ . منشاوی؛ از همراهی با اخوانالمسلمین تا حذف تلاوتهایش در مصر
- ↑ . «محمدصديق منشاوی»؛ طلايهدار سبك خاندان منشاوی در تلاوت قرآن
- ↑ . بزرگداشت زادروز محمد صدیق منشاوی در مصر؛خانواده «منشاوی» و ارثیهای به بهای عظمت قرآن؛خاطره نعینع از محفل تلاوت مرحوم منشاوی
- ↑ . ویکی پدیا؛ زندگینامه «محمد صديق منشاوی» در وبلاگ قاری اروميهای؛اینفوگرافیک | زندگی «محمد صدیق منشاوی» در یک نگاه؛قرائت تجویدی کل قرآن با صدای منشاوی برای نخستین بار پخش میشود؛ یادبود زادروز محمدصدیق منشاوی در اینستاگرام ایکنا؛عکس | حال و هوای مقبره منشاوی در ۵۲ امین سالگرد وفات
- ↑ . بزرگداشت قاری مشهور به «صوتالباکیه» و «صوتالخاشعه» + صوت؛«محمدصديق منشاوی»؛ طلايهدار سبك خاندان منشاوی در تلاوت قرآن؛ بزرگداشت منشاوی در نمایشگاه کتاب قاهره
- ↑ . تلاوت زیبای استاد محمد صدیق منشاوی از سوره مبارکه رعد
- ↑ . صوت | تلاوت کمتر شنیده شده از «محمدصدیق منشاوی»
- ↑ . منشاوی در مقامات و نغم استعداد ذاتی داشت / صوت استاد به عمق جان نفوذ میکرد + فیلم
- ↑ . بزرگداشت قاری مشهور به «صوتالباکیه» و «صوتالخاشعه» + صوت
- ↑ . بزرگداشت قاری مشهور به «صوتالباکیه» و «صوتالخاشعه» + صوت
- ↑ . تلاوتهایی که بوی معرفت میدهد + صوت؛بازنشر تلاوت استاد صدیق منشاوی در سال ۱۳۴۵ + فیلم
- ↑ . بزرگداشت قاری مشهور به «صوتالباکیه» و «صوتالخاشعه» + صوت
- ↑ . فیلم | منشاوی؛ قاری شهیر قرآن با صوتی گریان؛پسر منشاوی و آموختههای مکتب پدر/ خاطره کرمانشاه را فراموش نمیکنم + عکس
- ↑ . پادشاه مقام نهاوند در خانوادهای با ۱۸ حافظ قرآن + فیلم؛منشاوی؛ از همراهی با اخوانالمسلمین تا حذف تلاوتهایش در مصر؛ منشاوی؛ «شهید القراء» مصر/ تلاوت سوزناک و طبیعی با اعتلای روحی او مرتبط بود
- ↑ . منشاوی در مقامات و نغم استعداد ذاتی داشت / صوت استاد به عمق جان نفوذ میکرد + فیلم
- ↑ . محمد صدیق منشاوی و راز ماندگاری او + فیلم تلاوت
- ↑ . اسلوب تلاوت منشاوی بر ادای تعبیری و تصویری مبتنی است
- ↑ . دانشنامه حوزه؛ نیم نگاهی به مقاله دوره های ترتیل ـ قرائت استاد منشاوی
- ↑ . راز ماندگاری تلاوتهای خاشعانه استاد منشاوی+ صوت
- ↑ . تلاوتهایی که بوی معرفت میدهد + صوت
- ↑ . منشاوی؛ «شهید القراء» مصر/ تلاوت سوزناک و طبیعی با اعتلای روحی او مرتبط بود
- ↑ . تلاوتهایی که بوی معرفت میدهد + صوت
- ↑ . تقوا در تلاوت؛ راز «منشاوی» برای قاریان جهان اسلام + فیلم
- ↑ . منشاوی در مقامات و نغم استعداد ذاتی داشت / صوت استاد به عمق جان نفوذ میکرد + فیلم
- ↑ . محمد صدیق منشاوی و راز ماندگاری او + فیلم تلاوت
- ↑ . سبک منشاوی در عین سادگی بالاترین میزان توجه به لحن بیانی را دارد + فیلم
- ↑ . أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ؛ «آيا نديدى خدا چگونه مثل زده سخنى پاك كه مانند درختى پاك است كه ريشه اش استوار و شاخهاش در آسمان است. میوهاش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد و خدا مثلها را براى مردم میزند شايد كه آنان پند گيرند و مثل سخنى ناپاك چون درختى ناپاك است كه از روى زمين كنده شده و قرارى ندارد» (ابراهیم/26-24).
- ↑ . يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ؛ «خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند در زندگى دنيا و در آخرت با سخن استوار ثابت میگرداند و ستمگران را بیراه میگذارد و خدا هر چه بخواهد انجام میدهد» (ابراهیم/۲۷)
- ↑ . سبک منشاوی در عین سادگی بالاترین میزان توجه به لحن بیانی را دارد + فیلم؛. محمد صدیق المنشاوی؛ عصاره اخلاص و خشوع در تلاوت قرآن + فیلم
- ↑ . «محمدصديق منشاوی»؛ طلايهدار سبك خاندان منشاوی در تلاوت قرآن؛بهره كامل از الحان، مرتلان قرآن را از رقابت با «منشاوی» بازداشت
- ↑ . سبک منشاوی در عین سادگی بالاترین میزان توجه به لحن بیانی را دارد + فیلم
- ↑ . سبک منشاوی در عین سادگی بالاترین میزان توجه به لحن بیانی را دارد + فیلم
- ↑ . وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ؛ «و از نشانههاى او اين است كه شما را از خاك آفريد؛ پس بناگاه شما [به صورت] بشرى هر سو پراكنده شديد». (روم/20)
- ↑ . وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (21) «و از نشانههاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد، و ميانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در اين [نعمت] براى مردمى كه مىانديشند قطعاً نشانههايى است». (روم/21)
- ↑ . وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوانِكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِلْعالِمِينَ «و از نشانههاى [قدرت] او آفرينش آسمانها و زمين و اختلاف زبانهاى شما و رنگهاى شماست. قطعاً در اين [امر نيز] براى دانشوران نشانههايى است». (روم/22)
- ↑ . وَ مِنْ آياتِهِ مَنامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ابْتِغاؤُكُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ؛ «و از نشانههاى [حكمت] او خواب شما در شب و [نيم] روز و جستجوى شما [روزى خود را] از فزونبخشى اوست. در اين [معنى نيز] براى مردمى كه مىشنوند، قطعاً نشانههايى است». (روم/23)
- ↑ . وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ و از نشانههاى او [اينكه] برق را براى شما بيمآور و اميدبخش مىنماياند، و از آسمان به تدريج آبى فرومىفرستد، كه به وسيله آن، زمين را پس از مرگش زنده مىگرداند. در اين [امر هم] براى مردمى كه تعقل مىكنند، قطعاً نشانههايى است. (روم/24)
- ↑ تصویری که محمدصدیق منشاوی در اندونزی دید؛ سبک «منشاوی» متعلم را زود به نتیجه میرساند
- ↑ . يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرار؛ «اى قوم من، اين زندگى دنيا تنها كالايى [ناچيز] است، و در حقيقت، آن آخرت است كه سراى پايدار است». (غافر/39)
- ↑ . نکاتی از یک تلاوت معنوی محمدصدیق منشاوی + صوت
- ↑ . مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ؛ «هر كه بدى كند، جز به مانند آن كيفر نمىيابد؛ و هر كه كار شايسته كند- چه مرد باشد يا زن- در حالى كه ايمان داشته باشد، در نتيجه آنان داخل بهشت مىشوند و در آنجا بىحساب روزى مىيابند». (غافر/40)
- ↑ . نکاتی از یک تلاوت معنوی محمدصدیق منشاوی + صوت
- ↑ . وَ يَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّار؛ و اى قوم من، چه شده است كه من شما را به نجات فرامىخوانم و [شما] مرا به آتش فرامىخوانيد؟ مرا فرامىخوانيد تا به خدا كافر شوم و چيزى را كه بدان علمى ندارم با او شريك گردانم؛ و من شما را به سوى آن ارجمند آمرزنده دعوت مىكنم. آنچه مرا به سوى آن دعوت مىكنيد، به ناچار نه در دنيا و نه در آخرت [درخورِ] خواندن نيست، و در حقيقت، برگشت ما به سوى خداست، و افراطگران همدمان آتشند».
- ↑ . نکاتی از یک تلاوت معنوی محمدصدیق منشاوی + صوت
- ↑ . لا جَرَمَ أَنَّما تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيا وَ لا فِي الْآخِرَةِ وَ أَنَّ مَرَدَّنا إِلَى اللَّهِ وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحابُ النَّار؛ «آنچه مرا به سوى آن دعوت مىكنيد، به ناچار نه در دنيا و نه در آخرت [درخورِ] خواندن نيست، و در حقيقت، برگشت ما به سوى خداست، و افراطگران همدمان آتشند». (43)
- ↑ . فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ؛ «پس، به زودى آنچه را به شما مىگويم به ياد خواهيد آورد. و كارم را به خدا مىسپارم؛ خداست كه به [حال] بندگان [خود] بيناست.»(غافر/44)
- ↑ . فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ؛ «پس، به زودى آنچه را به شما مىگويم به ياد خواهيد آورد. و كارم را به خدا مىسپارم؛ خداست كه به [حال] بندگان [خود] بيناست.»(غافر/44)
- ↑ . فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ * النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ * وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِنَ النَّار؛ «پس خدا او را از عواقب سوء آنچه نيرنگ مىكردند حمايت فرمود، و فرعونيان را عذاب سخت فروگرفت.[اينك هر] صبح و شام بر آتش عرضه مىشوند، و روزى كه رستاخيز برپا شود [فرياد مىرسد كه:] «فرعونيان را در سختترين [انواع] عذاب درآوريد.» و آن گاه كه در آتش شروع به آوردن حجّت مىكنند، زيردستان به كسانى كه گردنكش بودند، مىگويند: «ما پيرو شما بوديم؛ پس آيا مىتوانيد پارهاى از اين آتش را از ما دفع كنيد؟» (غافر/ ۴۷-۴۵)
- ↑ . نکاتی از یک تلاوت معنوی محمدصدیق منشاوی + صوت