سوره مسد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:سوره مسد.jpg|جایگزین=سوره مسد|بندانگشتی|سوره مسد]] | |||
'''سوره مسد'''؛ صد و یازدهمین سوره، از سورههای مکی قرآن در جزء سیام و دارای 5 آیه. مسد (ریسمانی از لیف خرما) از کلمه آخر سوره و تَبَّت از آیه اول این سوره گرفته شده است. این سوره درباره ابولهب و همسرش، دشمنان سرسخت پیامبر(ص)، نازل شد و آن دو را گرفتار آتش جهنم خواند<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%B3%D8%AF ویکی شیعه]</ref>. | '''سوره مسد'''؛ صد و یازدهمین سوره، از سورههای مکی قرآن در جزء سیام و دارای 5 آیه. مسد (ریسمانی از لیف خرما) از کلمه آخر سوره و تَبَّت از آیه اول این سوره گرفته شده است. این سوره درباره ابولهب و همسرش، دشمنان سرسخت پیامبر(ص)، نازل شد و آن دو را گرفتار آتش جهنم خواند<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%B3%D8%AF ویکی شیعه]</ref>. | ||
نسخهٔ ۹ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۴
سوره مسد؛ صد و یازدهمین سوره، از سورههای مکی قرآن در جزء سیام و دارای 5 آیه. مسد (ریسمانی از لیف خرما) از کلمه آخر سوره و تَبَّت از آیه اول این سوره گرفته شده است. این سوره درباره ابولهب و همسرش، دشمنان سرسخت پیامبر(ص)، نازل شد و آن دو را گرفتار آتش جهنم خواند[۱].
معرفی سوره
مَسَد، صد و یازدهمین سوره از قرآن بنا بر ترتیب مصحف عثمانی است که به نامهای «تبت» و «ابیلهب» نیز شناخته میشود. این سوره پنج آیه دارد و در سال سوم یا چهارم بعثت بیان شدهاست و در مکی بودن این سوره، اختلافی نیست[۲][۳]. نام این سوره (مسد) بهمعنای ریسمان بافتهشده از لیف خرما است و در آیه آخر سوره آمده است.
علت ذکر نام ابولهب
این سوره درباره ابولهب است که دشمنترین دشمنان پیامبر(ص) و دین اسلام بود. پیامبر اسلام که فعالیتهای خود را آغاز کرد، ابولهب به مخالفت برخاست و مخالفتهای او به قدری علیه اسلام شدید بود که خداوند متعال با ذکر نام، او را رد میکند. خداوند متعال در سراسر قرآن نام هیچ کس را ذکر نمیکند و هر کس را میخواست مذمت کند، با لقب و وصفی او را مذمت میکند، تنها کسی که با اسم یاد شده و مورد لعنت قرار گرفته ابولهب است و این دلیل بر این است که عداوت ابولهب علیه اسلام بیش از همه بود[۴].
شأن نزول سوره
در اوایل بعثت، پیامبر(ص) بر فراز کوهی تشریف بردند و یکی یکی اقوام مکه را فراخواندند. آنها پیغمبر را میشناختند او اشرف افراد بود. ایشان فرمود: اگر به شما بگوییم دشمنی امشب میخواهد به شما شبیخون بزند، سخن مرا باور میکنید؟ همه گفتند: ما از تو دروغی نشنیدهام تو صادق و امین هستی، پس سخنت را باور میکنیم. حضرت محمد(ص) فرمود: حال که سخن مرا باور میکنید، من پیامبر خدا هستم، بیایید وحدانیت خدا را از من بپذیرد. پس از آن یک دفعه از دور پیامبر پراکنده شدند. در این میان ابولهب خطاب به پیامبر(ص) فریاد زد: ما را دعوت کردهای از این سخنان به ما بگویی «تباً لک» (یعنی دستهایت بریده باد). ابوجهل نیز سنگی برداشت و به سمت پیامبر(ص) پرتاب کرد.
به مناسبت اینکه ابولهب آن سخن را گفت، خداوند نیز فرمود: «تبت یدا ابی لهب» یعنی دستان ابولهب بریده باد. این آیه در جواب سخن ابولهب است که به پیامبر(ص) گفت. ابولهب عموی پیامبر(ص) بود، قانون قبیلهای آن زمان ایجاب میکرد ابولهب به حمایت از پیامبر(ص) برخیزد، اما نه تنها از برادرزادهاش دفاع نکرد، بلکه عداوت شدیدی علیه اسلام داشت[۵].
تفسیر سوره
تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَ تَبَّ (1)
گفتهاند كلمه «تبّت» يعنی هلاك شد، زيان ديد، نا اميد شد، تحقير شد، بريده شد و اشكالی هم در جمع آنها وجود ندارد، چراكه میتواند جامع تمام آن معانی باشد. و در كنيه و مرد نيز آوردهاند جايی كه كنيه بدل از اسمش باشد و اين باعث افتخار و شأنيت نيست، بلكه بیآبرويی و بیحرمتی محسوب میشود برای اينكه لهب يعنی شراره آتش و صفت كسی شدن او را زيبنده نخواهد كرد و خداوند روز قيامت شرارهای از آتش را به او مستولی خواهد كرد. اسم او نيز بنده بت عزی (عبدالعزّی) بود و بيان اين اسم زيبنده كتاب خدای ما كه در آن مملو از نور توحيد و پاكی مطلق و سرشار از درخشندگی پاك كننده است، نيست.
اما معنای كلمه دوم «وتب» اين خبر است، خبری كه میگويد ابولهب درحالی به هلاكت میرسد كه لعنت ابدی او را فرا گرفته است و اينگونه روشن است كه كلمه اول نفرين به عملكرد اوست و دومی نفرين بر خود اوست چراكه دومين توضيح و تأكيدی است بر شرح اولی.
ما أَغْنى عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ (2)
«و نه ثروتش او را از خدا مداری بینياز میكند و نه قدرت و حشمت و مكنتش و نه حتی جايگاه اجتماعيش». و آنچه كه او بهدست آورده است، فراتر از مال است، چراكه مال از ماحصل تلاش فردی است و گفته میشود كه آنچه كه بهدست آورده است از برای او چون فرزندانش است و فرزند از جمله چيزهايی است كه انسان نيز خود آن را بهدست میآورد و جزء اموال انسان بهحساب میآيد.
سَيَصْلى ناراً ذاتَ لَهَبٍ (3)
زن ابولهب، خواهر ابوسفيان بود و عمه معاويه و در روايت داريم كه كور بود لكن او را ام جميل (مادر زيبائیها) خطاب میكردند، دارای زبانی تند و گزنده و متكبری قهار و دشمنی لجوج و سخت در مبارزه عليه پيامبر(ص) و رسالت ايشان چون دشمنی برادرش ابوسفيان. گفتهاند: او زنی متمول و پولدار بود لكن به سبب دنائت بخل و دنائت نفسی كه داشت، بهجای خريدن هيزم، خود آن را از بيابان جمعآوری كرده و به دنبال خود با زوری فراوان میكشيد و چون خارها را در سر راه پيامبر(ص) میگذاشت و ساير مسلمانان را نيز با خار آزار میداد، لذا خداوند او را با شوهرش قرين آتش كرد و همخانه شوهرش در جهنم شد.
وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ (4)
بيان «هيزمكش» تحقير و مذمت اوست، و در بيان اين نفرين اختلاف نظر دارند، برخی میگويند: اگر بخيل بود، چگونه ادعای بزرگی و فخرفروشی میكرد و در حاليكه هيزمكشی میكرد؟ يا اينكه آيا او مذمت میشد برای اينكه بر سر راه پيامبر(ص) خار میگذاشت؟ يا اينكه او به حالت سخنچينی در ميان مردم رفت و آمد میكرد و عرب به كسی كه چنين كار كند هيزمكش گويد، چون آتش فتنه را شعلهور میكند، چنانكه در شعر نيز آمده است.
في جيدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (5)
فی جيدهاحبل من مسد) گفتهاند: منظور از جيد يعنی گردن و مسد يعنی طناب بافته شده و چنين شعری نيز خواندهاند كه به محض آشكار شدن برگ خرمای تافته شده از من روی گردان شدهای كه كنايهای است برای آنكه به كسی بگويند چرا از ما رویگردانی. و برخی نيز گفتهاند كه آن خود يك نوع عذابی است كه خداوند وعدهاش را داده است، عذابی كه در گردنش گردنبندی از برگ خرمای بههم تافته شده در روز قيامت آويخته خواهد شد چراكه گردنبندی را در راه مبارزه با پيامبر در جنگ او اعطا كرد[۶].
درس های این سوره
نفی نژادپرستی
امام موسی صدر سه درس را از این سوره بیان میکنند؛ یک درس این است که در مسیر حقیقت و رسالت، هیچ رانتی وجود ندارد و حقیقتجویی و حقیقتگرایی، با تبعیض مناسبتی ندارد. اینجا ژن خوبی نداریم و ابولهب عموی پیامبر(ص) است و میبینیم که با صریحترین کلمات مورد هجوم قرار میگیرد. بنابراین، در اسلام نژادپرستی نفی میشود. همه در برابر خداوند برابر هستند و مردم نیز در برابر حقیقت و رسالت برابر هستند و حتی اگر عموی پیامبر(ص) هم باشد و بخواهد در برابر حق بایستد، ممکن است با شدیدترین تهاجم مواجه شود.
نفی سخنچینی
«حَمَّالَةَ الْحَطَبِ» یعنی هیزمکشی، کنایهای از سخنچینی است که با هر کلمه، آتش فتنهای را گرم میکند. درس دومی که مطرح میشود، در باب نتیجه سخنچینی و تأثیر آن در جامعه و جانها است که فرمودند نتیجه سخنچینی در جانها و جامعه و بدی آن، نزد خدا است. اینجا یک کسی به اسم ابولهب و همسرش است که با اسلام مقابله میکند، اما این سخنچینی باعث فروپاشی جانها و جامعه میشود، به ویژه که امروزه میبینیم ابزارهای برخی از رسانهها در شکل و شمایل پیچیدهای با سرعت زیادی مشغول این سخنچینی هستند. بنابراین، ابزار تخریبی آنها به شدت افزایش یافته و بعد تخریبی زیادی یافته است.
استفاده از روش تبلیغی صحیح
درس سومی که امام موسی صدر از این سوره میگیرد، روش تبلیغاتی قرآن و پیامبر(ص) است. ایشان میگویند تبلیغات و دعوت صادقانه و استفاده قرآن از شیوه رفیع در مدح و ذم در این آیه و آیات دیگری که مشابه این باشد، قابل استفاده است. به دلیل فصاحت بسیار این سوره و همچنین آبروریزی که برای ابولهب برجای گذاشت، اینها را در میان اهل مکه انگشتنما کرد[۷].
پیامی خطاب به دشمنان پیامبر اکرم (ص)
اهانت و دشمنی به پيامبر(ص) از زمان حيات ايشان بود و به همين دليل آيه «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ» در شأن آنها نازل شده است. از این رو، این سوره پيام خداوند خطاب به دشمنان اسلام و پیامبر اکرم (ص) است و آنان را تهدید می کند[۸].
منابع
ایکنا
ویکی شیعه
ویکی پدیا
ارجاعات
- ↑ ویکی شیعه
- ↑ ویکی پدیا
- ↑ شأن نزول سوره «مسد»؛ دفاع تمام قامت خداوند از حضرت رسول(ص)
- ↑ شأن نزول سوره «مسد»؛ دفاع تمام قامت خداوند از حضرت رسول(ص)
- ↑ شأن نزول سوره «مسد»؛ دفاع تمام قامت خداوند از حضرت رسول(ص)
- ↑ نگاهی به تفسير سوره مباركه مسد
- ↑ نفی نژادپرستی و سخنچینی؛ از جمله درسهای تربیتی سوره مسد
- ↑ «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ»، پيام خداوند خطاب به دشمنان اسلام است