نظریه صرفه: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''نظریه صرفه'''؛ یکی از نظریه های علوم قرآنی در مورد اعجاز قرآن است که برای اولین بار توسط نظام معتزلی مطرح شده است. این نظریه گویای این امر است که خداوند خود قدرت را از انسان می گیرد تا توانایی آوردن همانند قرآن را نداشته باشد. این مسئله بدان معن...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== ارجاعات == | == ارجاعات == | ||
[[رده:اصطلاحات علوم قرآنی]] | |||
[[رده:تاریخ قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۴
نظریه صرفه؛ یکی از نظریه های علوم قرآنی در مورد اعجاز قرآن است که برای اولین بار توسط نظام معتزلی مطرح شده است. این نظریه گویای این امر است که خداوند خود قدرت را از انسان می گیرد تا توانایی آوردن همانند قرآن را نداشته باشد. این مسئله بدان معناست که انسان نمیتواند در مقابل اعجاز قرآن در تمام ابعاد آن قدرت نمایی کند. این نظریه مخالفانی نیز دارد که معتقدند اگر اراده خداوند بر عدم توانایی مخلوقات بر آوردن مثل قرآن باشد، دیگر بیان تحدی و آوردن همانندی معنا نداشت؛ چنانچه، آیات قرآن نیز مؤید این امر است.
نظریه صرفه در علوم قرآنی
صرفه، نظریه ای در مورد اعجاز قرآن است که به معنای عاجز کردن مخالفان یا مخلوقات(جن و انس) به واسطه قدرت الهی از آوردن مثل قرآن است.[۱] البته، تفسیرهای دیگری از نظریه صرفه ارائه شده است که به طور کلی، سه گونه تفسیر در این مورد بیان شده است. تفسیر اول، مقصود آنان از صرفه این باشد که خداوند «داعی» و انگیزه آنان را از معارضه با قرآن سلب نموده است با اینکه اسباب و زمینه حصول انگیزه برای آنان فراهم بوده است، زمینههایی چون طعنه زدن قرآن به عجز آنان و انحطاط آنان از درجات دنیایی در اثر ظهور اسلام و اجبار آنان به انقیاد و خضوع در برابر حق و نیز مخالفت دین با خواستههای نفسانی و شهوانی آنان.
در تفسیر دوم، مقصود آنان از صرفه این باشد که با وجود داعیه و انگیزه معارضه با قرآن، خداوند با قهر و قسر آنان را از این معارضه باز داشته است. مانند آن که کسی دست فردی را که میخواهد چیزی را بر دارد گرفته و مانع او شود. به تعبیر دیگر با آن که قدرت و انگیزه معارضه را داشتهاند، خداوند آنان را باز داشته است. در تفسیر سوم، مقصود آنان از صرفه این باشد که خداوند علومی را که برای آفریدن کلامی چون قرآن مورد نیاز است از آنها سلب کرده است. سلب علوم را نیز میتوان دو گونه تفسیر کرد. یکی آنکه این علوم از قبل به طور مستمر، در اختیار آنان بوده است؛ اما خداوند هنگام نزول قرآن و تحدی آن، این علوم را از دلهای آنان پاک کرده و آثارش را محو نمود. دوم آنکه این علوم برای آنان از قبل وجود نداشت و تنها خداوند از آموختن آن دانشها بازشان داشت تا مبادا که در معارضه موفق گردند .در هر حال، نتیجه این تفاسیر از اعجاز قرآن، انکار اعجاز ذاتی قرآن است.[۲]
بر اساس این نظریه خداوند ممکن است انگیزه افراد برای مقابله با قرآن را از بین ببرد یا دانش ایشان را از ایشان بگیرد و با روش دیگری به صورت قهری مانع مقابله با قرآن بشود. حامیان صرفه معتقدندکه فصاحت، هنری است که افراد آگاه به زبان و لغت میتوانند به آن دسترسی داشته باشند و آیات قرآن نیز فصاحتی که فراتر از توان بشر داشته باشد، ندارند. علاوه بر این که آیات ۳۱ سوره انفال[۳] و ۱۴۶ اعراف[۴] را نیز شاهد مدعای خود دانستهاند.[۵] اگر منظور آیات مورد نظر منصرف کردن تکوینی باشد و هدف آن انصراف از آوردن مشابه آیات باشد، میتوان به این آیه استدلال کرد. مخالفان صرفه در پاسخ گفتهاند که آیه ۳۱ سوره انفال خود نشانگر فصاحت قرآن است که گویندگان تصور میکنند میتوانند هماوردی کنند ولی در عمل نمیتوانند و نیز ممکن است آنان برای رجزخوانی چنین ادعایی کرده باشند، چنانکه در آیه سوره اعراف نیز احتمالات دیگری برای معنای انصراف وجود دارد، علاوه بر اینکه قرآن گفته است در آینده منصرف میکنم ولی آیات قرآن سالها پیش از نزول سوره اعراف نازل شده بود.[۶]
خاستگاه نظریه صرفه
درباره خاستگاه نظریه صرفه دیدگاهها و احتمالات گوناگونی مطرح است؛ گرچه بعضی از این احتمالات مانعة الجمع نیست. بعضی مدعی هستند نظریه «صرفه» از هند نشات گرفته و در دوران منصور، خلیفه دوم عباسی و خلفای پس از او که افکار هندی در جامعه اسلامی وارد شد، این نظریه میان مسلمانان نفوذ یافت. محمد ابو زهره قرآن پژوه معاصر مصری در باره منشاء پیدایش این قول به ویژگی اندیشه برهماییان نسبت به کتاب الفیدا اشاره کرده است و مسلمانان را متأثر از آن نظریه دانسته است. از بین علمای مسلمان برخی از فیلسوف نمایان به گفته های برهماییان در کتاب الفیدا دست یافتند، این کتاب دارای مجموعه اشعاری است که به گمان آنان در گفتار مردم نظیر آن یافت نمیشود و علمای بزرگ آنان میگویند بشر از آوردن مانند آن عاجز است؛ چرا که برهما از این هم آوردی مانع شده و مردم را از این کار باز میدارد .
وی ادعای خویش در مورد ادعای برهماییان را به گفته ابوریحان بیرونی در کتاب ماللهند من مقوله مقبولة فی العقل او مرذومة مستند نموده است؛ اما آنچه مشهور است، تلاش عالمان و متکلمان اسلامی در پایان قرن سوم هجری بوده استکه سبب تنسیق نظریههای مختلف در باب اعجاز قرآن همانند نظریه صرفه شده[۷] است و ابراهیم بن سیار مشهور به نظام معتزلی[۸] نخستین کسی بود که این نظریه را به طور علنی بیان کرد.[۹] علاوه بر این، از قرن دوم تا پنجم قمری نیز باورمندانی داشته است؛ ولی بیشتر عالمان مسلمان مخالف این نظریه بوده و برخی آن را در مقابل اعجاز بیانی قرآن دانسته و نقدهای فراوانی بر آن وارد کردهاند.
موافقان و مخالفان نظریه صرفه
این نظریه از اوائل قرن سوم تا قرن ششم دارای طرفدارانی بوده است؛ اما غالب اندیشمندان قرن چهارم تاکنون با آن مخالفت نمودهاند.[۱۰] قرآن پژوهان و مفسران متقدم و متاخر در برابر نظریه صرفه یکی از مواضع زیر را برگزیدهاند.
الف: حامیان نظریه صرفه و منکران اعجاز ذاتی و درونی قرآن مانند نظام، سید مرتضی، ابی الصلاح حلبی، ابن حزم اندلسی، ابن سنان خفاجی.البته، شیخ مفید[۱۱] و شیخ طوسی نیز در برخی آثارشان این نظریه را تأیید و در برخی دیگر رد کردهاند.[۱۲].
ب: مخالفان نظریه صرفه و حامیان اعجاز ذاتی قرآن مانند محمد بن یزید الواسطی، الخطابی الباقلانی، قاضی عبدالجبار، عبد القاهر جرجانی.
ج: حامیان جمع بین دو نظریه صرفه و اعجاز ذاتی قرآن (بنحو طولی یا عرضی) مانند ابو عثمان جاحظ، محمد بن بحر اصفهانی.
د: کسانی که هر دو را احتمال دادهاند؛ ولی اختیاری ننمودهاند مانند، خواجه طوسی. در میان گروههای فوق گروه سوم (ج) از سوی غالب اندیشمندان تحلیل گر به عنوان گروه مستقلی به حساب نیامدهاند و آنان را یا منکر نظریه صرفه و یا دارای نظریه غیر منقح و تخلیطی دانستهاند. [۱۳]
مهمترین کتاب در دفاع از صرفه کتاب الموضح عن جهة اعجاز القرآن نگاشته سید مرتضی است. جعفر سبحانی در کتاب الاِلهیات قائل به مردود بودن این نظریه است.[۱۴] قطب راوندی نیز در تبیین موضوع اعجاز به سخنی از شیخ مفید استناد کرده است که نشان می دهد مخالف این نظریه بوده است، شیخ طوسی نیز در کتاب الاقتصاد خود این را مردود می شمارد.[۱۵]
علت مخالفت معارضان با این نظریه به تأثیر اراده خداوند بر روی انسان باز می گردد؛ مخالفان معتقدند اعجاز قرآن به ذات[۱۶] آن بازگشت دارد؛ چرا که اگر خداوند خود اراده کرده باشدکه دیگران نتوانند مثل قرآن را بیاورند، دیگر بیان تحدی و دعوت دیگران معنایی ندارد.[۱۷] در مقابل قول به صرفه، نظریه ای قرار دارد که قائل به اعجاز و دعوت به مبارزه طلبی قرآن میباشد، آنان برای اثبات تحدی قرآن و دعوت معارضین(جن و انس) به مبارزه طلبی، ادعای تواتر می نمایند. چنانچه، ماهیت و ادعای خود قرآن نیز مؤید این مدعاست که معجزه بودن در خود قرآن خیلی به صورت واضح[۱۸] مطرح است.
اکثر متفکران مسلمان نیز دعوت به تحدی قرآن را تأیید نموده اند و قرآن را معجزه میدانند و در این مورد آنان عموماً به آیات تحدی استناد نموده اند. افزون بر این، اساساً، اگر اعجاز قرآن مربوط به سلب انگیزه یا توان آدمی باشد، هیچ گونه فضیلتی برای قرآن محسوب نمی شود و تحدّی به همانندآوری قرآن مفهوم نخواهد داشت، درست مانند آن که دست کسی را ببندند و در همین حال او را به مبارزه و دفاع از خود فراخوانند، طبیعی است که چنین دعوتی لغو است؛ اما دعوت به مبارزه طلبی قرآن لغو نیست؛ زیرا نشان میدهد که این کلام از تأیید ویژهای برخوردار است و هیچ فرد موحدی باور نمی کند که دعوت خدای حکیم به تحدی قرآن امری لغو تلقی شود.[۱۹] [۲۰] علاوه بر این، نظریه صرفه مخالف با عقل است.[۲۱] چنانچه، مصطفی خمینی فقیه و مفسر شیعه معتقد استکه نظریه صرفه با قانون عام علیت نیز ناسازگار است؛ زیرا خداوند بدون وجود برخی ویژگیها در قرآن به طور مستقیم مانع هماوردی نمیشود.[۲۲]
منابع
دائره المعارف اسلامی؛ اعجاز القرآن
ارجاعات
- ↑ .ویکی اهل بیت؛ دانشنامه پژوهه؛ ویکی شیعه
- ↑ .ویکی فقه؛ دائره المعارف اسلامی؛ اعجاز القرآن
- ↑ . وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا قالُوا قَدْ سَمِعْنا لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ؛ «و چون آيات كتاب ما بر آنها خوانده شود (از فرط عناد و خود بزرگبينى) گويند: البته شنيديم، و اگر بخواهيم ما نيز همانند اين را مىگوييم؛ اين نيست جز افسانههاى پيشينيان» (انفال/31)
- ↑ . سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِها وَ إِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَ إِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ كانُوا عَنْها غافِلِينَ؛ «به زودى كسانى را كه در روى زمين به ناحق تكبر مىورزند و اگر هر آيه و معجزهاى را ببينند ايمان نمىآورند و چون راه هدايت را ببينند آن را پيش نمىگيرند و چون راه گمراهى را ببينند آن را پيش مىگيرند از (قدرت معارضه با) آيات خود منصرف و روىگردان مىكنم؛ اين (كار) براى آن است كه آنان آيات و نشانههاى ما را تكذيب كردند و (از ديدن) آنها غافل بودند».
- ↑ . ویکی شیعه؛ ویکی پرسش
- ↑ . .ویکی شیعه
- ↑ . بررسی ریشههای تکوین نظریه اعجاز قرآن در «پژوهشهای قرآن و حدیث»؛ پژوهشگر، روح خود را در مسیر فیض الهی قرار دهد؛ تفسیر کوثر؛ ساده و روان و ناظر به نیازهای معاصر
- ↑ . چالشهای جهش از تعریف «علوم قرآنی» به فلسفه آن؛ اعجاز، خارق عادت، همراه با ادعای نبوت و توأم با تحدی است/فصاحت مهمترین بعد اعجاز قرآن؛ امیبودن پیامبر(ص)؛ مهمترین دلیل برای اعجاز قرآن؛اعجاز قرآن در انديشه شهيد مطهری؛کتاب «سیر تاریخی اعجاز قرآن» به چاپ دوم رسید
- ↑ .ویکی فقه؛ ویکی بین.
- ↑ . ویکی فقه؛ دانشنامه حوزه
- ↑ . اندیشنامه سید مرتضی تألیف میشود/ رونمایی در کنگره؛ سیدمرتضی خوانش تمدنی از شیعه داشت؛عدم باور به اعجاز، نافی الهی بودن قرآن نیست؛ چرا یهودیان و مستشرقان با نسخ در قرآن مخالفاند؟ / فواید نسخ از منظر سید مرتضی
- ↑ .ویکی شیعه
- ↑ . تحلیلی بر «اعجاز بیانی و تأثیری قرآن کریم» / پاسخ به چرایی ناتوانی عرب در معارضه با قرآن؛ ویکی فقه
- ↑ .ویکی شیعه؛ تبحر ویژه سیدمرتضی در تفسیر آیات دشوار؛ کمّیتمحوری آسیب پژوهشهای دینی است/ انتقاد از نسبت دادن نظریه «صرفه» به سیدمرتضی؛ نصیری: «صَرفه» شاذ و جزء خطاهای سیدمرتضی است / فتحی: پرونده نظریه صرفه همچنان باز است؛.ویکی پرسش
- ↑ .ویکی شیعه
- ↑ . سخیفترین قول درباره حروف مقطعه قرآن نظریات مستشرقان است.
- ↑ . «تحدی» یا «دعوت به همانندآوری» دعوای لفظی است/ اعجاز تأثیری؛ اصلیترین وجه اعجاز؛ . نقش کارگشای سیاق در تحلیل آیات تحدی/حکمت کاربست ملاکات مختلف در هماوردطلبی
- ↑ . قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هَ ذَا الْقُرْآنِ لَا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرً؛ « بگو اگر انسانها و پریان (جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد هر چند یکدیگر را (در این کار) کمک کنند» (اسراء/88)
- ↑ .ویکی اهل بیت
- ↑ .دانشنامه حوزه
- ↑ . پذیرش تحدی پایین آوردن شأن قرآن است/ فصاحت مهمترین وجه اعجاز قرآن نیست
- ↑ .ویکی شیعه