محکم و متشابه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '<div style="text-align:justify">↵' به '') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''محکم و متشابه'''؛ اصطلاحی علوم قرآنی برای تمایز آیات روشن و مبین قرآن از آیات مجمل و دشوار. معانی آیات محکم قرآن بهاندازهای روشن است که در فهم مقصود آن، ابهامی وجود ندارد؛ اما در معنای آیات متشابه، احتمالات معنایی متفاوتی وجود دارد که بعضاً باعث ایجاد شبهه می¬شود. روش تفسیر متشابهات قرآن، ارجاع آن به محکمات معرفیشده است. | '''محکم و متشابه'''؛ اصطلاحی علوم قرآنی برای تمایز آیات روشن و مبین قرآن از آیات مجمل و دشوار. معانی آیات محکم قرآن بهاندازهای روشن است که در فهم مقصود آن، ابهامی وجود ندارد؛ اما در معنای آیات متشابه، احتمالات معنایی متفاوتی وجود دارد که بعضاً باعث ایجاد شبهه می¬شود. روش تفسیر متشابهات قرآن، ارجاع آن به محکمات معرفیشده است. | ||
نسخهٔ ۱۹ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۵
محکم و متشابه؛ اصطلاحی علوم قرآنی برای تمایز آیات روشن و مبین قرآن از آیات مجمل و دشوار. معانی آیات محکم قرآن بهاندازهای روشن است که در فهم مقصود آن، ابهامی وجود ندارد؛ اما در معنای آیات متشابه، احتمالات معنایی متفاوتی وجود دارد که بعضاً باعث ایجاد شبهه می¬شود. روش تفسیر متشابهات قرآن، ارجاع آن به محکمات معرفیشده است.
مفاهیم
معنای محکم و متشابه محکم به معنای استوار و خللناپذیر، از ریشه «حَکَمَ، حکما» به معنای «منع» گرفته شده است و معنای جلوگیری از هرگونه اخلالگری و تباهی را میرساند.[۱] «محكم» بودن چيزى بدين معناست كه عامل خارجى نمىتواند در آن نفوذ نمايد.[۲]
تشابه از ریشه «شبه» اسم مصدر، به معنای «مثل و همانند» یا شبه مصدر، به معنای همانند بودن گرفتهشده است؛ که این همانندی می¬تواند مایه شبهه گردد.[۳] با توجه به آن كه واژه متشابه در ساختار باب تفاعل آمده است، بر تشابه طرفينی و يكسانی در برخی صفات دلالت دارد.[۴]
محکم و متشابه در اصطلاح
مُحْکَم و مُتَشابه از اصطلاحات علوم قرآنی است. «محکم» به آیاتی از قرآن گفته میشود که معنای آنها بهقدری روشن است که نمیتوان معنای دیگری برای آن در نظر گرفت.[۵] محکمات، در دلالت خود استوار هستند و در آنها ابهام و تردیدی وجود ندارد که باعث برداشت نادرست شود.[۶]
«متشابه» آیاتی از قرآن هستند که تفسير آنها مشكل است؛ زيرا نمود آنچه هست را ندارد و به چيز ديگر شباهت دارد.[۷] متشابهات، بهگونهای هستند که بهمجرد شنیدن آنها، مراد و مقصودشان برای شنونده روشن نمیگردد؛[۸] بلکه دربارهی آنها معانی مختلفی احتمال می¬رود و نمی¬توان هيچيك را بهعنوان مراد قطعی خداوند پذيرفت.[۹] برای متشابه معنی اشتباه نیز گرفته شده است[۱۰] و این یعنی همانگونه که امکان تأویل صحیح آن وجود دارد، احتمال تأویل فاسد نیز در آن میرود.[۱۱]
واژهی محکم و متشابه در قرآن
احکام در علوم قرآنی به سه معنا بهکاررفته است؛ اول، استوار بودن گفتار یا کرداری که راه خلل و شبهه در آن بسته باشد که در مقابل متشابه به معنای گفتاری نارسا یا کرداری شبههانگیز قرار میگیرد.[۱۲] دوم، پایدار و ثابت بودن که احکام ثابت و غیرمنسوخه در شریعت را محکم گویند و در مقابل آن احکام منسوخه قرار میگیرد.[۱۳] معنای سوم احکام در علوم قرآن، اتقان و دقت در عمل یا گفتار است.[۱۴] تشابه نيز در قرآن به دو معنا بهکاررفته است؛ اول، همانند و یکسان بودن[۱۵] و ديگری شبههانگيز بودن.[۱۶] در قرآن کریم، صفت محکم و متشابه به آیات قرآن نسبت دادهشده است؛ بنابراین آیات، قرآن یکسره محکم است؛[۱۷] به این معنا كه كلامی حق است و الفاظ آن فصيح و معانی آن صحيح بوده،[۱۸] استوار و غيرقابل خلل و بطلان است.[۱۹] از طرفی، همهی آیات قرآن متشابه است،[۲۰] یعنی در ويژگی¬های كلی و مشترك مانند اعجاز، مصونيت از تحريف، هدايتگری، استحكام در بيان و مانند آن همگون است.[۲۱] در آيهی 7 سوره آلعمران قرآن به محكم و متشابه تقسیمشده است. از سیاق آیه برمیآید كه محكم آيه ايست كه در مدلول خود محكم و استوار بوده و معنى آن به غیر مراد اشتباه نيفتد[۲۲] و متشابه به این معنا است که برخى آيات، براثر وجوه محتمل، ظاهرى شبههانگيز دارد.[۲۳]
تفسیر آیهی 7 سورهی آلعمران
در آیهی ۷ سورهی آلعمران، مجموع آيات قرآن به دودستهی محكم و متشابه تقسيم می¬شود. با توجه به جمله «هنّ ام الكتاب» آيات محكم، مرجع بوده و آيات متشابه بايد به آنها بازگردانده شود؛ اما بيماردلان، آيات محكم را رها كرده و به سراغ آيات متشابه رفته تا اغراض و ديدگاه¬های باطل خود را از آن¬ها برداشت كرده و در جامعه فتنهانگيزی نمایند. درباره «واو» در عبارت «.... وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»، دو وجه بيان شده است:
1. واو عاطفه است و «الراسخون» را به «الله» عطف می¬كند.
2. واو مستأنفه است و جمله «وَالرَّاسِخُونَ ....» در برابر جمله «فَأَمَّا الَّذِينَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ» قرار گرفته و «مَا یَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ» جمله معترضه است. مفاد آيه در اين فرض، آن است كه كسی جز خداوند به تأويل قرآن آگاه نيست؛ اما رواياتی كه بيانگر آگاه بودن پيامبر(ص) و معصومان(ع) از تأويل قرآن است، يا مخصص اين آيه می¬شوند و عموم اين آيه با آن روايات تخصيص خورده است؛ يا آن¬كه مراد از انحصاری بودن دانش تأويل قرآن اين است كه كسی از پيش خود بدان آگاهی ندارد و راه دانستن آن، تعليم گرفتن از خداوند است.[۲۴] علامهطباطبائی واو را استیناف دانسته بر این باور است که اگر آیه دلالت بر علم راسخان به تأویل آیات متشابه نکند دلیل بر نفی علم آنها نیست و میتواند آیات دیگر این علم را برای آنان اثبات کند.[۲۵]
واژهی تأويل در این آیه يعنی بازگرداندن ظاهر آيات به حقيقت و باطن آنها. آيات قرآن از مرتبه حقيقت و باطن نازلشدهاند و در قالب لفظ درآمدهاند. قرآن، كليد فهم محكم و متشابه را به تأويل برمیگرداند؛ يعنی كسی كه تأويل میداند توان درك و فهم محكم و متشابه را دارد.[۲۶] تأویل و هنر تأویل، تابع این است که انسان چه مقدار مراتب کمال را در خود به وجود آورد. با توجه به کمال معصومین(ع)، آنان در حد کمال تأویل هستند[۲۷]. روایات نیز اهلبیت(ع) را بهعنوان مصداق تام راسخان معرفی میکنند.[۲۸]
نظرات در مورد محکم و متشابه
در معنای آیات محکم و متشابه اختلاف زیادی در میان قرآنپژوهان وجود دارد؛ که برخی از آنها عبارتاند از:
1.متشابهات، حروف مقطعهی اوایل سور هستند و مابقى محکمات.
2.آيات مبيّن در قرآن محكم و آيات مجمل، متشابهاند.
3.آيات ناسخ، محكم و آيات منسوخ، متشابهاند.
4.محكمات، آياتى هستند كه دلايلى روشن و واضح دارند؛ اما بازشناسى متشابهات نياز به تأمل و تدبر دارد.
5.محكم عبارت است از هر آیهای كه آگاهى به آن با برهان خفى يا جلى ممكن باشد؛ به خلاف متشابه؛ مثل علم به زمان قيامت.
6.آيات الاحكام، محكمات قرآن و مابقى متشابهاند. 7. متشابه آن آياتى است كه نیازمند به بيان باشد و محكم آن است كه محتاج به بيان نباشد.
8.محكم، آياتى است كه هم بايد بدان ايمان داشته باشند و هم به آن عمل كنند و متشابه، آياتى است كه تنها بايد به آن ايمان داشته باشند ولى عمل نكنند.
9.محكم آياتى است كه عقل در درك آن راه دارد و متشابه آن است كه چنين نباشد.
10.محكم عبارت است از آياتى كه ظاهرش منظور باشد و متشابه آن است كه ظاهرش منظور نباشد.
11.محکم آياتى است كه همه در تأویلش اجماع و اتفاق داشته باشند و متشابه آن است كه تأویلش مورد اختلاف باشد.
12.متشابه آن است که به خاطر مشابهتش با غير خود از جهت لفظ یا از جهت معنا تفسيرش مشکل است.[۲۹]
13.محکمات، آیات مربوط به قصص انبیا و امم سالفه و متشابهات، ابهامات وارده در این آیات است.
14.آیات متشابه، آیاتی است که درباره صفات باری تعالی آمده است.[۳۰]
15.متشابه آن است که راه رسیدن به معنای آن بسته است؛ ولی برای محکم راه باز است.
16.متشابه آن است که بیش از یک معنا را متحمل است؛ ولی محکم بیش از یک معنا را متحمل نیست.[۳۱]
ازنظر علامه طباطبائی، مقصود آیات متشابه برای شنونده روشن نيست و در اینکه منظور، فلان معنا است يا آن معناى ديگر ترديد مىكند و ترديدش برطرف نمىشود تا آنکه به آيات محكم رجوع نموده و به كمك آنها معناى آيات متشابه را مشخص كند.[۳۲]
آیات محکم و متشابه در قرآن
اساس قران كريم، آيات محكم هستند؛ زیرا آيات محكم تنها يك معنادارند و بهوسیله اين آيات میتوان غموض ساير آيات را برطرف كرد. آيات تشريع و آياتی كه بيانگر آداب و اخلاق قرآنی است، از نمونه آيات محكم در قرآن به شمار میروند.[۳۳]
تشابه در آیات قرآن اساساً دو گونهی اصلی و عرضی است. تشابه اصلی بهگونهای طبیعی به جهت کوتاهی لفظ و بلندای معنا به وجود آمده است. نوعاً آیاتی که در رابطه با مبدأ و معاد، مسئله استطاعت (قدرت در اختیار) انسان و مقدار تصرف او در جهان، آیات آفرینش و علل تکلیف، آیات مشیت و علم و اراده پروردگار، آیه امانت و آیه خلافت، آیات تسخیر آسمان و زمین برای انسان، آیات اذن، آیات هدایت و ضلال و امثال آن و[۳۴] آیات مربوط به اوصاف الهى كه در آنها اثبات عرش و كرسى، يد، وجه، رؤيت و آمدن براى خداوند است؛ متشابه جلوه کردهاند.[۳۵] زیرا معانی، بلند و دقیق است؛ ولی الفاظ مستعمل بسیار کوتاه و نارساست و نیاز به تأویل صحیح و مستند دارند.
تشابه عرضی در آن دسته از آیات به وجود آمد که در آغاز اسلام متشابه نبوده، مسلمانان عموماً مراد آن را درک میکردند؛ ولی پس از به وجود آمدن مباحث جدلی و مسائل کلامی و رایج شدن برخی مطالب فلسفی، بر چهرهی بسیاری از آیات، هالهای از غبار ابهام نمودار گشت. آیاتی که تا دیروز از محکمات بود، امروز در زمره متشابهات درآمد؛ که این مسئله براثر دستآویزیهای ناروای برخی اهل کلام و ارباب جدل بوده است.[۳۶]
فلسفه آیات متشابه در قرآن
در مورد علت وجود آیات متشابه در قرآن، دلایل متفاوتی ذکرشده است که تعدادی از آن عبارتاند از:
1.وجود متشابهات، زمینهساز معرفت عمیقتر و دقت بیشتر در قرآن است، زیرا زمانی ضرورت بهکارگیری عقل و مراجعه به عالمان احساس میشود که تشابهی در مطلب وجود داشته باشد.[۳۷]
2.آیات قرآن، متناسب با درجات معرفت و مراحل نفس بندگان نازل گردیده است.[۳۸]
3. چون در بین مخاطبین قرآن مردمی هم هستند که از درک حقیقت عوالم غیرمادی عاجزند در ابتدا آیاتی اوصاف و اعراض جسمانی را به خداوند نسبت میدهد و از الفاظی که متناسب با عالم وهم و خیال است استفاده میکند، اما در کنار این آیات، آیاتی نیز بهعنوان محکمات، واقعیت امر را بیان میکند. در این صورت عامۀ مردم، بهتدریج از موجودی با مختصات اولی به موجود مجرد تامی که مبرا از صفات امکانی است منتقل میشوند.[۳۹]
4.باوجود متشابهات رسيدن بهحق دشوارتر و با مشقت بيشتری همراه است و زيادی مشقت موجب زیادشدن ثواب میگردد.[۴۰]
5. الفاظ و عباراتى كه در گفتوگوهاى انسانها به كار مىرود براى رفع حاجت نيازمندیهاى روزمره به وجود آمده است و لذا بهمحض خروج از دايره زندگى محدود مادى و سخن از ماوراء زندگى مادى، الفاظ، قالب آن معانى نخواهد بود و کلماتی بهکاربرده میشود که با مفهوم موردنظر، نارساییهایی دارد. همين نارسائیهای كلمات، سرچشمهی بخش عظيم متشابهات در قرآن است.[۴۱]
6.قرآن، براى تبيين معارف خويش از سادهترین تعابير تا عالیترین عبارات ادبى، هنرى را در خود جایداده است و از انواع مجازات، استعارهها، تمثيلها و كنايهها استفاده نموده و در كاربرد چنين امورى بهناچار تشابه رخ میدهد.[۴۲]
بنا بر دلایل بیانشده، آيات محكمات و متشابهات از قوانین حكيمانهی الهى بوده و وجودش ضرورى است.[۴۳]
روش تفسیر آیات متشابه
شیوۀ برخورد مفسران با آیات متشابه متفاوت است. اهل لغت، اصحاب حدیث و حنابله معتقدند الفاظ متشابه را باید بر معنا و مفهوم ظاهری آنها حمل کرد و تخلف از معنای ظاهری آیه حتی اگر مخالف قواعد عقلی باشد جایز نیست. محققان و بیشتر متکلمان معتزله، الفاظ متشابه را تأویل نموده و بر معانی موافق قواعد عقل حمل میکنند. مبنای ایشان تنزیه حقتعالی از صفات امکانی و نقص است. اکثر اشاعره و برخی از معتزله، نسبت به برخی آیات و اخبار، روش تنزیه و نسبت به برخی دیگر، روش تشبیه و تنزیل را در پیشگرفتهاند.[۴۴] در مکتب اهلبیت، همۀ قرآن حتی متشابهات، معنایی دستیافتنی دارند، ولی متشابهات میبایست در سایهی محکمات معنا شود.[۴۵] اُمّ بودن آیات محکم برای آیات متشابه نیز به این معنی است که همانگونه که فرزند از اُمّ (مادر) جداشده و در دامان او رشد و پرورش مییابد، آیات متشابه نیز در دامان آیات محکم تفسیر میشوند.[۴۶]
در فهم صحيح آيات متشابه، علاوه بر محكمات آيات از دليل عقل نيز باید بهره برد. آيات محکم بهروشنی با حكم عقل سازگارند و لذا بهحکم ضرورت دين، آيات متشابهی كه ظاهرش با محکمات ناسازگار است بايد در پرتو اين آيات، مطابق حكم عقل، تأويل و توجيه شود. از طرفی نقش پيامبر(ص) و اهلبیت(ع) در تفسير آيات قرآن نقش راهنماست و تفاسير آنان راهگشاست. بهطور طبيعی اين نقش در توجيه و تأويل آيات متشابه، روشنتر و ضروریتر خواهد بود.[۴۷]
محکم و متشابه خارج از قرآن
امام صادق(ع) در کلام خود به این مطلب اشاره میكنند كه درآیات تكوينی نیز محكم و متشابه وجود دارد. برای نمونه بنیاميه آيهی متشابه و اهلبیت(ع) آيهی محكم هستند؛ بنابراین، در زندگی افراد نیز حوادث محكم و حوادث متشابه روی میدهد كه حوادث متشابه جايگاه لغزش است.[۴۸] امام رضا (ع) نیز در روایتی به وجود محکم و متشابه در کلام اهلبیت(ع) اشاره میکنند و سفارش میکنند که برای جلوگیری از گمراهی، متشابهات اخبار ائمه به محکماتش ارجاع داده شود.[۴۹]
منابع
ایکنا
دانشنامه اسلامی
دایر المعارف قرآن کریم
ویکیپدیا
ویکیجو
ویکیشیعه
ویکیفقه
پاورقی ها
- ↑ فیومی، ج۱، ص ۷۸؛ ابنمنظور، ج۱۲، ص۱۴۴.
- ↑ جوان آراسته، ج1، ص445.
- ↑ راغب اصفهانی، ص۲۵۴.
- ↑ داشتن آيات محكم و متشابه از ويژگیهای قرآن كريم در نحوه تفسير است
- ↑ قرآن در آینه پژوهش، مقاله محکم و متشابه، پرتال جامع علوم و معارف قرآن.
- ↑ جایگاه عقل در هندسه تفسیر رضوی از قرآن
- ↑ بررسی و نقد آيات متشابه در انديشههای فخر رازی(ره)
- ↑ جایگاه عقل در هندسه تفسیر رضوی از قرآن
- ↑ داشتن آيات محكم و متشابه از ويژگیهای قرآن كريم در نحوه تفسير است
- ↑ تأویل آیات قرآن تابع مراتب کمال انسان است
- ↑ جوان آراسته، ص. ۴۴۵، ۴۴۶؛ نیکویی، ص. ۲۴۴.
- ↑ (هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ ءَايَاتٌ محُّْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ كلٌُّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُوْلُواْ الْأَلْبَاب؛ «اوست كسى كه اين كتاب [قرآن] را بر تو فرو فرستاد. پارهاى از آن، آيات محكم [صريح و روشن] است. آنها اساس کتاباند؛ و [پارهاى] ديگر متشابهاند [كه تأويلپذيرند]. اما كسانى كه در دلهایشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تأويل آن [بهدلخواه خود،] از متشابه آن پيروى مىكنند، باآنکه تأويلش را جز خدا و ريشهداران در دانش كسى نمىداند. [آنان كه] مىگويند: «ما بدان ايمان آورديم، همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود.»؛ (آلعمران/7)).
- ↑ ویکی فقه
- ↑ (الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ ءَايَاتُهُ ثمَُّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ؛ « الف، لام، راء. كتابى است كه آيات آن استحكام يافته، سپس از جانب حكيمى آگاه، به روشنى بيان شده است.»؛ (هود/1)).
- ↑ (وَ بَشِّرِ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لهَُمْ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتِهَا الْأَنْهَرُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنهَْا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُواْ هَاذَا الَّذِى رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَ أُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهًا وَ لَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِيهَا خَلِدُون؛ «و كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند، مژدهده كه ايشان را باغهایی خواهد بود كه از زير [درختان] آنها جویها روان است. هرگاه ميوهاى از آن روزىِ ايشان شود، مىگويند: «اين همان است كه پیشازاین [نيز] روزىِ ما بوده.» و مانند آن [نعمتها] براى آنها آورده شود؛ و در آنجا همسرانى پاكيزه خواهند داشت؛ و در آنجا جاودانه بمانند.»؛ (بقره/25)).
- ↑ (قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَينِّ لَّنَا مَا هِىَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَبَهَ عَلَيْنَا وَ إِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُون؛ « گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن گرداند كه آن چگونه [گاوى] باشد؟ زيرا [چگونگى] اين ماده گاو بر ما مشتبه شده، و [لى با توضيحات بيشتر تو] ما ان شاء اللَّه حتماً هدايت خواهيم شد.»؛ (بقره/70)).
- ↑ ( الر تِلْكَ ءَايَاتُ الْكِتَابِ الحَْكِيم؛ «الف، لام، راء. اين است آياتِ كتابِ حكمتآموز»؛ (یونس/1)؛ (الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ ءَايَاتُهُ ثمَُّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِير؛ «الف، لام، راء. كتابى است كه آيات آن استحكام يافته، سپس از جانب حكيمى آگاه، به روشنى بيان شده است»؛ (هود/ 1)).
- ↑ بررسی و نقد آيات متشابه در انديشههای فخر رازی(ره) 3
- ↑ نگاهی به مفهوم محكم و متشابه در قرآن از ديدگاه استاد علامه طباطبايی
- ↑ (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الحَْدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانىَِ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يخَْشَوْنَ رَبهَُّمْ ثمَُّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلىَ ذِكْرِ اللَّهِ ذَالِكَ هُدَى اللَّهِ يهَْدِى بِهِ مَن يَشَاءُ وَ مَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَاد؛ « خدا زيباترين سخن را [بهصورت] كتابى متشابه، متضمّن وعدهووعید، نازل كرده است. آنان كه از پروردگارشان مىهراسند، پوست بدنشان از آن به لرزه مىافتد، سپس پوستشان و دلشان به ياد خدا نرم مىگردد. اين است هدايت خدا، هر كه را بخواهد، به آن راه نمايد، و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست.»؛ (زمر/23)).
- ↑ داشتن آيات محكم و متشابه از ويژگیهای قرآن كريم در نحوه تفسير است
- ↑ نگاهی به مفهوم محكم و متشابه در قرآن از ديدگاه استاد علامه طباطبايی
- ↑ تشابه در قرآن به دو معنای همانندی و شبههانگيز بودن، است
- ↑ داشتن آيات محكم و متشابه از ويژگیهای قرآن كريم در نحوه تفسير است
- ↑ طباطبایی، ج۳، ص۲۷-۲۸.
- ↑ معنای عقلانيت از منظر قرآن، تحليل باطنی ظواهر است
- ↑ تأویل آیات قرآن تابع مراتب کمال انسان است
- ↑ «راسخان در علم» مفهومی تشکیکپذیر است/ 4 معنا برای «تأویل»
- ↑ رجوع کنید: طباطبائي، ج3، صفحه 31-43.
- ↑ رشید رضا، ج۳، ص۱۳۷.
- ↑ رشید رضا، ج۳، ص۱۳۵-۱۳۷؛ طباطبایی، ج۳، ص31-42.
- ↑ طباطبایی، ج3، ص21.
- ↑ شيعه و معتزله در لزوم تأويل آيات متشابه اتفاقنظر دارند
- ↑ ویکی فقه
- ↑ دانشنامه اسلامی
- ↑ ویکی فقه
- ↑ قاضی عبدالجبار، ج۱۶، ص۳۷۱ و ۳۷۲.
- ↑ به نقل از آشتیانی: متشابهات القرآن، ص۱۶۰ ـ ۱۶۱.
- ↑ به نقل از آشتیانی: متشابهات القرآن، ص۱۴۵.
- ↑ بررسی و نقد آيات متشابه در انديشههای فخر رازی(ره) 3
- ↑ فعال كردن افكار و انديشهها از اسرار آيات متشابه است
- ↑ دانشنامه اسلامی
- ↑ فعال كردن افكار و انديشهها از اسرار آيات متشابه است
- ↑ ملاصدرا: متشابهات القرآن، ص۷۶، ۷۷، ۷۹، ۹۰ و ۹۱.
- ↑ قرآن در آینه پژوهش، مقاله محکم و متشابه، پرتال جامع علوم و معارف قرآن.
- ↑ طباطبایی، ج۳، ص۴۳
- ↑ آيتالله معرفت در پرتو دليل عقل به تأويل آيات متشابه پرداخت
- ↑ معنای عقلانيت از منظر قرآن، تحليل باطنی ظواهر است
- ↑ عیون اخبار الرضا(ع)، ج1، ص290