سوره: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '<div style="text-align:justify">↵' به '') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سوره؛''' تعدادی آیه از قرآن کریم، در میان دو بسمالله الرحمن الرحیم. تقسیم قرآن به سورههای مختلف امری توقیفی است که از جانب خداوند مشخصشده است. قرآن کریم 114 سوره دارد که در طول 23 سال بر پیامبر از طریق فرشتهی وحی نازلشده است. | '''سوره؛''' تعدادی آیه از قرآن کریم، در میان دو بسمالله الرحمن الرحیم. تقسیم قرآن به سورههای مختلف امری توقیفی است که از جانب خداوند مشخصشده است. قرآن کریم 114 سوره دارد که در طول 23 سال بر پیامبر از طریق فرشتهی وحی نازلشده است. | ||
نسخهٔ ۱۹ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۵
سوره؛ تعدادی آیه از قرآن کریم، در میان دو بسمالله الرحمن الرحیم. تقسیم قرآن به سورههای مختلف امری توقیفی است که از جانب خداوند مشخصشده است. قرآن کریم 114 سوره دارد که در طول 23 سال بر پیامبر از طریق فرشتهی وحی نازلشده است.
مفاهیم
معنای لغوی
برای لفظ سوره معانی گوناگونی ذکر کردهاند، ازجمله:
۱ ـ مخفَّف و تسهیلیافته؛ در این صورت، سؤره، تلفظ میشود به معنای باقیمانده آشامیدنی در ظرف. چون سورهی قرآن، قطعه و قسمتی از آن است، سورهاش نامیدهاند.[۱]
۲ ـ سوره از سور؛ به معنی حصار و بارة شهر است، چون سوره قرآن، پیرامون آیاتی را احاطه کرده و آنها را بهصورت واحدی درآورده و نیز همچون بارة شهر، بلند مرتبت و رفیع است، آن را سوره مینامند.[۲]
۳ ـ سوره از سوار؛ معرب دستواره (دستبند) است و چون سوره قرآن مانند دستوارهای آیاتی از قرآن را در برگرفته است سوره نامیده شده است.
۴ ـ مقام و منزلت رفیع.
۵ ـ سوره از تصور (تصاعد و ترکیب)؛ از کلمه تَسَوَّرُوا در آیة «إِذْ تَسَوَّرُوا الِمحْرابَ» همین معنی اراده شده است زیرا سورههای قرآن بر رویهم قرارگرفتهاند، لذا آنها را سوره مینامند.[۳]
معنای اصطلاحی
سوره در اصطلاح به گروهی از آیات که در نظم قرآنی، میان دو بسمالله از پی هم قرارگرفته، گفته میشود.[۴]
فلسفه تقسیم قرآن به سوره
درزمینه فلسفه تقسیم قرآن به سورههای مختلف، مواردی بیانشده است:
1. اهداف و موضوعات متفاوت در قرآن.
2. سهولت در فراگیری، قرائت و حفظ قرآن.
3. صیانت قرآن از تحریف.
4. مانند ناپذیری حتی در کوچکترین سوره.[۵]
سوره در قرآن
سوره در قرآن همچون آیه تحدی[۶] (هماورد جویی)[۷] و ابتدای سوره نور[۸]به معنای اصطلاحی بهکاررفته است. با این حال مفسرین، وجود کلمهی سوره را در ابتدای سورهی نور اشارهای به معنای لغوی و اولیهی آن دانستهاند. پس اگر سوره به معنای دستواره در نظر گرفته شود، خانواده و نظام خانواده زینت جامعه محسوب میشود و اگر به معنای حصار درنظر گرفته شود، به این مطلب اشاره دارد که مردم عربستان درگذشته برای حفاظت از محیط اطراف خود دیواری در اطراف شهر بنا میکردند که به آن، سور میگفتند و حفظ محیط خانواده، حفاظت از محیط جامعه است.[۹]
آغازین و آخرین سوره های قرآن
درباره نخستین سوره نازل شده بر پیامبر(ص) اختلاف است.[۱۰] برخى مفسران معاصر[۱۱] با جمع میان روایات گوناگون، نزول سه یا 5 آیهی نخست سورهی علق که براى بشارت دادن به نبوت پیامبر(ص) است را با آغاز بعثت آن حضرت مقارن دانسته و نخستین سوره کامل نازل شده بر پیامبر را حمد میدانند.[۱۲] بااینحال، اشکال جدىِ معرفى 5 آیهی نخست سوره علق بهعنوان نخستین وحى نازلشده، این است که سوره علق ازنظر ادبى وحدت سیاق دارد[۱۳] و باید یکباره نازلشده باشد. بنابر این نزول سورهی علق باید پس از سوره فاتحه باشد.[۱۴] آخرین سورهی کامل نازل شده سوره نصر است؛ ولى آخرین سوره نازلشده با توجه به آیات آغازین آن، سورهی برائت است[۱۵] و البته آخرین آیات نازلشده بر پیامبر، آیاتى از سورهی مائده است.[۱۶] برای تشخیص ترتیب نزول سورههای قرآن کریم، گروهی با مراجعه به روایات صادر شده از صحابه و تابعین، ترتیب نزول مشخصی برای سور قرآن یافتهاند و گروهی با اجتهاد شخصی تلاش کردهاند تا به ترتیب نزول دست یابند.[۱۷] دستهای دیگر، با محور قرار دادن روایات ترنیب نزول، تغییراتی در این چیدمان، بر اساس اجتهاد شخصی ایجاد کردهاند.[۱۸]
تقسیمبندی سورههای قرآن
الف) ازنظر کمی
سورههای قرآن از نظر کمیت و طول آن به چند دسته تقسیم میشوند.
1. «سبع طوال»: شامل 7 سورهی بلندتر قرآن است: سورههاى بقره، آلعمران، نساء، مائده، انعام، اعراف و انفال و توبه.[۱۹] در این دستهبندى، دو سورهی انفال و توبه به سبب فاصله نشدن بَسْمَلَه میانشان و ارتباط تنگاتنگ مضمونشان، یک سوره دانسته شدهاند.[۲۰]
2. «مئون»: به سورههایى که پس از 7 سوره طولانى قرارگرفتهاند؛ مىگویند، زیرا 100 آیه، یا اندکى بیشتر یا کمتر از آن دارند.
3. «مثانی»: به سورههاى پس از مئون، مثانى گفتهاند، زیرا نسبت به مئون در رتبهی دوم قرار دارند.[۲۱] برخلاف سور هفتگانه که اختلاف در تعیین آن اندک است، دربارهی مصادیق سورههاى مئون یا مثانى گزارشهاى گوناگونى رسیده است.[۲۲]
4. «مفصّل»: از ریشه فصل و به معناى جداشده، به سورههاى کوتاه آخر قرآن گفته مىشود، زیرا کوتاه بودن سورهها، سبب شده تا بَسْمَلَههاى فراوان، این سورهها را از یکدیگر جدا کنند.[۲۳] مطابق دیدگاه مشهور،[۲۴] سوره محمد، سرآغاز سور مفصل است.[۲۵] در اقوالى دیگر، سورههاى ق، حجرات، صافات، جاثیه، صف، ملک، انسان و نبأ نخستین سوره از این مجموعه دانسته شدهاند.[۲۶] پایانبخش این مجموعه، سوره ناس است.[۲۷] سور مفصل در تقسیم بندی دیگری به طوال، وساط و قصار تقسیم میشوند.
5. «طوال»: سورههای نسبتا بلندتر که شامل 36 سوره از ق تا بروج است.
6. «اوساط»: سورههای متوسط شامل 13 سوره از طارق تا بینه.
7. «قصار»: سورههای بسیار کوتاه شامل 16 سوره از زلزله تا ناس.[۲۸]
ب) ازلحاظ مکی و مدنی
در تفکیک آیات و سورههاى مکى از مدنى اختلاف نظر وجود دارد. این اختلاف نظر به مبانی متفاوت اتخاذ شده توسط عالمان قرآنی باز میگردند. در جداسازی سورههای مکی از مدنی سه معیار و ضابطه ذکرشده است:
1. ضابطه زمانى: هر آیه و سورهاى که قبل از هجرت پیامبر(ص) و یا دراثنای هجرت قبل از رسیدن به مدینه نازلشده باشد، مکى و آنچه پس از هجرت نازل گردیده - اگرچه در مکه نازلشده باشد - مدنى است.
2. ضابطه مکانى: هرچه در مکه و اطراف آن نازلشده باشد، مکى و هرچه در مدینه و اطراف آن نازلشده باشد، مدنى است. بر این اساس آیات و سورى که نه در مکه و نه در مدینه نازلشده باشند، نه مکىاند و نه مدنى.
3. ضابطه خطابی: سورههای مکی آن سورههای است که خطاب آنها مردم مکه است و مدنی آن سورههای است که مردم مدینه را مورد خطاب قرار میدهد. آنچه در قرآن با لفظ (یا ایها الناس) آمده مکی است و آنجا که به لفظ (یا ایها الذین امنوا) خطاب شده مدنی است.[۲۹] بهطورکلی سورههایی که کلمه (کلاّ) یا حروف مقطعه داشته باشد؛ در آن سجده باشد و یا در آن داستانهای پیامبران و مردم گذشته یا داستان آدم و شیطان آمده باشد؛ مکی است. سورههای که در آن از حدود، واجبات الهی، احکام شرعیّه، قوانین اجتماعیّه و جهاد سخن به میان آمده باشد یا داستان منافقان و دو رویان در آن مطرحشده؛ مدنی است.[۳۰]
ج) دیگر تقسیمات سور
سورهها با توجه به کلمهاى که با آن آغازشدهاند به مقطعات، مسبَّحات، حامِدات، اَقسام، سُور قُلْ، مخاطَبات و زمانیات قسمت شدهاند.[۳۱] بعضي از سورههاي قرآن نامهاي مختلفي دارند ازجمله سورههاي فلق و ناس که به آنها «معوذتين»ميگويند. كلمه معوذه از «عَوْذ» گرفتهشده به معناي پناه بردن و حفظ كردن خويش از راه پناه بردن به كسي كه ميتواند آن شر را دفع كند. اين دو سوره خاصيت تعويذ دارد كه باعث ميشود انسان با اين دو سوره خود را از شروري حفظ كند و بدینجهت به معوذتين نامگذاري شدهاند.[۳۲] در قرآن كريم چهار سوره دارای سجده واجب است که عبارتاند از: سوره سجده (32:30)، سوره فصّلت (41:54)، سوره نجم (53:62) و سوره علق (96:19)، اين سورهها را «سُوَر عزائم» و آيه آن را «آيه سجده» مینامند.[۳۳] +
تعداد سورهها
در مورد تعداد سورهها، چنانکه در مصحف عثمانی آمده آن را یکصد و چهارده سوره دانسته که اولش (فاتحة الکتاب) و آخرین آن (الناس) است.[۳۴] محدوده سورهها تعيين مقدار آيات يك سوره توسط شخص نبي اكرم(ص) صورت گرفته و امري توقيفي بوده است.[۳۵] در مورد سورهها نيز تمام سورهها جز سوره توبه با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» شروع و با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» سوره بعدي تمام ميشود.[۳۶] اهل سنت فقط «بسم الله الرحمن الرحیم» سوره حمد را جزء سوره میدانند.[۳۷]
علل تعيين محدودهی سورهها
برای تقسیم قرآن به سورههای متفاوت و قرار گرفتن هر آیه در سورهای مخصوص دلایل متفاوتی از جانب اندیشمندان اسلامی مطرح شده است که عبارتند از: 1. اعجاز قرآن: خداوند متعال با مشخص كردن جايگاه آيات و سور آن و هم چنين بخش بخش كردن آن ها توسط رسول خدا(ص) در مقابل معاندين قرآن، از آنها تقاضاي آوردن سوره و يا سوره هايي مثل قرآن مي نمايد.
2. آسان كردن كار بر مردم و تشويق آنان بر یادگرفتن و آموختن و حفظ كردن قرآن: اگر قرآن كريم يك متن به هم پيوسته بود حفظ و فهمش دشوار بود.
3. دلالت هر آيه و سورهای بر موضوعات خاص: هر آيه و سوره اي بر موضوعی مشخص و روشن دلالت ميكند. 4. شادماني قاري قرآن با پايان دادن سورهای: چون قاري قرآن، سوره يا بابي از كتاب را به پايان برده و ديگري را آغاز كند شادمانتر و خرسندتر مي گردد و بر تحصيل بقية آن بيشتر برانگيخته مي شود و دوست دارد كه بيشتر بخواند و استفاده كند. بدين جهت قرآن به اجزايي تقسيم شده است.[۳۸] اسامی سورهها اسامی سورهها، مانند تعداد آیات هر سوره توقیفی است. این نامگذاری به شیوهی عرب و با کوچکترین مناسبت انجامگرفته است. چنانکه سوره بقره را به مناسبت داستان بقره بدین نام خواندهاند و سوره نساء را به علت احکام درباره زنان و سوره انعام را به جهت احوال چارپایان چنین نامیدهاند.[۳۹] هر سورهاى، در روزگار رسول خدا(ص) داراى یک یا چند نام و عنوان بوده که از راه وحى مشخصشده است.[۴۰] ولى پس از رحلت پیامبر(ص) عناوین و اسامى دیگرى نیز بر هر سوره اطلاق شده است.[۴۱]
اسامی سورهها
اسامی سورهها، مانند تعداد آیات هر سوره توقیفی است. این نامگذاری به شیوهی عرب و با کوچکترین مناسبت انجامگرفته است. چنانکه سوره بقره را به مناسبت داستان بقره بدین نام خواندهاند و سوره نساء را به علت احکام درباره زنان و سوره انعام را به جهت احوال چارپایان چنین نامیدهاند. هر سورهاى، در روزگار رسول خدا(ص) داراى یک یا چند نام و عنوان بوده که از راه وحى مشخصشده است. ولى پس از رحلت پیامبر(ص) عناوین و اسامى دیگرى نیز بر هر سوره اطلاق شده است.
معناي اسامي سورههاي قرآن کريم
1. فاتحه: باز کردن ـ 7 آيه.
2. بقرة: گاو ماده ـ 286 آيه.
3. آلعمران: خاندان عمران ـ 200 آيه.
4. نساء: زنان ـ 176 آيه.
5. مائده: طَبَق غذا (سفره غذا) ـ 120 آيه.
6. انعام: چهارپايان ـ 165 آيه.
7. اعراف: مکاني بين بهشت و جهنم ـ 206 آيه.
8.انفال: زيادي، غنيمت، هبه ـ 75 آيه.
9.توبه: بازگشتن ـ 129 آيه.
10. يونس: نام حضرت يونس (ع) يکي از پيامبران خدا - 109 آيه.
11. هود: نام حضرت هود (ع) يکي از پيامبران خدا - 123 آيه.
12. يوسف: نام حضرت يوسف(ع) يکي از پيامبران خدا - 111 آيه.
13.رعد: صداي غرش ابر، 43 آيه.
14.ابراهيم: نام حضرت ابراهيم(ع) يکي از پيامبران خدا، 52 آيه.
15.حِجر: منع، نام شهر اصحاب الحجر ـ 99 آيه.
16.نحل: زنبورعسل ـ 128 آيه.
17.اسراء: رفتن در شب ـ 111 آيه.
18.کهف: غار وسيع ـ 110 آيه.
19.مريم: نام حضرت مريم(س) - 98 آيه.
20.طه: از حروف مقطعه و نيز از اسامي پيامبر(ص) - 135 آيه.
21.انبياء: پيامبران ـ 112 آيه.
22.حج: قصد، نام يکي از فروعات دين ـ 78 آيه.
23.مؤمنون: ايمان آورندگان، گروندگان ـ 118 آيه.
24.نور: روشنايي ـ 64 آيه.
25. فرقان: قرآن، روشنگر و جداکننده حق از باطل ـ 77 آيه.
26.شعراء: شاعران ـ 227 آيه.
27.نمل: مورچه ـ 93 آيه.
28.قصص: داستانها ـ 88 آيه.
29.عنکبوت: نام حشره ـ 69 آيه.
30.روم: نام شهر يا کشور ـ 60 آيه.
31. لقمان: نام فردي حکيم ـ 34 آيه.
32. سجده: خضوع و اظهار فروتني ـ 30 آيه.
33.احزاب: گروهها ـ 73 آيه.
34.سبأ: نام قوم که پادشاهشان زن بود ـ 54 آيه.
35.فاطر: شکافنده ـ 45 آيه.
36.يس: حروف مقطعه و رمز است ـ 83 آيه.
37. صافات: منظم ساختن صفوف ـ 182 آيه.
38.ص: حروف مقطعه قرآن ـ 88 آيه.
39. زُمر: دسته، جماعت ـ 75 آيه.
40.غافر: بخشاينده ـ 85 آيه.
41.فصلت: بيان روشن ـ 54 آيه.
42. شوري: مشورت ـ 53 آيه.
43. زخرف: زينت ـ 89 آيه.
44.دخان: دود ـ 59 آيه.
45. جاثيه: بهزانو درآمده ـ 37 آيه.
46.احقاف: نام مکاني در عمان ـ 35 آيه.
47.محمّد: نام پيامبر اسلام (ص) - 38 آيه.
48. فتح: پيروزي ـ 29 آيه.
49. حُجُرات: خانهها ـ 18 آيه.
50. ق: حروف مقطعه ـ 45 آيه.
51.ذاريات: بادهايي که اشياء را به پرواز درمیآورد ـ 60 آيه.
52.طور: نام کوه است ـ 49 آيه.
53. نجم: ستاره ـ 62 آيه.
54. قمر: ماه ـ 55 آيه.
55. رحمن: بخشنده ـ 78 آيه.
56. واقعه: حادثه عظيم قيامت ـ 96 آيه.
57.حديد: آهن ـ 29 آيه.
58. مجادله: تابيدن طناب، جدل و مناظره ـ 22 آيه.
59.حشر: جمعکردن ـ 24 آيه.
60. ممتحنه: آزمون شده (مؤنث) ـ 13 آيه.
61. صف: صف کشيدن ـ 14 آيه.
62. جمعه: آخرين روز هفته ـ 11 آيه.
63.منافقون: منافقان (نفاق پیشگان و دورويان) ـ 11 آيه.
64.تغابن: مغبون کردن يکديگر ـ 18 آيه.
65.طلاق: باز کردن عقد نکاح ـ 12 آيه.
66. تحريم: حرام کردن ـ 12 آيه.
67.ملک: حکومت و اداره امور ـ 30 آيه.
68.قلم: وسيله نگارش و نوشتن ـ 52 آيه.
69. الحاقه: روز رستاخيز ـ 52 آيه.
70.معارج: صعود از پله ـ 44 آيه.
71. نوح: نام حضرت نوح (ع) يکي از پيامبران خدا - 28 آيه.
72.جن: پوشيده، نام موجود نامرئي ـ 28 آيه.
73.مُزمّل: پيچيدن پارچه (خطاب به پيامبر(ص) است که بعد از فرود از غار حرا خود را در پارچه پيچيده بود) ـ 20 آيه.
74.مُدثّر: آراميدن در بستر ـ 56 آيه.
75. قيامت: به پا داشتن ـ 40 آيه.
76. انسان: نوع انسان، بشر ـ 31 آيه.
77. مرسلات: فرستاده شدگان ـ 50 آيه.
78. نبأ: خبر مهم ـ 40 آيه
79. نازعات: کشيدن ـ 46 آيه.
80. عبس: عبوس، چهره در هم کشيدن ـ 42 آيه.
81.تکوير: پيچيدن نور خورشيد ـ 29 آيه.
82. انفطار: شکافته شدن ـ 19 آيه.
83. مطففين: کمفروشان ـ 19 آيه.
84. انشقاق: شکافته شدن ـ 25 آيه.
85.بروج: شيء ظاهر و آشکار، 22 آيه.
86.طارق: کوبيدن ـ 17 آيه.
87. اعلي: برتر، بالاتر ـ 19 آيه.
88. غاشيه: پوشاندن ـ 26 آيه.
89.فجر: شکافتن وسيع، صبح ـ 30 آيه.
90. بلد: شهر (مکه) ـ 20 آيه
91.شمس: خورشيد ـ 15 آيه.
92. ليل: شب ـ 21 آيه.
93. ضحي: اوائل روز ـ 11 آيه.
94. انشراح: شرح صدر، آرامش ـ 8 آيه.
95.تين: انجير ـ 8 آيه.
96.علق: خون بسته ـ 19 آيه.
97. قدر: اندازهگیری و تقدير ـ 5 آيه.
98.بينه: دليل روشن ـ 8 آيه.
99. زلزله: به لرزه درآمدن ـ 8 آيه.
100. عاديات: دويدن با سرعت ـ 11 آيه.
101.قارعه: حادثه مهم و سخت ـ 11 آيه.
102. تکاثر: تفاخر و فخرفروشي ـ 8 آيه.
103. عصر: فشردن، وقت عصر ـ 3 آيه.
104. همزه: عیبجو و غيبت کننده ـ 9 آيه.
105.فيل: نام حيوان - 5 آيه.
106.قريش: قدرت، اکتساب، اجتماع. نام قبيله معروف در مکه که پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز جزء آن قبيله بود. ـ 4 آيه.
107. ماعون: چيز کم ـ 7 آيه.
108.کوثر: خير کثير و فراوان ـ 3 آيه.
109.کافرون: کساني که حق را میپوشانند ـ 6 آيه.
110.نصر: پيروزي ـ 3 آيه.
111.مسد: طنابي که از الياف بافتهشده ـ 5 آيه.
112.توحيد: يگانگي ـ 4 آيه.
113.فلق: شکافتن، طلوع صبح ـ 5 آيه.
114.ناس: مردم ـ 6 آيه.
اهداف سورهها
بحث از اهداف و مقاصد سورهها از مباحث نوپدید در تفسیر قرآن است. مدّعا این است که هر سورهی قرآن داراى هدف و غرض اساسى یا اغراض همسویى است که همهی آیات سوره در جهت آن غرض با یکدیگر پیوند مىیابند.[۴۲] توجه بهتناسب میان بخشهاى سوره، ازجمله پیوند پایان سوره با شروع آن، نقش مهمى دریافتن هدف سوره بهعنوان یکى از مراحل تفسیر موضوعى سوره در پرتو وحدت موضوعى دارد، همچنانکه شناخت هدف سوره به شناخت وجه مناسبت بخشهاى مختلف سوره با یکدیگر و خاتمه سوره باهدف سوره و نیز خاتمه با افتتاح سوره کمک مىکند.[۴۳] آیتالله جوادى آملى بر این نکته تأکید مىکند که چون چینش آیات هر سوره و نحوه تنظیم آن به دستور پیامبر اکرم(ص) بوده است، میان آیات یک سوره پیوندى خاص وجود دارد که باید درصدد کشف آن برآمد.[۴۴] طرفداران وحدت موضوعى سور قرآن براى نظریه خود مبانىاى چون وحیانى بودن ساختار آیات سورهها و هدفمندى نزول آیات و سورههاى قرآن معرفى کردهاند؛[۴۵] مقتضاى ادبى بودن قرآن، وجود پیوستگى میان آیات و بخشهاى گوناگون آن است.[۴۶]
منابع
ایکنا
دائره المعارف قرآن کریم
دانش نامه پژوهه
ویکی پدیا
ویکی فقه
پاورقی ها
- ↑ حجتی، ص۸۳ـ۸۴.
- ↑ ابوالفتوح راضی؛ ج۱، مقدمه، ص۹.
- ↑ حجتی، ص ۸۳ـ ۸۴.
- ↑ رامیار، ص577.
- ↑ جوان آراسته، ص107.
- ↑ (وَ إِن كُنتُمْ فىِ رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلىَ عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَ ادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِين؛ « و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كردهايم شك داريد، پس- اگر راست مىگوييد- سورهاى مانند آن بياوريد؛ و گواهان خود را- غير خدا- فرا خوانيد؛ (بقره/۲۳)).
- ↑ ویکی پدیا
- ↑ (سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَ فَرَضْنَاهَا وَ أَنزَلْنَا فِيهَا ءَايَاتِ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكمُْ تَذَكَّرُون؛ «[اين] سورهاى است كه آن را نازل و آن را فرض گردانيديم و در آن آياتى روشن فرو فرستاديم، باشد كه شما پند پذيريد.»؛ (نور/1).
- ↑ سوره نور را باید سوره خانواده دانست
- ↑ . قرطبى، ج1، ص117؛ رامیار، ص591 - 592 .
- ↑ معرفت، ج1، ص126 - 127.
- ↑ همان، ص127.
- ↑ نك: طباطبایی، ج20، ص322.
- ↑ دائره المعارف قرآن کریم.
- ↑ معرفت، ج1، ص128.
- ↑ دائره المعارف قرآن کریم.
- ↑ نك: رامیار، ص670- 699؛ نکونام، ص128-129.
- ↑ دائره المعارف قران کریم.
- ↑ طبرسی، ج1، ص82 ؛ نیشابوری، ج1، ص33؛ کاشانی، ج1، ص6.
- ↑ كنز الدقائق، ج7، ص155.
- ↑ شرح اصول كافى، ج11، ص17.
- ↑ نك: رامیار، ص595 .
- ↑ طبرسی، ج1، ص83 ؛ سخاوی، ج1، ص186.
- ↑ ماوردى، ج1، ص26؛ طوسی، ج1، ص20؛ فیض کاشانی، ج1، ص18.
- ↑ طبرسی، ج1، ص83 ؛ نیشابوری، ج1، ص33.
- ↑ نك: دائرة المعارف قرآن كريم، ج8 ، ص415 - 416.
- ↑ دائره المعارف قرآن کریم.
- ↑ طبری، ج ۱، ص ۶۸؛ الطویل، ج۱، ص۶۳.
- ↑ رامیار، ص601.
- ↑ رامیار، ص604.
- ↑ دائرة المعارف قرآن كريم، ج 8، ص416 ـ417.
- ↑ معوذتين چيست و به کدام يک از سوره ها معوذتين مي گويند
- ↑ بررسی اسرار عددی سورههای سجده دار در قرآن كريم
- ↑ رامیار، ص581.
- ↑ معرفت، ص111؛ راميار، ص581.
- ↑ چه کسی نام سوره های قرآن را انتخاب کرده است
- ↑ ویکی پدیا.
- ↑ چه کسی نام سوره های قرآن را انتخاب کرده است
- ↑ معرفت، آموزش علوم قرآنی، 1381، ص 54.
- ↑ نك: ابنكثير، ج4، ص262؛ قمی مشهدی، ج6، ص119؛ ابنعاشور، ج30، ص533 ؛ ج17، ص131.
- ↑ حجتی، ص98.
- ↑ دائره المعارف قرآن کریم.
- ↑ مسلم، ص44ـ46.
- ↑ جوادی آملی، ج6، ص422.
- ↑ ایازی، ص166.
- ↑ نك: مستنصر میر، ص78.