نظام سازی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''نظامسازی'''؛ ایجاد ساختارهای هماهنگ برای تحقق اهدافی خاص. در نظامسازی اهدافی چون رشد و تعالی انسان، رشد اقتصادی، رفع بیکاری و ساماندهی به زندگی اجتماعی دنبال میشود. تدبیر امنیت، رفاه، عزت همگانی و داشتن زندگی اجتماعی مطلوب از ضرور...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div style="text-align:justify"> | |||
'''نظامسازی'''؛ ایجاد ساختارهای هماهنگ برای تحقق اهدافی خاص. در نظامسازی اهدافی چون رشد و تعالی انسان، رشد اقتصادی، رفع بیکاری و ساماندهی به زندگی اجتماعی دنبال میشود. تدبیر امنیت، رفاه، عزت همگانی و داشتن زندگی اجتماعی مطلوب از ضرورتهای نظامسازی محسوب میشوند. برخی از ملزومات نظامسازی اسلامی، توحیدمحوری و ولایتمحوری، معرفت خدا و امام و داشتن علوم انسانی اسلامی است. دو مرحلۀ اصلی در نظامسازی اسلامی، عبارتند از: شناخت احکام و مفاهیم اسلام و سپس استنباط خطوط کلی مبانی و ضوابط احکام اسلامی و استخراج یک الگوی کلی از آنها. | '''نظامسازی'''؛ ایجاد ساختارهای هماهنگ برای تحقق اهدافی خاص. در نظامسازی اهدافی چون رشد و تعالی انسان، رشد اقتصادی، رفع بیکاری و ساماندهی به زندگی اجتماعی دنبال میشود. تدبیر امنیت، رفاه، عزت همگانی و داشتن زندگی اجتماعی مطلوب از ضرورتهای نظامسازی محسوب میشوند. برخی از ملزومات نظامسازی اسلامی، توحیدمحوری و ولایتمحوری، معرفت خدا و امام و داشتن علوم انسانی اسلامی است. دو مرحلۀ اصلی در نظامسازی اسلامی، عبارتند از: شناخت احکام و مفاهیم اسلام و سپس استنباط خطوط کلی مبانی و ضوابط احکام اسلامی و استخراج یک الگوی کلی از آنها. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۸: | ||
== پاورقی ها == | == پاورقی ها == | ||
</div> |
نسخهٔ ۱۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۴۵
نظامسازی؛ ایجاد ساختارهای هماهنگ برای تحقق اهدافی خاص. در نظامسازی اهدافی چون رشد و تعالی انسان، رشد اقتصادی، رفع بیکاری و ساماندهی به زندگی اجتماعی دنبال میشود. تدبیر امنیت، رفاه، عزت همگانی و داشتن زندگی اجتماعی مطلوب از ضرورتهای نظامسازی محسوب میشوند. برخی از ملزومات نظامسازی اسلامی، توحیدمحوری و ولایتمحوری، معرفت خدا و امام و داشتن علوم انسانی اسلامی است. دو مرحلۀ اصلی در نظامسازی اسلامی، عبارتند از: شناخت احکام و مفاهیم اسلام و سپس استنباط خطوط کلی مبانی و ضوابط احکام اسلامی و استخراج یک الگوی کلی از آنها.
تعریف نظم و نظام
نظم به معنای سامان و آراستگی و پیوستگی در مقابل نابسامانی و هرج و مرج است. نظام نیز مجموعهاى از سازوکارها، روندها، ساختارها، نهادها و عناصری است که به شکلی سازوار با یکدیگر ارتباط دارند.[۱]
تعریف نظامسازی
اسلام دارای نظام فراگیر زندگی است وبرای اداره امور مردم، نظامات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... ارائه کرده است. وقتی گفته میشود اسلام دارای نظام اجتماعی است، بدین معناست که اسلام طرحی را برای تنظیم رفتارها و روابط مردم با یکدیگر و با دولت، هماهنگ با اهدافی که برای اجتماعات بشری در نظر گرفته است، ارائه نموده است. این طرح، لزوما مبتنی بر جهان بینی اسلامی و ارزشهاست، که در قالب احکام، برنامه ها و قوانین فقهی به معنای عام آن بیان شده است.[۲] در حقیقت نظام اسلامی یعنی ایجاد ساختارهایی که بتواند یک حکومت اسلامی را تشکیل بدهد و مردم در قالب این حکومت بتوانند به جامعه اسلامی برسند و آن ساختارها هم، همان قانون، شکل و شمایلی است که بهعنوان هندسه یک حکومت به مردم معرفی میشود.[۳] در نظامسازی دینی منظور آن است که بتوان به تدریج با تجارب تاریخی و حرکتهای عقلی با رویکردی توحیدمحور دست به سامان دهی ابعاد و جوانب مختلف زندگی بشر زد.[۴] نظامسازی فقهی نیز، به معنای ساخت نظام وارههای اجتماعی و بشری با استفاده از مبانی معرفت شناسی فقهی در ساحتهای سیاست، اقتصاد، مدیریت و هر آنچه که اجتماع بشر برای تداوم حیات خود به آن نیاز دارد میباشد.[۵] در حقیقت اصل نظامسازی، هماهنگ کردن ظرفیتها و داشتههای بالقوه است.[۶] نظام سازی یک مأموریت برای یک سازمان یا نهاد نیست تا به دیگران واگذار شود و تنها به تفاهم درون سازمانی برسد، بلکه برای حرکت در مسیر نظام سازی، تفاهم و همدلی کلان می بایست شکل بگیرد.[۷]
اهداف نظامسازی
به طور کلی در نظام سازی، هدف رشد و تعالی انسان است.[۸] بسته به نوع و گونۀ نظامسازی، اهداف مختلفی میتواند دنبال شود به عنوان مثال در نظامسازی اقتصادی اهدافی چون عدالت توزیعی، رفع فقر، رشد اقتصادی، عدم اجحاف در قیمتها و رفع بیکاری می بایست پیجویی شود.[۹]
ضرورت نظامسازی
از نگاه عقلی و عرفی به دلیل اینکه انسان موجودی مدنیالطبع است، از اینرو ناگزیر برای داشتن یک زندگی اجتماعی مطلوب و همراه با انضباط و انتظام باید از نظامسازی استفاده کرد. با توجه به اینکه بخش مهمی از نیازها، روحیات و زندگی انسان به اجتماع وابسته است و تدبیر زندگی انسانها در حوزه عمومی مانند امنیت، رفاه، عزت همگانی و حل اختلافات توسط دولت و قانون و در قالب نظام و اجتماع تحقق مییابد،[۱۰] از اینرو قاعدتاً باید پذیرفت که نظامسازی امری معقول و در عرفهای بشری و در تمام مکاتب و ایدهپردازیها، امری ضروری است.[۱۱] همچنین بسیاری از احکام دین اسلام، چه در بحث فقه و یا اخلاق، جنبه اجتماعی دارد و از همینرو نیازمند نظامسازی است چراکه بدون وجود یک نظامسازی مشروع و معقول، اساساً بسیاری از احکام دین جنبه اجرایی پیدا نمیکند. بنابراین تحقق تبلور اسلام واقعی و حاکمیت اسلامی در صورتی است که نظام سازی وجود داشته باشد.[۱۲]
گامهای نظامسازی
کشف نظام مناسب، ساختارسازی و تدوین نظام، اصلیترین گامهای نظام سازی محسوب میشود.[۱۳] شهید صدر برای استخراج نظامسازی دو مرحله را مطرح میکند؛ یکی شناخت احکام و مفاهیم اسلام و دوم استنباط خطوط کلی مبانی و ضوابط احکام اسلامی و استخراج یک الگوی کلی از آنها.[۱۴]
لوازم نظامسازی اسلامی
اولین ویژگی و عنصر نظام اسلامی، توحیدمحوری و ولایتمحوری است لذا اگر همه نظامات درونی درست باشد ولی این محور اصلی نادیده گرفته شود، باز رسیدن به هدف میسر نیست.[۱۵] ذیل نظام، ساختار قرار دارد که به یک معنا تولیدشده نظام است، اگر نظام الهی بر محوریت ایمان به خدا و آخرت باشد، باید ساختارهای این نظام متناسب با آن شکل بگیرد. لذا اگر ساختارهای برخاسته از نظام غربی در نظام اسلامی حاکم شوند، دچار تناقض رفتاری میشوند، چون برای تحقق بخشیدن به اهداف یک نظام دیگر ساخته شدهاند.[۱۶] علاوه بر آن، برای تحقق نظامسازی اسلامی، علوم انسانی اسلامی لازم است و نمیشود علوم و نظام دانشی، سکولار باشد و براساس آن، نظامات اسلامی را ایجاد کرد. البته اسلامیبودن به معنای نفی تجارب بشری نیست. نکته مهم در اینجا، بهگزینی از تجارب درست و سازگار با فرهنگ اسلامی است.[۱۷] نکتۀ بسیار مهم دیگر در نظامسازی غیر از ترسیم مطلوبیتها، تنقیح آن نقشه راهی است که وضع موجود را به وضع مطلوب تغییر میدهد. چیزی که در نظامسازی به آن نیاز است، دانش نیمه بنیادین یا توسعهای است، یعنی چگونگی پیش بردن وضع موجود به سمت وضع مطلوبی که در چارچوب ارزشهای اسلامی و اصول اسلامی و متناسب با واقعیتهای عینی است.[۱۸] برای تحقق این مهم، باید به مهمترین منبع روبنایی نظام اسلامی و پایۀ آن، یعنی احکام فقهی رجوع نمود؛ به این صورت که ابتدا فتاوا و انظار فقیهان را به میزانی که لازم است جمعآوری کرده و از جمعبندی میتوان قواعد عام نظام اقتصادی، حقوقی و ... را به دست آورد. این روبنا هدایت کننده به زیربنای نظامات است.[۱۹]
نظامسازی در سیرۀ پیامبر اکرم(ص)
پیامبر(ص) در دوران فعالیتهای رسالی خود در مکه و مدینه، جریان مکتبی و اسلامی داشتند. در مکه به دلیل محدودیتهای فراوانی که سر راه نظامسازی ایشان وجود داشت، بعد از سه سال دعوت مخفیانه و ایجاد آمادگیهای اولیه، دعوت به اسلام را علنی کردند. با توجه به حاکمیت و تفکر اشرافیت و جاهلیت عرب و مقاومت سرسختانهشان در برابر نظامسازی مطلوب اسلامی، پیامبر به مدینه هجرت کردند که این هجرت یکی از بنیانهای لازم برای نظامسازی بهشمار میرود. در حقیقت پیامبر با ورود به مدینه، دست به یک نظامسازی و دولتسازی زدند. نامیدن پیامبر اسلام به «رحمتللعالمین» نیز بهجهت رحمت گستردهای است که ایشان از طریق ساختارسازی و نظاممندی به جهانیان انتقال دادند. در حقیقت ایشان با ورود به مدینه هسته اولیه تمدن اسلامی و نظامسازی را ایجاد کرده و بعد از آن طی چند مرحله به رشد و تکامل رساندند. در مرحله اول ایشان حکومتی را تشکیل دادند و با کارهای تبلیغاتی گسترده، نظام و حاکمیت را تثبیت و سپس آن را شکوفا کردند و در نهایت هم در غدیر خم انتقال حاکمیت را به علی(ع) تحت ساختار نظام امامت انجام دادند. بیان حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه نیز آنجا که میفرمایند: «اطاعت از امام به مردم و امت اسلامی نظام میدهد»، نشانگر وجود موضوع نظامسازی در ادبیات سیاسی، گفتاری و رفتاری پیامبر(ص) و اهلبیت(ع)است.[۲۰]
نظامسازی قرآنی
مطالعات نظامسازی قرآنی به مجموعهای از مطالعات اطلاق میشود که منجر به طراحی، بازطراحی، اصلاح و ارتقای نظامهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و خردهنظامهای آنها مبتنی بر مفاهیم و معارف قرآن میشود.[۲۱] از نگاه برخی، نظامسازی قرآنی ذیل نظامسازی فرهنگی میگنجد و این یک دیدگاه ناقص است، اما از آنجا که سیاست در اسلام عین دیانت است، فعالیت اقتصادی عبادت و جهاد برشمرده شده است و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی نوعی تکلیف شرعی دانسته شده است، لذا نظامسازی قرآنی تنها بعد فرهنگی ندارد بلکه نظام جامعی فراهم آمده از تمام نظامات اجتماعی متداول دنیاست.[۲۲] در اغلب نگاههای تفسیری، صرفاً با کنارهم قرار گرفتن برخی تکگزارههای موجود در قرآن، میتوان از آن مکتب برگرفت، اما با گونۀ دیگری از نگاه به قرآن، میتوان در آن، شاهد مسیر تمدنسازی پیامبر اسلام(ع) از آغاز رسالت ایشان تا پایان حیاتشان بود؛ یعنی میتوان از قرآن مکتبی منسجم و دارای ساختار را استخراج نمود. لذا باید به قرآن نگاه تاریخمند داشت.[۲۳]
پیشینه نظامسازی دینی در ایران در دو دوره «سنت» و «مدرنیته»
دوره سنت در ایران عجین با نظام پادشاهی و ارباب و رعیتی بود. در این دوره چیزی به عنوان «حقوق ملت»، «حق تعیین سرنوشت» و حتی «تکلیف تعیین سرنوشت» مطرح نبود. مردم نقش چندانی در قدرت و نظم اجتماعی نداشتند. هرگونه نقد و نقاش و اعتراض به قدرت حاکم به مثابه خروج از نظام و تعرض به «ظلّ الله» تلقی میشد. چیزی به عنوان مصالح عمومی مطرح نبود و همه امور بر مدار مصلحت شاهان میچرخید. در آن دوران نسخه دینیای که مردم را وادار به تغییر نظام کند هم به صورت ملموس وجود نداشت. در چنین دورانی «نظامسازی» اصلاً معنا نداشت. مفهوم «نظامسازی» بعد از عبور از دوره سنت و ورود ایران به دوران جدید شکل گرفت. اولین بار در مواجهه سنت با دنیای مدرن، جرقههای نظامپردازی در ایران مطرح شد. واقعیت تاریخی نشان میدهد که پیشقراولان عصر مواجهه، عالمان دینی بودهاند. در دوره مشروطه، علما در مخالفت با نظام سنتی پادشاهی قیام کردند، اما به دلیل ناسازگاریهای خوانش آنها از دین با مقتضیات جدید و عنصر زمان و مکان نتوانستند در مرحله «نظام سازی» موفق شوند. در فرآیند انقلاب اسلامی با قرائت امام خمینی(ره) از اسلام و تقسیم اصول و قوانین و احکام دین به «ثوابت» و «متغیّرات»، مسیر همواری برای مانور در سطح متغیّرات ایجاد شد. رهآورد انقلاب اسلامی «آشتی دین با نظام سیاسی»، پذیرش «حق تعیین سرنوشت» برای مردم، «پذیرش حقوق شهروندی»، «پذیرش نظم مردم سالارانه»، «پذیرش پیوستگی حق و تکلیف» و بلند کردن پرچم «فلسفه سیاسی اسلام سیاسی» بود که در مرحله «نظامسازی» همه آنها در قالب متن سرنوشتساز سیاسی یعنی «قانون اساسی جمهوری اسلامی» تدوین شد.[۲۴]
دیدگاه رهبری در خصوص نظامسازی
در فرآیند پنجگانه «انقلاب»، «نظامسازی»، «دولتسازی»، «جامعهسازی» و «تمدنسازی»، مرحله نظامسازی از همه مراحل مهمتر است، چون هیچ انقلابی بدون «نظامسازی» نمیتواند دستاوردهای خود را تثبیت و حفظ کند.[۲۵] رهبر انقلاب نیز با بیان ضرورت نظامسازی برای صیانت از اسلام و انقلاب اسلامی، آن را هدف دوم انقلاب اسلامی دانسته، میفرمایند: «اگر ما به تاریخ انقلابهایی که در کشورهای مختلف مانند الجزایر و... رخ داده دقت کنیم، شاهد خواهیم بود که این کشورها چون موفق به نظامسازی نشدند و سران این کشورها تفکر نظامسازی را نداشتند، دچار مشکلات و آسیبهایی شدهاند.» ضمن اینکه ضرورتهای نظامسازی تبیین آرمانهاست. بدین منظور که اگر قصد نظامسازی باشد باید چشمانداز و آرمانهایی را در سه بخش کوتاهمدت، میان مدت و بلند مدت تعریف کرد و سپس ایشان برای آرمانهای بلند مدت سه مقوله تشکیل جامعه اسلامی، تثبیت عدالت اجتماعی و حفظ استقلال در همه عرصهها و آزادی را تبیین میکنند.[۲۶]
منابع
ایکنا
پاورقی ها
- ↑ انقلاب اسلامی از راه نظامسازی جوشش انقلابی را با نظم سیاسی سازگار کرد
- ↑ ولایت مطلقه، نظام سازی اجتهادی
- ↑ نظامسازی و تشکیل حکومت؛ مقدمهای برای تمدن اسلامی
- ↑ نظامسازی دینی با ترکیب دین، عقل و تاریخ محقق میشود
- ↑ روششناسی منقح و مدونی در نظامسازی فقهی استخراج نشده است
- ↑ نظامسازی دینی با ترکیب دین، عقل و تاریخ محقق میشود
- ↑ گفتمان دانشی و نظام سازی دینی
- ↑ مساله اساسی نظامسازی قرآنبنیان، وجود تعاریف متعدد است
- ↑ ولایت مطلقه، نظام سازی اجتهادی
- ↑ آموزههای دینی قابلیت نظامسازی دارد/ ملکوتی نبودن نظامسازی و دولت
- ↑ هجرت پیامبر(ص) یکی از بنیانهای لازم برای نظامسازی بود
- ↑ تولید علوم انسانی در گرو نظامسازی اسلامی است/جامعیت شهید صدر
- ↑ مهمترین دغدغه، نظامسازی در حوزه پژوهشهای اسلامی است
- ↑ روششناسی منقح و مدونی در نظامسازی فقهی استخراج نشده است
- ↑ نظامسازی اسلامی با دانش سکولار ممکن نیست
- ↑ قوانین کنونی توانایی نظامسازی اسلامی ندارند
- ↑ نظامسازی اسلامی با دانش سکولار ممکن نیست
- ↑ نظامسازی اسلامی نیازمند دانش توسعهای است
- ↑ تصریح شهید صدر به نظامسازی در مقدمه فلسفتنا/ حجیت پاشنه آشیل نظریه صدر است
- ↑ هجرت پیامبر(ص) یکی از بنیانهای لازم برای نظامسازی بود
- ↑ نظامسازی قرآنی نیازمند شبکه تحقیقاتی و پژوهشهای گروهی است
- ↑ نظامسازی قرآنی تنها محدود به بعد فرهنگی نیست
- ↑ قوانین کنونی توانایی نظامسازی اسلامی ندارند
- ↑ دستاوردهای هیچ انقلابی بدون «نظامسازی» تثبیت نمیشود
- ↑ دستاوردهای هیچ انقلابی بدون «نظامسازی» تثبیت نمیشود
- ↑ هجرت پیامبر(ص) یکی از بنیانهای لازم برای نظامسازی بود