تدبر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
== پاورقیها == | == پاورقیها == | ||
[[رده:اصطلاحات علوم قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۸
تدبر؛ دانش و مهارتی برای فهم عمیق معارف قرآن. اهمیت تدبر در قرآن کریم این است که انسان با این دانش به جایگاه و موقعیت خویش در جهان پی میبرد و معارف و دانش لازم برای رسیدن به مقصد واقعی هستی را از طریق معارف قرآنی بدست میآورد. برخی از تکنیکهایی که برای تدبر در قرآن میتوان استفاده کرد عبارتند از: تکنیک مطلق و مقید، عام و خاص، قیاس اولویت.
تدبر در قرآن
تدبر در قرآن به دانشی گفته میشود که صاحب تدبر نه تنها در مورد معناشناسی آیات تحقیق میکند؛ بلکه، توانایی این امر را دارد که کارکرد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرآن را پیدا کند. در این صورت، قرآن دیگر کتابی صرفا تاریخی نیست که اشاره به وقایع و شأن نزول صدر اسلام داشته باشد؛ بلکه کتابی کاربردی برای همه زمانها و پاسخگوی همه شبهات و پرسشهای بشری است.[۱] بر این اساس، تدبّر به علمی در قرآن گفته می شود که به وسیله اندیشیدن در قرآن کریم، چهره باطنِ امور قرآنی، جلوهگر میشود و عاقبت امور برملا و آشکار میشود. درواقع، با تدبّر در قرآن، مفاهیم و روابط ناپیدای موجود در هر یک از آیات و ارتباط آیات با یکدیگر، موشکافی میشود و سرانجام امور با تبیین آیات قرآنی روشن و مبرهن می-شود.[۲]
اهمیت تدبر قرآنی در زندگی انسان
در قرآن کریم کلمه «تدبّر» فقط در مورد قرآن به کار رفته است[۳] و انسان به تدبر در قرآن و آیات آن فراخوانده شده است.[۴] این نوع از تدبر، همان توجه متفکرانه به مجموع آیات قرآن است که باعث میشود خواننده قرآن پی به الهی بودنِ قرآن ببرد و تعمق و ژرف اندیشی قرآن بپردازد.[۵] علاوه بر این، شخص تدبر کننده با تدبر درمییابدکه در بین آیات قرآن اختلافی وجود ندارد. این تعمق و ژرف اندیشی مختص افراد خاصی نیست؛ لحن خطابهای قرآن در مورد تدبر، عمومیت دارد و این عمومیت نشانگر ذهن هوشمند انسان است که قابلیت فهم قرآن در وی نهادینه شده است و محدود به طیف خاصی از پیامبران، معلمان یا اولیای الهی نیست؛ زیرا قرآن کریم، کتاب هدایت انسان است و باید در تمام ابعاد و استعدادهای ارزنده وجودی انسان را یاری کند. از این رو، بخشی از رهنمودهای قرآن برای پرورش عقل و فکر انسان تنظیم شده و بخشی دیگر به پرورش دل و جان او اختصاص دارد.[۶] بر طبق آیات قرآن همه انسانها به شرطی که بر دلهایشان قفل نزده باشند میتوانند در قرآن تدبر داشته باشند.[۷][۸] از نظر قرآن، تدبر موجب میشود انسانها از شخصیت متفاوتی برخوردار شوند؛ زیرا معارف قرآنی نقش مهمی در بازسازی شخصیت آنها دارد. در مقایسه احوال کسانی که در زندگی خود قرآن را سرمشق قرار دادند و با تدّبر در قرآن، از آن به عنوان کتاب هدایت و زندگی استفاده کردند، با کسانی که به چنین توفیقی دست نیافته اند، دو نوع سبک زندگی بسیار متفاوت در قرآن شکل میگیردکه با هم تفاوت ماهوی و بنیانی دارند.[۹] قرآن کریم زندگی دسته اول را «حیات طیبّه»[۱۰] میداند و زندگی دسته دوم را اساسا، زندگی نمی-داند[۱۱][۱۲]؛ بلکه مُردنی میداند که هیچ یک از آثار حیات واقعی در آن یافت نمیشود.[۱۳]
تکنیکهای تدبر در قرآن
برای تدبر در قرآن، اقسام شیوهها و تکنیکها برای فهم معانی و لایههای پنهان قرآن وجود دارد و بسیاری از معلمان قرآن و علما انواع شیوههای تدبری را بیان کردهاند.[۱۴] یکی از تکنیکهای تدبر، اطلاق و تقیید است. این تکنیک به این معنا است که گاهی حکمی در قرآن به طور کلی و مطلق بیان میشود و اگر آن حکم به طور غیرکلی گفته شود، باید آن مورد خاص مشخص و مقید شود.[۱۵] از این رو، اگر کسی مطلبی را بدون هیچ قید و شرطی به صورت مطلق بیان کند، همه آن موارد را در بر میگیرد و اگر شرطی برایش گذاشته شد، باید آن قید مشخص شود. به عنوان نمونه، تدبر با خطاب مطلق در قرآن بیان شده است و خداوند متعال هیچ شرطی نگذاشته است و تدبر در آیات قرآن را مقید به افراد خاص همانند روحانیون و قاریان نکرده است؛ بلکه این حکم بر هر کسی که خود را صاحب دل میداند و احساس میکند که با قلبش معارف الهی را باید درک کند، صدق می-کند.[۱۶] یکی دیگر از تکنیکها، تکنیک عام و خاص است. این تکنیک به این معنا است که در متن برخی از آیات، در رابطه با یک مصداق خاص، یک حکم عام مطرح شده است.[۱۷] به عنوان مثال، یک نمونه از آیات قرآن به دروغگویی کافران اشاره دارد. دروغ کافران بر اساس آیه« أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ»(زمر/3) این بود که دلیل بت پرستی خود را نزدیک شدن به خدا معرفی کردهاند؛ در صورتیکه واقعا اینطور نبود و کافران بتها را به خاطر خود بتها میپرستیدند.[۱۸] در این آیه، یک دروغ خاص مطرح شده است؛ اما خداوند یک حکم کلی و عام برای دروغ صادر کرده است و آن هدایت نکردن دروغگوی کافر است.[۱۹] یکی دیگر از تکنیکهای تدبری، قیاس اولویت است.[۲۰][۲۱] قیاس اولویت، قیاسی است که در آن از راه اقوی و اشد بودن وجود علت (مناط حکم اصل) در فرع، حکم اصل به فرع سرایت داده میشود و حکم آن استنباط میگردد. به عنوان نمونه، در قرآن کریم آیاتی هستکه انسان را به کمترین حد از امور توصیه کرده. این آیات اگرچه کمترین حد از امور را توصیه کرده است اما منظورش همه کارهای زشت مرتبط با آن موضوع است-اعم از کوچک یا بزرگ-. بدین شکل زمانیکه به مؤمنین سفارش میشود که کوچکترین کار زشت هم نباید انجام شود، به طریق اولی، کارهای زشت بزرگتر هم نباید انجام شود.[۲۲] نمونه قرآنی این تکنیک دستور قرآن به «اف» نگفتن به والدین است. حال متکی به این آیه یک شخص نمی تواند به والدین «اف» نگوید ولی در مقابلش آنها را بزند. بنابر قیاس اولویت «اف» که کمترین حد از بی احترامی است به والدین نباید روا داشته شود و طبعا به عنوان نمونه، در قرآن گفته شده است که اگر والدین به مرحله پیری رسیدند، نه تنها به آنان باید احترام گذاشته شود، بلکه حتی «اُف» هم نباید به آنان گفته شود و فرزند حق ندارد هیچ نوع رفتار و برخورد ناپسندی داشته باشد.[۲۳]
منابع
پاورقیها
- ↑ . ویکی پدیا.
- ↑ . دانشنامه اسلامی؛ ویکی فقه؛ ویکی پرسش.
- ↑ . دانشنامه اسلامی؛ روشهای تدبر در قرآن | قفل دلهایمان را باز کنیم + فیلم.
- ↑ . «أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافاً کثِیراً» آیا در قرآن تدبر نمیکنند؟ و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلافى بسیار مى یافتند» (نساء/82).
- ↑ . دانشنامه اسلامی؛ ویکی فقه
- ↑ . دانشنامه حوزه
- ↑ . أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا؛ آيا به آيات قرآن نمىانديشند؟ يا [مگر] بر دلهايشان قفلهايى نهاده شده است؟ (محمد/24)
- ↑ . روشهای تدبر در قرآن | قفل دلهایمان را باز کنیم + فیلم؛ روشهای تدبر در قرآن | اهمیت تدبر در آیات الهی؛ روشهای تدبر در قرآن | تدبر به چه معناست + فیلم.
- ↑ . دانشنامه حوزه
- ↑ . مَنْ عَمِلَ صالِحا مِنْ ذَکرٍ اَوْ اُنْثی وَهُوَ مُوِمنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً؛ «هر کسکه عمل شایستهای انجام دهد؛ خواه مرد باشد یا زن، درحالی که مؤمن است او را به حیاتی پاک زنده میداریم» (نحل/ 97).
- ↑ . ویکی پرسش
- ↑ . دانشنامه حوزه.
- ↑ . وَما یسْتَوی الأَحْیآءُ وَلاَ الأمَواتُ اِنَّ اللّهَ یسْمِعُ مَنْ یشآءُ وَما اَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ؛ «و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هرکس بخواهد میرساند و تو نمیتوانی سخن خود را به گوش آنان که در گور خفته ند، برسانی»(فاطر/22).
- ↑ . روشهای تدبر در قرآن | باور به «الحمدلله» تملق و ستایش غیر را نمیپذیرد + فیلم
- ↑ . فیلم | روشهای تدبر در قرآن / تکنیکی به نام اطلاق و تقیید
- ↑ . روشهای تدبر در قرآن | درک آیات الهی با جسم و جان + فیلم
- ↑ . فیلم | روشهای تدبر در قرآن / مثالی برای بیان موضوعی خاص با ارائه حکمی عام
- ↑ . أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ؛ »آگاه باشيد آئين پاك از آن خداست و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته اند (به اين بهانه كه) ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند، نمیپرستيم، البته خدا ميان آنان درباره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند، داورى خواهد كرد در حقيقت خدا آن كسى را كه دروغپرداز ناسپاس است، هدايت نمىكند» (زمر/3).
- ↑ . فیلم | روشهای تدبر در قرآن / مثالی برای بیان موضوعی خاص با ارائه حکمی عام
- ↑ . فیلم | روشهای تدبر در قرآن | شرح «قیاس اولویت» و ضرورت حراست از اموال یتیمان
- ↑ . روشهای تدبر در قرآن | باور به «الحمدلله» تملق و ستایش غیر را نمیپذیرد + فیلم
- ↑ . فیلم | به کارگیری روش «قیاس اولویت» در فهم قرآن
- ↑ . وَ قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَرِيما؛ «و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو، در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] «اوف» مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى». (إسراء/23)