غریب القرآن: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''غریب القرآن'''؛ به دانشی گفته می شودکه به امر جمع آوری واژگان مشکل و پیچیده قرآن پرداخته است. == آشنایی با اصطلاح غریب القرآن == غَریب القرآن به دانشی گفته می¬شود که به بررسی واژگان مشکل و پیچیده پرداخته است. این واژگان به هر دلیلی همانند سابقه...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
== ارجاعات == | == ارجاعات == | ||
[[رده:علوم قرآنی]] | |||
[[رده:اصطلاحات علوم قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۰
غریب القرآن؛ به دانشی گفته می شودکه به امر جمع آوری واژگان مشکل و پیچیده قرآن پرداخته است.
آشنایی با اصطلاح غریب القرآن
غَریب القرآن به دانشی گفته می¬شود که به بررسی واژگان مشکل و پیچیده پرداخته است. این واژگان به هر دلیلی همانند سابقه ذهنی، عادتها، تحولات اجتماعی در زبان و اجزای آن، در نظر مسلمانان مشکل و پیچیده جلوه کرده است. برای پیدایش الفاظ غریب در قرآن، علتهایی از جمله، مهاجرت اقوام غیر عرب، به کارگیری واژه های اقوام مختلف در قرآن و فاصله گرفتن از زمان وحی ذکر کردهاند[۱].
آثار مدون در زمینه غریب القرآن
مفسران مسلمان شیعه و اهل سنت از قرن دوم به بعد به تدوین کتابهای متعددی در مورد غریب القرآن،[۲] پرداختند و همین امر، موجب توسعه واژگانی در حوزه غریب القرآن شد. ابان بن تغلب نخستین دانشورى است که در غریب القرآن به تألیف اثر دست زد. البته، برخى از قرآن پژوهان و تاریخ نگاران دانش¬هاى تازى، عبداللَّه بن عبّاس را نخستین تلاشگر در این عرصه مىدانند. اثرى که در این باره از عبداللَّه بن عبّاس به دست رسیده و گاه از آن به غریب القرآن فی شعر العرب نیز یاد کردهاند، حاوى پاسخ وى به پرسش هاى یکى از رهبران خوارج آن روزگار به نام «نافع بن أزرق» و ملازم و همراهش در سفرها: «نجدة بن عریم» یا «نجدة بن عویمر» از تفسیر برخى از واژه هاى قرآن، مىباشد. ابن عبّاس[۳] با استناد به شواهدى از کلام عرب، به شرح و بیان معانى واژه هایى از قرآن کریم (نزدیک به 250 واژه) پرداخته است.[۴]
تأویل مشکل القرآن و تفسیر غریب القرآن از ابن قتیبه، تفسیر غریب القرآن کتابی است به زبان عربی که مشتمل بر تأویلات آیات قرآن میباشد. این کتاب اثر عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری است و انتشارات مکتبة الهلال انتشار آن را به عهده داشته است. از این رو، این کتاب را نیز میتوان یکی از کتابهای تفسیری موجود و باقیمانده از عصر غیبت صغرا به شمار آورد. از مقدمه مؤلف استفاده میشود که این کتاب را بعد از تألیف تأویل مشکل القرآن نوشته است و در مواردی از این کتاب نیز ارجاع به تأویل مشکل القرآن دیده میشود. این تفسیر یک جلد است و ۴۷۹ صفحه دارد. در ۸ صفحۀ آغاز آن شرح حال مختصری از مؤلف و مقدمه کوتاهی به قلم سعید لحام آمده است. پس از آن، مقدمهای از مؤلف در ۳ صفحه و معنای ۲۶ عنوان از صفات باریتعالی در ۱۳ صفحه و تأویل و معنای ۴۰ کلمه از کلماتی که زیاد در قرآن به کار رفته در ۱۴ صفحه بیان شده است و از صفحۀ ۳۹ به بعد، مطالب کتاب به ترتیب سورههای قرآن است و از هر سورهای آیاتی گزینش و کلمه یا جملهای از آن آیات تفسیر و تبیین شده است و به این ترتیب، تفسیر یا بیان مختصری دربارۀ بخشی از کلمات تمام سورههای قرآن در این کتاب آمده است. در تفسیر کلمات گاهی به آیات قرآن و گاهی به اشعار عرب و گاهی به سخن برخی مفسران یا لغتدانان پیشین استناد شده و گاهی سخن برخی افراد پیشین در بیان معنای کلمات نقل و نقد شده است؛ ولی در بسیاری موارد معنای کلمات بدون مستند میباشد.در برخی موارد، ضعف بلکه نادرستی تفسیری که برای کلمات بیان شده، آشکار است. تفسیر مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه به زنانی که خدای متعال برای پیامبر (ص) حلال کرده است، و تفسیر مُلْكًا عَظِيمًا به بودن ۱۰۰ زن برای حضرت داوود (ع) و ۹۰۰ زن و ۳۰۰ کنیز برای حضرت سلیمان (ع) و تفسیر أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ به فرماندهی که رسول خدا (ص) بر سپاهیان قرار میداد، از جملۀ آن موارد است.[۵]
مجاز القرآن اثر أبو عبیده معمر بن مُثنَّى تَیمى، طبرى در جامع البیان فی تأویل آى القرآن، أبو عبداللَّه ابن الیزیدى در غریب القرآن، زجاج در معانى القرآن، ابن دُرید در الجمهرة، أبوبکر سجستانى در نزهة القلوب[۶]، ابن نحاس در معانى القرآن، ازهرى در تهذیب اللغة، غریب القرآن زیدبن علی[۷] أبو على فارس در الحجّة، اسماعیل بن حمّاد، جوهرى در الصحاح و ابن حجر عسقلانى در فتح البارى فى شرح صحیح البخاری، الجمع و التثنیة فی القرآن، المشکل الصغیر، المشکل الکبیر، معانى القرآن اثر أبو زکریّا یحیى بن زیاد از دیگر قرآن پژوهانى به شمار آیند که در دانش غریب القرآن به تألیف اثرى سودمند کوشیده اند. ابن فارس نیز کتابی با عنوان غریب اعراب القرآن تألیف کرده است که در خصوص موارد نادری از اعراب و غرائب کلمات بحث کرده و آیات متشابه و مشکله قرآن را مورد بررسی قرار داده است.[۸]
اثر دیگر در این رابطه، غريب القرآن، از آثار اندیشمند مصری حنفی، قاسم بن قُطلوبُغا(802-879ق)، پژوهشی با هدف شناساندن واژگان ناآشنای قرآنی است. نویسنده در این اثر، 2 کتاب از 2 نویسنده دیگر در زمینه واژهشناسی قرآن را، یکی بهصورت کامل و دیگری بهصورت خلاصه، نقل کرده و خودش نیز مطالبی بر آن افزوده است. اثر حاضر، بهترتیب از متن 2 کتاب با توضیح ذیل تشکیل شده است. یکی از این منابع، البيان في غريب القرآن نوشته ابوعبدالله محمد بن ابیبکر بن یوسف فرغانی است. ابن قُطلوبُغا کتاب البیان را بهصورت کامل و بدون تغییر آورده و در مواردی انگشتشمار مطالبی به آن اضافه کرده و افزودههایش را با عبارتِ «قُلتُ» برجسته نموده است. کتاب البيان في غريب القرآن بهترتیب سورههای قرآن به شرح کلمات پرداخته است .تحفة الأريب بما في القرآن من الغريب، اثر دیگری است که توسط ابوحیان قاسم نوشته شده است. این کار را ابن قُطلوبُغا خلاصه کرده و مختصر تحفة الأريب نامیده؛ ولی ترتیب مباحثش را - که بر طبق باب و فصل بوده - تغییر داده و به شکل الفبایی درآورده و مطالبی بر آن اضافه کرده و در اینجا هم، افزودههایش را با عبارتِ «قُلتُ» از مباحث ابوحیان جدا ساخته است.
افزودههای قاسم بن قُطلوبُغا حدود 90 مورد است. به گفته محقق کتاب، قاسم بن قُطلوبُغا در افزودههایش بر کتاب تحفة الأريب، منابع خودش را ذکر کرده است: معجم مقاييس اللغة، نوشته ابن فارس؛ معاني القرآن، تألیف ابوجعفر نحّاس؛ وجوه القرآن، اثر اسماعیل نیشابوری؛ کتابهای قرائات: عبدالمؤمن ابوالعینین علی حفیشه تأکید داردکه ابن قُطلوبُغا بیشتر بر ابن فارس و نحّاس و کمتر بر کتاب وجوه القرآن و سایر کتابهای قرائات اعتماد کرده است.[۹] دیگر قرآن پژوه نامور، مفسّر ادیب و متکلّم بلند آوازه راغب اصفهانى[۱۰] است که کتابش «مفردات» نقطه عطفى در غریب القرآن نویسى مىباشد. وى با نگارش المفردات فی ألفاظ القرآن که گاه که از آن به مفردات فی غریب القرآن نیز یاد شده است در راه تبیین واژه هاى دشواریاب قرآن کریم و تفسیر واژگان آیات الهى گام برداشت. کتاب راغب از تبیین مختصر واژگان فرا رفته و چهره تفسیرى سودمند و کار آمد به خود گرفته است. کهنترین مأخذ که از راغب نام برده است، تاریخ حکماء الإسلام ظهیر الدین بیهقى (م 565) مىباشد.
سلیقه اى که راغب در نگارش «مفردات» به کار بسته و دقّتى دقیق و لطیف که در تبیین معانى واژگان قرآن حکیم معمول داشته، این اثر را اثرى جدّى و پر فایده و رهگشا در مجموعه پژوهش¬هاى لغوى قرآن ساخته است؛ اما پاره اى کاستى و ناراستى در آن به چشم مى آید، از جمله آنکه قرائتهاى متواتر از قرائتهاى نادر، جدا نشده اند. دیگر آنکه از برخى مواد و واژگان غفلت ورزیده و یادى از آن به میان نیاورده است. برای نمونه، ماده ز ب ن، در آیه: «سَنَدْعُ الزَّبَانِیَةَ»[۱۱]. و ماده غ و ط، در آیه: «أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنکُم مِنَ الْغَائِطِ»[۱۲] و ماده ق ر ش، در آیه: «لِإیلاَفِ قُرَیشٍ»[۱۳] و ماده ق د و، در آیه: «وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُقْتَدُونَ»[۱۴] و ماده ک ل ح، در آیه «وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ»[۱۵] و ماده ن ض خ، در آیه: «فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ»[۱۶] آن جناب گاه چیزى را به اقسامى تقسیم کرده، امّا در مقام شمارش از آن اقسام بخشى کاسته یا بر آن اقسام بخشى افزوده است. مثلاً در ماده (وحد) آورده است: «فالواحد لفظ مشترک یُستعمل على ستة أوجُه» سپس، تنها به بیان 5 صورت مىپردازد. و یا در ماده (هلک) نگاشته است: «و الهلاک على ثلاثة أوجه: افتقاد الشیء عنک و هو عند غیرک موجودٌ کقوله تعالى: «هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ»[۱۷] و هلاک الشىء باستحالة و فساد کقوله: «وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ»[۱۸] و یقال: هلک الطَعامُ. و الثالث: الموت کقوله: «إِنِ امْرُءٌ هَلَکَ[۱۹] و قال تعالى مخبراً عن الکفّار: «وَمَا یُهْلِکُنَا الاَّ الدَّهْرُ»[۲۰]. از این پس، به بیان صورت چهارم پرداخته است: «و الرابع: بطلانُ الشیء من العالَم و عدمُه رأساً، و ذلک المسمّى فناءً المشار إلیه بقوله: «کُلُّ شَىْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ ».[۲۱] غريب القرآن و تفسيره اثر عبدالله بن يحيى بن مبارک يزيدى به زبان عربى نیز اثر دیگری است كه توسط محمد سليم الحاج تحقيق شده است. اولين چيزى كه در علوم قرآنى مورد نياز است، علوم لفظى و تحقيق درباره الفاظ قرآن است و اين كتاب نيز دربردارنده شرح و توضيح لغات مشكل قرآن است؛ كتاب را مىتوان از امّهات كتب علوم قرآنى به شمار آورد.
بر این اساس، از سوره حمد يا فاتحة الكتاب آغاز و به سوره ناس ختم شده است. كتاب در يك جلد منتشر شده است. چنانچه، از نام كتاب معلوم است مؤلف تمام الفاظ و عبارات قرآن را توضيح نداده بلكه عباراتى از سورههاى قرآن كه فهم آن دشوار را آورده و آن را توضيح داده است.[۲۲] غریب القرآن اثر شیخ فخرالدین طریحی[۲۳] از دیگر آثاری است که میتوان از طریق منقولات تفسیری، در مفرد شناسی آیات قرآن بهره وافر برد.[۲۴] این تألیف، اثری تفسیر مورد بحث شامل یک مقدمه کوتاه سپس دارای بیست و هفت باب و هر باب منشعب به چند نوع تحت عنوان النوع الاول و النوع الثانی است. این تفسیر، شرح تفسیر قرآن و بیان آیات بر تفسیر غریب القرآن سجستانی است.اصل نـسخه خـط مؤلف در کتابخانه وقفی شیخ محمد صالح برغانی حائری در کربلا و نیز این تفسیر در سال ۱۳۷۲ ق در نجف اشرف به تحقیق و مقدمه شیخ محمد کاظم طریحی به چاپ رسیده است.[۲۵]
علاوه بر این، المیسر فی غریب القرآن الکریم[۲۶] اثری از مركز الدراسات القرآنية، در تبیین واژههای مشکل قرآن کریم است که بر بیان معنای کلمات قرآن کریم و واژگان غریب آن تأکید دارد که برای مخاطبان مبتدی، متوسط و حافظان قرآن کریم تدارک دیده شده است. این اثر با تکیه بر مصادر اصلی تفسیر و همچنین مصادر مختلف غریب قرآن مورد اعتماد تدوین شده است. نویسنده، معیار گزینش کلمات توضیح دادهشده را بیش از هرچیز قاری عادی قرآن کریم و مخاطبان عام در نظر گرفته است. به همین دلیل کلماتی را انتخاب و بیان کرده است که ممکن است از نظر متخصصان قرآنی و دانشپژوهان در دایره کلمات غریب شمرده نشوند.
در شرح معانی کلمات غریب از آنچه در کتاب التفسير الميسر آمده با عبارتی که معنای کلمات را بهتر روشن میسازد، بهره گرفته شده است. تلاش شده تا از کلمات شبیه و همسان و تکراری قرآن کریم در غالب موارد، معنا و تفسیری یکسان ارائه شود و با پرهیز از ذکر قرائات مختلف به شرح و بیان کلمات غریب بر اساس روایت حفص از عاصم پرداخته شود. همچنین، تلاش شده است جز در مواردی اندک تنها یک وجه از معانی احتمالی مورد قبول ائمه تفسیر که رأی آنان مورد اعتماد بوده، برگزیده شود و با زبان فصیح و آسان ذکر گردد. در مواردی نیز به برخی از معانی که هماهنگی زیادی با مقاصد قرآن داشته و در خلال کشف معانی الفاظ قرآن یا از میان شرح و تفسیر مفسران به دست آمده، توجه شده است.[۲۷] اثر دیگر در زمینه غریب القرآن، السراج في بیان غریب القرآن اثر محمد بن عبدالعزیز خضیری، در معرفی و تبیین و تشریح واژگان و الفاظی از قرآن کریم که معانی آنها دشوار به نظر میرسد. کتاب با مقدمه کوتاهی از نویسنده آغاز شده و مطالب دربردارنده واژگان غریب تمام قرآن کریم، از ابتدای سوره حمد، تا انتهای سوره ناس است. نویسنده در مقدمه، ابتدا بهاختصار، به فرازی از مقدمه کتاب مفردات قرآن عبدالحمید فراهی، مبنی بر اهمیت شناخت و آگاهی به مفردات کلام و لزوم علم به آن برای پیبردن به معنای متکلم، مخصوصا در قرآن کریم اشاره نموده است. سپس، در تایید این امر، به کلام راغب اصفهانی متوسل گردیده که معتقد است اولین علمی که در علوم قرآنی، آگاهی و اشراف به آن لازم و ضروری است، علم به علوم لفظیه، مخصوصا، تحقیق و پژوهش در الفاظ مفرده قرآن کریم است. وی بدین منظور، دست به تألیف کتاب حاضر زده است تا راهنما و تذکرهای باشد برای محققین و پژوهشگرانی که میخواهند پیرامون علوم قرآنی تحقیق کرده و از معانی کلمات غریب قرآن، آگاه باشند.
وی در تألیف و تدوین کتاب حاضر، از کتب تفسیری و سایر آثاری که پیرامون غریب القرآن، به رشته تحریر درآمده است، اعم از کتب معاصر و تألیفات پیش از خود، استفاده کرده است. از جمله ویژگیهای کتاب حاضر، آن است که نویسنده سعی نموده تا برای فهم بهتر مطالب و درک آسانتر معانی، از عبارات سخت و پیچیده پرهیز نموده و معانی را به سادهترین وجه ممکن، در اختیار خواننده قرار دهند. همچنین تلاش نموده است که در صورت امکان، اقوال و دیدگاههای مختلف پیرامون معانی کلمات و واژگان را در قالب یک عبارت جامع و مختصر ارائه نماید و درصورتیکه جمع میان اقوال، امکان نداشته، بهترین و ارجحترین اقوال را برگزیند. نویسنده در هر مورد، ابتدا به نام سوره و مکی و مدنی بودن آن اشاره نموده و سپس، ضمن ذکر تعداد آیات، به تشریح کلمات و عبارات غریب، پرداخته است. بهعنوانمثال: اعوذ: التجی و اعتصام؛ الرجیم: دور شده از رحمت خداوند؛ بسمالله: شروع و ابتدای قرائت با کمک و استعانت از نام خداوند؛ الرحمن: کسی که رحمتش شامل تمام مخلوقات میشود.[۲۸]
اثر فاخر دیگر در زمینه کتاب های غریب القرآن، غریب القرآن، رجاله و مناهجهم من ابن عباس إلی أبی حیان، نوشته عبدالحمید سید طِلِب، درباره عالمانی است¬که واژههای دشوار و نامأنوس قرآنی را تحقیق کردهاند و از نخستین سده هجری تا میانۀ سده هشتم هجری میزیستهاند او شرحی از آثارشان و روشهایی که آنان در واژه شناسی غرایب قرآنی و همچنین، روشهایی که در شناخت نظایر و وجوه گوناگون واژهها به کار بستهاند، ارائه کرده است .سید طِلِب نیز پژوهش خود را در باره عالمان، آثار و روشهایشان، در محدوده زمانی یکم تا نیمه قرن هشتم هجری «از ابن عباس تا ابوحیان(745ق) ارائه داده است. او تأثیرهایی را که هر عالمی از پیشینیان خود گرفته، به همراه انگیزههایی که برای تألیف داشته، تحلیل میکند. او در پژوهش خود از همه آثار خطی و چاپی تحقیقشده و تحقیق نشده بهره میجوید. نویسنده، بحث کوتاهی در باره مهمترین ظواهر الفاظ غریب قرآنی که میان عالمان این فن، مشترک است، ارائه میدهد. این ظواهر هم در کتابهایی که به این نام شهرهاند و هم در لابهلای نوشتههای آثار دیگر یافت میشوند. او در این راستا به محتوای کتابی مانند الغریبین اثر هروی که علاوه بر نمونههای قرآنی، به غرایب حدیث نیز پرداخته است، اشاره میکند. علاوه بر این، دشواری کار پژوهش را -که در نسبت اول دیده میشود- در مقایسه با سهولت پژوهش و فهم مطالب، در نسبت دوم بیان میکند؛ این دشواری و سهولت از این حیث است که دایره لغت عرب فراتر از دایره واژههای قرآن است؛ ولی میان واژههای قرآن و حدیث رابطهای قوی وجود دارد، بهگونهای که واژههای حدیثی به فهم واژههای قرآنی یاری رساندهاند.
وی این کتابها را در چهار دسته جای میدهد و آنها را تحلیل محتوی میکند؛ نخستین دسته، کتابهاییاند که با عنوان «غریب القرآن» یا «تفسیر غریب القرآن» و یا «مشکل غریب القرآن» تألیف شدهاند؛ دسته دوم، کتابهایی با عنوان «معانی القرآن» و یا نزدیک به این تعبیر، دسته سوم، کتابهایی با عنوان «إعراب القرآن» و شبیه آن و دسته چهارم کتابهایی هستند که با عنوان «الوجوه و النظائر» عرضه شدهاند.[۲۹]
منابع
عبدالله پور، عباس، (1385)، دانش واژگان دشوار غریب القرآن، پژوهش¬های قرآنی، ش45، صص266-244.
ارجاعات
- ↑ .ویکی شیعه
- ↑ . ۵ آسیب تفاسیر موضوعی؛ انتشار نخستین شماره دوفصلنامه «تفسیر اهل بیت(ع»
- ↑ . دانشنامه حوزه
- ↑ .عبدالله پور، 1385، ص4.
- ↑ .امامت پدیا
- ↑ .دائره المعارف اسلامی؛ معرفی رسالههای دانشگاهی با موضوع ترجمههای قرآن؛ بررسی علوم قرآنى و سير تاريخى نگارشهاى آن؛ چاپ قرآن کریم با ترجمه لغات مشکل
- ↑ .ویکی پدیا
- ↑ . «ابن فارس»؛ قرآنپژوه و مبتکر فرهنگنویسی عربی
- ↑ .ویکی نور
- ↑ ویکی اهل بیت
- ↑ . سَنَدْعُ الزَّبَانِیَةَ؛ « (علق /18)
- ↑ . «أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنکُم مِنَ الْغَائِطِ؛ « (نساء /43)
- ↑ . «لِإیلاَفِ قُرَیشٍ؛ «برای الفت دادن قریش» (قریش/ 1)
- ↑ . «وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُقْتَدُونَ؛ « و ما از پی ایشان، راهسپاریم» (زخرف /23)
- ↑ . «وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ؛ « و آنان در آنجا ترش رویند» (مؤمنون /104)
- ↑ . «فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ؛ « در آن دو دو چشمه همواره جوشان هستند» (رحمن /66)
- ↑ . هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ؛ «قدرت من از کف من برفت» (حاقه /29)
- ↑ . وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ؛ « و کشت و نسل را نابود سازد» (بقره/205)
- ↑ . وَمَا یُهْلِکُنَا الاَّ الدَّهْرُ؛ «و ما را جز طبیعت هلاک نمی¬کند» (جاثیه /24).
- ↑ . کُلُّ شَىْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ؛ « جز ذات او همه چیز نابود شونده است» (قصص /88)
- ↑ . إِنِ امْرُءٌ هَلَکَ؛ «اگر مردی بمیرد» (نساء /176)
- ↑ .ویکی نور
- ↑ .ویکی فقه
- ↑ . روایات تفسیری؛ گنجینهای در مفردشناسی روشمند آیات
- ↑ .ویکی فقه
- ↑ . راهاندازی دوره «غریب القرآن» در مسجدالحرام
- ↑ .ویکی نور
- ↑ . ویکی نور
- ↑ . ویکی نور