تربیت اجتماعی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''تربیت اجتماعی'''؛ جامعهپذیر کردن مردم به منظور ایجاد جامعهی متعادل. تربیت اجتماعی به معنای پرورش دانش، نگرش و مهارتهای مورد نیاز برای زندگی اجتماعی است و به عنوان مهمترین شاخصه رشد و سواد اجتماعی افراد یک جامعه به شمار میرود. برخی...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۷
تربیت اجتماعی؛ جامعهپذیر کردن مردم به منظور ایجاد جامعهی متعادل. تربیت اجتماعی به معنای پرورش دانش، نگرش و مهارتهای مورد نیاز برای زندگی اجتماعی است و به عنوان مهمترین شاخصه رشد و سواد اجتماعی افراد یک جامعه به شمار میرود. برخی از ملاکهای مهم تربیت اجتماعی عبارتند از «آگاهی، مشارکت، مدارا و اعتماد». پدران و مادران، مربیان و معلمان مدارس زیربنای تربیت اجتماعی افراد را پیریزی میکنند. آموزههای قرآن کریم در تعلیم و تربیت، متوجه سه محور بوده که عبارت است از آمادگی پذیرش در متربی، عالِم و عامل بودن مربی و رعایت شرایطی همچون دلسوزی، موعظه احسن و اخلاق حسنه در القای تربیت. از آثار مهم تربیت اجتماعی بر افراد میتوان به مواردی همچون فراگیری همزیستی اجتماعی، آمادگی برای قبول مسئولیتهای اجتماعی، دوری از آسیبهای اجتماعی و نپذیرفتن تبعیض و بیعدالتی اشاره نمود.
تعریف تربیت اجتماعی
تربیت یعنی ایجاد زمینه برای شکوفا شدن استعدادها[۱] و «تربیت اجتماعی» یعنی فراهم کردن زمینههای لازم برای متجلی کردن ارزشهای مطلوب اجتماعی در افراد تا بتوانند در برخوردها و رفتارهای اجتماعی مؤثر و موفق رفتار کنند.[۲] مفهوم جامعهپذیری(Socialization) از مفاهیم نزدیک به «تربیت اجتماعی» است که بهعنوان مهمترین عامل در اجتماعی شدن انسانها شناخته شده است.[۳] جامعهشناسان، «جامعهپذیری» را فرآیندی میدانند که به انسان میآموزد بهعنوان یک عضو فعال، چگونه در امور جامعه مشارکت و با اعضای جامعۀ خود همکاری کند.[۴]
مولفههای تربیت اجتماعی
تربیت جسمی، شناختی، اجتماعی، هیجانی، اخلاقی، فرهنگی و معنوی، ابعاد مختلف تربیت هستند که یک فرد میتواند همه یا تنها بخشی از این ابعاد را دارا باشد. تربیت اجتماعی به عنوان مهمترین شاخصه رشد و سواد اجتماعی افراد یک جامعه به شمار میرود. آگاهی، مشارکت، مدارا و اعتماد، ملاکهای مختلف تربیت اجتماعی هستند. آگاهی نسبت به اتفاقات، هیجانات و حال و هوای انسانهای حاضر در یک محیط است. مشارکت، دومین ملاک برای تربیت اجتماعی است. افرادی که تربیت اجتماعی شدهاند، در جمعهای مختلف خود را کنار نمیکشند و در فعالیت آن جمع شرکت میکنند. مدارا یعنی تحمل پریشانیهایی که در محیطهای اجتماعی وجود دارد و زود واکنش نشان ندادن به آنها. چهارمین ملاک تربیت اجتماعی، اعتماد است. در زندگی شهری امروزی و به عکس گذشته، سطح اعتماد افراد به یکدیگر بسیار پایین است. افرادی که از تربیت اجتماعی برخوردارند، نسبت به موضوعی که در جایگاه قضاوت و رفتار درباره آن قرار میگیرند، همه جوانب را در نظر میگیرند و پیش از آنکه آگاهیشان نسبت به موضوع کامل شود هیچ عکس العملی نشان نمیدهند. چنین افرادی از مولفه مشارکت نیز برخوردارند، یعنی می توانند شرایطی را فراهم کنند که مسئله به جای حرکت به سمت بحران، به سمت آرامش حرکت کند. همچنین میتوانند از طریق مدارا با مصائب به وجود آمده، از شدت یافتن مشکلات و مصائب پیشگیری کنند و در نهایت با برخورداری از مولفه اعتماد به حل موضوع کمک کنند. تربیت اجتماعی مولفه گفتگو را در خود دارد. شخصی که اهل گفتگوست در ابتدا برای طرف رابطه خود احساس امنیت ایجاد کرده و بعد آرام آرام مقصود و منظور خود را برای او شرح میدهد. در چنین فضایی امکان بروز خشم، پیش داوری، قضاوت نادرست و دلخوری، بسیار کم میشود.[۵]
مسئولان تربیت اجتماعی کودکان
پدر و مادر وظیفه تربیتی را بهعهده دارند و باید به تدریج فرزندان خود را با زندگی اجتماعی آشنا سازند تا آنها بتوانند در مراحل حساس و خطیر با دیگران جوشیده، با دشواریها و ناهمواریهای اجتماعی سازگار باشند، بنابراین پدران و مادران علاوه بر مسئولیت اخلاقی و دینی، وظیفه آشناساختن فرزندان به راه و رسم زندگی اجتماعی را بر عهده دارند. کودکان همانند آب نهرهای باریک، ناگزیر روزی باید به دریای اجتماع وارد شوند، بدیهی است حفظ موجودیت در برابر امواج خروشان اجتماع احتیاج به نیرومندی و تجهیزات روحی دارد. بدون شک، زندگی ارتباط با انسانهای گوناگون است و بهطور مسلم برخورد و سازش با چهرههای مختلف همچون خشمگین، حسود، خودخواه، پرتوقع، حساس، زودرنج و کمگذشت کار هر کسی نیست، بنابراین توانایی و سازش در محیط اجتماعی نیازمند خصوصیات روحی و اخلاقی است که باید زیربنای آن توسط پدران و مادران، مربیان و معلمان مدارس پیریزی شود. همانطور که زمینههای اخلاقی و دینی توسط پدر و مادر در محیط خانه پیریزی میشود، تربیت اجتماعی هم از آغاز کودکی باید در محیط خانه به تدریج پایهگذاری شود. پدران و مادران باید به تدریج در محیط خانه روحیات اجتماعی را در کودکان پرورش دهند، پس از محیط خانه، مدرسه وظیفه دشواری در تربیت اجتماعی کودک به عهده دارد و باید جدیت و کوشش کند که استعداد هر فرد را استخراج نموده و با راهنمایی مؤثر او را فرد ارزنده و مفید اجتماعی به جامعه تحویل دهد.[۶] والدین با انتقال ارزشهای اخلاقی و الهی نقش مهمی در تربیت فرزندان و پرورش شخصیت اخلاقی و اجتماعی آنان دارد. جامعه، مدرسه را برای ایفای رسالت تربیتی به وجود آورده؛ بنابراین نقش مدرسه نیز در تربیت شاگردان از اهمیّت بسیاری برخوردار است. درس خواندن فقط بخش کوچکی از تربیت در مدرسه است و شاگردان، بهخصوص در دوره نوجوانی به تربیت عمیق اخلاقی، اجتماعی و معنوی نیاز دارند که باید در مدرسه صورت گیرد.[۷]
نقش خانواده در تربیت اجتماعی
خانواده به عنوان نخستین مرکز تربیتی انسان، مهمترین و تأثیرگذارترین کانون اجتماعی در جوامع بشری است و بسیاری از ارزشها و ضدارزشها در همین کانون کوچک اجتماعی بین افراد جامعه نهادینه میشود. منظم بودن کانونهای خانوادگی بستر ایجاد یک اجتماع منظم را فراهم میکند. به هر میزان که زن و مرد به عنوان همسر و یا والدین در خانواده حرمت و حقوق همدیگر را رعایت کنند، به همان اندازه فرزندان به اهمیت و تأثیرگذاری حقوق و احترام آگاهی پیدا کرده و در رعایت آن ثابت قدمتر خواهند بود. عدم رعایت حق و حقوق فردی در خانواده موجب هرج و مرج در کانون خانواده میشود، در نتیجه این بیثباتی در خانواده شاکله جامعه دچار بینظمی میشود. خانواده در بسیاری از جوامع مورد توجه است، اما در جهانبینی اسلامی این کانون کوچک اجتماعی با توجه به تأثیرگذاری آن در زوایای مختلف زندگی اجتماعی انسان از اهمیت و ارزش قابل توجهی برخوردار است. اسلام خانواده را کانون اخلاقی جامعه میداند، نوع تربیت و ارتباطات حاکم بر خانواده بسترساز وحدت و منش اجتماعی است.[۸] تربیت دینی توسط خانوادهها نقش اساسی در سلامت روان و سازگاری اجتماعی فرزندان دارد. پدر و مادر هر یک در خانواده یک رکن و دارای مسئولیتهایی هستند. در قرآن موارد مختلفی از نقش پدر ذکر شده است و حضرت آدم را ابوالبشر نامیدهاند و تشبیهات زیبا و معنادداری داشته است که این نشان دهنده احترام به این جایگاه و اهمیت آن است. پدر در خانواده مأمن و مأوای خانواده و فرزندان و تکیهگاه خانواده است و اگر نقش و جایگاه پدری ضربه بخورد هیچ چیز خانواده سر جای خودش نخواهد بود و بیانظباطی و مشکلات متعددی پیش میآید. به همین منظور برای دستیابی به جامعه سالم باید به خانواده ها رسیدگی شود.[۹]
نقش نظام آموزش و پرورش در تربیت اجتماعی
انسان به عنوان موجودی اجتماعی از همان آغاز زندگی، فرآیند تکامل اجتماعی خود را شروع میکند. پرورش بعد اجتماعی انسان، از ضروریات زیست انسانی و از اولویتهای اصلی نظامهای تعلیم و تربیت محسوب میشود. نظام آموزش و پرورش به عنوان یک نظام گسترده و وسیع اجتماعی از ابزارها و نهادهای گوناگونی برای تربیت اجتماعی نسل جدید بهره میگیرد که مدرسه، آموزش و برنامه درسی از مهمترین آنها است. تربیت اجتماعی یکی از مهمترین کارکردهای نظام آموزشی به طورعام و برنامه درسی به طور خاص، ناظر بر ایجاد و رشد مجموعهای از شناختها، عواطف و مهارتهای اجتماعی در دانشآموزان است. تربیت اجتماعی به معنای پرورش دانشها، نگرشها و مهارتهای مورد نیاز برای زندگی اجتماعی است و نسبت به سایر اهداف آموزش عمومی دارای نوعی اولویت و تقدم اخلاقی است. این امر بدان دلیل است که تربیت اجتماعی، دانشآموزان و شهروندان را برای مشارکت فعالانه در فرآیند سازگاری، اصلاح، بازسازی و بهبود آگاهانه جامعه خویش آماده میسازد. آموزش مطالعات اجتماعی، چنانچه مبتنی بر رویکردهای فعال تدریس صورت گیرد، پیوند ناگسستنی با تربیت اجتماعی و شهروندی دارد. اگر این آموزشها، با روشهای مؤثر، جذاب و متناسب با ظرفیتهای روانی دانشآموزان ارائه شود، نه تنها میتواند به مؤثرترین حوزههای یادگیری و درس مورد علاقه دانشآموزان تبدیل شود، بلکه اثری ماندگار در روش و مَنش آنها در زندگی فردی و اجتماعی دوران بزرگسالی خواهد داشت. چنانچه معلمان از روشهای فعال و یادگیرندهمحور استفاده کنند، با تنوعبخشی و استفاده از روشهای مناسب به جذابیت و غنای تدریس میافزایند، با این اقدام معلمین میتوانند یادگیرندگان را براساس برانگیزانندههای درونی و ترغیب فعالیتهای خودانگیخته هدایت کنند. نتیجه نهایی که از این اقدام کسب میشود این است که منشهای نیکویی چون تأمل و تفکر در قضاوت و تصمیمگیری، استدلال منطقی، استقلال و خوداتکایی در قضاوت، عزتنفس و اعتماد به نفس، قابلیت و رهبری تعهد نسبت به امور اجتماعی و تحمل و شکیبایی در مواجهه با موقعیتهای نامأنوس حاصل خواهد شد.[۱۰]
اهمیت تربیت اجتماعی در قرآن
معیارهای مختلفی در آیات و روایات آمده تا مردم به زندگی اجتماعی تشویق شوند، البته در فطرت انسان تمایل به زندگی با دیگران نیز وجود دارد. علمای جامعهشناس دینی معتقدند انسان مدنی بالطبع است، یعنی طبیعت، طبع و نیازهای جسمی و طبیعی انسان را وادار میکند که در جامعه زندگی کند.[۱۱] خداوند در قرآن میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» یعنی انسانهایی به موفقیت میرسند که خودشان را تزکیه کنند و انسانهایی که خودشان را تزکیه نکنند، زیان میکنند. بعد بلافاصله داستانی از قوم ثمود را مطرح میکند که به نظر میرسد با آیات قبلی هیچ ارتباطی ندارد: «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا». خداوند بعد از اینکه میفرماید انسانهای رستگار انسانهایی هستند که تزکیه کردند، از یک قوم نام میبرد که در این قوم یک اتفاقی افتاد و ناقه پیامبر خدا را از بین بردند. قرآن تصریح دارد: «إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا» یعنی شقیترین آنها ناقه را از بین برد، در عین حال میفرماید «همه را عذاب کردیم؛ فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا»[۱۲]، این آیه بیانگر مسئولیت اجتماعی است؛ یعنی در جامعه همگان مسئولیت دارند. درست است که یک نفر خطا میکند، ولی وقتی فضای اجتماعی آلوده شد، همه باید جواب بدهند و خشک و تر با هم میسوزند. این آیه هم مصداق این امر است. درست است که انسانهای اهل تزکیه رستگار هستند، ولی تزکیه فردی کافی نیست و افراد نسبت به جامعه هم مسئولیت دارند. اگر کسی بخواهد خوب زندگی کند، باید جامعهاش نیز خوب باشد، پس هم به فرد صالح و هم به جامعه صالح نیاز است و جامعه صالح نیازمند پرداختن به تربیت اجتماعی است.[۱۳]
محورهای تربیت موثر در آموزههای قرآن
در ارتباط با تعلیم و تربیت براساس آموزههایی که در آیات و روایات وجود دارد باید به سه محور: شخصیت متربی، شخصیت مربی و القای تربیت توجه نمود. قرآن کریم در زمینه اهمیت «شخصیت متربی» میفرماید: «وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا؛[۱۴] و زمين پاك [و آماده] گياهش به اذن پروردگارش برمىآيد و آن [زمينى] كه ناپاك [و نامناسب] است [گياهش] جز اندك و بىفايده برنمىآيد» بدین ترتیب باید به اهمیت سنین کودکی، که آمادگی پذیرش در افراد بیشتر است توجه و از این مقطع به بهترین نحو استفاده کرد. امام علی(ع) در نامه ۳۱ نهجالبلاغه میفرمایند: «إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ كَالارضِ الخاليَةِ ما اُلقىَ فيها مِن شَىْءٍ قَبِلَتهُ؛ دل نوجوان مانند زمين آماده است كه هر بذرى در آن افشانده شود، مىپذيرد». بنابراین در مسئله تربیت ابتدا باید به شخصیت پذیرنده توجه کرد که تا چه اندازه آمادگی پذیرش دارد. دومین محور در تربیت یعنی فردی که درصدد القای تربیت (شخصیت مربی) است نیز باید از شرایط خاصی برخوردار باشد. در تربیت مؤثر باید مفاهیم از سوی مربی عالِم عامل القا شود چنانچه در روایات نیز آمده است که «کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم؛ با غیر زبانهایتان مردم را دعوت کنید.» در رابطه با محور مهم دیگر در زمینه تربیت دینی، خداوند به بایستههای القای تربیت چنین اشاره میکند: «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ[۱۵]؛ با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به شيوهاى كه نيكوتر است مجادله نماى.» بر اساس آیات قرآن کریم، حکمت و منطق، دلسوزی و موعظه احسن از شرایط القای تربیت است. جدال به معنای استفاده از مسلّمات طرف مقابل است اما این مهم باید به صورت جدال احسن یعنی بدون مناقشه، هیاهو و به دور از رفتارهای خشن باشد. اخلاق حسنه نیز از ضروریات القای تربیت است؛ شخص رسول الله(ص) با اخلاق حسنه بالاترین استفاده را از فرآیند تربیت کردهاند. چنانچه خداوند میفرماید: «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم. وَلَو كُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِكَ. فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَشاوِرهُم فِي الأَمرِ؛[۱۶] به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده میشدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن.» تعامل اجتماعی رسول الله(ص) الگویی برای تربیت اسلامی است؛ مهربانی، گذشتن از خطا، طلب آمرزش، شخصیت دادن به دیگران و نظرسنجی از آنان از جمله مختصات تعامل اجتماعی رسولالله(ص) با افرادی است که ممکن بود با وی رفتار خوبی نیز نداشته باشند.[۱۷]
نقش الگوهای اخلاقی در تربیت اجتماعی از منظر قرآن کریم
قرآن کریم، بر بهرهگیری از الگوها و پیروی از اسوههای حسنه تأکید کرده است، زیرا الگوها در کلیه مراحل زندگی از جمله برنامههای تربیتی کاربرد داشته و محتوای تربیت را به صورت عینی و عملی ارائه میدهد. اهداف مهم قرآن کریم از طرح الگوها، معرفی الگوهای شایسته، شکوفایی استعدادهای متربی، هماهنگی الگوهای اجتماعی بوده و برای رسیدن به این اهداف، الزاماتی مانند: شناخت الگوها، مسئُولیت پذیری، تقلید و حس زیباشناختی انسان وجود دارد. شیوههای وصول به این اهداف عبارت است از: قرابت و نزدیکی، ارائه الگوهای مثبت، ارائه الگوهای منفی، پیروی از علم، استمرار، و تنوع در الگوها. معمولاً الگوپذیری در کودکی تقلیدی بوده، ولی کم کم جای خود را به استنباط و انتخاب میدهد و همچنان که الگوها آسیب پذیرند، الگوپذیران نیز همواره در معرض آسیبهای گوناگون اجتماعی قرار دارند.[۱۸]
آثار تربیت اجتماعی در فرد
تربیت اجتماعی در فرد آثاری در پی دارد که برخی از آنها عبارت است از: تأثیر بر تربیت نسلهای آینده، ایجاد تعادل در نگریستن به منافع فردی و منافع اجتماعی، دوری از آسیبهای اجتماعی،[۱۹] فراگیری همزیستی اجتماعی،[۲۰] آمادگی برای قبول مسئولیتهای اجتماعی،[۲۱] نپذیرفتن تبعیض و بیعدالتی.
منابع
ایکنا
ارجاعات
- ↑ تربیت اجتماعی؛ شاخصه رشد و سواد اجتماعی جامعه
- ↑ تربیت اجتماعی؛ ص۳1.
- ↑ توسعهی سیاسی و تحول اداری؛ ص۷۱.
- ↑ مبانی جامعهشناسی؛ ص۱۱۳.
- ↑ تربیت اجتماعی؛ شاخصه رشد و سواد اجتماعی جامعه
- ↑ تربیت اجتماعی کودک را از کجا باید شروع کرد؟
- ↑ دانشآموزان به تربیت عمیق اخلاقی، اجتماعی و معنوی نیاز دارند
- ↑ تربیت و ارتباطات حاکم بر خانواده بسترساز وحدت و منش اجتماعی است
- ↑ تربیت دینی خانوادهها نقش اساسی در سلامت روان و سازگاری اجتماعی فرزندان دارد
- ↑ تربیت اجتماعی نسبت به سایر اهداف آموزش عمومی نوعی تقدم اخلاقی دارد
- ↑ یاد خدا و تربیت دینی، لازمه ثبات اجتماعی است
- ↑ شمس/9-14.
- ↑ جایگاه ویژه تربیت اجتماعی در سیاستگذاریهای نظام آموزش و پرورش
- ↑ اعراف/58.
- ↑ نحل/125.
- ↑ آل عمران/159
- ↑ شرایط القای تربیت در قرآن/ تعامل اجتماعی پیامبر(ص) الگوی تربیت اسلامی
- ↑ الگوهای اخلاقی تربیت اجتماعی از منظر قرآن در مجله «علوم قرآن و حدیث»
- ↑ فرهنگ تعلیم و تربیت اسلامی؛ ص۱۵۲.
- ↑ ایمانی، «تربیت اجتماعی»، 1366ش، ص۳۰.
- ↑ همان؛ ص۳۲.