بضع (ریشه): تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ریشه «بضع»''' (BḌˁ)؛ قسمت، مقداری از چیز. در قرآن، این ریشه 7 بار آمده است. == معنای لغوی == بِضع: مقدارى از زمان. اصل آن بمعنى قطع است (مجمع- البيان) «فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ‏ بِضْعَ‏ سِنِينَ» (يوسف: 42)، پس چند سال در زندان ماند. بِضاعت: سرمايه. جوهر...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۵

ریشه «بضع» (BḌˁ)؛ قسمت، مقداری از چیز. در قرآن، این ریشه 7 بار آمده است.

معنای لغوی

بِضع: مقدارى از زمان. اصل آن بمعنى قطع است (مجمع- البيان) «فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ‏ بِضْعَ‏ سِنِينَ» (يوسف: 42)، پس چند سال در زندان ماند.

بِضاعت: سرمايه. جوهرى گفته: بضاعت قسمتى از مال است كه براى تجارت اختصاص داده ميشود (قاموس قرآن، ج1، ص198).


ساخت‌های صرفی در قرآن

بِضع (اسم): 2 بار

بِضاعُۀ (اسم): 5 بار

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
آفروآسیایی باستان Orel,
سامی باستان
عبری בָּצַע باصَع bāṣaˁ قطع کردن، شکستن، به دست آوردن با خشونت cut off, break off, gain by violence Gesenius, 130
اوگاریتی bṣˁ بصع ؟

دریدن، پاره کردن

?

zerreissen

DelOlmo, 241

Zammit, 95

آرامی בָּצַע

בְּצַע

باصَع

بصَع

bāṣaˁ

beṣaˁ

بریدن، شکستن، به ویژه نان شکستن و صلوات گفتن.

پاره کردن، نجات دادن

to cut, break, esp. to break bread and say the blessing.

tear away, rescue

Jastrow, 184
سریانی - PayneSmith, -
مندایی - Macuch, -
فنیقی BṢˁ بصع اعمال جریمه impose a fine Krahmalkov, 123
اکدی/آشوری - Black, -
حبشی baḍˁa بَضعَ نذر کردن، تقدیس کردن to make a vow, consecrate Leslau, 88
سبائی BḌˁ بضع قرار دادن خراج، حکم و فرمان impose tribute, decree, Beeston, 27
عربی بَضَعَ بریدن و شکافتن مشکور، 71

Zammit, 95

منابع

بضع (واژگان)

منابع ریشه شناسی