عیاشی، محمد بن مسعود: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ابونصر، محمد بن مسعود عياشی سمرقندی (وفات: 320 قمری)؛ صاحب تفسیر معروف به عیاشی، و از بزرگان فقهاى شیعه. او مردی جامع بوده و در رشتههاى فقه، ادب، حدیث و تفسیر متبحر بوده است. وی در قرنهای سوم و چهارم هجری می زيست، معاصر علامه كلينی بود و تا سال ۳۲0 هجری حيات داشت. | '''ابونصر، محمد بن مسعود عياشی سمرقندی''' (وفات: 320 قمری)؛ صاحب تفسیر معروف به عیاشی، و از بزرگان فقهاى شیعه. او مردی جامع بوده و در رشتههاى فقه، ادب، حدیث و تفسیر متبحر بوده است. وی در قرنهای سوم و چهارم هجری می زيست، معاصر علامه كلينی بود و تا سال ۳۲0 هجری حيات داشت. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
== ارجاعات == | == ارجاعات == | ||
[[رده:مفسران قرآن]] | |||
[[رده:مفسران قرن چهار]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۱
ابونصر، محمد بن مسعود عياشی سمرقندی (وفات: 320 قمری)؛ صاحب تفسیر معروف به عیاشی، و از بزرگان فقهاى شیعه. او مردی جامع بوده و در رشتههاى فقه، ادب، حدیث و تفسیر متبحر بوده است. وی در قرنهای سوم و چهارم هجری می زيست، معاصر علامه كلينی بود و تا سال ۳۲0 هجری حيات داشت.
زندگینامه
محمد بن مسعود از قبيله «عياشی» بود و در سرزمين «ماوراءالنهر» چشم به جهان گشود. پدرش «مسعود بن محمد بن عياشی»، به «سمرقندی» شهرت داشت. محمد پس از سالها تحصيل در محضر بزرگان شيعه و سنی سمرقند، با مبانی مكتب تشيع آشنا شد.
ابن ندیم درباره وی می گوید: «او از قبيله ابن تميم است و از فقهای شيعه اماميه و در فزونی دانش، يگانه روزگار خويش بود و كتابهای وی در نواحی خراسان منزلتی رفيع داشت». وی نخست بر مذهب اهل سنت بود ولی پس از بررسیهای گوناگون به تشيع گرايش پيدا كرد[۱]. وقتی محمد حق را دريافت، با ناديده گرفتن موقعيت اجتماعی خود، به محفل محبان اهلبيت (ع) شتافت و در گروه رادمردان شيعه خاور قرار گرفت.
محمد بن مسعود، عارفی وارسته بود و در فقه، اصول، فلسفه، ادب، حديث، رجال، كلام، معانی، حكمت، هيئت، طب و رياضی، استاد كل به شمار می آمد، تا جايی كه گروهی، وی را استاد «كلينی»، عالم بزرگ شيعه، دانسته اند.
سمرقندی در طول عمر پربارش به سرزمينهای مختلف جهان اسلام، مانند ری، قم و بغداد مسافرت كرد و از دانشمندان و علمای بزرگ عصر خويش بهره برد. عياشی سمرقندی، پس از گذراندن مراحل مختلف علوم اسلامی و بهره جستن از دريای كلام اهلبيت (ع)، به سمرقند بازگشت تا بذر فرهنگ تشيع را در قلب لطيف مردم اين سامان بپاشد و حركت تشيع را جانی تازه بخشد. او در اين راه، تمام هستی اش را در كف اخلاص نهاد، ميراث پدر را به مصرف رساند و حتی خانه اش را وقف شاگردان و دانشپژوهان كرد.
اساتید و شاگردان
براساس كتابهای تاريخی، نام شماری از استادان محمد بن مسعود، چنين است: علی بن فضال، عبدالله بن محمد بن خالد طيالسی، محمد بن يزداد رازی، محمد بن احمد نهدی، قاسم بن هشام، علی بن عبدالله بن مروان، اسحاق بن محمد بصری (از اصحاب امام هادی (ع) و امام حسن عسكری (ع)، ابراهيم بن محمد بن فارس (از اصحاب امام هادی (ع) و امام حسن عسكری (ع).
رهاورد تلاشها و ايثارهای اين دانشور برجسته، شاگردان بسياری است كه هر يك، از ستارگان آسمان دانش و پارسايی شمرده می شوند. نام شماری از اينان عبارت است از: شيخ ابو عمر كشی (صاحب رجال معروف)، حيدر بن محمد سمرقندی (از علما و محدثان بنام شيعه در سمرقند و بلخ)، جعفر بن محمد (فرزند عياشی)، احمد بن عيسی بن جعفر علوی، احمد بن يعقوب سنائی، احمد بن صفار، جعفر بن ابیجعفر سمرقندی، ابونصر احمد بن يحيی.
آثار و تألیفات
متأسفانه امروزه، همه آثار گرانبهای عياشی از ميان رفته است و جز يك اثر ناقص، چيزی باقی نمانده است. گوهر گرانقدر برجای مانده از محمد بن مسعود در موضوع تفسير است و به «تفسير عياشی» شهرت دارد. ابننديم، شيخ طوسی و ديگران در كتب رجالی خود نام بخشی از كتابهای اين شخصيت وارسته را چنين ذكر كرده اند: كتاب صلوة، كتاب مناسك، كتاب حج، كتاب عالم و متعلم، كتاب دعوات، كتاب طلاق، كتاب ولايت فقيه، كتاب سجود قرآن، كتاب طب، كتاب رؤيا، كتاب نجوم، كتاب قضا، كتاب قبله و ....
عياشی سمرقندی، علاوه بر كتابهايی كه براساس عقايد و آرای تشيع و سيره اهلبيت (ع) نگاشته، حدود ۷ كتاب نيز براساس روايات اهلسنت، در خصوص سيره خلفا، به رشته تحرير درآورده است.
تفسیر عیاشی
تفسير عياشی، از تفسيرهای كهن تشيع در عصر غيبت صغری است. اين تفسير كه به شيوه و سبك روايی تأليف شده است، در تفسير آيات قرآنی، مناقب اهلبيت (ع) را با ذكر مأثوره درج كرده است و به دليل توجه مؤلف به آياتالاحكام، ويژگی فقهی اين تفسير بيشتر از ديگر تفاسير كهن اماميه، همچون تفسير «فرات كوفی» و تفسير «علی بن ابراهيم قمی» است. در تفسير عياشی علاوه بر مطالب تفسيری و فقهی به مسائل كلامی نيز پرداخته شدهاست. مثلا عياشی در بحث از جبر و تفويض رواياتی دال بر «امر بين الامرين» ارائه كرده است.
وضعیت نسخه موجود از تفسیر عیاشی
متاسفانه نیمی از این تفسیر در اختیار ماست و از نیمه دیگر خبری نیست[۲]. جلد اول اين تفسير كه شامل سوره حمد تا آخر سوره كهف است، در دسترس قرار دارد. جلد دوم اين تفسير از كتب مفقوده به حساب میآيد. دو نسخه قديمی از اين تفسير را علامه مجلسی ديده است كه مانند نسخههای موجود در حال حاضر اسناد آن حذف شده است.
هماكنون میتوان اندكی از مطالب مفقود شده اين تفسير را در منقولات متقدمين از كتاب وی كه نسخه كامل نزد آنان وجود داشته است يافت؛ از جمله «حسكانی نيشابوری» در كتاب «شواهدالتنزيل» كه به وفور از تفسير كامل عياشی (تا آخر قرآن) نقل میكند. علامه طبرسی در تفسيرش ـ با يك واسطه ـ از حاكم حسكانی روايات زيادی آورده است. در كتاب «شواهدالتنزيل» بسياری از سندهای از بين رفته روایات عیاشی، يافت میشود.
روش عیاشی در تفسیر
عياشی آيات را همراه با احاديث منقول از اهلبيت (ع) آورده است؛ چه در تفسير و چه در تأويل آيات. او روایات را بدون جرح و تعديل گذاشته و نقد و بررسی آنرا به عهده سند ذكر شده همراه روايت كه با كمال تأسف حذف شدهاند، واگذاشته است.
در ضمن، به برخی از قرائات نادر منسوب به ائمه (ع) كه در كتابهای ديگر با سندهای ضعيف آورده شده و يا مرسل و فاقد حجتند، اشاره كرده است. مثلا در خصوص آيه «حافظوا علی الصلوات و الصلوه الوسطی و قوموا لله قانتين» با ذكر روايتی، به امام باقر (ع) نسبت میدهد كه چنين قرائت كرده است: «حافظوا علی الصلوات و الصلوه الوسطی و صلوه العصر و قوموا لله قانتين» آنگاه فرموده است كه پيامبر (ص) نيز چنين قرائت میكرد (ایکنا1)
همچنين درباره «السبعالمثانی» از امام صادق (ع) روايت میكند كه مقصود، سوره حمد است؛ سپس به تأويل آيه میپردازد و رواياتی میآورد كه ناظر به بطن آيه است و «السبعالمثانی» را به امامان معصوم (ع) تأويل میكند و میافزايد كه در حديث مرسل و مرفوع چنين آمده است كه ظاهر آيه، سوره حمد است، ولی باطن آيه فرزند فرزند است و هفتمين آنان امام قائم (ع) است[۳][۴].
منابع
خبرگزاری ایکنا