تفسیر موضوعی شهید صدر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: واگردانی دستی |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== ارجاعات == | == ارجاعات == | ||
[[رده:انواع تفسیر قرآن]] | |||
[[رده:تفاسیر موضوعی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۶
تفسیر موضوعی شهید صدر؛ نظریهی سید محمدباقر صدر در راستای عرضهی مسائل و موضوعات جامعه به قرآن کریم. در این روش بهجای بررسی و تفسیر تکتک آیات قرآن با بررسی مجموع آیات مربوط به یک موضوع، آیات قرآن تفسیر میشود.
روش تفسیر موضوعی شهید صدر
شهید سید محمدباقر صدر، در مباحث قرآنی خود با روشمند نمودن تفسیر قرآن، دو نوع سبک تفسیری تعریف کرد که عبارتاند از: روش تجزیئی، ترتیبی یا جزئینگر و روش موضوعی یا کلاننگر. درروش تجزیئی نگاه مفسر به تکتک آیههاست و هر آیه را بهطور مستقل بررسی میکند؛ اما درروش موضوعی، مجموع آیات مرتبط به یک موضوع خاص، بهطور کلان بررسی میشود و مفسر، نگاه کلان به آیات قرآن دارد.[۱] در حقیقت نوآوری ایشان در مبحث تفسیر قرآن، تئوریزه کردن تفسیر موضوعی بود که به نحوی در تفاسیر قبل از ایشان نیز وجود داشته است.[۲] این روش تفسیری بر اساس کشف نظر قرآنی در جمیع موضوعات عقیدتی، فکری، فرهنگی، شرعی و سلوکی از طریق عرضهی آن در مواضع مختلف از قرآن کریم ایجادشده است.[۳] درواقع شهید صدر با استفاده از شیوه موضوعی توانست رابطه میان مفاهیم و احکام یا رابطه میان نظریه قرآنی و قوانین اسلامی را کشف کند. روش تفسیر موضوعی دادههای فراوانی ازجمله کشف نظریههای قرآنی و اسلامی، یاریگرفتن از تجربههای بشری و نوگرایی و نوآوری داشته است.[۴] وامگیری شهید صدر از قرآن در مواد اولیه و ساختار مباحث و اندیشهها از دیگر خصوصیات منهج و روش سید شهید در تفسیر موضوعی است. این مطلب نشان میدهد که تفسیر موضوعی نزد شهید صدر در مقایسه با مفسران معاصر که ساختار تفاسیر موضوعی آنان فلسفی، کلامی و یا علمی- تجربی است، از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مفسران ساختار تفسیری خویش را از خود قرآن نگرفتهاند و فقط مطالب خویش را مستند به آیات قرآن کردهاند؛ درحالیکه با بررسی نگاشتهها و اندیشههای شهید صدر درمییابیم که ایشان معتقد به قرآنی بودن ساختار تفسیر موضوعی و هماهنگی کامل آن با قرآن کریم است. بسیاری از بحثهای ایشان هیچ آیه قرآنی را شامل نمیشود، ولی در حقیقت، روح، نگاه و هویت بحث قرآنی را دارد.[۵]
مسائل موردبررسی در تفسیر موضوعی شهید صدر
معتقد بود که بهحکم معجزه بودن قرآن، تمام موضوعات قابلعرضه بر آن است[۶] و توانست بهواسطه طرح تفسیر موضوعی، بابی جدید بر مفاهیم قرآنی باز کند بهگونهای که مرجعیت مرکزی برای قرآن محقق شده و تعالیم الهی در همهی موضوعات متجلی گردد.[۷] شهید صدر در تفسیر موضوعی درصدد پاسخگویی قرآن برای حل مسائل و مشکلات اجتماعی برآمد[۸] و علاوه بر مطرح کردن موضوعاتی که بهطور صریح در قرآن ذکرشده، به طرح موضوعاتی پرداخت که بهطور غیرمستقیم به اسباب و لوازم آن در قرآن اشارهشده بود. در حقیقت ایشان موضوعات موردنیاز و محل ابتلای جامعه را که در قرآن بهطور مستقیم از آنها سخن نرفته، مطرح میکند و حل آنها را از قرآن، استنباط و استخراج و ارائه میکند. برای نمونه با طرح نظریه اقتصاد اسلامی در کتاب اقتصادنا به استخراج نظام اقتصادی موردنیاز جامعه از قرآن میپردازد[۹] و یا موضوع سنتهای تاریخی را برگزیده و بر قرآن عرضه نموده و قواعد و نظریههای قرآنی پیرامون این موضوع فکری معاصر را استخراج میکند.[۱۰] مواردی را که شهید صدر بهطور مستقل یا میان آثار دیگر خود بهصورت کاربردی بر روی تفسیر موضوعی انجام داد میتوان اینگونه دستهبندی کرد: 1.مطالعات اجتماعی 2.مطالعات اقتصادی 3.مطالعاتی پیرامون نظریه شورا و نظریه ولایتفقیه 4.مطالعات پراکنده دیگری که متأثر از روش تفسیر موضوعی است.[۱۱]
تاریخچه تفسیر موضوعی
اگرچه تفسیر موضوعی در قرن 14ه.ق رونق یافت، اما میتوان آغاز و ریشههای اولیه آن را در تفسیر معصومین(ع) یافت. گروهی از قرآنپژوهان، کلمه المثنی در قرآن را به این معنا دانستهاند که برخی از آیات قرآن به یکدیگر اشاره دارند و این مسئله پشتوانهای قرآنی برای تفسیر موضوعی است که اساس آن با ترکیب آیات و الهام گرفتن از آن بازنمایی میشود و در حقیقت آیات قرآن همدیگر را توضیح میدهند. سید محمدباقر صدر نیز بر این مسئله تأکید میکند که پیامبر(ص) از رویکرد موضوعی در تفسیر آیات بهره برده و معنای برخی آیات را برای بیان معنای برخی دیگر به کار میبرند. امیرالمؤمنین(ع) نیز از روش تفسیر موضوعی برای اثبات واقعیت خارجی استفاده نموده و امکان تولد نوزاد در شش ماه را از چیدمان آیات در کنار یکدیگر مطرح میکنند. گروهی معتقدند عمروبنبحرالجاحظ اولین کسی بود که این رویکرد را در تفسیر قرآن به کاربرد و در عمل از طریق خطاب به آن عمل کرد. مثل عذاب در قرآن و ملائکه در قرآن و غیر آن. همچنین کسانی معتقدند که اولین کسی که به تفسیر موضوعی عمل کرد قتادهبندعامه بود. با توجه به اینکه تفسیر موضوعی به معنایی که توسط سید صدر ساخته شد، مطالعهای است که موضوعی از زندگی اعتقادی، اجتماعی یا کیهانی را مطرح میکند و تمایل به بررسی و ارزیابی آن از منظر قرآنی دارد تا نظریهای قرآنی در این زمینه ارائه دهد؛ مطالعات برخی از مفسران در موضوعات خاص قرآن کریم، مانند دلایل نزول، قرائات، ناسخ و منسوخ و یا استعارههای قرآن، تفسیر موضوعی طبق روش شهید صدر نبوده و درواقع جمعبندی عددی مسائل تفسیر تجزیئی است.[۱۲]
روش رجوع به قرآن در تفسیر موضوعی شهید صدر
معتقد است جستوجوگر باید در گام نخست، خاستگاههایی مانند طبیعت، هستی، پدیدههای اجتماعی و مشکلات زندگی بشر را در نظر بگیرد و بشناسد و پسازاینکه نسبت به آنها دغدغه پیدا کرد، برای یافتن پاسخ سراغ آیات قرآن برود. بهعلاوه باید به افکار و دیدگاههای دانشمندان در موضوع موردنظر معطوف شده تا پروندهای از دغدغهها و دیدگاهها بهصورت علمی، تخصصی و دقیق درباره موضوع موردبحث شکل گیرد. پژوهشگر عرصه تفسیر باید به وضعیت تاریخی موضوع نیز توجه کند تا بتواند در فضایی آزاد، بر موضوع موردنظرش احاطه و اشراف پیدا کند و در حصار قالبهای کلیشهای و محدود قرار نگیرد و پس از طی این مراحل است که جستوجوگر میتواند به قرآن رجوع کند و پاسخهای خود را از قرآن بگیرد و در حقیقت تا زمانی که نگاه پژوهشگر به موضوع غنی نباشد، نمیتواند از عهده این کار بهخوبی برآید. شهید صدر رجوع به قرآن رازمانی مفید میدانست که رجوع کننده دارای سؤالی پیرامون موضوعی مشخص بوده و سؤال وی انتزاعی و جعلی نباشد؛ بلکه از متن مناسبات اجتماعی و دیدگاههای واقعگرایانه جوشیده باشد و از میان پروندهای که پیرامون موضوع وجود دارد، بیرون آمده باشد. در آن صورت است که پژوهشگر میتواند جواب درست را از قرآن بگیرد.[۱۳]
طرح مبحث تفسیر موضوعی شهید صدر
اندیشه بحث تفسیر موضوعی را ضمن جلسات درس فقه که در اواخر زندگیاش برگزار میشد، مطرح کرد. طرح این مبحث 14 جلسه و در مدتزمان 7 هفته طول کشید که در این جلسات با نوآوری عجیبی به طرح دیدگاه عمیق و کاربردی تفسیر موضوعی قرآن کریم پرداخت و تفاوت میان تفسیر ترتیبی و تفسیر موضوعی را کاملاً تبیین کرد.[۱۴] شهید صدر معتقد بود پرداختن به تفسیر موضوعی و کنکاش در این حوزه باعث ایجاد وحدتی قرآنی میان صفوف مسلمانان میشود.[۱۵]
تفاوت تفسیر موضوعی و ترتیبی
در سطح عملی و همچنین در طول زمان، مرز خاصی میان دو تفسیر ترتیبی و موضوعی وجود ندارد؛ زیرا تفسیر موضوعی نیازمند مضامین جزئینگر تفسیر ترتیبی است و مفسر ترتیبی نیز ممکن است در هنگام تفسیر به یک حقیقت قرآنی دست یابد. البته باید ذکر شود که تفسیر موضوعی جایگزین تفسیر ترتیبی نیست و هرکدام از این دو شیوه دارای افقها، اهداف و چارچوب خاص خود هستند. برخی از تفاوتهای این روشهای تفسیری عبارتاند از:
- نقطه آغاز در شیوه تفسیر موضوعی یک واقعیت خارجی و تجربه بشری است، اما در شیوه تفسیر ترتیبی خود قرآن و پایان آن نیز در قرآن واقع است.
- تفسیر ترتیبی به اظهار مضامین جزئی آیات قرآنی قناعت میکند، درحالیکه تفسیر موضوعی، در پی رسیدن به ترکیب نظری قرآنی است که در چارچوب آن، هریک از مضامین جزئی تفسیر ترتیبی جایگاه مناسب خود را خواهند داشت.
- تفسیر موضوعی به استخراج نظریههایی قرآنی در موضوعات مختلف میپردازد؛ درحالیکه شیوه ترتیبی، تکتک آیات قران را از ابتدا تا انتها تفسیر میکند.[۱۶]
- مفسر در تفسیر ترتیبی، قرآن را از همان آغاز و بدون توجه به ارتباط عمیق میان آیات بهعنوان یک کل تفسیر میکند، درحالیکه مفسر موضوعی، مشکلی را از بطن جامعه برمیگزیند و آن را بر قرآن عرضه کرده و با گردآوری آیات مستقل، پراکنده و مرتبط با این موضوع به ارائه یک تفسیر موضوعی میپردازد.[۱۷]
- در تفسیر ترتیبی خطر تفسیر به رأی وجود دارد؛ یعنی مفسر بر اساس مسلک و مکتب عقیدتی خودش سراغ آیات میرود و عقاید خود را بر قرآن تحمیل میکند، اما در تفسیر موضوعی، انتخاب موضوع و جمعآوری آیات پیرامون موضوع، همه از خود قرآن صورت میگیرد و یا اگر موضوعی از خارج باشد، حکم آن از مجموع آیات قرآن گرفته میشود.[۱۸]
علت نامگذاری تفسیر موضوعی توحیدی
همانا روش موضوعی توحیدی از دو جهت موضوعی نامیده شده و از دو جهت، توحیدی. موضوعی است اولاً چون از موضوع و واقعیت خارجی شروع میشود و به قرآن بازمیگردد و ثانیاً برای رسیدن به نظریه قرآنی گروهی از آیات قرآن را انتخاب میکند که یک مضمون دارند؛ و تفسیری توحیدی است اولاً، با توجه به اینکه تجربه بشری را با قرآن کریم پیوند میدهد و ثانیاً معانی آیاتی را که در موضوع مشترک است در یک مجموعه نظری جمع میکند.[۱۹]
ویژگیهای مفسر موضوعی
مهمترین ویژگیهایی که مفسر برای ارائهی تفسیر موضوعی باید داشته باشد، عبارتاند از:
- بر روش، قواعد و اصول استنباط از قرآن کریم تسلط کافی داشته باشد.
- در عرصهی علمی که میخواهد قوانین قرآنی آن را استخراج کند مسلط و متخصص باشد.
- با تفسیر ترتیبی آشنا باشد؛ بدینصورت که توان فهم سیاق آیات، لوازم تفسیر، چگونگی تفسیر، معانی واژگان و عبارات قرآنی و اسباب نزول را برای بهرهمندی از آن در تفسیر خویش داشته باشد.[۲۰]
- در محضر قرآن، شاگردی دانا باشد و نه استاد؛ بدین معنی که بههیچوجه نباید افکار و خواستههای خود را بر قرآن تحمیل کند و یا آیات قرآن را بهسوی افکار و نظریات شخصی خویش سوق و مسائل ذهنی و موردعلاقه خود را معیار تفسیر قرار دهد، بلکه باید درصدد یافتن پاسخ قرآن برای مسئلهاش باشد.[۲۱]
منابع
ایکنا
ارجاعات
- ↑ شهید صدر مخالف تفسیر لفظی قران بود و در این زمینه نظریه تفسیر معنایی را مطرح کرد، ص38.
- ↑ همان، ص39.
- ↑ الشهید الصدر فی تفسیره الموضوعی یوحد بین التجریه البشریه و القرآن الکریم، ص184.
- ↑ تفسیر موضوعی شهید صدر منجر به پویایی روش علمی برای ارائه مفاهیم قرانی شد، ص52.
- ↑ برخلاف دیگر مفسران ساختار تفسیر موضوعیاش را نیز از قران برگرفت، ص32 و 33.
- ↑ شهید صدر معتقد بود مفسر موضوعی مشکل را از بطن جامعه برمیگزیند و آن را بر قران عرضه میکند، ص43.
- ↑ الشهید الصدر فی تفسیره الموضوعی یوحد بین التجربه البشریه و القران الکریم، ص187.
- ↑ بررسی ویژگیهای تفسیر موضوعی و شیوه تدریس شهید صدر، ص26.
- ↑ برخلاف دیگر مفسران ساختار تفسیر موضوعیاش را نیز از قران برگرفت، ص32.
- ↑ شهید صدر معتقد بود مفسر موضوعی مشکل را از بطن جامعه برمیگزیند و آن را بر قران عرضه میکند، ص43.
- ↑ تفسیر موضوعی شهید صدر منجر به پویایی روش علمی برای ارائه مفاهیم قرانی شد، ص53.
- ↑ الشهید الصدر فی تفسیره الموضوعی یوحد بین التجربه البشریه و القران الکریم، ص189.
- ↑ شهید صدر تفسیر موضوعی قرآن را ابزاری برای شناخت و دستیابی به پاسخهای روزمره میدانست، ص108.
- ↑ شهید صدر معتقد بود مفسر موضوعی مشکل را از بطن جامعه برمیگزیند و آن را بر قران عرضه میکند، ص43.
- ↑ شهید صدر پرداختن به تفسیر موضوعی را باعث ایجاد وحدتی قرانی میان مسلمین میدانست، ص47.
- ↑ تفسیر موضوعی شهید صدر منجر به پویایی روش علمی برای ارائه مفاهیم قرانی شد، ص52.
- ↑ شهید صدر معتقد بود مفسر موضوعی مشکل را از بطن جامعه برمیگزیند و آن را بر قران عرضه میکند، ص43.
- ↑ شهید صدر با استناد به قران آزادی را قالبی میدانست که به محتوا نیاز دارد، ص112.
- ↑ الشهید الصدر بدأ مع القران حوارا لطرح المشاکل بقصد الحصول علی إجابة قرآنیة، ص201.
- ↑ برخلاف دیگر مفسران ساختار تفسیر موضوعیاش را نیز از قران برگرفت، ص32.
- ↑ شهید صدر در آخرین درس تفسیرش از حوزه اندیشه فاصله گرفت و به مسائل شهودی رسید، ص110.