الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه (کتاب): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه'''؛ تفسیری جامع در سی جلد، به زبان عربی نگاشته آیتالله محمد صادقی تهرانی. این اثر، طی چهارده سال تالیف شده است. == مولف == محمد صادقی تهرانی (۱۳۰۵-۱۳۹۰ شمسی) فقیه و مفسّر شیعی در سده چهاردهم شمسی بود. وی ا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه.jpg|جایگزین=الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه|بندانگشتی|الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه]] | |||
'''الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه'''؛ تفسیری جامع در سی جلد، به زبان عربی نگاشته آیتالله محمد صادقی تهرانی. این اثر، طی چهارده سال تالیف شده است. | '''الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه'''؛ تفسیری جامع در سی جلد، به زبان عربی نگاشته آیتالله محمد صادقی تهرانی. این اثر، طی چهارده سال تالیف شده است. | ||
خط ۲۱: | خط ۲۲: | ||
== ارجاعات == | == ارجاعات == | ||
[[رده:تفسیر قرآن]] | |||
[[رده:تفاسیر قرن چهارده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۶
الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه؛ تفسیری جامع در سی جلد، به زبان عربی نگاشته آیتالله محمد صادقی تهرانی. این اثر، طی چهارده سال تالیف شده است.
مولف
محمد صادقی تهرانی (۱۳۰۵-۱۳۹۰ شمسی) فقیه و مفسّر شیعی در سده چهاردهم شمسی بود. وی از بزرگانی چون آیات عظام محمدعلی شاهآبادی، محمدحسین زاهد، باقر آشتیانی، سیدصدرالدین جزایری، مهدی آشتیانی، احمد آشتیانی، سیدابوالحسن رفیعی، آیتالله بروجردی و علامه طباطبایی کسب فیض کرده بود. ویژگی صادقی تهرانی در این بود که محوریت علوم اسلامی را بر پایه قرآن میدانست و به نقد روشهای متداول در حوزههای علمیه شیعی میپرداخت.
صادقی علاوه بر فعالیت علمی، پیش از انقلاب، از مبارزین سیاسی بود و در سال ۱۳۴۱ش به سبب سخنرانی تند در مسجد اعظم قم علیه محمدرضا پهلوی تحت تعقیب قرار گرفت. او هفده سال در کشورهای عربستان، عراق و لبنان در کنار فعالیتهای علمی، علیه حکومت پهلوی فعالیت میکرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در برخی شهرها نماز جمعه برپا کرد، اما بعدها تا آخر عمر فقط به تالیف و تدریس اشتغال داشت. او تألیفات بسیاری دارد که تفسیر سی جلدی الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه یکی از تالیفات اوست.
ویژگیهای تفسیر
روش تفسیری صادقی تهرانی، روش قرآن به قرآن است. وی صراحتا اعلام میکند: «همه شیوههای تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن به قرآن و این همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند». در جای دیگری مینویسد: «روشهای تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی».
نکته دیگر اینکه صادقی تهرانی کل الفرقان را به طور کامل و بدون استثناء پس از تدبّر و تدریس به دو زبان عربی و فارسی و بررسی دقیق و مکرر آیات، تألیف کرده است و به همین خاطر در زمره اولین تفاسیری است که پس از تدریس کامل تفسیر کل آیات قرآن، نگاشته شده است.
یکی از ویژگیهای الفرقان پرداختن به مسائل اجتماعی است. تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیتهای موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت، گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسائلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقههای اجتماعی، چند همسری، تاریخ سهگانهپرستی و ... شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر و یا نقد و ردّ دیدگاهها پرداخته است.
مسئله دیگری که حائز اهمیت است این است که این تفسیر به فقه الاحکام به صورت مبسوط و استدلالی پرداخته است. در تاریخ تفسیر کم نیستند تفاسیری که به آیات الاحکام و مباحث فقهی روی داشتهاند مانند تفسیر قرطبی، اما طرح مباحث فقهی در این تفاسیر بیشتر به صورت بیان مسائل و بهگونه غیر استدلالی بوده است. ویژگی تفسیر الفرقان این است که با حفظ گستردگی بحث، به صورت استدلالی و اجتهادی وارد مباحث فقه آیات الاحکام شده است.
یکی از ویژگیهای مهم تفسیر الفرقان، که شاید همانند نداشته باشد، استفاده از متون عهدین است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است: یکی تایید مفاهیم و گزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنیاسرائیل و دیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین. در زمینه داستانهای تاریخی و قصص پیامبران، مفسر بر اینباور است که نباید پا را فراتر از آنچه آیات مطرح کرده است گذاشت و نباید وارد جزئیات شد. تعبیری که همواره در این زمینه بهکار میبرد این است «فلنسکت عما سکت الله»، روایاتی را هم که در این زمینهها رسیده است بیاعتبار میداند و گاه از روایات اسرائیلی میشمرد.[۱]
منابع
ایکنا