برح (ریشه): تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ریشه «برح»''' (BRḤ)؛ رفتن، دور شدن. از این ریشه فعل بَرِحَ در قرآن کریم، 3 بار کاربرد یافته است. == معنای لغوی == برح: كنار شدن. در مجمع البيان آمده: «بَرِحَ الرَّجُلُ بَرَاحاً: اذا تنحّى عن موضعه» (از جایگاهش خارج شد) (قاموس قرآن، ج1، ص177). == ساخت‌ها...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۳

ریشه «برح» (BRḤ)؛ رفتن، دور شدن. از این ریشه فعل بَرِحَ در قرآن کریم، 3 بار کاربرد یافته است.

معنای لغوی

برح: كنار شدن. در مجمع البيان آمده: «بَرِحَ الرَّجُلُ بَرَاحاً: اذا تنحّى عن موضعه» (از جایگاهش خارج شد) (قاموس قرآن، ج1، ص177).

ساخت‌های صرفی در قرآن

بَرِحَ - یَبرَحُ (فعل مجرد): 3 بار

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
آفروآسیایی باستان bariḥ بَرِح دویدن، رفتن run, go Orel, 58 (no. 230)
سامی باستان bVriḥ برِح ترک کردن، فرار کردن، فرار با ترس leave, run away, run in awe
عبری בָּרַח بارَح bāraḥ عبور کردن، فرار کردن go through, flee Gesenius, 137
اوگاریتی brḥ برح فراری، لغزنده، گریخته fleeing, slippery, fugitive DelOlmo,
آرامی בָּרַח بارَح bāraḥ شکستن، عبور کردن، فرار کردن to break through, pass through; to flee Jastrow, 192
سریانی ܒܪܚ برح روشن یا شفاف؛ روشن شده، نشان داده شده به وضوح clear or transparent; to be made clear, shown

clearly.

رابطه احتمالی با «بره»: روشن شدن PayneSmith, 55
مندایی - Macuch, -
فنیقی BRḤ روانه شدن depart Krahmalkov, 125
اکدی/آشوری - Black, -
حبشی barrəḥa بَرِّحَ وارد بیابان (حیات وحش) شدن، به جنگل رفتن، گریختن، فرار کردن، دویدن enter the wilderness,

take to the woods, flee, escape, run

Leslau, 104
سبائی BRḤ آزاد، جریان آب رها free, unchecked flow of water Beeston, 31
عربی بَرِحَ زایل شدن، دور شدن مشکور،

Zammit,

منابع

برح (مشتقات)

منابع ریشه شناسی