سوره عبس: تفاوت میان نسخهها
Parsaeiyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '<!--googleoff: index-->' به '') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
== ارجاعات == | == ارجاعات == | ||
[[رده:سوره های جزء سی]] |
نسخهٔ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۷
سوره عبس؛ هشتادمین سوره قرآن کریم و از سور مکی در جزء سی ام، دارای 42 آیه. عَبَسَ، فعل ماضی و به معنای «چهره درهم کشید» است. سوره، بی اعتنایی به ضعفاء در برابر ثروتمندان را نکوهش می کند.
معرفی سوره
هشتادمین سوره قرآن و از سورههای مَکّی که در جزء سیام قرآن جای گرفته است. این سوره را «عَبَس» مینامند چون با کلمۀ عَبَسَ (فعل ماضی) به معنای «چهره در هم كشيد» آغاز شده است[۱]. درباره شأن نزول این سوره و اینکه فرد عبوس، پیامبر اکرم (ص) بوده یا فردی از بنی امیه، میان مفسران اختلاف است.
غرض و محتوای سوره
غرض سوره، عتاب هر كسى است كه ثروتمندان را بر ضعفاء و مساكين از مؤمنين مقدم مىدارد، اهل دنيا را احترام مىكند و اهل آخرت را خوار مىشمارد، بعد از اين عتاب رشته كلام به اشاره به خوارى و بى مقدارى انسان در خلقتش و اينكه در تدبير امورش سراپا حاجت است و با اين حال به نعمت پروردگار و تدبير عظيم او كفران مىكند كشيده شده، و در آخر سخن را با ذكر قيامت و جزاء و تهديد مردم خاتمه مىدهد[۲].
شأن نزول سوره
اين آيات درباره عبد اللّه بن ام مكتوم فرزند شريح بن مالك بن ربيعه فهرى يكى از بنى عامر بن لوى نازل شده است. اما درباره اینکه فرد «عبوس» و چهره درهم کشیده، چه کسی بوده، دو نظر مختلف ابراز شده است.
گروهی از روایات اهلسنت و شیعه، شخص عبوس را پیامبر اکرم (ص) میدانند. در مجمعالبيان است که جريان چنين بوده: عبدالله بن اممکتوم روزى بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) وارد شد، در حالى كه آن جناب با عتبه بن ربيعه و ابو جهل بن هشام و عباس بن عبد المطلب و ابى و اميه بن خلف جلسه كرده بود، و ايشان را به دين توحيد دعوت مىكرد، به اميد اينكه اسلام بياورند. ابن ام مكتوم عرضه داشت: يا رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از قرآن برايم بخوان تا حفظ كنم، و (چون نابينا بود) مكرر آن جناب را صدا مىزد، و متوجه نبود كه آن جناب با آن چند نفر مشغول صحبت است، و تكرار او باعث شد كه كراهت و ناراحتى در سيماى آن جناب هويدا گرديد؛ چون ابن ام مكتوم مرتب كلام آن جناب را قطع مىكرد، و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در دل خود فكر مىكرد كه حالا اين چند نفر كه از بزرگان قريشاند، مىگويند پيروان او همه از قبيل ابن اممكتوم يا كورند و يا بردهاند؛ لذا از او روى بگردانيد، و رو به آن صناديد كرد. در اينجا بود كه اين آيات در عتاب و سرزنش آن جناب نازل شد.
از آن به بعد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) همواره ابن ام مكتوم را احترام مىكرد، هر وقت به او بر مى خورد مىفرمود: مرحبا به كسى كه خداى تعالى به خاطر او مرا عتاب فرمود، و آنگاه مىپرسيد: آيا كار و حاجتى دارى؟ و دو نوبت او را در مدينه جانشين خود كرد و خود به جنگ رفت.
اما نظر دوم، حاكى از نزول آيات عتاب در مورد مردى از بنى اميه است. مجمعالبيان، از امام صادق (عليه السلام) روايت آورده كه فرموده است اين آيات درباره مردى از بنى اميه نازل شده كه در حضور رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نشسته بود، ابن ام مكتوم آمد، مرد اموى وقتى او را ديد قيافهاش را در هم كشيد، و او را كثيف پنداشته، دامن خود را از او جمع كرد، و چهره خود را عبوس نموده رويش را از او گردانيد، و خداى تعالى داستانش را در اين آيات حكايت نموده عملش را توبيخ نمود[۳].
نقد شأن نزول مذکور برای سوره
علامه طباطبایی (ره) معتقد است آيات سوره مورد بحث دلالت روشنى ندارد بر اينكه مراد از شخص مورد عتاب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، بلكه صرفا خبرى مىدهد و انگشت روى صاحب خبر نمىگذارد، از اين بالاتر اينكه در اين آيات شواهدى هست كه دلالت دارد بر اينكه منظور، غير رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، چون همه مىدانيم كه صفت عبوس از صفات رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نبوده، و آن جناب حتى با كفار عبوس نمىكرده، تا چه رسد به مؤمنين رشد يافته.
علاوه بر اين زشتى عمل مذكور چيزى است كه عقل به زشتى آن حكم مىكند، و هر عاقلى از آن متنفر است، تا چه رسد به خاتم انبياء (صلى اللّه عليه و آله و سلم)، و چنين قبيح عقلى احتياج به نهى لفظى ندارد، چون هر عاقلى تشخيص مىدهد كه دارايى و ثروت به هيچ وجه ملاك فضيلت نيست، و ترجيح دادن جانب يك ثروتمند بخاطر ثروتش بر جانب فقير، و دل او را به دست آوردن، و به اين رو ترش كردن رفتارى زشت و ناستوده است[۴].
البته برخی از مفسران شیعه معتقدند در آیه «عبس و تولی»، خداوند خطابی عتاب آمیز به پیامبر(ص) داشته است که از روی لطف است و منافاتی با عصمت پیامبر(ص) ندارد[۵].
تحلیل ریشهای از ماجرای مذکور
یکی از ریشههای نگاه غلط داشتن به آن نابینا را میتوان استغنا دانست و این در حالی است که قرآن کریم ریشه این استغنا را طغیان عنوان میکند. این فردی که به خود اجازه داد که چنین تفکر و اندیشهای درباره آن فرد نابینا داشته باشد، از نگاه قرآن به عنوان فرد طغیانگر شناخته میشود. یکی از برکات این سوره این است که بسیاری از روی درهم کشیدنهایی که در زندگی خود انجام دادهایم را تحلیل رفتاری کنیم و به تعبیری ریشههای این رفتارهای خود را پیدا کنیم[۶].
اشاره سوره به نحوه برخورد با روشندلان و نابینایان
آیات ابتدایی سوره، به روشنی بيانگر ارزش و اعتبار انسانهای روشندل در نزد خداوند تبارك و تعالی است. از منظر سوره، معلولان نزد خدا آبرومند هستند.
در این آیه خداوند نفرموده است که نابینا متوجه عبوسی فرد شد، یعنی حتی نابینا متوجه رفتار فرد عبوس کننده نشده؛ بلکه قرآن اصل کار را بد میداند و لو اینکه معلول متوجه رفتار فرد نشود. قرآن نمیگوید چون فرد متوجه شد کار بدی است، بلکه میگوید نفس کار بد است[۷][۸].
لزوم توجه به غذای جسم و روح
در آیه 24 این سوره آمده است: «فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ». ظاهر آيه قطعاً اين معنا را به همراه دارد كه آدمی در خوردن غذايش هم دقت كند كه پاك و حلال باشد. اگر چه معنای عميق آيه هم اين است كه انسان بايد به غذای فكری و روحیاش نيز توجه كند[۹]. در بعضی روایات آمده است منظور از طعام در اینجا علم و دانشی است که غذای روح را تشکیل میدهد؛ پس انسان باید بدان بنگرد که آن را از چه کسی میگیرد[۱۰].
منابع
ایکنا
ویکی شیعه
ارجاعات
- ↑ ویکی شیعه
- ↑ نگاهی به تفسیر علامه طباطبایی از سوره عبس
- ↑ نگاهی به تفسیر علامه طباطبایی از سوره عبس
- ↑ نگاهی به تفسیر علامه طباطبایی از سوره عبس
- ↑ دوری از اهلبیت(ع)؛ زمینهساز انحراف در تفاسیر
- ↑ ریشهشناسی رفتاری در سوره «عبس»
- ↑ آيات سوره «عبس» به اهميت جايگاه روشندلان در جامعه تأكيد دارد
- ↑ سوره «عبس»؛ نحوه برخورد با معلولان/ همکاری ستاد اقامه نماز با بهزیستی
- ↑ آيه ۲۴ سوره عبس توجه انسان را به غذای جسم و روح جلب میكند
- ↑ ویکی شیعه