نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Parsaeiyan (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
== ارجاعات == | == ارجاعات == | ||
[[رده:آثار دینی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۵
نهج البلاغه: منتخبی از«خطابهها» و «دعاها» و «وصايا» و«نامهها» و«جملههای كوتاه» امام علی (ع). نهج البلاغه از متون اوليه فرهنگ اسلامى است که توسط سيد شريفرضى در سال ۴۰۰ هجرى از ميان صدها كتاب و منبع، در سه بخش: خطبه و نامه و کلمات قصار گردآورى و تنظيم شده است. این اثر مانند قرآن كريم كتاب زنده است و به اكثر زبانهای زنده دنيا چون: فارسی، تركی، اردو، انگليسی، فرانسوی، آلمانی، ايتاليائی و اسپانيايی و غيره ترجمه شده است و شرح های گوناگونی از منظرهای مختلف بر این کتاب نگاشته شده است. این کتاب افزون بر معناى ارزنده و محتواى علمى و عميق همه جانبه و درهاى حكمت و دانش، داراى الفاظ و نگارشى بسيار بديع و زيبا و سبك و شيوهاى هماهنگ و عالى است كه در اوج نثر عربى قرار گرفته است.
معنای نهج البلاغه
نهج به معنای راه روشن و وسيع و بلاغت به معنای سخنوری و شيوا سخن گفتن است. نهجالبلاغه به عنوان گزيده سخنان امير المؤمنين(ع) در سال ۴۰۰ هجری مصادف با دوره سوم خلافت عباسیان[۱] توسط سيد رضی جمعآوری شده است. نهجالبلاغه از سخنان آفريدگار فروتر و از سخنان آفريدگان برتر است و نامگذاری آن به دليل فصاحت و بلاغت و سخنان زيبا و باطن ژرف آن است[۲].
ساختار نهج البلاغه
ساختار کمی نهج البلاغه
درباره ساختار کمی نهج البلاغه بحث های زیادی شده است که حدود ۴۸۸ خطبه از حضرت علی(ع) در دست مردم بوده است[۳]، و سید رضی از این میان در نهجالبلاغه تنها ۲۴۱ خطبه را نقل کرده است[۴]. آنچه معروف است اینکه نهج البلاغه در سه بخش اصلی به شرح زیر تنظیم شده است:
- خطبه ها که شامل ۲۴۱ خطبه است و از نظر زمانی به سه بخش تقسیم می شود: قبل از حکومت، مانند خطبه های ۵ ـ ۶۷ ـ ۱۳۹ و...؛ در هنگام خلافت، مانند خطبه های ۳ ـ ۱۲ ـ ۱۵ ـ ۱۶ و...؛ بعد از خلافت، مانند خطبه های ۲۰ ـ ۲۱ ـ ۲۷ ـ ۱۰۵ ـ ۴۷ ـ ۱۰۸ و...
- نامه ها که شامل ۷۹ نامه است و تقریباً تمام آن ها در زمان خلافت آن حضرت نوشته شده اند.
- کلمات قصار یا قصار الحکم که شامل ۴۸۰ کلمه است و از حیث موضوعات بسیار متنوع است.[۵]
ساختار کیفی نهج البلاغه
علی ابن ابی طالب (ع) در این کتاب به موضوعات متنوّع و گوناگون از جمله مسائل دینی، اجتماعی، سیاسی، انسانی و ... متناسب با هر زمان و مکانی پرداخته است و علاوه بر آن فصاحت و بلاغت را در واژهها و مفردات، ترکیبات و جملات، بافت و هندسه کلام، قوت و استحکام، آهنگ و موسیقی، لطافت و سحر بیان، زیبایی و ارزش ادبی، عمق معانی و ... به اوج رسانیده است و از همین رو نهجالبلاغه همواره در طول تاریخ چشمگیر خود به عنوان یکی از غنیترین و پرتأثیرترین مجموعههای روایی شیعه است و همچنین در زمره درخشانترین میراثهای ادبی جهان قرار میگیرد.[۶]
موضوعات نهج البلاغه
نهجالبلاغه اندیشههای عرفانی، کلامی، فقهی، معادشناسانه، خداشناسانه و انسانشناسانه بسیاری دارد و در حوزههای مختلف نگاه به تاریخ و نگاه به آینده برخوردار از مبانی بسیار مهمی است که در ابعاد مختلف دانشی به صورت تخصصی میشود از آنها بهره گرفت.[۷] اخلاق، بينش،پارسايی، تاريخ، ثروت، جهاد، چاره انديشی برای بيچارگان، حب و بغض، خود شگفتی (عُجْبْ)، دعا، ذكر، رنگارنگی روزگار، رهبری، آفات زبان، ژرفای هستی، ساده زيستی، سينه فراخی (شرح صدر)، سپاسگزاری، شهرت گريزی، شهادت خواهی، صبر، مناجات[۸]، معارف توحيدی، ارزشهای والای الهی، پند و اندرز و موعظه، بيان و تحليل حوادث سياسی و اجتماعی، دستور كار حكمرانان و شيوه حكومتداری و نحوه رفتار مسئولان با مردم و توبيخ ايشان هنگام خطا و بدرفتاری با مردم از جمله مطالب نهجالبلاغه است.[۹] تنوع موضوع در نهج البلاغه بسيار گسترده است به گونه ای که در همه ی زمينه ها پیام های گوناگون و ارزشی دارد و از اين جهت روح قرآن است[۱۰].
ترجمه های نهج البلاغه
ترجمههای متعددی از کتاب نهج البلاغه به زبان های مختلف و زبان فارسی در دسترس است كه از جمله ترجمه های فارسی میتوان به ترجمه سيد جعفر شهيدی، فيضالاسلام، جواد فاضل، محمد تقی جعفری،فولادوند، حسين انصاريان و محمد دشتی اشاره كرد[۱۱].ترجمه های فارسی از ديدگاه اهل فن طبقه بندی شده كه فنی ترين آن ها ترجمه ی فيض الاسلام است و سپس محمد دشتی و در مرحله ی سوم جعفر شهيدی و در مرحله بعد ترجمه ی فولادوند است[۱۲].
شروح نهج البلاغه
به دلیل اهمیت این کتاب، شروحی از علمای اهل سنت و تشیع بر تمامی کتاب و یا بر بعضی از آن نوشته شده و به هر دو زبان فارسی و عربی، بارها در تهران، تبریز، مصر، بیروت، استانبول و.... چاپ شده است[۱۳]. شرح نهجالبلاغه نویسی، از نیمه دوم قرن ششم شروع شد[۱۴]. علامه امينی در جلد چهارم كتاب الغدير، ۸۱ شرح نهجالبلاغه را معرفی كردهاست. از معروفترين شروح نهجالبلاغه، شرح ابن ابیالحديد معتزلی بغدادی، شرح ابن ميثم بحرانی، شرح خوئی، شرح ابوالحسن بیهقی (فرید خراسانی)، شرح امیرعلی شیرنوایی، شرح شیخ محمد عبده و از معاصران، ترجمه و تفسير نهجالبلاغه اثر شيخ محمدتقی جعفری و شرح نهجالبلاغه تاليف شيخ محمد تقی شوشتری را میتوان نام برد[۱۵].از مهمترین شرح های نهجالبلاغه از اهل تسنن، شرح ابن ابی الحدید است که مشتمل بر نکات ادبی، تاریخی و کلامی نیز است که به فارسی نیز ترجمه و تاکنون بارها چاپ شده است. از معروفترین شرح علمای شیعه، شرح قطب راوندی و نیز شرح ابن میثم از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی است[۱۶].
مصادر نهج البلاغه
شخصيتهای زيادی تلاش خويش را در جهت بررسی مصادر نهجالبلاغه صرف كردهاند كه اجمالا ذكر اسامی برخی از آنها بی تناسب نيست:
۱. مدارك نهجالبلاغه، علامه كاشف الغطاء
۲. استناد نهجالبلاغه، امتياز علی عرشی
۳. نهجالسعاده فی مستدرك نهجالبلاغه، محمد باقر محمودی(در ۸ جلد)
۴. مصادر نهجالبلاغه، عبدالله نعمت
۵. مصادر نهجالبلاغه و اسانيده، سيد عبدالزهراء حسينی
۶. بحثی كوتاه پيرامون مدارك نهجالبلاغه، رضا استادی
۷. روشهای تحقيق در اسناد و مدارك نهجالبلاغه، محمد دشتی نهج البلاغه[۱۷]
ویژگی های نهج البلاغه
1-جامعیت نهج البلاغه کتابی جامع است که مطالب اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بسیاری در آن است و بعد از قرآن مجید کتابی به عظمت و جامعیت نهج البلاغه نداریم.[۱۸].
2-فصاحت و بلاغت فصاحت و بلاغت نهج البلاغه از جمله ابعادی از این کتاب شریف است که کمتر کسی میتواند آن را نفی کند، یکی از دلایلی که نهج البلاغه از چنین بلاغتی برخوردار است این است که جمع کننده آن یعنی سیدرضی خود یکی از شخصیتهایی بود که به لحاظ ادبی بسیار سرشناس بود و به همین دلیل رویکرد وی در جمعآوری سخنان امام علی(ع) در نهج البلاغه بیشتر همین مسأله یعنی توجه به جملات بلیغ حضرت بوده است[۱۹]
3-فرا دینی بودن نهجالبلاغه یک موهبت الهی است که در اختیار بشر قرار گرفته و فراتر از مسلمانان جمیع جوامع و انسان ها می توانند از نهجالبلاغه درس هایی بزرگ بگیرند. درس های برای جامعه، اعتقادات، نگاه به خداوند با هر دین و مسلکی، این درس ها از نهجالبلاغه قابل دریافت است و آموزه های آن برای شرایط خاص و ویژه نیست و صرفاً برای افراد تابع یک دین مفید نیست، بلکه این فایده رسانی محتوایی و علمی امری عام است و یک چشمه جاری برای همه انسان هاست[۲۰].
4- فرازمانی بودن یک سلسله گزارههای دینی وجود دارد که مخاطب آنها بشر است. آن هم نه بشر یک دوران، همه دورانها. اینها گزارههای جهانی و جاودانه است. بسیاری از گزاره های نهج البلاغه چنین است. یعنی برای انسان هستند، فارغ از هر دین و مذهب. به عنوان مثال نامه 53 که به مالک اشتر نوشته شده است، اصلاً زمان ندارد و کهنه نمیشود[۲۱].
5-جامع الاضداد علی(ع) چون يك شخصيت جامع الاضداد است، كلامش هم جامع الاضداد است.آنچه در کلام ایشان است همه در اوج قرار دارد به عنوان نمونه عرفان کلامش در اوج خود و فلسفه نیز همچنین است. آنجا که از آزادی خواهی و یا حماسه و یا اخلاق سخن می گوید به جامعترین شکل بیان نموده است. کتاب نهج البلاغه مثل خود علی(ع) جامع است[۲۲].
6-فرامذهبی بودن نهجالبلاغه کتابی مذهبی نیست، بلکه فرامذهبی است و شاهد برجسته آن این است که در طول تاریخ عدهای از شیفتهترین محققان و مسلمانان از مذاهبی برخاستهاند که حداقل در ظاهر نسبت چندانی با اهل بیت(ع) نداشتهاند اما شیفته مرام آنها بودهاند.[۲۳]
نهج البلاغه در نگاه اندیشمندان
این کتاب ارزشمند نه تنها در میان مسلمانان مورد تحقیق و مطالعه قرار گرفته است بلکه اندیشمندان غیرمسلمان نیز به نهج البلاغه و جایگاه آن پرداخته اند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم.[۲۴]
نهج البلاغه از نگاه اندیشمندان مسیحی
پروفسور هانری کربن (محقق، فیلسوف و شرقشناس فرانسوی) بعد از قرآن و احادیث پیامبر اسلام(ص)، نهجالبلاغه در درجه اول اهمیت قرار دارد. باید گفت به طور کلی، این تنها به قلمرو حیات مذهبی تشیع محدود نیست، بلکه تفکر فلسفی شیعه نیز به آن وابسته است و از آن مایه میگیرد. از این رو باید نهجالبلاغه را از مهمترین سرچشمههایی به شمار آورد که متفکران شیعه پیوسته از آن سیراب گشتهاند[۲۵].
جرج جرداق (نویسنده و ادیب)
وی که به اعتراف خود بیش از ۲۰۰ بار کتاب نهجالبلاغه را خوانده و در آن اندیشیده است، در مجموعه شش جلدی که در وصف امیرالمومنین(ع) به نام «الامام علی، صوت العدالة الانسانیة» به رشته تحریر درآورده، مینویسد: آیا در تاریخ مشرق زمین، هیچ به سراغ نهجالبلاغه رفتهاید؟ نهجالبلاغهای که از فکر و خیال و عاطفه، آیاتی به دست میدهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق بدیع ادبی- هنری او پیوند ناگسستنی خواهد داشت. سخنانی به هم پیوسته و هماهنگ، جوشان از درکی عمیق و بینشی ژرف، لبریز از شور واقعیت و گرمی حقیقت و سرشار از اشتیاق تمام برای شناخت ماورای این حقیقت. سخنانی زیبا و نغز که زیبایی موضوع و بیان، چنان در آن به هم آمیخته که تعبیر با مدلول و شکل با معنا یکی شدهاند، همچنان که حرارت با آتش و نور با خورشید و هوا با هوا یکی هستند. بشر نیز در مقابل آن، همچون موجودی است که در برابر سیلی خروشان، دریایی پرموج، توفانی سرکش یا گردبادی تند قرار گرفته باشد، نمیتواند به شمار آید. نهج البلاغه بیانی است رساتر از هر رسا و پارهای است از یک تنزیل! و پیوند ناگسستنی با اصول ادب انسانی دارد و تا آنجا اوج میگیرد که درباره آن گفتهاند: بیانی است فروتر از کلام خداوند و فراتر از گفتار بشری.[۲۶]
کرنیکو(استاد انگلیسی ادبیات در دانشگاه علیگر هند)
قرآن برادر کوچکی دارد به نام نهجالبلاغه؛ آیا کسی میتواند مانند این برادر کوچک بیاورد تا ما را مجال بحث از برادر بزرگ(یعنی قرآن) و امکان آوردن نظیر آن باشد؟[۲۷]
استاد امین نخله (اندیشمند و روزنامهنگار لبنانی)
وی در جواب شخصی که از او خواسته بود تا یکصد جمله از نهجالبلاغه را برایش انتخاب کند، مینویسد: به خدا قسم نمیدانم که چگونه از میان صدها کلمه گهربار،صد کلمه آن را انتخاب کنم! من از انتخاب یک کلمه آن هم عاجزم، زیرا این کار درست به این میماند که دانه یاقوتی را از کنار دانههای دیگر بردارم. به هر حال، این کار را کردم، در حالی که دستم یاقوتهای درخشنده را زیر و رو میکرد و چشمانم از پرتو نور آنها خیره میشد. نمیتوانی باور کنی که به علت تحیر و سرگردانی که در انتخاب هر یک از این کلمهها داشتم، با چه مشکلی هر کلمهای را از این معدن بلاغت بیرون آوردم.[۲۸] وی در جای دیگر تاکید میکند: هر گاه کسی بخواهد بیماری نفس خود را درمان کند، باید به گفتار امام در نهجالبلاغه روی آورد و راه و روش زندگی را از پرتو این کتاب ارزشمند بیاموزد[۲۹].
امام علی(ع) در نگاه حکماء و عرفا
ابن سینا در رساله معراجیه می گوید، مثل حضرت علی (ع) میان انبیا و اولیا مثل معقول در بین محسوس است و سهروردی میراث دار اشراق نیز که هرمس را اولین حکیم می داند، معتقد است، حضرت علی (ع) حکمت اشراق را به او اعطا کرده است. ملاصدرا، همان کسی که فلسفه مشاء و اشراق را دریافته و فتح الفتوح زندگی خود را عنایت حضرت علی(ع) می داند، گفته است: یک درس را در سه اربعین فرا می گرفتم، به علی می گفتم، علی جان، مگر من عبد مومن خدا نیستم؟، اشک و آه و سحر مرا ببین و اینگونه مولا به من حکمت را چشاند. سید حیدر آملی عارف قرن هشتم نیز در این باره گفت، «اگر همه درخت ها قلم شوند، عاجزم یک صدم آنچه را که علی(ع) به من داده بنویسم». محی الدین عربی ۳۸ بار در «فتوحات مکیه» نوشته که پیامبر اکرم (ص) در معراج صدای علی (ع) را می شنید که امیرمومنان(ع) می فرمود که «من باطن جمیع انبیاء هستم».[۳۰]
روش های تفسیر نهج البلاغه
در تفسیر و تبیین نهج البلاغه مي توان به سه روش كلی و عملی فعالیت کرد:
1-تفسیر ترتیبی
مروج و مدرس نهجالبلاغه يا می بايست مثل تفسير ترتيبی قرآن، نهج البلاغه را از ابتدا تا انتها برای مخاطب تشريح كند كه اين كار بسيار زمان بر است[۳۱]. شروحی همچون شرح قطب الدین راوندی، شرح علامه خویی، شرح ابن ابی الحدید و پیام امام از آیت الله مکارم بر همین اساس سامان یافتهاند[۳۲].
2-تفسیر موضوعی
در روش موضوعی می تواند به صورت موضوعی، موضوعات را از نهج البلاغه استخراج كند كه تسلط كامل بر نهج البلاغه را می طلبد. تفسیر موضوعی میتواند به صورت گسترده و جامع و ناظر به همه موضوعات مورد توجه نهج البلاغه انجام شود و نیز میتواند ناظر به یکی از موضوعات این کتاب انجام گیرد.
3- مراجعه مستقیم به نهج البلاغه
با توجه به کاستیهای دو روش پیشین در بدست دادن نظرگاههای نهج البلاغه، میتوان از روش «مراجعه مستقیم به نهج البلاغه» به عنوان بهترین روش یاد کرد. بر اساس این روش، پس از تعیین موضوع یا مسأله مورد نظر، سراسر نهج البلاغه از آغاز تا پایان با ژرف اندیشی و تاملات لازم و با امعان توجه به انواع دلالتهای مطابقی، التزامی، تضمنی، دلالت اقتضا و اشاره استخراج میشود، آن گاه مدالیل هر یک از عبارتها مورد بررسی قرار گرفته و با نگاه مجموعی به آنها نظرگاه اصلی نهج البلاغه ارایه میگردد[۳۳].
روش های تفسیری دیگری نیز از جنبه های مختلف، می توان برای نهج البلاغه بیان کرد از جمله تفسیر هرمنوتیکی نهج البلاغه[۳۴]، تفسیر زیباشناختی نهج البلاغه[۳۵]، تفسیر کلامی نهج البلاغه[۳۶]و ... .
اعتبار سندی نهج البلاغه
از آنجا که کتاب شریف نهج البلاغه یک کتاب حدیثی است سخن گفتن درباره اعتبار سندی آن از اهمیت و جایگاه مهمی برخوردار است. به طور کلی براى راه يافتن به اعتبار سند يك حديث راه هاى شناخته شدهاى وجود دارد. اولین روش، معتبر بودن تمام رجال سند یک حدیث است اما باتوجه به اینکه سید رضی (ره) اسناد خطبهها و نامهها و كلمات قصار را در نهج البلاغه نياورده است، احادیث این کتاب به صورت احاديث مرسل درآمده است. بنابر این لازم است از روش های دیگر در سنجش اعتبار نهج البلاغه بهره گرفت. روش هایی مانند عرضه حدیث بر قران کریم که هماهنگى عجيبى ميان محتواى نهج البلاغه و آيات قرآنى وجود دارد و یا روش دیگر، شهرت حدیث در ميان اصحاب و علما و بزرگان دين است که نهج البلاغه در اوج شهرت در ميان همه علما است. راه ديگر براى رسيدن به اعتبار سند يك حديث يا يك كتاب، «علو مضمون» است و این امر در نهجالبلاغه مسالهاى نيست كه بر كسى مخفى باشد، و هر قدر در محتواى اين كتاب بيشتر تدبر شود اين حقيقت آشكارتر مىشود. راه دیگر شناسایی اعتبار حدیث، انسجام و هماهنگى آن با روايات قطعى است که در این مساله هم مجموع احادیث نهج البلاغه «تواتر اجمالى» دارد، زیرا بسيارى از خطبه ها مشهور است و در كتب معروف ديگر به صورت متواتر نقل شده است، و هنگامى كه به مجموع نهج البلاغه نگاه مىكنيم از هماهنگى تعبيرات، جمله بنديها، مفاهيم، اهداف و نتائج به خوبى پى مىبريم كه همه از يك مغز جوشيده و از يك زبان تراوش كرده است .اين هماهنگى خود نيز قرينه ديگرى بر تاييد اسناد اين كتاب بزرگ است، چه اينكه صدور بعضى قطعى است و هماهنگى آنها با بقيه شاهد گوياى تراوش آنها از زبان اميرمومنان على (ع) است.[۳۷]
نسخ نهج البلاغه
بررسی نسخه های نهج البلاغه به دلیل اختلافات ظاهری و یا تفاوت های متنی از اهمیت ویژه ای برخوردار است از این رو، در ادامه به نکاتی در این زمینه پرداخته می شود.
آمار نسخه های نهج البلاغه
بر اساس اظهار نظر برخی پژوهشگران، تعداد ۴۲۰ نسخه از نهجالبلاغه معرفی شده است. حدود 95 نسخه مربوط به پیش از قرن دهم است که فقط دو نسخه از آنها مربوط به قرن هفتم بوده و در قرن ششم 15 نسخه وجود دارد و از قرن پنجم حدود پنج تا شش مورد باقی مانده است. نکته دیگر اینکه معمولا آغاز و انجام نسخه، کاتب، تاریخ کتابت، برخی ویژگیهای نسخه، نوع خط و ... در فهرست نسخه های موجود در کتابخانه ها ذکر شده است و همچنین در کتابخانهها «فنخا» یا فهرست نسخههای خطی ایران وجود دارد که با مراجعه به آن میتوان فهمید در ایران از یک کتاب، چه نسخههایی وجود دارد[۳۸]. دلایل اختلاف در نسخه های نهج البلاغه درباره دلایل اختلاف نسخههای نهجالبلاغه می توان گفت که چون آن زمان صنعت چاپ نبوده و نسخه ها با جوهر و زیر چراغ نوشته شدهاند طبیعی است که خطاهای انسانی صورت گرفته یا برخی از اوراق گم شود. همچنین ممکن است برخی اعمال نظرها رخ داده باشد. گاهی نیز امکان دارد برخی از اشتباهات به صورت عمدی انجام شده باشد چه بسا کسی یک موضوعی را که بر اساس گرایشات مذهبی و یا سیاسی خودش نبوده، حذف کرده باشد. بنابراین مجموع این عوامل، سبب شده است تا اختلافاتی ظاهری یا متنی در نسخههای نهجالبلاغه به وجود بیاید[۳۹].
معرفی معاجم نهج البلاغه
معجم های نهج البلاغه به دو دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:
1-معاجم لفظی نهج البلاغه
در معاجم لفظی مجموعه سخنان امام بر اساس واژههای بکار رفته در آنها و بر اساس حروف الفباء تنظیم میشود. کتابهای «المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه» از محمدکاظم محمدی و محمد دشتی و «الکاشف الی الفاظ نهج البلاغه» از سید جواد مصطفوی از جمله این دست از کتباند.
2-معاجم موضوعی نهج البلاغه
كتابهای «المعجم الموضوعی لنهج البلاغه» از اویس کریم محمد، «تصنیف نهج البلاغه» از لبیب بیضون، «الهادی الی موضوعات نهج البلاغه» از آیت الله علی مشكینی، مجموعه نه جلدی «فرهنگ آفتاب» از عبدالمجید معادیخواه و «المعجم لموضوعات نهج البلاغه» از کاظم ارفع از جمله آثار در این زمینه به شمار میروند[۴۰].
روش برقراری ارتباط نسل جوان با نهج البلاغه
از راههای مختلف می توان این ارتباط را برقرار کرد از جمله: 1-از طریق آموزش و پرورش: - گنجاندن مطالب نهج البلاغه در کتاب های درسی -برگزاری مسابقات فرهنگی با محتوای نهج البلاغه 2- از طریق صدا و سیما: - تولید انیمیشن و برنامه های مختلف و جذاب با محتوای نهج البلاغه نیاز امروز جامعه به ویژه قشر جوان و نوجوان نسبت به داستانها، خطبهها و حکمتهای امام علی(ع)، از نیازهای اساسی است، دانش آموزان هنگام آشنایی با امام و مولای خود و پهلوانی و رشادتهای ایشان دیگر به دنبال شخصیتهای کارتونی وارده از غرب همچون بنتن و مرد عنکبوتی و ... نخواهند بود[۴۱].
راه برون رفت از مشکلات جامعه با نهج البلاغه
یکی از جنبه های اهمیت نهج البلاغه این است که این کتاب بابی برای باز شدن به دریای معارف و آموزههای الهی و اسلامی است و مسیر را برای انسان میگشاید که به اقتضای شرایط زمانی و مکانی مشکلات و مسائل مختلف جامعه را حل کند[۴۲] و در حقیقت روش درستِ زندگی کردن در حکومت دینی را به انسان می آموزد[۴۳]. دقت در فرازهای مختلف نهج البلاغه نشان دهنده این باور امام علی(ع) است كه حوادث مهمی كه برای جوامع رخ می دهد از يك قاعده مندی برخوردار است. از این رو، مرور مشخصات و ويژگی های جوامع از نظر ايشان، تذكری برای دور ماندن از شقاوت آنها و يا نيل به سعادت آنهاست .به عنوان مثال بررسی جامعه شناختی خطبه 192 که در آن به برخی ویژگی های منفی اقوام پیشین اشاره شده است، مشخص می كند كه می توان اين ويژگی ها را در دو دسته ی نبود عاطفه جمعی و عدم وجود تعاملات اجتماعی تقسيم كرد. در جامعه ای كه در آن قوی ترين پيوندها يعنی پيوند خويشاوندی قطع شده باشد، انفصال و جدايی بين مردم، حاكم شده است، اعتماد به يكديگر از بين رفته و جامعه دچار تعارض می شود. نتیجه چنين فضايی، تهی شدن همه اركان اجتماعی از آثار مثبت است ندارد و مردم در اين جامعه در بدترين شرايط زندگی می كنند .برخی ويژگی ها را امام علی(ع) برای جوامع پيشين ذكر كرده اند و برای آيندگان هم پيش بينی كرده اند كه در صورت رسيدن به چنين شرايطی، آنها نيز دچار همان سرنوشت خواهند شد. در نهج البلاغه به صراحت گفته شده كه عبرت از اين وضعيت باعث پيشرفت جامعه و برون رفت از مشکلات می شود[۴۴].
زن در نهج البلاغه
خطبه ۸۰ نهج البلاغه از خطبه های کثیر الاستناد بوده و موضوع آن درباره زنان است که چند جا در نهجالبلاغه از جمله در نامه چهاردهم به آن اشاره شده است. این خطبه یکی از بحثبرانگیزترین خطبههای نهجالبلاغه است و نیاز به تفسیر و شرح دقیق دارد. حضرت می فرماید: «مَعَاشِرِ الناس إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْإِيمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ...» در اینجا با سه عبارت مواجهیم که ظاهر مبهمی دارد و باید ادامه کلام حضرت این ظاهر مبهم را برای ما روشن کند. مراد از ایمان کدام ایمان و مراد از عقل کدام عقل و مراد از بهره مادی کدام بخش از بهرههای مادی است؟ ایمان ظاهری منظور از ایمان در این خطبه، تظاهر خارجی ایمان است که به شکل عبادت بروز و ظهور پیدا میکند و نقصان ایمان زنان بهخاطر آن است که در ایام معذوریت نمیتوانند روزه گرفته و نماز بخوانند، و حضرت این واقعیت را به بانوان گوشزد میکند که فرد در دوران معذوریت، حوزه عبادتی خود را رها نکند؛ چون ارتباط بین عبادت و ایمان ارتباط پابرجایی است[۴۵]. پیامدهای اجتماعی عقل منظور حضرت از نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ این است که زن بهخاطر برتری در احساس و مرکز احساس بودن ویژگیهایی دارد که خود به خود زود باورتر و هیجانمحور میشود. در کنشها و مرافعات اجتماعی تجربه کمتری دارد و تنها در این بخش شایسته است که بگوییم حق با مردان است نه در جای دیگری و اینجا مقام مقایسه نیست که بگوید مرد از زن برتر است بلکه مقام تفاوت است و فقط پیامدهای اجتماعی عقل مد نظر است. دلیل تفاوت ارث زن و مرد منظور از عبارت نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ این است که زن باید بداند بر اساس حکم شریعت در داشت و برداشت مالی تفاوت وجود دارد، تفاوت اصلی هم در مسئولیت است، چون هر چه مسئولیت بیشتر باشد اختیار عمل هم بیشتر است! در اسلام مسئولیت نفقه، مسئولیت خرید خانه و... برعهده مرد است. جهاد با مال و نفس بر مرد واجب شده نه بر زن. پس اینجا به مسئولیت و وزن اجتماعی که خدا تعریف میکند برمیگردد و سروری و افضلی جنسی بر جنس دیگر موردنظر نیست[۴۶].
منابع
ایکنا
دانشنامه اسلامی
ارجاعات
- ↑ نهج البلاغه؛ بیانی فروتر از کلام خدا و فراتر از گفتار بشری
- ↑ . نهجالبلاغه از سخنان آفريدگار فروتر و از سخنان آفريدگان برتر است
- ↑ آیت الله نوری همدانی: بعد از قرآن کتابی به جامعیت نهج البلاغه برای معرفی اسلام نداریم
- ↑ نهج البلاغه؛ بیانی فروتر از کلام خدا و فراتر از گفتار بشری
- ↑ . دانشنامه اسلامی
- ↑ نهج البلاغه؛ بیانی فروتر از کلام خدا و فراتر از گفتار بشری
- ↑ نهج البلاغه؛ بیانی فروتر از کلام خدا و فراتر از گفتار بشری
- ↑ مفاهيم ارزشی و اخلاقی نهج البلاغه
- ↑ نهج البلاغه را دريابيم!؛ اين كتاب مثل خود علی(ع) است!
- ↑ نهجالبلاغه تفسیر آیات قرآن است
- ↑ . نهج البلاغه را دريابيم!؛ اين كتاب مثل خود علی(ع) است!
- ↑ . کلام حضرت علی(ع)، بهترین ترجمه و تفسیر برای نهجالبلاغه است
- ↑ نهج البلاغه؛ بیانی فروتر از کلام خدا و فراتر از گفتار بشری
- ↑ .یادداشت/ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید از منظر دکتر محمود مهدوی دامغانی
- ↑ نهج البلاغه را دريابيم!؛ اين كتاب مثل خود علی(ع) است!
- ↑ . نهج البلاغه؛ بیانی فروتر از کلام خدا و فراتر از گفتار بشری
- ↑ .معرفی و آشنايی اجمالی با اثر جاودانه «نهجالبلاغه»
- ↑ آیت الله نوری همدانی: بعد از قرآن کتابی به جامعیت نهج البلاغه برای معرفی اسلام نداریم
- ↑ شگفتی واژهها و مفردات در نهج البلاغه
- ↑ نهج البلاغه؛ بیانی فروتر از کلام خدا و فراتر از گفتار بشری
- ↑ .برداشت جانبدارانه از نهجالبلاغه «راستِ ناقص» است
- ↑ نهج البلاغه را دريابيم!؛ اين كتاب مثل خود علی(ع) است!
- ↑ عبدالهادی فقهیزاده: نهجالبلاغه اثری فرامذهبی است/ نمایشی باشکوه از اوج پرواز انسان
- ↑ نهج البلاغه؛ بیانی فروتر از کلام خدا و فراتر از گفتار بشری
- ↑ . تاریخ فلسفه اسلامی، ص۸۰.
- ↑ . صدای عدالت انسانی، جرج جرداق، ترجمه سیدهادی خسروشاهی.
- ↑ . نهجالبلاغه و گردآورنده آن، ص ۲۷۳.
- ↑ . پیرامون نهجالبلاغه، علامه شهرستانی، ص ۵۷.
- ↑ دیدگاه برخی اندیشمندان مسیحی درباره نهجالبلاغه
- ↑ . انس با قرآن و نهج البلاغه هنر را تاثیرگذارتر می کند
- ↑ . کلام حضرت علی(ع)، بهترین ترجمه و تفسیر برای نهجالبلاغه است
- ↑ تبیین روشهای مهم در شرح نهج البلاغه
- ↑ .تبیین روشهای مهم در شرح نهج البلاغه
- ↑ . «پژوهشنامه نهج البلاغه» در ایستگاه ۲۱
- ↑ .همان
- ↑ آئین رونمایی از کتاب مَخطوط مطوی، اولین تفسیر کلامی از نهج البلاغه
- ↑ .نقش نهج البلاغه در فقه اسلامى
- ↑ . رسول جزینی پاسخ داد؛ چرا برخی نسخههای نهجالبلاغه دارای اختلاف هستند؟
- ↑ رسول جزینی پاسخ داد؛ چرا برخی نسخههای نهجالبلاغه دارای اختلاف هستند؟
- ↑ . تبیین روشهای مهم در شرح نهج البلاغه
- ↑ . جای خالی خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه در کتاب های درسی
- ↑ عبدالهادی فقهیزاده: نهجالبلاغه اثری فرامذهبی است/ نمایشی باشکوه از اوج پرواز انسان
- ↑ مهدوی ارفع در گفتوگو با ایکنا: میگویند نهجالبلاغه چشم و گوش مردم را باز میکند
- ↑ عضو هيات علمی دانشگاه فردوسی مشهد: بنابر آموزه های نهج البلاغه، دقت در احوال گذشتگان، راه نجات بشريت است
- ↑ حقشناس تبیین کرد؛ نکاتی درباره بحثبرانگیزترین خطبه نهجالبلاغه
- ↑ حقشناس تبیین کرد؛ نکاتی درباره بحثبرانگیزترین خطبه نهجالبلاغه