اثر (ریشه): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''ریشه «اثر»''' (ˀT̠R)؛ این ریشه دارای دو معناست. اثر (1) که از آن أثَر ساخته شده، بهمعنای «اثر، ردّ پا» است. اثر (2) نیز که از آن فعل «آثرَ» و مصدر «ایثار» ساخته شده، بهمعنای برگزیدن و ترجیح دادن (دیگری بر خود) است. این ریشه جمعا 21 بار در قرآن بهکا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
=== معنای لغوی === | === معنای لغوی === | ||
أَثَر: نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته است. بطور كلّى اثر عبارت است از علامت و | أَثَر: نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته است. بطور كلّى اثر عبارت است از علامت و نشانه اي كه از چيزى يا از كسى باقى مانده است (قاموس قرآن، ج1، ص22). | ||
=== ساختهای صرفی در قرآن === | === ساختهای صرفی در قرآن === | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
|'''عربی''' | |'''عربی''' | ||
|أثر | |أثر | ||
| | | | ||
| | | | ||
|رد پا، پی، گام، اثر چیزی | |رد پا، پی، گام، اثر چیزی |
نسخهٔ ۱۹ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۹
ریشه «اثر» (ˀT̠R)؛ این ریشه دارای دو معناست. اثر (1) که از آن أثَر ساخته شده، بهمعنای «اثر، ردّ پا» است. اثر (2) نیز که از آن فعل «آثرَ» و مصدر «ایثار» ساخته شده، بهمعنای برگزیدن و ترجیح دادن (دیگری بر خود) است. این ریشه جمعا 21 بار در قرآن بهکار رفته است.
اثر (1): أثَر (رد پا، اثر)
اثر (2): آثَرَ (ترجیح دادن)
اثر (1)
معنای لغوی
أَثَر: نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته است. بطور كلّى اثر عبارت است از علامت و نشانه اي كه از چيزى يا از كسى باقى مانده است (قاموس قرآن، ج1، ص22).
ساختهای صرفی در قرآن
أثَر، [جمع: آثار] (اسم): 14 بار
أثارَۀ (اسم): 1 بار
یُؤثَرُ (فعل مجهول): 1 بار
ریشهشناسی
زبان | واژه | آوانگاری | معنا | ارجاع | ||
فارسی | بینالمللی | فارسی | انگلیسی | |||
آفروآسیایی باستان | ||||||
سامی باستان | ||||||
عبری | אָשׁוּר
אַשֻׁר |
آشور
اَشِر |
ˀāšur
ˀašer |
گام، رفتن | step, going | Gesenius, 81 |
اوگاریتی | ˀšr | یک مکان | a place | Zammit, 68 | ||
آرامی | אָתַר، אֲתַר | آتَر، اِتَر | ˀātar, ˀetar | مکان، شهر | place, town | Jastrow, 133 |
سریانی | ܐܬܪ | اَتَر | ˀatar | مکان، منطقه | place, region | PayneSmith, 33 |
اکدی/آشوری | ašru(m) | اَشروم | مکان، موقعیت | place, site | Black, 29 | |
حبشی | ˀaśara
ˀaśar |
اَشَرَ
اَشَر |
دنبال کردن، دنبال ردپا گشتن.
مسیر، رد، رد پا، نشانه، علامت |
follow, look for tracks.
path, trace, track, footprint, sign, mark |
Leslau, 45 | |
سبائی | ˀT̠R | أثر | در پی اثر کسی | on the track of sb | Beeston, 9 | |
عربی | أثر | رد پا، پی، گام، اثر چیزی | مشکور، ج1، ص5
Zammit, 68 |
اثر (2)
معنای لغوی
آثَرَ يُؤْثِرُ از باب إفعال يعنى برگزيدن و اختيار كردن است مثل «وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا» (نازعات: 38)، يعنى زندگى دنيا را برگزيد (قاموس قرآن، ج1، ص23)
ساختهای صرفی در قرآن
آثَرَ - یُؤثِرُ (باب افعال): 5 بار
ریشه شناسی
زبان | واژه | آوانگاری | معنا | ارجاع | ||
فارسی | بینالمللی | فارسی | انگلیسی | |||
عربی جنوبی | ˀt̠r | أثر | انتخاب کردن | choice | Zammit, 68 |