نکونام، جعفر: تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''جعفر نکونام؛''' (1343ش)، محقق، نویسنده، استاد تمام گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم و دکترای علوم قرآن و حدیث از دانشگاه تربیت مدرس تهران،است. == زندگینامه و تحصیلات == دكتر «جعفر نكونام» سال ۱۳۴۳ در گلپايگان متولد شد و تحصيلات دبيرستان را در رشت...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۰۴

جعفر نکونام؛ (1343ش)، محقق، نویسنده، استاد تمام گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم و دکترای علوم قرآن و حدیث از دانشگاه تربیت مدرس تهران،است.

زندگینامه و تحصیلات

دكتر «جعفر نكونام» سال ۱۳۴۳ در گلپايگان متولد شد و تحصيلات دبيرستان را در رشته اقتصاد اجتماعی در روستای سعيدآباد گلپايگان به پايان برد. وی دوره كارشناسی خود را در دانشكده الهيات و معارف اسلامی تهران در رشته دبيری الهيات و معارف اسلامی گذراند همچنين مقطع كارشناسی‌ارشد را در همان دانشكده در رشته علوم قرآن و حديث پايان برد و برای اخذ دكترای خود وارد دانشگاه تربيت مدرس شد و در دانشكده ادبيات و علوم انسانی اين دانشگاه در رشته علوم قرآن و حديث فارغ‌التحصيل شد. از ايشان تاكنون ۴ عنوان كتاب و ۲۲ عنوان مقاله در مجلات داخلی (اعم از علمی و پژوهشی، علمی و ترويجی، و عادی) به چاپ رسيده است.[۱]

سوابق اجرایی

از آغاز سال 1368 لغایت سال 1369 با مرتبه مربى در دانشگاه پیام نور گلپایگان و در سال تحصیلى 73 - 74 در دانشگاه تربیت مدرس به‌طور حق‌التدریس و از آبان‌ماه سال 1374 تاکنون در دانشگاه قم به‌طور رسمى و با مرتبه استادیارى به تدریس در مقاطع کارشناسى و کارشناسى ارشد اشتغال داشته است. از آغاز سال 1378 تا اواسط سال 1380 سردبیر مجله قرآنى صحیفه مبین وابسته به مرکز فعالیت‌ها و پژوهش‌هاى قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامى و از آغاز سال 1378 تا اواسط سال 1379 عضو هیئت تحریریه پژوهش‌هاى علوم انسانى وابسته به دانشگاه قم و از اواسط سال 1380 مدیر مسئول پژوهش‌نامه قرآن و حدیث بوده است. از 81 لغایت 82 در حلقه کارشناسى «دانشنامه قرآن‌شناسى» وابسته به پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه شعبه قم، عضویت و فعالیت داشته است. از بهار 1383 عضو هیئت مدیره انجمن علوم قرآن و حدیث (خزانه‌دار) بوده است. [۲]

آثار

برخی از آثار ایشان، افزون بر مقالات و راهنمایی رساله به شرح ذیل است:

  1. روش تحقیق کتابخانه‌اى با تأکید بر علوم اسلامى؛
  2. درآمدى بر تاریخ‌گذارى قرآن؛
  3. پژوهشى در مصحف امام على(ع)؛
  4. روش تحقیق با تأکید بر علوم اسلامى.
  5. درآمدی بر تاریخ ‏گذاری قرآن
  6. پژوهشی در مصحف امام علی(ع)
  7. روش تحقیق با تأکید بر علوم اسلامی
  8. درآمدی بر معناشناسی قرآن
  9. عشق الهی
  10. پاسخ به شبهات دینی و مذهبی
  11. نقدی بر نظریۀ رؤیاهای رسولانه[۳]

آراء شاخص

روش شناسی

ایشان با تاکید بر اینکه در روش‌شناسی با سه لایه‌ای از قرآن کریم مواجهیم برآن شده: اولین لایه در تفسیر، ارایه تفسیری تاریخی از قرآن است. در این لایه باید قرآن را آن طور که اعراب عصر نزول می فهمیدند، بفهمیم.این لایه تفسیری مبتنی براین مبناست که مخاطبان آیات قرآن، عرب حجاز عصر نزول اند. لایه دوم تفسیر فراتاریخی است و غرض ما در این لایه آن است که ما گزاره های کلی ورای معنای تاریخی آیات و به عبارت دیگر، ملاکات و مناطات آیات را استنباط کنیم. لایه سوم تفسیر نیز تفسیری فرهنگی یا عصری از قرآن کریم است و غرض از آن، این است که آن گزاره های کلی یا همان ملاکات آیات حاصل از تفسیر فراتاریخی را بر موارد و مصادیق عصر و جامعه خودمان تطبیق بدهیم. [۴]

تاریخ گذاری قرآن

چينش قرآن براساس ترتيب تاريخی، وحدت موضوعی سوره‌ها را بی‌معنا می‌كند و اين نظريه را ريشه‌كن می‌كند زيرا در هر سوره از سوره‌های قرآن، موضوعات مختلف و پراكنده‌ای مطرح شده است كه با توجه به نيازهای زمان و مكان و رويدادها نازل شده‌اند. از اين رو سخن گفتن از وحدت ساختاری و موضوعی سوره‌های قرآن بی‌معناست.همين مشكل بنيادين موجب شده است كه برخی آيات را بدون آن‌كه كمترين ربطی با آيات قبل داشته باشند به گونه‌ای توجيه می‌كنند تا اين ارتباط ظاهر شود و اين‌گونه است كه می‌گويند چون اين مطلب را گفت پس اين چنين شروع می‌كند در حالی كه اين‌ها همه تخيل است و با واقعيت و حقايق قرآنی نمی‌سازد. به جای آن كه تفسير ترتيبی كنونی را مراعات كنيم و بخواهيم آيات غير مرتبط را به هر طور ممكن به هم ربط دهيم، بهتر است كه آيات را بر پايه ترتيب نزول مرتب كنيم و به تحليل و تفسير آيات بپردازيم. اگر از اين شيوه پيروی شود ديگر نيازی نيست تا برای تبيين دو آيه‌ای كه ربطی به هم ندارند در پی حكمت و فلسفه قرار گرفتن آن‌ها باشيم و اصولاً هيچ فلسفه و حكمتی در اين‌جا نيست تا بخواهيم آن را كشف كنيم.[۵]

زبان قرآن

شروط و مؤلفه‌های این دیدگاه گفت: نکته اول این است که آن چه ما در قرآن با آن مواجهیم زبان است و نه اشیاء بیرونی یا تصورات صرف. این یعنی قرآن بیان‌کننده یک سری حقایقی است که ما با آن‌ها سر و کار داریم. نکته دیگر این است که زبان قرآن یک زبان عرفی است و نه یک زبان رمزی. یعنی خدا مطالب بیان شده در قران را رمزی برای چیزهایی غیر از آن چه ظاهر الفاظ آن بیان کرده‌اند، قرار نداده است. در واقع زبان قرآن زبانی است که همه اهل زبان آن را می‌شناسند و زبان عموم مردم است و از الفاظ همان معنایی را مراد کرده است که مردم از آن مراد می‌کنند.فصاحت و بلاغت قرآن به این معناست که مطالب قرآن تعقید معنوی و ناسازگاری با مقتضیات مخاطبان ندارد و در آن الفاظ غریب استفاده نشده است.سخن گفتن به زبان عربی و آن هم عربی حجاز و نه مناطق اطراف، سخن گفتن به زبان توده و عام مردم و سخن گفتن به زبان معیار از دیگر ویژگی‌هایی بود که نکونام به عنوان ویژگی‌های زبان قرآن برشمرد.[۶]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ویکی نور

پایگاه اساتید دانشگاه قم

ارجاعات