سوره بینه: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «سوره بیّنۀ؛ معرفی سوره سوره بیّنه، سوره نود و هشتم قرآن کریم است و به حسب نزول، سوره صدم نازل شده بر پیغمبر اکرم (ص) است. این سوره دارای ۸ آیه، ۹۵ کلمه و ۴۳۵ حرف است. ام سوره، بَیّنه، به معنای شاهد و گواه است که از آیه اول آن گرفته شده است. با توجه...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
سوره | '''سوره بیّنۀ'''؛ نود و هشتمین سوره قرآن کریم و دارای 8 آیه. عمده مفسران آن را مدنی دانسته و برخی هم آن را مکی عنوان کرده اند. بیّنه به معنای گواه و شاهد روشن است که در آیه اول و چهارم سوره به آن اشاره شده است. | ||
معرفی سوره | == معرفی سوره == | ||
سوره بیّنه، سوره نود و هشتم قرآن کریم است و به حسب نزول، سوره صدم نازل شده بر پیغمبر اکرم (ص) است. این سوره دارای ۸ آیه، ۹۵ کلمه و ۴۳۵ حرف است. ام سوره، بَیّنه، به معنای شاهد و گواه است که از آیه اول آن گرفته شده است. با توجه به اینکه در این سوره از اهل کتاب (یهود و نصارا) سخن گفته شده، برخی بر این عقیدهاند این سوره مدنی به شمار میرود؛ چون اهل کتاب و مسائل یهود و نصارا مربوط به زمانی است که پیامبر(ص) به مدینه آمدند. البته برخی هم آن را مکی دانستهاند | سوره بیّنه، سوره نود و هشتم قرآن کریم است و به حسب نزول، سوره صدم نازل شده بر پیغمبر اکرم (ص) است. این سوره دارای ۸ آیه، ۹۵ کلمه و ۴۳۵ حرف است. ام سوره، بَیّنه، به معنای شاهد و گواه است که از آیه اول آن گرفته شده است. با توجه به اینکه در این سوره از اهل کتاب (یهود و نصارا) سخن گفته شده، برخی بر این عقیدهاند این سوره مدنی به شمار میرود؛ چون اهل کتاب و مسائل یهود و نصارا مربوط به زمانی است که پیامبر(ص) به مدینه آمدند. البته برخی هم آن را مکی دانستهاند<ref>[https://iqna.ir/00Enar عبادت خدا، نماز و زکات؛ سه اصل اساسی دین قَیِم]</ref><ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%A8%DB%8C%D9%86%D9%87 ویکی شیعه]</ref><ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%A8%DB%8C%D9%91%D9%86%D9%87 دانشنامه اسلامی]</ref>. | ||
== تفسیر سوره == | |||
لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ ﴿۱﴾ | |||
اهل کتاب و مشرکین از شرک و کفر خود جدا نبودند تا وقتی که «بینه» آمد. آنگاه که بینه آمد از شرک و کفر خود فاصله گرفتند اما وارد اسلام نشدند؛ بلکه به گونهای دیگر سیاستهای ضد اسلام خود را آغاز کردند. | |||
همه مفسران چه شیعی و چه سنی نوشتهاند مقصود از «بینه» وجود اقدس پیغمبر خدا(ص) است؛ خود خداوند در آیه دوم این کلمه را تفسیر کرده است: | همه مفسران چه شیعی و چه سنی نوشتهاند مقصود از «بینه» وجود اقدس پیغمبر خدا(ص) است؛ خود خداوند در آیه دوم این کلمه را تفسیر کرده است: | ||
رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً ﴿۲﴾ | رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً ﴿۲﴾ | ||
پیامبری از سوی خدا آمد و قرآنی آورد که شامل صحف قبلی میشود؛ یعنی حقایق تورات و انجیل را نیز در برمیگیرد. بنابراین اهل کتاب و مشرکان باید ایمان بیاورند اما از کفر خود جدا نشدند. | پیامبری از سوی خدا آمد و قرآنی آورد که شامل صحف قبلی میشود؛ یعنی حقایق تورات و انجیل را نیز در برمیگیرد. بنابراین اهل کتاب و مشرکان باید ایمان بیاورند اما از کفر خود جدا نشدند. | ||
فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ ﴿۳﴾ | فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ ﴿۳﴾ | ||
در این صحف مطهره که همه در قرآن گنجانیده شده است نوشتههای ارزشمند و احکام قطعی و مسلمی وجود دارد. | در این صحف مطهره که همه در قرآن گنجانیده شده است نوشتههای ارزشمند و احکام قطعی و مسلمی وجود دارد. | ||
وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ ﴿۴﴾ | وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ ﴿۴﴾ | ||
اهل کتاب متفرق و پراکنده نشدند، مگر بعد از آنکه «بینه» خداوندی آمد. بایستی همه آنها زیر سایه این بینه که وجود مقدس پیغمبر(ص) است؛ جمع میشدند؛ اما بنای اختلاف و دشمنی گذاشتند. | اهل کتاب متفرق و پراکنده نشدند، مگر بعد از آنکه «بینه» خداوندی آمد. بایستی همه آنها زیر سایه این بینه که وجود مقدس پیغمبر(ص) است؛ جمع میشدند؛ اما بنای اختلاف و دشمنی گذاشتند. | ||
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ ﴿۵﴾ | وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ ﴿۵﴾ | ||
یهود و نصاراو مشرکان مأموریت نیافتند مگر اینکه خدا را عبادت کنند؛ عبادت خدا در فطرت همگان است؛ بنابراین پیامبر خدا(ص) آمد تا موجودیت فطری آنها را آشکار کند و اینها به عبادت خدا بپردازند و دین را برای خدا خالص کنند و به حق و حقیقت متمایل شوند، و نماز را برپا میدارند و زکات بپردازند. دین قیم این است. | یهود و نصاراو مشرکان مأموریت نیافتند مگر اینکه خدا را عبادت کنند؛ عبادت خدا در فطرت همگان است؛ بنابراین پیامبر خدا(ص) آمد تا موجودیت فطری آنها را آشکار کند و اینها به عبادت خدا بپردازند و دین را برای خدا خالص کنند و به حق و حقیقت متمایل شوند، و نماز را برپا میدارند و زکات بپردازند. دین قیم این است. | ||
بنابر آیات این سوره، دین قَیِّم دینی است که سه اصل داشته باشد؛ یکی عبادت خدا که اصل و اساس دین است؛ یکی دیگر برپای داشتن نماز و دیگری پرداخت زکات است. | بنابر آیات این سوره، دین قَیِّم دینی است که سه اصل داشته باشد؛ یکی عبادت خدا که اصل و اساس دین است؛ یکی دیگر برپای داشتن نماز و دیگری پرداخت زکات است. | ||
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ ﴿۶﴾ | إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ ﴿۶﴾ | ||
یهود و نصارا و مشرکان با وجود این مخالفت کردند و اسلام فطری و اصیل انسانی را نپذیرفتند. از این رو سوره در ادامه میفرماید: کفار و مشرکان در آتش جهنم هستند؛ چون فطرت و غریزههای اصیل بشری را نپذیرفتند. | یهود و نصارا و مشرکان با وجود این مخالفت کردند و اسلام فطری و اصیل انسانی را نپذیرفتند. از این رو سوره در ادامه میفرماید: کفار و مشرکان در آتش جهنم هستند؛ چون فطرت و غریزههای اصیل بشری را نپذیرفتند. | ||
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ﴿۷﴾ جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ ﴿۸﴾ | إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ﴿۷﴾ جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ ﴿۸﴾ | ||
مراد از بیّنه | طبق رواياتی كه علمای اهل سنت درباره اين آيه نقل كردهاند، مصداق «خير البريه» در اين آيه، حضرت اميرالمؤمنين(ع) و اولاد ايشان هستند. همچنین از ابن عباس روایت شده است كه گفت: وقتی این آیه نازل شد، پیغمبر خدا(ص) به علی(ع) فرمود: یا علی «خیرالبریه» تو و شیعیانت هستید که در روز قیامت به وجود خدا و نعمتهای ولایت راضی هستید و خداوند هم به وجود شما راضی است. این روایت را سیوطی از علمای اهل سنت در تفسیر خود نوشته شده است<ref>[https://iqna.ir/00Enkr مصداق «خیرالبریه» در قرآن كريم، اميرالمؤمنين(ع) و اولادشان هستند]</ref>. | ||
احمد حنبل که یکی از رؤسای مذاهب چهارگانه اهل سنت است، نقل میکند: پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) فرمود: «آیا دوست نداری که تو در بهشت کنار من باشی و فرزندان ما به دنبال ما و همسرانمان پشت سر آنها و شیعیان ما در سمت چپ و راست ما به سمت بهشت گام برداریم»؟! ابن حجر عسقلانی این روایت را در کتاب خود به نقل از احمد بن حنبل ذیل آیه «اولئک هم خیرالبریه» مطرح کرده است که نشان میدهد از نظر او نیز «خیرالبریه» پیامبر(ص)، حضرت علی(ع)، ذریه و شیعیانشان هستند. | |||
البته در ادامه آیه میفرماید: «ذلک لمن خشی ربه»: اینها برای کسانی هستند که خداترس باشند. صرف شیعه بودن کفایت نمیکند. این فضیلتها و مناقب برای کسی است که خوف و خشیت خدا در دلش باشد و او را از گناه بازدارد<ref>[https://iqna.ir/00EnpW خشيت خداوند و بازداری از گناه، انسان را به رضوان الهی سوق میدهد]</ref>. | |||
== ابعاد اجتماعی سوره == | |||
=== مراد از بیّنه === | |||
در زمان ظهور اسلام، تاریکی حاکم بوده و اثری از پرستش خدا وجود نداشته و یا خیلی به شدت ضعیف بود و حتی آموزههای مسیحیت نیز دچار انحراف شده بودند بنابراین بسیاری از مردم منحرف و در دستههای مختلفی هم تقسیم شده بودند و حتی دین یهودیت و مسیحیت نیز اوضاع تأسفباری داشتند، تا اینکه رسول خدا(ص) ظهور میکند که این رسالت، بینهای از جانب خدا است که واجد صُحُف مطهره است. | در زمان ظهور اسلام، تاریکی حاکم بوده و اثری از پرستش خدا وجود نداشته و یا خیلی به شدت ضعیف بود و حتی آموزههای مسیحیت نیز دچار انحراف شده بودند بنابراین بسیاری از مردم منحرف و در دستههای مختلفی هم تقسیم شده بودند و حتی دین یهودیت و مسیحیت نیز اوضاع تأسفباری داشتند، تا اینکه رسول خدا(ص) ظهور میکند که این رسالت، بینهای از جانب خدا است که واجد صُحُف مطهره است. | ||
=== الگوی هماهنگی انسان با فطرت و هستی === | |||
دو مسئله اجتماعی مهم که در این سوره مورد تأکید قرار گرفته، عبارت از نماز و زکات هستند که دو وجه از دینورزی است و دو پیامد اجتماعی دارد؛ نماز تمرینی برای خروج از اطاعت غیرخدا و یافتن آزادی و اخلاص است، و زکات هم بنیان تکریم جامعه و تداوم حیات جامعه محسوب میشود | امام موسی صدر معتقد است: انسان باید با فطرت خود و هستی هماهنگ باشد. انبیا و رسالت آنها نیز میآید و این هماهنگی را تبیین کند. انبیا میخواهند انسان را به فطرتش برگردانند و این دعوت، انسان را به هستی و هماهنگی اولیه برمیگرداند؛ بنابراین دین میشود پیوند انسان با خدا و این همان دین حنیف است. از این جهت، پیامبر اکرم (ص) رسالتی جهانی داشتند. | ||
=== جایگاه اجتماعی نماز و زکات === | |||
دو مسئله اجتماعی مهم که در این سوره مورد تأکید قرار گرفته، عبارت از نماز و زکات هستند که دو وجه از دینورزی است و دو پیامد اجتماعی دارد؛ نماز تمرینی برای خروج از اطاعت غیرخدا و یافتن آزادی و اخلاص است، و زکات هم بنیان تکریم جامعه و تداوم حیات جامعه محسوب میشود<ref>[https://iqna.ir/00GeZv نماز تمرین خروج از شرک و زکات بنیان حیات جامعه است]</ref>. |
نسخهٔ ۱۴ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۹
سوره بیّنۀ؛ نود و هشتمین سوره قرآن کریم و دارای 8 آیه. عمده مفسران آن را مدنی دانسته و برخی هم آن را مکی عنوان کرده اند. بیّنه به معنای گواه و شاهد روشن است که در آیه اول و چهارم سوره به آن اشاره شده است.
معرفی سوره
سوره بیّنه، سوره نود و هشتم قرآن کریم است و به حسب نزول، سوره صدم نازل شده بر پیغمبر اکرم (ص) است. این سوره دارای ۸ آیه، ۹۵ کلمه و ۴۳۵ حرف است. ام سوره، بَیّنه، به معنای شاهد و گواه است که از آیه اول آن گرفته شده است. با توجه به اینکه در این سوره از اهل کتاب (یهود و نصارا) سخن گفته شده، برخی بر این عقیدهاند این سوره مدنی به شمار میرود؛ چون اهل کتاب و مسائل یهود و نصارا مربوط به زمانی است که پیامبر(ص) به مدینه آمدند. البته برخی هم آن را مکی دانستهاند[۱][۲][۳].
تفسیر سوره
لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ ﴿۱﴾
اهل کتاب و مشرکین از شرک و کفر خود جدا نبودند تا وقتی که «بینه» آمد. آنگاه که بینه آمد از شرک و کفر خود فاصله گرفتند اما وارد اسلام نشدند؛ بلکه به گونهای دیگر سیاستهای ضد اسلام خود را آغاز کردند.
همه مفسران چه شیعی و چه سنی نوشتهاند مقصود از «بینه» وجود اقدس پیغمبر خدا(ص) است؛ خود خداوند در آیه دوم این کلمه را تفسیر کرده است:
رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً ﴿۲﴾
پیامبری از سوی خدا آمد و قرآنی آورد که شامل صحف قبلی میشود؛ یعنی حقایق تورات و انجیل را نیز در برمیگیرد. بنابراین اهل کتاب و مشرکان باید ایمان بیاورند اما از کفر خود جدا نشدند.
فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ ﴿۳﴾
در این صحف مطهره که همه در قرآن گنجانیده شده است نوشتههای ارزشمند و احکام قطعی و مسلمی وجود دارد.
وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ ﴿۴﴾
اهل کتاب متفرق و پراکنده نشدند، مگر بعد از آنکه «بینه» خداوندی آمد. بایستی همه آنها زیر سایه این بینه که وجود مقدس پیغمبر(ص) است؛ جمع میشدند؛ اما بنای اختلاف و دشمنی گذاشتند.
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ ﴿۵﴾
یهود و نصاراو مشرکان مأموریت نیافتند مگر اینکه خدا را عبادت کنند؛ عبادت خدا در فطرت همگان است؛ بنابراین پیامبر خدا(ص) آمد تا موجودیت فطری آنها را آشکار کند و اینها به عبادت خدا بپردازند و دین را برای خدا خالص کنند و به حق و حقیقت متمایل شوند، و نماز را برپا میدارند و زکات بپردازند. دین قیم این است.
بنابر آیات این سوره، دین قَیِّم دینی است که سه اصل داشته باشد؛ یکی عبادت خدا که اصل و اساس دین است؛ یکی دیگر برپای داشتن نماز و دیگری پرداخت زکات است.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ ﴿۶﴾
یهود و نصارا و مشرکان با وجود این مخالفت کردند و اسلام فطری و اصیل انسانی را نپذیرفتند. از این رو سوره در ادامه میفرماید: کفار و مشرکان در آتش جهنم هستند؛ چون فطرت و غریزههای اصیل بشری را نپذیرفتند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ﴿۷﴾ جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ ﴿۸﴾
طبق رواياتی كه علمای اهل سنت درباره اين آيه نقل كردهاند، مصداق «خير البريه» در اين آيه، حضرت اميرالمؤمنين(ع) و اولاد ايشان هستند. همچنین از ابن عباس روایت شده است كه گفت: وقتی این آیه نازل شد، پیغمبر خدا(ص) به علی(ع) فرمود: یا علی «خیرالبریه» تو و شیعیانت هستید که در روز قیامت به وجود خدا و نعمتهای ولایت راضی هستید و خداوند هم به وجود شما راضی است. این روایت را سیوطی از علمای اهل سنت در تفسیر خود نوشته شده است[۴].
احمد حنبل که یکی از رؤسای مذاهب چهارگانه اهل سنت است، نقل میکند: پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) فرمود: «آیا دوست نداری که تو در بهشت کنار من باشی و فرزندان ما به دنبال ما و همسرانمان پشت سر آنها و شیعیان ما در سمت چپ و راست ما به سمت بهشت گام برداریم»؟! ابن حجر عسقلانی این روایت را در کتاب خود به نقل از احمد بن حنبل ذیل آیه «اولئک هم خیرالبریه» مطرح کرده است که نشان میدهد از نظر او نیز «خیرالبریه» پیامبر(ص)، حضرت علی(ع)، ذریه و شیعیانشان هستند.
البته در ادامه آیه میفرماید: «ذلک لمن خشی ربه»: اینها برای کسانی هستند که خداترس باشند. صرف شیعه بودن کفایت نمیکند. این فضیلتها و مناقب برای کسی است که خوف و خشیت خدا در دلش باشد و او را از گناه بازدارد[۵].
ابعاد اجتماعی سوره
مراد از بیّنه
در زمان ظهور اسلام، تاریکی حاکم بوده و اثری از پرستش خدا وجود نداشته و یا خیلی به شدت ضعیف بود و حتی آموزههای مسیحیت نیز دچار انحراف شده بودند بنابراین بسیاری از مردم منحرف و در دستههای مختلفی هم تقسیم شده بودند و حتی دین یهودیت و مسیحیت نیز اوضاع تأسفباری داشتند، تا اینکه رسول خدا(ص) ظهور میکند که این رسالت، بینهای از جانب خدا است که واجد صُحُف مطهره است.
الگوی هماهنگی انسان با فطرت و هستی
امام موسی صدر معتقد است: انسان باید با فطرت خود و هستی هماهنگ باشد. انبیا و رسالت آنها نیز میآید و این هماهنگی را تبیین کند. انبیا میخواهند انسان را به فطرتش برگردانند و این دعوت، انسان را به هستی و هماهنگی اولیه برمیگرداند؛ بنابراین دین میشود پیوند انسان با خدا و این همان دین حنیف است. از این جهت، پیامبر اکرم (ص) رسالتی جهانی داشتند.
جایگاه اجتماعی نماز و زکات
دو مسئله اجتماعی مهم که در این سوره مورد تأکید قرار گرفته، عبارت از نماز و زکات هستند که دو وجه از دینورزی است و دو پیامد اجتماعی دارد؛ نماز تمرینی برای خروج از اطاعت غیرخدا و یافتن آزادی و اخلاص است، و زکات هم بنیان تکریم جامعه و تداوم حیات جامعه محسوب میشود[۶].