عدالت توزیعی: تفاوت میان نسخهها
Parsaeiyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
Parsaeiyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'پاورقی ها' به 'ارجاعات') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
[https://iqna.ir/fa/news/ ایکنا] | [https://iqna.ir/fa/news/ ایکنا] | ||
== | == ارجاعات == | ||
</div> | </div> | ||
[[رده:اقتصاد و قرآن]] | [[رده:اقتصاد و قرآن]] |
نسخهٔ ۲۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۷
عدالت توزيعی؛ برقراری عدالت از طریق رفع تبعيض و ايجاد امكانات برابر برای همه. این اصطلاح بیشتر در رابطه میانمردم و حاکمیت مطرح می شود. عدالت اجتماعی یکی از جنبههای عدالت توزیعی است لکن برخی اوقات به جای یکدیگر نیز به کار میروند. این نوع عدالت، نخستین بار توسط ارسطو مطرح شد. با اینکه قرآن از عدالت در توزیع با تعبیرات گوناگون یاد کرده است اما آن را ابزار اصلی تحقق و اقامه عدالت در فضای اقتصادی نمی داند.
تعریف عدالت توزیعی
معنای عدالت
عدالت در ادبیات دینی و به طور خاص در تعبیر امام علی(ع) قرار گرفتن هر چیز در جای خود تعریف شده است.[۱] عدالت به معنای برابری نیست بلکه به معنای دادن حق هر انسانی به او است.[۲] عدالت همواره با دو انگاره استحقاق و مساوات ارتباطی تنگاتنگ دارد. مساوات در سهم و مساوات در استیفای حقوق باید با هم مدنظر باشد. افلاطون در کتاب جمهوری میگوید آنچه انسانها را در یک جامعه به هم پیوند میدهد عدالت است. در تعاریف جدید غربی، عدالت مفهومی از یک رابطه عادلانه میان فرد و جامعه است.[۳] در تعبیر امام خمینی از عدالت، افراد هم باید امکان شایسته شدن را داشته باشند و هم بتوانند در جایگاه شایسته خود قرار بگیرند.[۴]
معنای عدالت توزیعی
عدالت توزیعی یکی از مصادیق عدالت است که در روابط فرد و دولت و افراد باهم ایجاد می-شود.[۵] عدالت توزيعی بيانگر ادراك افراد از ميزان رعايت عدالت در توزيع و تخصيص منابع و پاداشهاست.[۶] عدالت توزيعی راهکاری مهم برای «رفع تبعيض ناروا و ايجاد امكانات عادلانه برای همه در تمام زمينههای مادی و معنوی» است كه در بند ۹ اصل سوم قانون اساسی ج.ا.ايران مورد تأكيد قرار گرفته است.[۷]
تاریخچه
مفهوم عدالت توزيعی نخست توسط ارسطو مطرح شد. از نظر وی عدالت توزيعی در يك جمله خلاصه میشود به اینکه «به هر كس به اندازه استحقاق و شايستگیاش» بهره از ثروتهای عمومی برسد. در نظريه سياسی معاصر عدالت توزيعی شامل قواعد مربوط به مالكيت، مبادله دارايیها، قانون ارث، مالياتگيری و تنظيمات نهادهايی است كه مولد ثروت يا مصرفكننده آن هستند. نظريات مطرح شده در چارچوب رهيافت عدالت توزيعی در قالب چهار نظريه فايدهگرايی، قراردادگرايی راولزی، اختيارگرايی، برابریخواهی قرار دارند؛ در مقابل رهيافتی كه از تمركز بر عدالت توزيعی فاصله میگيرد و در سطحی كلانتر به موضع عدالت میپردازد نيز در چارچوب سه نظريه يا رويكرد جماعت گرايانه، ماركسيستی و فمينيستی میتوان دنبال كرد.[۸] آنچه كه به ظاهر ديده میشود، اين است كه نظام اقتصاد اسلام بيش از اقتصاد غرب به عدالت توزيعی توجه دارد، اما عدالت توزيعی ابزار اصلی تحقق و اقامه عدالت در فضای اقتصادی از سوی دين نيست و به همين دليل مشاهده میشود كه در كل فقه پرسشی از اين كه قيمت عادلانه چيست، مطرح نشده است، زيرا نيازی به اين پرسش وجود ندارد.[۹] اگر توماس آكويناس يا آگوستين نياز به طرح اين پرسش را حس میكردند و اگر در غرب مسئله قيمت عادلانه (just price) مباحث مفصلی مطرح شده، به اين دليل است كه درك صحيحی از عدالت فرايندی وجود نداشته است.[۱۰] در قرن نوزدهم متفکران سوسیالیست به جای رشد اقتصادی بر عدالت توزیعی تأکید نمودند. این تاکید علل مختلفی داشت؛ تحولات واقع شده در عینیت اقتصادی متأثر از ظهور پیامدهای انقلاب صنعتی در کنار تحولات فلسفی و سیاسی باعث شد که این متفکران، ساختار مالکیت موجود در این دوره را مانع تحقق عدالت دانسته و تغییر آن را ضروری شمارند. ایشان با تأکید بر عدالت توزیعی، ساختار مالکیت خصوصی مطلق را نقد کرده و خواستار جایگزینی آن با اموری چون: ساختار مالکیت خصوصی محدود، ساختار مالکیت تعاونی یا اجتماعی و الغای مالکیت خصوصی شدند.[۱۱] نظریههای اقتصادی را میتوان با تناسب سه گستره توزیع، تولید و مصرف به سه گروه تقسیم نمود. در این میان نظریات توزیع از آن جهت که با عدالت اقتصادی رابطه تنگاتنگی دارند، از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردارند. نظامهای اقتصادی از جهت شدت و قوت پرداختنشان به نظریات توزیع قابل تقسیم میباشند. در نظام سرمایهداری، نظریات توزیع در کنار نظریات تولید و مصرف از قوت کمتری برخوردارند. در اقتصاد اسلامی به دلیل اهمیت داشتن عدالت اقتصادی، نظریه توزیع از همان ابتدا مورد بحث قرار گرفته است. میتوان پیشآهنگ این امر را کتاب اقتصادنا شهید صدر معرفی کرد.[۱۲] وجه اشتراک دیدگاه متفکران مسلمان معاصر، اعتقاد به ساختار حقوق مالکیت خصوصی محدود و عدالت توزیعی همراه با عدالت تولیدی میباشد. مهمترین عامل تأثیرگذار بر طرح این نظریات، واکنش به نظامهای اقتصادی مادی سرمایهداری و سوسیالیسم و طرح نظام اقتصادی اسلام جهت سازماندهی کشورهای اسلامی بوده است.[۱۳]
رابطه عدالت اجتماعی و عدالت توزیعی
در نظر بیشتر اندیشمندان عدالتپژوه، عدالت اجتماعی یک جنبه از عدالت توزیعی است و این دو به جای هم به کار میروند. استوارت میل و ... هم از عدالت اجتماعی یاد کردهاند، بدون اینکه تفاوت آن را با عدالت توزیعی مطرح کنند.[۱۴] موضوع عدالت اجتماعی موضوع عدالت توزیعی است، اینکه اصول حاکم بر این توزیع باید چگونه باشد تا در نهایت عادلانه قلمداد شود.[۱۵] عدالت در سياست به دو بخش كلی تقسيم میشود؛ مباحثی كه تمركز آن بر جلوگيری از جباريت در قدرت است (دولتهای تماميت خواه مدرن) و مباحثی كه بيشتر بر جلوگيری از جباريت مبتنی بر ثروت (دولتهای سرمايهداری) تمركز يافتهاند بنابراين در نظريه سياسی معاصر دو نوع رهيافت كلی به موضوع عدالت وجود دارد؛ عدالت توزيعی و عدالت اجتماعی.[۱۶]
مصادیق و تجلی گاههای عدالت توزیعی
میان عدالت و توزیع مناسب امکانات رابطه تنگاتنگی وجود دارد و این امکانات میتواند از قبیل امکانات آموزشی، امکانات درآمدی، فرصتهای شغلی و به طور کلی هرآنچه که همه افراد به عنوان یک امتیاز مطلوب به صورت عادلانه از آن بهرهمند شوند می شود.[۱۷]
جریانهای فکری منتقد عدالت توزیعی
مخالفت با نظریههای عدالت اجتماعی و انواع ایدهپردازیها درباره عادلانهسازی مناسبات اجتماعی و توزیع عادلانه، معمولاً متکی به درونمایه لیبرالیسم کلاسیک است. این گروه برای دفاع از ارزشهای لیبرالی و صیانت از تلقی حداقلی از دولت و اختیارات آن و مخاطرات دخالت دولت در نظم طبیعی بازار آزاد، با هرگونه تصویری از عدالت اجتماعی مخالف است.[۱۸] علاوه بر لیبرال ها، رهيافت عدالت توزيعی از سوی سه جريان فكری دیگر نیز مورد انتقاد است؛ نخست جامعهگرايان كه نگرش فردگرايانه موجود در اين رهيافت را قانع كننده نمیدانند و بر ارتباط عدالت و فرهنگ نيز تاكيد میكنند، دوم ماركسيستها كه عدالت توزيعی را بازتاب تغييراتی میدانند كه در زيربنای جامعه بايد صورت گيرد و از اين رو به آن تغييرات اصالت میدهند، سوم فمينيستها كه عدالت توزيعی بدون دگرگونی در نظام سلطه مرد سالارانه را كافی نمیدانند و اين تغيير را از اهميتی بيشتر برخوردار میدانند.[۱۹]
عدالت توزیعی در اسلام و قرآن
اهميت عدالت در اسلام تا جايی است كه حدود يك دهم از آيات قرآن يا بهطور مستقيم و يا بهطور غيرمستقيم به بحث عدالت اشاره دارند.[۲۰] در ادبیات ائمه(ع) عدالت مفهومی استعلایی دارد.[۲۱] همچنین عدالت از نظر امام علی(ع) در نسبت فرد و جامعه است.[۲۲] قرآن مجید از عدالت در توزیع با تعبیرات گوناگون نام میبرد. آیه «مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ آنچه خدا از دارايى ساكنان آن قريهها عايد پيامبرش گردانيد از آن خدا و از آن پيامبر او و متعلق به خويشاوندان نزديك وى و يتيمان و بينوايان و در راهماندگان است تا ميان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه را فرستاده او به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت بازايستيد و از خدا پروا بداريد كه خدا سخت كيفر است» (الحشر/ ۷) یکی از آیاتی است که به این موضوع اشاره کرده است.[۲۳]
معیارهای عدالت توزیعی در قرآن
در بحث عدالت چند عنصر باید پیگیری شود که اول چیستی آن است، دوم اینکه چه کسی عدالت را باید اعطا کند یعنی مجری عدالت کیست و سوم اینکه چه چیزی با چه روند و فرایندی توزیع شود.[۲۴] در نظریه توزیع از دیدگاه قرآن کریم، پنج معیار توزیعی نقشآفرین هستند. اولین معیار که میتوان از آن به عنوان اصلیترین معیار عمومی توزیع یاد کرد، کاهش نابرابری در درآمد است. چهار معیار دیگر یعنی: نیاز واقعی ضروری، کار مباشری، نیاز واقعی متوسط شخصی (در حد کفاف و شأن) و نیاز واقعی متوسط دیگران (در حد کفاف و شأن)، معیارهای اختصاصی میباشند.[۲۵]
منابع
ارجاعات
- ↑ . «پیوست عدالت» در طرحها و برنامههای دولت؛ معنای واقعی پیشرفت از نگاه دینی- مروری بر مقاله بررسی «جايگاه عدالت توزيعی بر اساس شاخصهای نهجالبلاغه»
- ↑ . تخصص، تجربه و تعهد؛ لوازم تحقق عدالت در الگوی اسلامی _ ایرانی پیشرفت
- ↑ . نسبت مستقیم عدالت و وفاق اجتماعی در نهجالبلاغه
- ↑ . عدالت در تفکر امام(ره) امکان شایستهسالاری است / جدالهای سیاسی؛ امالمفاسد کشور
- ↑ . نشست تبیین و مفهوم عدالت مفهومی و معنایی در تحقق توسعه در ارومیه برگزار شد
- ↑ . مروری بر مقاله بررسی «جايگاه عدالت توزيعی بر اساس شاخصهای نهجالبلاغه»
- ↑ . روند عدالت اجتماعی در كشور در طی سی سال اخير از ثباتی نسبی برخوردار بوده است
- ↑ . رضايت و نارضايتی از نظام سياسی به عدالت بستگی دارد
- ↑ . گشايش در توليد، توزيع و مصرف در معنای عدل نهفته است
- ↑ . تقابل عدالت با پيشرفت و كارآيی، تصور غلط رايج در دانشكدههای اقتصادی است
- ↑ . کتاب «مالکیت، عدالت و رشد در تحول اندیشههای اقتصادی» منتشر شد
- ↑ . بررسی سلوک معنوی در قرآن در فصلنامه آموزههای قرآنی
- ↑ . کتاب «مالکیت، عدالت و رشد در تحول اندیشههای اقتصادی» منتشر شد
- ↑ . بررسی تحولات فقهی حوزه در صد سال اخیر و شرایط نهی از منکر
- ↑ . نشست «عدالت اجتماعی و رابطه آن با توسعه ملی» در دانشکده اقتصاد برگزار شد
- ↑ . رضايت و نارضايتی از نظام سياسی به عدالت بستگی دارد
- ↑ . دو عامل اصلی بیانگیزگی دانشبنیانها + صوت
- ↑ . کتاب «بازاندیشی عدالت اجتماعی» روانه بازار نشر شد
- ↑ . رضايت و نارضايتی از نظام سياسی به عدالت بستگی دارد
- ↑ . مروری بر مقاله بررسی «جايگاه عدالت توزيعی بر اساس شاخصهای نهجالبلاغه»
- ↑ . حقیقت «عدالت» در گفتمان انقلاب اسلامی
- ↑ . نسبت مستقیم عدالت و وفاق اجتماعی در نهجالبلاغه
- ↑ . محرمانه بودن اطلاعات مالی مقامات محلی از اِعراب ندارد/ مصداق قرآنی شفافیت اموال مسئولان
- ↑ . آسیبزا بودن عدالت توزیعی در عرصه فرهنگ
- ↑ . بررسی سلوک معنوی در قرآن در فصلنامه آموزههای قرآنی